به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 47
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 17 مهر 97 [ 19:05]
    تاریخ عضویت
    1391-4-24
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    6,321
    سطح
    51
    Points: 6,321, Level: 51
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 22 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم

    سلام
    من یه مرد متاهل 31 ساله هستم که الان 10 ساله از ازدواجم میگذره و یه دختر 7 ساله دارم. خانواده ام یه خانواده مذهبی ان که تو دوران مجردی بسیار سختگیر بودن و مارو مثل دخترا تو خونه نگه میداشتن که بقول مادرم فاسد نشیم. بخاطر همین تفکر هم زود تو دوران دانشچویی زنم دادن. مادرم خیلی اخلاقش خشکه. تعداد دفعاتی که بمن گفته دوست دارم انگشت شماره.منم بخاطر همین من همیشه احساس کمبود محبت از طرف جنس مخالف داشتم. تو دوران مجردی با یه دختری که از خودم دو سال بزرگتر بود رابطه داشتم ولی اون یه خواستگار براش اومد و ازدواج کرد و رفت. تا قبل از این جز زنم با هیچکس رابطه جنسی نداشتم. حدود 6 ماه پیش دختری بهم تلفن زد و با هم آشنا شدیم. خیلی زود دیدم که خیلی بهم شبیهیم.هم از نظر شخصیتی هم خانوادگی. اونم باباش مثل مامان منه.زود جذب هم شدیم. اون یه دختر پاک و معصوم بود که با هیچ پسری تا حالا رابطه نداشته و برادرش اینقدر بهش نزدیک بود که میگه دیگه نیاری به رابطه با کسی رو نداشتم ولی طی یه دعوای خانوادگی بین برادر و پدرش بخاطر زن داداشش،پدرش برادرشو از خونه میندازه بیرون. من بهش گفتم مجردم و بخاطر کمبودهای هردومون خیلی زود با هم رابطه جنسی برقرار کردیم. یه روز اومده بود خونمون برای رابطه که همون جا فهمید من متاهلم. یه روز باهام قهر بودو من خیلی اصرار کردم که برگرده. اونم منو بخشید و ادامه دادیم. اول احساساتی بودم بهش قول ازدواج مجدد با اونو دادم. تو یکی از ارتباطهامون بکارتش از دست رفت البته ناخواسته.خودمونم نمیدونستیم. بعد یه مرجعی رو پیدا کردیم که حکم داده بود دختر بدون اذن پدر میتونه ازدواج کنه و با هم صیغه موقت یکساله خوندیم.الان منطقی فکر کردم دیدم ارتباطمون از روز اول اشتباه بوده و میخوام تمومش کنم. زن یکی از دوستام ماماست باهاش صحبت کردیم که دختررو عمل کنه. همه واقعیتها رو بهش گفتم ولی اون خیلی بهم وابسته است و بکارتشم از دست داده. از لحاظ روحی خیلی داغونه. صبح تا شب میاد تو پارک روبروی خونمون میشینه و گریه میکنه. الان میگه باید منو بطور مخفیانه عقد دائم کنی. نمیدونم چیکار کنم. کمکم کنید

  2. کاربر روبرو از پست مفید abadanveh تشکرکرده است .

    abadanveh (شنبه 20 آبان 91)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 فروردین 97 [ 15:22]
    تاریخ عضویت
    1391-4-04
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    4,336
    سطح
    41
    Points: 4,336, Level: 41
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 37 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم

    عزیزم هزار تا اشتباه کردی حالا میخوای یه شبه همشو حل کنی؟؟
    آخه اصلا میشه؟ چرا همش گند میزنیم و بعد میگیم توبه!!!
    نامردی نیست اون دختر با عمل با یه نفر دیگه ازدواج کنه؟؟؟
    خدا کمکتون کنه

  4. 7 کاربر از پست مفید poooyan تشکرکرده اند .

    poooyan (شنبه 28 مرداد 91)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 بهمن 91 [ 13:47]
    تاریخ عضویت
    1390-11-16
    نوشته ها
    121
    امتیاز
    1,003
    سطح
    17
    Points: 1,003, Level: 17
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    418

    تشکرشده 428 در 112 پست

    Rep Power
    25
    Array

    RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم

    لطفا هر چه سریعتر با اون دختر قطع رابطه کنید. تحت تاثیر گریه هاش قرار نگیرید. اون با میل خودش صیغه شما شده و درست نیست که بکارتش رو ترمیم کنه. با هر کس خواست ازدواج کنه باید بهش بشه که یک سال صیغه شما بوده. پس لطفا اصلا و ابدا در این مقطع زمانی وجدان درد نگیرید اون خانم دختر هم باید عواقب کارش رو بپذیره.
    ممکنه اون دختر خانم قضیه رو به خانمتون بگه که شما هم باید تبعات این کار نادرستتون رو بپذیرید و منتظر عکس العملهای خانمتون و احیانا خانوادتون باشید، از خانمتون معذرت خواهی کنید و سعی کنید همه چیزو جبران کنید. البته زمان می بره تا یه زن خیانت رو فراموش کنه ولی سعیتون رو بکنید.
    این تجربه به هزینه گزافی به شما رسیده، مراقب باشید دیگه تکرارش نکنید.

