به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 06 آبان 91 [ 14:18]
    تاریخ عضویت
    1391-4-20
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    471
    سطح
    9
    Points: 471, Level: 9
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    پسر ناسازگارمن

    سلام نمی دونم میشه کاری کرد شاید دیر شده میخواستم کمکم کنید با پسرم رابطه بهتری داشته باشم اون بیست سالشه ولی اصلا رابطه خوبی با اعضای خانواده نداره با همه مشکل داره راحت دروغ میگه حرف های زشت میزنه که اصلا تو خانواده هیچ وقت بکار نرفته در حال حاضر دانشجو هست ودور از ما ...ولی حتی برای تعطیلات هم که میاد با من و برادر کوچکش و حتی پدرش در گیری لفظی پیدا میکنه وگاهی با برادرش که سه سال ازش کوچکتره درگیری فیزیکی ...خیلی بی نظمه و هیچ چیز رو سر جاش نمیذاره البته بچه با هوشیه واز رشته های تاپ دانشگاه تحصیل میکنه روی هم رفته تنبل شلخته پر توقع یه دنده و کله شقه ... با هر کدوم از دوستاش هم یه مدت صمیمیه بعد بهم میزنه علتش رو هم نمیگه ...همه داریم یه جور تحملش میکنیم میگه من تو خونه با شما ها مشکل دارم بیرون با کسی مشکل ندارم وهمیشه فکر میکنه من بین اون و برادرش فرق میذارم هر چه دلیل میارم که اینطور نیست فبول نمیکنه چه کار کنم تا رابطمون گرمتر بشه

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 اردیبهشت 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    939
    امتیاز
    15,687
    سطح
    80
    Points: 15,687, Level: 80
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,262

    تشکرشده 5,821 در 1,048 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    139
    Array

    RE: لطفا کمکم کنید

    خوش اومدیت به تالار
    سن پسرتون کمی حساس هست و تو این سن فرزندان احساس میکنن توسط بزرگتراشون درک نمیشن..اختلاف سن همیشه بوده ولی در عصر تکنولوژی و ارتباطات این اختلاف سنها خیلی پررنگتر شده.
    در زمان شما با پدر و مادرتون هم اختلاف سن و طرز فکر بوده ولی همونطور که گفتم نه به شدت الان که هست.

    باید در کمال آرامش و بدون هیچ جبهه گیری و مقایسه کردن ( تکرار میکنم به هیج وجه فرزندانتون رو با دیگران مقایسه نکنید) باهاش صحبت کنید.

    فرزندان از مقایشه شدن خیلی بدشون میاد و سریع جبهه میگیرند و درگیری لفظی پیدا میکنن.
    بهش بگید خونه یه قانونهایی داره که همه با توجه به موقعیتشون تو خونه باید اون قوانین و وظایف رو رعایت کنن.
    مثلا بگید: من به عنوان زن و مادر و کدبانوی خونه فلان وطایف رو دارم و پدرتون به عنوان مرد خونه فلان وظایف و برادرت فلان و توهم فلان وظایف رو.

    براش مثال بزنید که در جامعه اگر هر کس بخواد کارهاییکه دوست داره رو انجام بده و به دیگران اهمیت نده سنگ رو سنگ بند نمیشه.
    الان سنی هست که از نظر جسمی و جنسی روش فشار هست و این به عهده پدرش هست که درباره این مسائل هم کما بیش باهاش صحبت کنند و خودشونو بهش نزدیک کنن .

    به احتمال زیاد هم تو محیط بیرون یا دانشگاه از دختری خوشش اومده و چون خودشو تو موقعیت ازدواج و مطرح کردن اینچیزا با شما (به خاطر شرم و حیا) نمیبینه از لحاظ روحی هم استرس داره و به این صورت ( پرخاشگری) عکس العمل نشون میده.
    اینا چیزایی بود که به ذهنم میرسید
    انشاال...مشاورها راهنمایی بیشتری میکنند

    عنوان خود را نیز تغییر دهید
    با تشکر

  3. کاربر روبرو از پست مفید نادیا-7777 تشکرکرده است .

    نادیا-7777 (سه شنبه 03 مرداد 91)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 06 آبان 91 [ 14:18]
    تاریخ عضویت
    1391-4-20
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    471
    سطح
    9
    Points: 471, Level: 9
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: پسر ناسازگارمن

    ممنون نادیا......بله من متوجه شدم که با یه دختر دوسته وتقریبا در جریان روابطشون هستم ولی نذاشتم که بفهمه پدرش را هم در جریان گذاشتم فکر میکنه فقط من میدونم ...خودش میدونه الان سن ازدواج نیست حتی با این دختر خانم هم چند بار بهم زده بعضی وقتها از کاراش خیلی عصبی میشم وکنترلم رو از دست میدم ولی سعی میکنم تا جای ممکن درگیر نشم ...چکار کنم که از پرخاشگریش کم بشه ومنظم تر بشه؟

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: پسر ناسازگارمن

    سلام دوست عزیز.به همدردی خوش اومدی

    من نظر شخصیمو میگم..

