به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 اسفند 91 [ 08:13]
    تاریخ عضویت
    1391-5-14
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    469
    سطح
    9
    Points: 469, Level: 9
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    پشيماني بعد از عقد

    با سلام به همه.و با آرزوي اينكه هيچ كس توزندگيش اشتباه نكنه.
    من 5 ماه است كه عقد كردم.يك ماه هم نامزد بودم.خواهرش كه همكارم بود واسطه اين ازدواج بود.جلسه اول و دوم كه شوهرم به خواستگاريم اومد، به دلم ننشست.يكي از دوستاي مامانم از راه رسيد و گفت برو باهاش بيرون.من گفتم به فكر بيشتر نياز دارم ولي اون به مامانم گفت كه اين قرار رو بذاره.قبل از قرار، رفتم پيش مشاور بهش گفتم كه فقط 30،40 درصد از ويژگي هايي كه مي خوام رو داره.اونم گفت پس ردش كن. ولي متاسفانه مامان قرار بيرون رفتن رو گذاشته بود.با فكر اينكه قراره جوابم منفي باشه رفتم بيرون.زياد به شناختش نپرداختم.منو به يه رستوران خوب برد. همون دوست مامان گفت پس معلومه دست و دلبازه و اين خوبه و ... قرار جلسه دوم رو گذاشتن.فك ميكنم طبيعي باشه كه با جلسات زياد كم كم چشم آدم بسته بشه.خلاصه بعد از جلسه سوم گفتن ديگه كافيه.من هم به خاطر رودروايسي با خواهرش و هم به خاطر اينكه سه جلسه خودشو به زحمت انداخته بود خودم رو مجبور كردم كه از مجردي دست بكشمو نامزد شديم. تو دوران نامزدي ديدم علاقه آنچناني بهش ندارم.هرروز به خونوادم مي گفتم من چرا اونو انتخاب كردم.اونكه شرايط خاصتري نسبت به خواستگاراي ديگه ام نداشت.من خواستگاراي بهتر از اون رو رد كردم و ..اونا هم مي گفتن اين حالتها طبيعيه.اون پسر و خونوادش خوبن و تو اين دوره زمونه پسر خوب كم پيدا ميشه و .. هرروز كه بيدار مي شدم پشيمون مي شدم.و مي گفتم اي كاش نامزد نمي كردم.هنوز زود بود و .. ولي باز مي گفتم راه برگشتي نيست، اون دل بسته، آينه شمعدون خريديم.تالار و آتليه و .. گرفتيم، باخواهرش همكارم و .. تا اينكه شوهرم متوجه شد كه من مشكلي دارم.به مامان گفت كه اگه لازمه بريم پيش مشاور ولي مامان كتمان كرد و گفت كه فقط استرس داره و طبيعيه و .. خلاصه با كلي مجبور كردن خودم،عقد كردم و فرداي روز عقد پشيمون بودم.نسبت به شوهرم زياد احساسي نداشتم.بيشتر از 2،3 ساعت نميخواستم كنارم باشه.اونم متوجه بود و سعي مي كرد به روي خودش نياره.با هم مسافرت رفتيم ولي زياد بهم خوش نگذشت...رفتم يه دكتر روانشناس.بهم دارو داد گفت يه مدت تحت درمان باش.تا بعد با ذهن خوب بتوني تصميم بهتر رو بگيري.اون داروها منو يه مدت بي خيال كرد.فك كردم خوب شدم و خودم مصرف رو قطع كردم.بعد از يه ماه كه الان هست باز به همون حالتها برگشتم.فكر گذشته و اينكه خودم رو مجبور كردم دارم ديوونم مي كنه.از خونوادم دلخورم، شوهرم خيلي دوستم داره تا حالا هم تحمل كرده ولي حالا ميگه چرا منو تو مثل بقيه زن و شوهرها نيستيم.چرا روي ديدن من حساس نيستي، چرا از هم فاصله داريم... من 24 سالمه و اون 26.هردو ليسانس و شاغل.از نظر ظاهري به گفته بقيه از 100 امتياز 80 رو دارم. اون به نظر من 40.من تك دختر هستم و دو برادر دارم.او دو برادر و يه خواهر داره.پسر خوب و وفاداري هم هست.از اين مي سوزم كه خواستگاراي ديگه رو رد كردم و الكي الكي اين رو قبول كردم و مطمئنم اگه صبر مي كردم بازم اين جور خواستگارايي و حتي بهتر واسم ميومدن.تو همون دوره نامزدي يكي از همكارام هم قصد خواستگاري داشت كه متوجه شد نامزد كردم.از نظر ويژگي هايي كه ازش ميدونم شرايط مورد نظر من رو داشت.حالا با ديدن اون بيشتر مي سوزم.دلم براي شوهرم هم خيلي مي سوزه .اونم ميتونست با كسي ازدواج كنه كه واقعا دوسش داشته باشه.نه من كه يه روز خوبم و يه روز سردم.اينم بگم كه ازش بدم نمياد و دوسش دارم ولي بهش يه دفه سرد ميشم و نميتونم فكر كنم كه بعدا بايد همه روز با هم زير يه سقف باشيم. البته ميدونم كه ايراد ازمنم هست كه اصلا نميخوام از اون آرامش و تنهايي مجرديم دست بكشم.نميخوام مسئوليت بپذيرم.نميخوام مرتب بهم زنگ بزنه.نسبت به ازدواج ديد خوبي ندارم و كسل كننده مي دونمش.يه روز كه ديديمش ميخوام تا چند روز نبينمش در حاليكه اون يه روز نديدن هم واسش سخته......مشاور بهم گفته دو راه داري.يا با يه سري راهكار رابطه رو بسازي يا طلاق. حتي گاهي به خودكشي فكر ميكنم كه البته جراتشو ندارم.نميتونم لحظات بد گذشته و اينكه خودم رو مجبور به ازدواج كردم فراموش كنم.نميتونم خودم رو ببخشم. توروخدا بگين چيكار كنم.......

