چکار کنم که هرروز احساس خوشبختی کنم؟

[نیایش جان]

سلام دوستان عزیز من. طاعات و عباداتتون قبول باشه.
یه مشکلی دارم من. حدود 1 ساله ازدواج کردم و با همسرم زندگی میکنم. همون اول عقدمون با هم قرار گذاشتیم زندگیمون جوری باشه که همه حسرتشو بخورن.خدارو شکر خوبه. فقط یه مشکلی که هست اینه که هر چندوقت یه بار سرد میشم به همسرم. خیلی همدیگه رو دوست داریم. ولی واقعا نمیفهمم چرا گاهی این حس بد میاد سراغم.
وقتی موضوعی بینمون مطرح میشه نمیتونم راحت باش برخورد کنم. عصبانی و ساکت میشم و میرم توی خودم. زود بغضم میگیره.حتی نمیتونم به همسرم نگاه کنم. نمیدونم چرا اینطور شدم. اخلاق من انقدر خوب بود که همه میگفتن من حتما همسرمو خوشبخت میکنم. ولی نمیدونم چکار کنم از این خصلتای بد جدا شم. دلم برای همسرم میسوزه.
نمیدونم شاید اونم مقصر باشه. من زن غرغرویی نیستم اصلا.
قبلا بهش گفته بودم وام بگیر باهاش خونه رهن کامل کنیم و دیگه اجاره ندیم بلکه پولامونو جمع کنیم و از دستمون نره. قرار بود پیگیری کنه. ولی بهم نگفت چکار کرده. تا امروز که ازش پرسیدم واسه خونه چکار میکنی گفت همین که هستیمو تمدید میکنیمو اجاره میدیم. عصبی شدم و گفتم برو دنبال وام. بهم میگه چقدر غر میزنی. این جملش حسابی عصبیم کرد. انگار من بخاطر خودم میگم!!!!!!!!
یه مقدار پول دس مردم داره بهش نمیدن.میگم برو بگیر ازشون میگه میدونم نداره و دستش خالیه. زیاده از حد رعایت حال آدمارو میکنه ولی من حس میکنم عرضه نداره پولشو پس بگیره.این خیلی ناراحتم میکنه شما بگید من چکار کنم؟
چکار کنم زندگیم همیشه خوب باشه؟ چکار کنم همیشه احساس خوشبختی کنم؟

[hamdardi1390]

نیایش،

با هم قرار گذاشتیم زندگیمون جوری باشه که همه حسرتشو بخورن

اهداف اشتباه، نتایج اشتباه هم به بار میاره.
این چه هدفیه که واسه زندگیتون انتخاب کردین؟ دیگران حسرتشو بخورن؟؟
دیگران فقط ظاهر رندگی شما رو میبینن، نه باطنش رو. این هدف کم کم باعث میشه شما فقط به فکر حفظ ویترین زندگیتون باشین و از درون میگنده رابطه.

قبلا بهش گفته بودم وام بگیر باهاش خونه رهن کامل کنیم

یه مقدار پول دس مردم داره بهش نمیدن.میگم برو بگیر ازشون

داری توی کارایی که (ببخشید، خیلی ببخشید) به شما مربوط نیست دخالت میکنی.
مسئولیت مالی، تامین مسکن و از این دست با همسرتونه.
اگه پیشنهادی داری در قالب پیشنهاد مطرحش کن. این لحنی که شما صحبت میکنی هیچ شباهتی به پیشنهاد نداره و کم کم باعث میشه همسرت پرخاشگر بشه و شایدم بره توی موضع انفعال.
ببخشید انقدر رک نوشتم.

[Negin A]

سلام نیایش جان

من بر خلاف خیلی از اعضا معتقدم تصمیمات اقتصادی رو زن و شوهر باید با همفکری همدیگه بگیرن و به هر دو مربوطه.ولی در این میان سنجیده حرف زدن زن و اینکه مواظب لحنش باشه خیلی مهمه نباید مرد رو از مردونگی انداخت.

به نظر من دورنمایی از آینده رو در زمانهایی که همه چیز در آرامش هست برای همسرت ترسیم کن اینکه یک برنامه ریزی کوتاه مدت میان مدت و بلند مدت برای آینده اقتصادی داشته باشید. مثلا بگو اگر بتونیم اجاره رو با رهن عوض کنیم تا سال دیگه فلان قدر پس انداز کردیم که میشه باهاش پیش قسط ماشین داد یا مثلا برای باز کردن یک حساب پس انداز برای خرید خونه اقدام کرد و ...