    اصلا رابطه خوبی با اعضای خانواده نداره با همه مشکل داره راحت دروغ میگه حرف های زشت میزنه که اصلا تو خانواده هیچ وقت بکار نرفته
    با من و برادر کوچکش و حتی پدرش در گیری لفظی پیدا میکنه وگاهی با برادرش که سه سال ازش کوچکتره درگیری فیزیکی ...خیلی بی نظمه و هیچ چیز رو سر جاش نمیذاره البته بچه با هوشیه واز رشته های تاپ دانشگاه تحصیل میکنه روی هم رفته تنبل شلخته پر توقع یه دنده و کله شقه .
    نوشته های شما درباره پسرتون اینهاست..نوشته ای پر از نکات منفی و تنها مورد مثبتی که گفتین اینه که باهوشه و رشته خوبی درس میخونه.
    من متاسفم که یه مادر فقط در همین حد ازبچش شناخت داره و انقد بدیاشو بزرگ میبینه و خوبیاشو ریز..
    جالبه که هنوزگاهی پدر و مادرا سهم خودشونو در تربیت فرزند فراموش میکنن و وقتی نتیجه رو میبینن ازرده میشن و فرزندشونو تحمل !!!! می کنن.

    بهتون پیشنهاد میدم اول ازهمه یه تجدید نظری تو دیدتون نسبت بهش داشته باشین..اینکه فقط تو ذهنتون بدیاشو مرور کنید خواه ناخواه شما رو نسبت بهش حساس می کنه و باعث میشه ناخوداگاه در مقابلش حالت تدافعی بگیرین..مثلا هر وقت میگه میخواد بیاد خونه تو ذهنتون بگید..وااای بازمیاد تا دعوا راه بندازه..یا ارامشمونو بهم بزنه..

    قدم بعدی اینه که فرزندتونو واقعا بشناسید..خصوصیات مثبتش که از دید شما پنهان مونده رو کشف کنید و سعی کنید روی اونها مانور بدید...پدر و مادرهایی که همیشه ایرادگیر هستن هیچ وقت خوشایند نبودن.
    تشویق و تذکر توامان باید باشه.

    سعی کنید درکش کنید..شرایطشو در نظر بگیرید..ایا خسته است؟ایا موضوعی رنجش میده؟
    شرایط رو به گونه ای فراهم کنید تا به سمت شما برگرده؟
    یه والد خوب تشویق و تنبیه رو توامان داره..اما هر کارش از روی محبته..یعنی سختگیریشم از محبته.

    شما جوری نوشتی که انگار پسرتون ازخونواده شما جداست..در حالیکه او نتیجه تربیت شماست...

    ایا ازشرایط محل تحصیلش مطلعید؟ایا ازدل نگرانیاش تو اون شهر باخبرید؟

    این روند یه طرفه رو بذارید کنار و یه تکونی به خودتون بدید.

    همیشه فکر میکنه من بین اون و برادرش فرق میذارم هر چه دلیل میارم که اینطور نیست فبول نمیکنه
    نیازبه دلیل نیست..اول توجه کنید چرا پسرتون همچین حسی داره..پابه پاش بیایید و اگه جایی طرز فکرش اشتباهه قانعش کنید..ممکنه حق هم با اون باشه و شما فرق میذارید..باید این موضوعو بیطرفانه بررسی کنید..

    علایقشو پیدا کنید و ازطریق اونا بهش نزدیک بشید و دنیاش رو بشناسید..فقط وقتی بهتون اعتماد کرد میتونه به حرفتون توجه کنه.

    موفق باشید

  6. 2 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (چهارشنبه 04 مرداد 91)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آذر 91 [ 13:39]
    تاریخ عضویت
    1391-2-21
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    1,111
    سطح
    18
    Points: 1,111, Level: 18
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    502

    تشکرشده 522 در 149 پست

    Rep Power
    28
    Array

    RE: پسر ناسازگارمن

    شما خودتون چطور آدمی هستید؟
    وقتی بچه ها کوچکتر بودند چطور باهاشون برخورد میکردید؟
    روش تنبیه و تشویقتون چی بود؟
    سختگیر بودید؟ قانون داشتید تو خونتون؟
    آیا شما خودتون دروغ میگید؟

    حس شما نسبت به خودتون چیه؟
    آیا شما به بچه هاتون، به خودتون، به همسرتون افتخار میکنید؟
    آیا اهل مقایسه خودتون، بچه هاتون و زندگیتون با بقیه هستید؟


    منم با بهار موافقم که این بچه نتیجه تربیت شماست. برای حل مشکل هم زمان با بررسی پسرتون خودتون رو هم بررسی کنید.