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: پشيماني بعد از عقد

    با سلام به همه
    سلام ویدای عزیز.به همدردی خوش اومدی

    با آرزوي اينكه هيچ كس توزندگيش اشتباه نكنه
    چه ارزوی غیر ممکنی..بیا با هم ارزوتو عوض کنیم.ارزو میکنیم هر کس هر اشتباهی کرد توانایی درکش رو داشته باشه.درسی که لازمه رو یاد بگیره..تلاش کنه تا اشتباهشو جبران کنه.خودشو ببخشه و اون قضیه رو رها کنه.
    اگه اینطور بشه خیلی خوب میشه.

    ببین عزیز من شما نمیبایست بخاطر رودروایسی با خواهر و 3 بار بیرون رفتن جواب مثبت میدادی.نباید با تردید عقد میکردی.نباید الان به ذهنت اجازه بدی مدام همسرتو با دیگران مقایسه کنه خصوصا الان که شرتایط مقایسه یکسان نیست و تو به همسیرت دید خوبی نداری.

    میبینی تو اصلا نمی خوای کنترلی رو هیچی داشته باشی..دلت میخواد همه چی خود به خود برات جور بشه اما نمیشه.واقع بین باش.گذشته رو رها کن و الان رو در نظر بگیر..خودت و همسرت..سعی کن بشناسیش.این منصفانه نیست هنوز اونو نشناخته کاملا ردش کنی..یه بازه زمانی برای خودت تعیین کن.و به خودت بگو من تو این مدت سعی میکنم خودمو بشناسم.سعی میکنم همسرمو بشناسم.سعی میکنم مهارتهای زندگی مشترک رو یاد بگیرم.اگه تو این مدت همه اینکارا رو کردم و به این نتیجه رسیدم که ادامش به صلاحمونه عروسی می کنم.اگه نه جدا میشم.

    اما اول تلاشتو بکن.

    در مورد خواستگارای دیگه یا همکارتم هیچ تضمینی نیست که از همسرت بهتر باشن..چون تو زندگی مشترک مسائلی بوجود میاد که اونموقع ادما خودشونو نشون میدن.و هر کسی خصلتای خوب و بد رو با هم داره.پس مقایسه رو بذار کنار.الان فقط خودت و شوهرت....بعد تصمیمگیری.

    حتي گاهي به خودكشي فكر ميكنم كه البته جراتشو ندارم
    همین نشون میده چقد از تلاش فرار میکنی..اما فرار هیچ وقت نتیجه نداده..بایست..تلاش کن و در نهایت یه تصمیمی بگیر.

