سلام دوستان ... من مشکلی دارم که ازاول آشنایی بوده اماالان دیگه امون هر دومونو بردیده
اول خصوصیات کلی خودمو میگم : من دختری تقریبا احساساتی و رمانتیک (البته الان دیگه نیستم فک کنم) زودرنج ... منطقیی و اگر کسی باهام خوب باشه بهتر از خودش باهاش تا میکنم حتی از جونم مایه میزارم واگر کسی بخواد سواستفاده کنه از اخلاقم عصبی و لجباز و شاید گاهی غیر منطقی میشم اینو به همسرم هم گفتم ... از دروغ متنفرم خودمم اهل دروغ نیستم ... من 32 ساله باکسی دوست نبودم اما اجتماعی شاغل بصورت 2 روز در هفته ...
خصوصیات همسرم : پسری سالم از نظر اعتیاد ... ناراحتی جسمی دارن اما حاد نیست (ناراحتی قلبی جزئی – خار پاشنه – لوله تو گردنشونه – قرص دیازپام و کلرو پوکساید میخورن) .... خوشتیپپ و ظاهری مردونه و 38 ساله کارمند بانک دولتی با 15 سال سابقه کار .... فرزند طلاق .... تا 15 سالگی پیش مادرشون بودن بعد که پدرشون ازدواج کردن مادرشون گفته ایشونونیمخواد و رفته دو سال پیش پدر بزرگشون بعد که فوت شدن رفتن پیش پدرشون ... بد دهن .... سنگدل
همسرم از اوایل هر وقت از چیزی ناراحت میشد قهر میکرد به این صورت که جواب تلفن نمیده بهیچ وقت اس ام اس که اصلا و تمام حرفایی که بینمون رد و بدل میشه به خانواده خودش میگفت .... حتی به خانواده من .... همش هم دعوا میشه میگه من تورو نمیخوام جدا بشییم ... حق و حقوقتو میدم ....میدونه من رو این کلمه حساسم ..... حتی روز تعیین مهریه یهم پیشنهاد 50 تا سکه داد که گفتمم یعنی انقد کم ؟ من که نه نامزدی داشتم نه ازدواجی نه دوست پسری خانوادمم محترم یعنی این بابت ارزش منه ؟ گفت خب تو دادگاهها رو ندیدی یه روزی ممکنه جدا شیم بالاخره ممکنه پیش بیاد بعدشم من بایدمهریه تورو بدم باید در توانم باشه یا نه ؟ خلاصه کلی کش مکش داشتیم تا خانوادم راضی شدن به 64 تا .... بگم که پدرش مادرش جدا شدن و پدربزرگش هم طلاق داشتن .... آخرین دعوامون هم سر تعیین عکاس فیلمبردار بود ... من کلی مراعتشو میکنم مثلا آرایشگاه خودش گفت تا 600 هزینه میکنم من آرایشگاه 450 تومنی رفتم ...ماه عسل هم گفت نمیشه بریم تا عید گفتم باشه با اینکه گفته بود ماه عسل بریم خارجه .... تالار بانکشون گرفت با اینکه دوست نداشتم قبول کردم .... خرج نامتعارفی نکردم اما نمیدونم چرا همش میگه ندارم ندارم ندارم ..... آلبوم دیجیتال و فیلمبردار و عکس و اینا برام مهمه از اول هم بهش گفتم میگه تا یک میلییون فقط در صورتیکه اونی که من میپسندم یک ونیمه میگه ندارم ... بهش میگم من خیلی چیزارو کوتاه اومدم اما عکاسی و فیلمبرداری مهمه یادگاریه .... راستش من نناراحت شدم گفتم احمقی کلی باهات راه اومدم اونوقت برا 500 تومن بخاطر من راه نمیای؟ که دعوا شروع شد و گفت نمیخوام باهات زنددگی کنم قبلا هم نمیخواستم تو هی اومدی منت کشیدی .... این منت کشی رو هم یه بار رفته بودیم پیش دوستش شمال گفت گفت من میخواستم جدا شم این منت منو کشید ... البته اونجا هم باهم دعواموند شدد
بعدد من رو برد پیش بابام گفت این ولخرجه بعدا اگه نتونم براش چیزی فراهم کنم فحش میده .... از فرداش هم باز تلفن جواب نمیده قرار بود دیروز تاریخ عروسیمونو مشخص کنیم ..... بگم که دو بار عروسییمون افتاده عقب یه بار بهمن پارسال یه بار فروردین حالا هم که اینجوری
مسائل مالی بیشتر باعث دعواهامون میشه مثلا من میگم مناسبتها یه شاخه گل یه هدیه بگیر جلو خانوادم خجالت میکشم من یه زنم نیاز به توجه دارم اما اصلا گوش نمیده میگه فقط عید نوروز و عید قدیر ..... عیدی هم بهم 50 تومن پول داد و یه شلوار خرید ... خانوادش هم صد تومن پول با اینکه وضعشون خوبه .... ما وضعمون پایینتر از اوناس مامانم بهش ربع سکه داد
من چیکار کنم قهره براش اس ام اس زدم دیشب که دوربین عکاس رو بیخیال من چون خاطره دونفرمون برامون مهم بود تاکید داشتم اما بیخیال دوستت دارم از ته دل و معذرت خواهی کردم جواب نداد
چیکار کنم ؟!! ماخانواده با آبرویی هستیم اینو میدونه دوسش دارم اما منطقم میگه طرز فکرامون همخونی نداره موندم ..... راهنمایی کنید لطفا
علاقه مندی ها (Bookmarks)