  8. کاربر روبرو از پست مفید JJ1234 تشکرکرده است .

    JJ1234 (چهارشنبه 04 مرداد 91)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 06 آبان 91 [ 14:18]
    تاریخ عضویت
    1391-4-20
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    471
    سطح
    9
    Points: 471, Level: 9
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: پسر ناسازگارمن

    ممنون نگین جان چه سوالت سختی!!من هم سعی دارم خودمو تغییر بدم مگه میشه آدم هیچ عیبی نداشته باشه !!!بزرگترین اشکال وعیب من اینه که کم حوصله ام وزیاد بچه دوست نبوده ونیستم ولی این دیگه ذاتیه کاریش نتونستم بکنم اما سعی کردم که برای بچه ها کم نذارم نه من نه پدرش دروغگو نیستیم وپایبند یک سری قوانین توی خانه هستیم همسرم بر خلاف من بسیار بچه دوست و با حوصله است که سعی میکرد کمبود منو در این مورد جبران کنه اما مثل اینکه کافی نبوده خوب مشغله کاری من هم زیاد بود و خانوادم نزدیکم نبودن تا به من کمک کنن پسر کوچکم بر خلاف برادرش مسئولیت پذیرتر و مطیعه وطاقت ناراحتی منو وپدرش رو نداره وقتی که بجه بودن چون از نظر بدنی ضعیف تر از برادرش بود همیشه پسر بزرگم بهش زور میگفت وشاید من زیادی طرفداریشو کردم ونذاشتم که بهش آسیب برسه یه دلیلش هم این بود که در دو سالگی یه عمل جراحی سخت رو پشت سر گذاشت و انصافا از پسر بزرگم مهربانتره ....همه اینا باعث شده که پسر بزرگم نسبت به اون احساس حسادت کنه در ضمن من در کنترل خشم وعصبانیتم مشکل داشتم البته الان خیلی فرق کردم ..کم بیش بچه ها رو با بقیه مقایسه کردم میدونم کارم درست نبوده و سعی کردم دیگه تکرارش نکنم ....با همه اوصاف بسر دومم هم تو همین خانواده بزرگ شده ولی با اون اینقدر مشکل ندارم یه چیزایی هم در رفتار آدما ارثیه...ولی بهر حال منم دارم سعی میکنم خودمو تغییر بدم باز هم از راهنماییتون ممنون

  10. کاربر روبرو از پست مفید massi64 تشکرکرده است .

    massi64 (شنبه 07 مرداد 91)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آذر 91 [ 13:39]
    تاریخ عضویت
    1391-2-21
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    1,111
    سطح
    18
    Points: 1,111, Level: 18
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    502

    تشکرشده 522 در 149 پست

    Rep Power
    28
    Array

    RE: پسر ناسازگارمن

    نقل قول نوشته اصلی توسط massi64
    پسر بزرگم بهش زور میگفت وشاید من زیادی طرفداریشو کردم ونذاشتم که بهش آسیب برسه یه دلیلش هم این بود
    انصافا از پسر بزرگم مهربانتره ....
    فکر نمیکنید طرفداری از بچه دوم باعث شده که بچه اول حساستر بشه رو برادرش؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط massi64

    همه اینا باعث شده که پسر بزرگم نسبت به اون احساس حسادت کنه
    می دونستین حسادت بچه کوچکتر به بچه بزرگتر طبیعی هست. بچه کوچکتر به طور طبیعی خودش رو با بچه بزرگتر مقایسه میکنه. اما اگر بچه بزرگتر به بچه کوچکتر حسادت کنه یعنی مشکلی وجود داره؟ یعنی یک اتفاقاتی که یکیش می تونه رفتار پدر و مادر باشه باعث شده که بچه بزرگ خودش رو با بچه کوچیک مقایسه کنه. متأسفانه منبع این حرف یادم نیست. اما اگر با مشاور مشورت کنید یا کمی تو اینترنت سرچ کنید شاید بتونید منابعی در این مورد پید اکنید.
    مقایسه شروع حسادت هست. یک نگاهی به این مطلب بندازید.