    موفق باشی

  3. 13 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    mohammad6599 (سه شنبه 06 فروردین 92), sookoot (دوشنبه 05 فروردین 92), بهار.زندگی (شنبه 21 مرداد 91)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 04 بهمن 93 [ 12:39]
    تاریخ عضویت
    1391-3-27
    نوشته ها
    269
    امتیاز
    2,749
    سطح
    31
    Points: 2,749, Level: 31
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    968

    تشکرشده 980 در 243 پست

    Rep Power
    38
    Array

    RE: پشيماني بعد از عقد

    سلام دوست عزیز

    میدونم تو شرایط سختی هستی، به عنوانه یه خواهر میگم، هیچ وقت کسی را با کسی مقایسه نکن، اینکه قبلا چه جور خاستگارایی داشتی یا میتونستی بهتر ازدواج کنی، فقط مشکل شما را بحرانی تر میکنه،
    حتما چیز مثبتی در همسرتون دیدین و جواب مثبت دادین، ما خانمها بیشتر از مردهایی خوشمون میاد که در ما عشق هیجانی ایجاد کنند و اینکه ایشان نتوانستند چنین رابطه ای را بر قرار کنن یا چنین توانایی را ندارند ، شما به این نتیجه رسیدی که پس اونجور که باید دوستش ندارین،! پیشنها میکنم فیلم پرتقال خونی را ببینی، عزیزم من هم با دوستمون بهار زندگی موافقم، اول سعی کن خودت را بشناسی و با خودت کنار بیایی، معیارهاتو بیشتر بررسی کن واقعا ببین همسرت چقدر به ایده الهای یه مرد زندگی نزدیکه، کمی فارغ از هیجاناته احساسی بررسی کن، در عین حال از ایشون هم بخواه(البته اگر ناراحتی بوجود نمیاد) مدتی از هم دور باشین، ببین چقدر دلت تنگش میشه و بیقرارشون هستی، ممکنه واقعا توی بررسیهات به نتایج بهتری برای زندگیت برسی،
    واقعا به عنوانه یه فرد مسئول متعهدانه به زندگیت نگاه کن، تو هم در قبال زندگی خودت و هم همسرتون مسئولی، یه وقتهایی ما کسانی رو کنارمون داریم که تا زمانی که هستند، نمیفهمیم چه جایگاهی دارند، چه قدر دوستشون داریم، وقتی از دستشون میدیم، تازه جای خالیشون حس میشه و....
    به نظرم از راهنماییهای یه مشاور کمک بگیر نه روانپزشک، از طرفی سعی کن حس رضایتمندی از خودت و زندگیتو بالا ببری، سعی کن در لحظات شاد کنار ایشون باشی،
    آخر سر، یه جور تصمیم بگیر، که افسوس برات نمونه، یه بار یه تصمیمه نا پخته گرفتی و هم خودت وهم اون بنده خدا رو با رودر وایستی به اینجا رسوندی، حالا نه برای عاشق همسرت شدن و نه برای هر تصمیمه دیگه ای دیر نشده
    فقط همون طور که اولش گفتتم دیگه ایشون را مقایسه نکن،

  5. 4 کاربر از پست مفید elahe.a تشکرکرده اند .

    elahe.a (شنبه 14 مرداد 91)

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 شهریور 94 [ 14:10]
    تاریخ عضویت
    1390-6-12
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,076
    امتیاز
    13,834
    سطح
    76
    Points: 13,834, Level: 76
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,166

    تشکرشده 6,121 در 1,114 پست

    Rep Power
    122
    Array

    RE: پشيماني بعد از عقد

    نقل قول نوشته اصلی توسط ويدا
    من چرا اونو انتخاب كردم.اونكه شرايط خاصتري نسبت به خواستگاراي ديگه ام نداشت.من خواستگاراي بهتر از اون رو رد كردم

    اگه صبر مي كردم بازم اين جور خواستگارايي و حتي بهتر واسم ميومدن.
    تو همون دوره نامزدي يكي از همكارام هم قصد خواستگاري داشت كه متوجه شد نامزد كردم.از نظر ويژگي هايي كه ازش ميدونم شرايط مورد نظر من رو داشت.حالا با ديدن اون بيشتر مي سوزم.