از نگرانیت برای آینده با آرامش صحبت کن تا همسرت هم قانع بشه و همراهیت کنه

[نیایش جان]

نگین جان منم با نظر شما موافقم.اینجا کلی نوشتم ولی باور کن آروم بهش گفتم قبلا. میگه وام نمیتونم بگیرم به کسی هم رو نمیتونم بندازم. خب من نمیخوام بهش فشار بیاد. من نمیخوام پولمون از دستمون بره. اونم با این خرجای بالا . چشم رو هم میذاریم آخر ماه شده. یه وقتایی واقعا تو خرجمون موندیم ولی خدا شاده میشه من آرومش کردم. حتی یک بارم ازش چیزی نخواستم. دلم نمیاد بهش فشار بیاد. ولی نمیدونم چرا وقتی برای بار دوم یا سوم نظرمو بهش میگم بهش برمیخوره.
میگه وقتی یه بار یه چیزو بهم میگی من راجع بهش فکر میکنم. ولی جوابی نمیده بهم. انقدر که مجبور میشم باز ازش بپرسم. اونوقت بهش بر میخوره که چرا دوباره مطرحش کردم.

[Negin A]

نیایش جان

اگر نمیتونه وام بگیره چرا بهش فشار میاری؟

در مورد کاری که انجامش عملی نیست چرا پافشاری میکنی؟

پیشنهاد عملی بهش بده.اگر پیشنهادت سنجیده و عملی باشه بعید میدونم نپذیره.

در مورد پولی که طلبکار هست هم اگر مربوط به مسایل کاری هست که زیاد نمیتونی دخالت کنی چون در بطن کار نیستی اگر هم به عنوان قرض به کسی داده خوب باز هم دیگه کاری هست که شده برای درآمد آینده همسرت با همفکری همدیگه برنامه ریزی کنید تا از سالهای جوانی پس اندازی برای دوران سالمندی داشته باشید.

[پاییزان]

نیایش جان

خوشبتی این نیست که مثلا یه خونه شیک و بزرگ داشته باشی! خوشبختی یه چیزه تو ذهن آدم . خوشبختی یعنی اینکه قدر داشته هاتو بدونی. باور کن میشه تو یه خونه کوچیک اجاره ایی هم خوشبخت بود .

حالا یه مداد و کاغذ بردار و هر چیزی که داشتنش خوشحالت میکنه رو بنویس . چیزای مالی رو نمیگم ...نه چیزای معنوی که گاهی وقتا با میلیاردها پول هم بدست نمیان. مثلا سلامتی خودت و شوهرت . سایه پر برکت والدین و...

میتونی هر صبح که از خواب پا میشی اول نگاهی به این لیستت بندازی.

موفق باشی عزیزم

[نیایش جان]

ممنون از نظرات و پیشنهادای خوبتون دوستان من.
پاییزان گلم تعریف من از خوشبختی خونه شیک و بزرگ نیست اصلا. شوهرم همیشه واسه پولدار شدن دعا کرده ولی من مثل اون نیستم.کی از پول بدش میاد! ولی غصه نداشتنشو نمیخورم.
نگین گلم واسه وام هم میدونستم که میشه ولی سخت میگیره به خودش. خدارو شکر انگگار داره جور میشه. اگه بدونم چیزی بهش فشار میاره و براش سخت میشه هیچوقت بهش پیشنهاد نمیکنم.
صبح که از خواب بیدار شدم کسل بودم با سر جواب سلام همسرمو دادمو بعدم اومدم نشستم پای نت. یه خورده بعد گفتم واسه چی داری خودتو اونو عذاب میدی. رفتم کنارش نشستم و بوسیدمش و بهش گفتم معذرت میخوام اگه بد حرف زدم. اونم گفت مقصر تو نبودی. من زیادی حساس شده بودم.خلاصه رفع کدورت شد. الانم حالم خیلی خوبه.
فقط نمیدونم چرا گاهی این حس بد میاد سراغم. یهو که ازش ناراحت میشم دل سرد میشم ازش. میدونم دوسش دارم ولی تو دلم اون موقع ازش بدم میاد. چکار کنم این حس بد نیاد سراغم.
وقتایی که ناراحته خیلی کمکش میکنم خوب شه و غصشو میخورم.این یعنی دوسش دارم وگرنه برام مهم نبود. ولی نمیدونم چرا گاهی اینجوری میشم.