    نقل قول نوشته اصلی توسط massi64
    با همه اوصاف بسر دومم هم تو همین خانواده بزرگ شده ولی با اون اینقدر مشکل ندارم یه چیزایی هم در رفتار آدما ارثیه...ولی بهر حال منم دارم سعی میکنم خودمو تغییر بدم باز هم از راهنماییتون ممنون
    درسته دو تاشون تو یک خونه بزرگ شدند. اما شرایطشون اصلا یکسان نبوده. ای بسا که اگر جای این دو تا بچه عوض میشد نتیجه همین بود. یعنی بچه اول که الان پسر دومتون هست حسود و نساز، بچه دوم مهربان و مطیع.
    باز هم اگر کمی سرچ کنید در این مورد به مطالب جالبی می رسید. مثلا این مطلب.

    من البته خیلی نمیتونم کمکی بکنم. چون تجربه ای ندارم و مشاور هم که نیستم. اما اگر من یک روز به همچین مشکلی بر بخورم اول به جای اینکه زوم کنم رو اون رفتار بد سعی میکنم زوم کنم رو علت اون رفتارها و درک آدمی که داره این رفتارها رو بروز میده. با پرسیدن اینکه شرایطش چی بوده؟ الان چی هست؟ چه نیازهایی داشته که برآورده نشده؟ چی میخواد؟ دنبال چی هست با این رفتارها؟ بعد خودم رو دقیق تر بررسی میکنم و مسؤولیت کارهای اشتباهم رو قبول میکنم. شاید احتیاج داشته باشید که کمی اطلاعات روانشناسیتون رو بالا ببرید.

    و نهایتا فکر میکنم بهترین راه حل صحبت کردن باشه و ایجاد یک رابطه صمیمانه باهاش. چون دیگه پسرتون بزرگ شده. مثلا فکر میکنم معذرت خواهی از بعضی رفتارها مثل اینکه من از برادرت دفاع میکردم چون اون ضعیف بوده اما این طوری به تو ضربه زدم و ... به ایجاد این صمیمیت کمک کنه. البته حواستون باشه که این موضوع به عذاب وجدان برای خودتون تبدیل نشه. معذرت خواهی با عذاب وجدان نه تنها مشکل رو حل نمیکنه بلکه بیشترش هم میکنه. چون پسرتون حس میکنه چه مامان ضعیفی. اما اگر در عین قدرت و مسؤولیت پذیری (قصد جبران و ساختن به جای عذاب وجدان) به اشتباهتون اعتراف کنید خیلی اثر گذار میشه.
    یک بار من به بابام یک اعتراضی کردم که شما فلان رفتار رو با من کردید و من الان به خاطرش دچار مشکلم. بابام گفت باشه من اشتباه کردم اما تو چرا میخوای زندگیت رو به خاطر رفتار اشتباه من تباه کنی. تو سعی کن برای خودت جبرانش کنی. باور کنید من بعد از این حرف بابام رو بخشیدم و دیدم راست میگه چرا من زندگیم رو تباه کنم به خاطر این موضوع. من قدرت تغییر دارم. بابام در عین حالی که اشتباهش رو پذیرفت اصلا ضعیف برخورد نکرد و این حس خوبی به من داد.
    به هر حال همه پدر و مادرها یک اشتباهاتی میکنند و هم ما ضربه اشتباهات پدر و مادرمون رو خوردیم هم حتما شما هم الان پسرتون. شما هم اگر میدونستید حتما روشهای درست تری رو به کار می بردید. اگر نکردید بلد نبودید.

    موفق باشید

  12. کاربر روبرو از پست مفید JJ1234 تشکرکرده است .

    JJ1234 (شنبه 07 مرداد 91)

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 06 آبان 91 [ 14:18]
    تاریخ عضویت
    1391-4-20
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    471
    سطح
    9
    Points: 471, Level: 9
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: پسر ناسازگارمن

    باز هم ممنون نگین جان فکر کنم حرفاتون تا حد زیادی درست باشه ...البته اطلاعاتم در این موارد بد نبوده اما نتونستم درست و بجا ازش استفاده کنم ..حرف پدرتون رو بارا ها به خودم زدم آخه یه جورایی منم قربانی بودم ...اما نشد حالا فکر کنم باید همین کاری رو که شما گفتین بکنم یعنی عذر خواهی وجبران ...خدا کنه موثر باشه بازم ممنون


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دست دادن دختر به پسر عمو و پسر خاله ها
    توسط Amir ali1234 در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 فروردین 97, 12:35
  2. تیکه انداختن پسرم وسط کلاس درس...بازیگوشی بی اندازه پسرم
    توسط آرام دل در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: جمعه 18 مهر 93, 00:57
  3. پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 خرداد 92, 09:21
  4. علاقه ی شدید پسر به پسر از نوع دیوانه وارش
    توسط hadimoradi38 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 18 آبان 90, 10:09

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.