    اينم بگم كه ازش بدم نمياد و دوسش دارم ولي بهش يه دفه سرد ميشم و نميتونم فكر كنم كه بعدا بايد همه روز با هم زير يه سقف باشيم.
    سلام ویدا جان
    تو ازدواجت منفعل رفتار کردی و خودت رو به جریان سپردی...

    الان این اتفاق افتاده وشما با این آقا عقد کردی پس حسرت گذشته رو خوردن و مرور گذشته مشکلی ازت حل نمی کنه..باید شرایط الان رو قبول کنی و این رو بپذیری که هیچ کسی شمارو مجبور به نامزدش شدن و عقد نکرده
    همون جور که خودت گفتی خودت ،خودت رو مجبور کردی!
    و خوب اشتباه کردی ، در حق خودت ظلم کردی و نه تنها در حق خودت بلکه بیشتردر حق اون آقا ظلم کردی..
    نمیخوام بهت عذاب وجدان بدم و تحرمت رو نسبت به ایشون جلب کنم.
    این مسائل رو گفتم که یادت بمونه در قبال این اشتباه مسئولی و باید تلاش کنی به بهترین نحو جبرانش کنی..
    نحو جبرانش هم به خودت بستگی داره
    اگر فکر می کنی علاقه ای به ایشون نداری وکسل کننده هست و هر چه قدر محبت و خوبی کنه رو احساس تو اثر نداره!بهترین کار اینکه خیلی سریع جریان رو به هم بزنی و بیشتر از این ایشون رو وابسته نکنی..(البته باید تو این مورد مطمئن شی نه اینکه به هم بزنی و بعد دوباره پشیمون شی)

    ولی
    با این حرفات مشخصه مشکل خاصی با همسرت نداری و فقط به این فکر می کنی که چیز خاص تری نبودواگر صبر می کردی بهترازاون هم بودد یا همکارت بهتره!!!
    در واقع همش داری شوهرت رو مقایسه میکنی!
    با خواستگارهای دیگه ای که داشتی
    با خواستگارهایی که شاید بعدا می اومدن
    با همکارت که ازت خواستگاری کرده...

    شنیدی می گن نقد رو ول کردی نسیه رو چسبیدی...جریان شماست
    همسرت رو با اون نسیه هایی که تو زندگیت جایگاهی ندارن مقایسه نکن..
    درست یا غلط الان شما ازدواج کردید،خودش رو به تنهایی بسنج نه در مقایسه با دیگران.
    ببین چی از زندگی متاهلیت می خوای که درکنار اون نمی تونی بهش برسی؟
    فکر کن ببین ایراد کار چیه؟چه ایرادی داره که نمی تونی دوستتش داشته باشی؟
    کدوم کاراش کدوم رفتاراش رو دوست نداری؟






    ------------------------
    ببخشید من پست الهه رو ندیدم فکر کنم قسمتی از حرفام تکراری شدن

  7. 5 کاربر از پست مفید نازنین آریایی تشکرکرده اند .

    نازنین آریایی (شنبه 21 مرداد 91)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 04 بهمن 93 [ 12:39]
    تاریخ عضویت
    1391-3-27
    نوشته ها
    269
    امتیاز
    2,749
    سطح
    31
    Points: 2,749, Level: 31
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    968

    تشکرشده 980 در 243 پست

    Rep Power
    38
    Array

    RE: پشيماني بعد از عقد

    عزیزم یه کتاب به شما معرفی میکنم کتاب خوبی هست میتونی حتی اینترنتی سفارش بری،
    اسم کتاب هست، چرا زنان باهوش در انتخاب همسر احمقانه عمل میکنند
    خیلی دیدت رو باز میکنه و اینکه شاید بتونه کمکت کنه برای ندیده هات در همسرت و اطمینان در انتخاب

    کتاب ماله انتشارات نسل نو اندیش هست، هم میتونی توی گوگل جستجو کنی انتشارات نسل نو اندیش را تا سفارش اینترنتی بدی یا با دفتر مرکزیشون تماس بگیری، ولی حتما حتما بخونش.

  9. کاربر روبرو از پست مفید elahe.a تشکرکرده است .

    elahe.a (شنبه 21 مرداد 91)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 اسفند 91 [ 08:13]
    تاریخ عضویت
    1391-5-14
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    469
    سطح
    9
    Points: 469, Level: 9
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: پشيماني بعد از عقد

    با سلام به دوستاي مهربونم و ممنون از پاسخ هاتون.
    پاسخ همه رو چندين بار خوندم. ميدونم كه منطقي هستن ولي چيكار كنم كه ذهن من حاضر نيست گذشته رو رها كنه. وجدانم حاضر نيست آروم بگيره و بذاره خودمو ببخشم. دو روز خوبم و دو روز بعد با كوچكترين چيزي، باهاش بد مي شم و تو خلوتم زار زار گريه مي كنم. اون تقصيري نداره. مقصر منم و خانوادم كه مسئله رو جدي نگرفتن و به او هم راستشو نگفتن.شش ماهه زندگيم شده آه و حسرت و گريه...دلم براي اون زندگي اروم و پر از اميد مجرديم تنگ شده.شوهرم خيلي دوسم داره ولي من به اون اندازه نه. اون از ازدواجش خيلي راضيه. از انتخاب من، از خونوادم و .. همش ميگم چي مي شد منم با يكي ازدواج مي كردم كه مثل شوهرم بتونم راضي باشم. بتونم با خوشحالي از همسرم و خونوادش تو جمعها ياد كنم. واسه ديدينش لحظه شماري كنم..و ... طوري شدم كه بر عكس دوره مجرديم كه خيلي به ظاهرم و ابرو و .. اهميت مي دادم حالا اصلا واسم مهم نباشه. نمي خوام كاري كنم كه باعث بشه خوشكل تر بشم. خيلي دوس دارم ارشد ادامه بدم و تواناييشم دارم. قرار بو هردو بخونيم ولي اون يكم داره سستي ميكنه و تا حالا چندبار سر اين موضوع باهاش سرد شدم.وقتي به اين فكر مي كنم كه من ارشد قبول بشم و اون نشه و من از نظر مدرك هم بالاتر باشم داغون ميشم..من آدمي هستم كه بين دوستام به بيش فعال و پر تلاش بودن معروف بودم. همه مي گفتن دختري مثل تو كمه و قدر خودتو بدون و .. حالا با خودم ميگم ديدي چطور اون دختر رو نابود كردم.ديدي چطور قدر خودمو ندونستم و يه لحظه در نظر نگرفتم كه من بازم خواستگار واسم مياد، چي كم داشتم كه خودمو مجبور كردم؟.....و هزار آه ه ه ه ه ...

    الهه جان، اتفاقا اون كتاب(چرا زنان باهوش در انتخاب همسر احمقانه عمل میکنند) رو يه مدت قبل خريدم ولي متاسفانه نخوندمش.در اولين فرصت مي خونم..

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 04 بهمن 93 [ 12:39]
    تاریخ عضویت
    1391-3-27
    نوشته ها
    269
    امتیاز
    2,749
    سطح
    31
    Points: 2,749, Level: 31
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    968

    تشکرشده 980 در 243 پست

    Rep Power
    38
    Array

    RE: پشيماني بعد از عقد

    عزیزم یه کم تو تاپیکهای اختلافات برو، رفتارهای بعضی مردها رو ببین، شاید بهتر بتونی خوبی های همسرت را ببینی،
    خلاصه تا کامل به حسه رضایتمندی نرسیدی، ازدواج، عروسی نکن، یه کمی هم به نظر من همسرت رو در جریانه احساست بزار تا خودش هم کمی تلاش کنه، شاید میتونه بهتر از این باشه، این فرصت رو ازش نگیر

  12. کاربر روبرو از پست مفید elahe.a تشکرکرده است .

    elahe.a (شنبه 21 مرداد 91)

  13. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: پشيماني بعد از عقد

    شما هر مردی رو برای زندگیت انتخاب میکردی یه سری نقاط ضعف و معایبی حتما میداشت..انسان بدون نقص اصلا وجود داره.

    بنابراین اگه دنبال کسی هستی که کاملا باب میل تو باشه محکوم به تنهایی هستی..چون مردان بعدی هم به هیچ وجه نمیتونن تموم خواسته ای تو رو فراهم کنن.

    .من آدمي هستم كه بين دوستام به بيش فعال و پر تلاش بودن معروف بودم. همه مي گفتن دختري مثل تو كمه و قدر خودتو بدون و .. حالا با خودم ميگم ديدي چطور اون دختر رو نابود كردم.
    امیدوارم هر ادمی وقتی مظروفی بدست میاره اول ظرف وجودشو اماده کنه.
    تو دختر پر تلاشی بودی قبول..اما تا اینجایی که خودت تعریف کردی ضعفهای اساسی تو شخصیتت داری.که اینا کم عیبی نیستن و به نظر من خیلی مهمتر از مدرک ارشدِ نگرفتت هم هستن.

    باید خیلی مراقب باشیم تا تعریف و تمجیدهای اطرافیان تاثیر منفی رومون نذاره.
    چرا حالت عکس رو در نظر نمیگیری..همسر تو هم میتونست صاحب یه زن خوشگلتر،باهوشتر،مهربونتر، بسازتر،از نظر شخصیتی مستقلتر و حتی فعالتر از تو بشه..
    میبینی دست بالای دست زیاده.اگه قرار باشه مدام در حال مقایسه کردن باشیم هیچ وقت نمیتونیم ازدواج کنیم.

    همین که همسرت از وجود تو راضیه خودش یه پوئن مثبته..چون نشون میده ادم قدرشناسیه..قدر داشته هاشو میدونه..از زندگی لذت میبره.

    اما برعکس تو واقعیاتو نمیبینی فقط به تعریفایی که ازت میکنن دلخوش میکنی..نمیتونی روی داشته هات زوم کنی..برعکس نظر دیگران اصلا اهل تلاش نیستی.لااقل واسه زندگیت.

    تو حتی نمیخوای یه فرصت بدی که اونو بشناسی..

    انتخاب با خودته..طلاق یا ادامه..

    اما سعی کن همیشه جوری رفتار کنی که بعدا حسرتشو نخوری.و هرگز سنگ بنای زندگیت رو روی حرف دیگران نذار که ضرر میکنی.

    موفق باشی

  14. 6 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    sookoot (دوشنبه 05 فروردین 92), بهار.زندگی (شنبه 21 مرداد 91)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 اسفند 91 [ 08:13]
    تاریخ عضویت
    1391-5-14
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    469
    سطح
    9
    Points: 469, Level: 9
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: پشيماني بعد از عقد

    سلام بهار عزيز، از پاسخت خيلي ممنونم

    شما هر مردی رو برای زندگیت انتخاب میکردی یه سری نقاط ضعف و معایبی حتما میداشت[/color]..انسان بدون نقص اصلا وجود داره.
    بهار زندگي عزيز، حرفتو كاملا قبول دارم. ولي موافقين كه همسر آدم بايد از 100 درصد ، حداقل 60 درصد معيارها رو داشته باشه؟البته ميدونم كه بعضي معيارها مثل اخلاق شرط اصلين و اگه نباشه بقيه معيارها هم به درد نميخوره.ولي فقط اخلاق نيست.

    ‌‌اما تا اینجایی که خودت تعریف کردی ضعفهای اساسی تو شخصیتت داری.که اینا کم عیبی نیستن و به نظر من خیلی مهمتر از مدرک ارشدِ نگرفتت هم هستن.
    اين رو هم قبول دارم. اگه اين ضعفها نبود كه الان وضعيتم اين نبود و اينجوري ازدواج نمي كردم.به حرف بقيه گوش نميكردم و اول خودمو در نظر مي گرفتم..


    همسر تو هم میتونست صاحب یه زن خوشگلتر،باهوشتر،مهربونتر، بسازتر،از نظر شخصیتی مستقلتر و حتی فعالتر از تو بشه..
    مطمئننا دختر خوشكل تر و .. با پسر خوشگلتر و شرايط بهتري هم ازدواج مي كنه

    نمیتونی روی داشته هات زوم کنی..برعکس نظر دیگران اصلا اهل تلاش نیستی.لااقل واسه زندگیت.
    اينم درسته. چون اگه اين ويژگي رو داشتم علاوه بر ازدواج تو بعضي موارد ديگه هم انتخاب بهتري انجام ميدادم.


    هرگز سنگ بنای زندگیت رو روی حرف دیگران نذار که ضرر میکنی.
    اين حرف فوق العاده زيبا بود...

    در كل بهار عزيز، از پاسخ هاي عالي و به جات و فكر برانگيزت، بسيار بسيار سپاسگذارم.


  16. کاربر روبرو از پست مفید ويدا تشکرکرده است .

    ويدا (شنبه 21 مرداد 91)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:31 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.