  6. 3 کاربر از پست مفید sunlife تشکرکرده اند .

    sunlife (شنبه 24 تیر 91)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 17 مهر 97 [ 19:05]
    تاریخ عضویت
    1391-4-24
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    6,321
    سطح
    51
    Points: 6,321, Level: 51
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 22 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم

    نقل قول نوشته اصلی توسط poooyan
    عزیزم هزار تا اشتباه کردی حالا میخوای یه شبه همشو حل کنی؟؟
    آخه اصلا میشه؟ چرا همش گند میزنیم و بعد میگیم توبه!!!
    نامردی نیست اون دختر با عمل با یه نفر دیگه ازدواج کنه؟؟؟
    خدا کمکتون کنه
    من خودم میدونم چه اشتباهی کردم و الانم پشیمونم. لطفا بجای سرزنش کردن کمک کنید.مشکل اینه که نمیتونم بهش بگم باید جدا بشیم چون میترسم کار غیر منطقی بکنه. میخوام بدونم چطور جدا بشیم که بتونه با مساله کنار بیاد. توجه کنید که خانواده اش خیلی متعصبن و اون دیگه دختر نیست. این برای همچین دختری ضایعه بزرگیه تو جامعه ما

  8. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم

    نقل قول نوشته اصلی توسط abadanveh
    سلام
    من یه مرد متاهل 31 ساله هستم که الان 10 ساله از ازدواجم میگذره و یه دختر 7 ساله دارم. خانواده ام یه خانواده مذهبی ان که تو دوران مجردی بسیار سختگیر بودن و مارو مثل دخترا تو خونه نگه میداشتن که بقول مادرم فاسد نشیم. بخاطر همین تفکر هم زود تو دوران دانشچویی زنم دادن. مادرم خیلی اخلاقش خشکه. تعداد دفعاتی که بمن گفته دوست دارم انگشت شماره.منم بخاطر همین من همیشه احساس کمبود محبت از طرف جنس مخالف داشتم.

    سلام دوست عزیز
    10 ساله ازدواج کردی ، این یه نعمته ، می دونی الان خیلیها هستن که امکان ازدواج رو ندارن ، شکر این نعمت اینه که به زندگیت بچسبی نا اینکه فکر کنی گولت زدن !!!
    اول از همه باید مسئولیت تصمیمات وکارهاتون رو بپذیرید و بپذیریم آنچه را که انتخاب می کنیم و انچه را انجام میدیم.
    مادر من هم تا لان نگفته دوستت دارم !! خب این دلیل برای چی میشه؟ بعد از 10 سال زندگی مشترک ، چه ربطی بین این جمله شما و فعلتون هست ، میشه توضیح بدید.


    تو دوران مجردی با یه دختری که از خودم دو سال بزرگتر بود رابطه داشتم ولی اون یه خواستگار براش اومد و ازدواج کرد و رفت. تا قبل از این جز زنم با هیچکس رابطه جنسی نداشتم.

    خب مگه قرار بوده با هر کسی رابطه جنسی داشته باشیم؟!



    حدود 6 ماه پیش دختری بهم تلفن زد و با هم آشنا شدیم. خیلی زود دیدم که خیلی بهم شبیهیم.

    چه جوری بهتون تلفن زد ؟،
    چرا همه چی اینقدر زود پیش رفت ؟
    آسونترین راه برا جدا شدن حداقل یک چهارم ، این آشنائی و فهم اینکه بهم شبیهید وقت می بره ، آیا حاضری این وقت رو بذاری؟



    هم از نظر شخصیتی هم خانوادگی. اونم باباش مثل مامان منه.زود جذب هم شدیم. اون یه دختر پاک و معصوم بود که با هیچ پسری تا حالا رابطه نداشته و برادرش اینقدر بهش نزدیک بود که میگه دیگه نیاری به رابطه با کسی رو نداشتم ولی طی یه دعوای خانوادگی بین برادر و پدرش بخاطر زن داداشش،پدرش برادرشو از خونه میندازه بیرون. من بهش گفتم مجردم و بخاطر کمبودهای هردومون خیلی زود با هم رابطه جنسی برقرار کردیم. یه روز اومده بود خونمون برای رابطه که همون جا فهمید من متاهلم. یه روز باهام قهر بودو من خیلی اصرار کردم که برگرده. اونم منو بخشید و ادامه دادیم. اول احساساتی بودم بهش قول ازدواج مجدد با اونو دادم. تو یکی از ارتباطهامون بکارتش از دست رفت البته ناخواسته.
    خودمونم نمیدونستیم.

    دوست عزیز
    بازم میگم از امروز در زندگی تون ، کارهائی رو که انجام می دید به خودتون برگردونید ، جمله رو اینجوری بگید " من بکارت این دختر رو گرفتم"
    تا وقتی بگید ناخواسته ! من نبودم و... مشکلتون حل نمیشه


    بعد یه مرجعی رو پیدا کردیم که حکم داده بود دختر بدون اذن پدر میتونه ازدواج کنه و با هم صیغه موقت یکساله خوندیم.الان منطقی فکر کردم دیدم ارتباطمون از روز اول اشتباه بوده و میخوام تمومش کنم. زن یکی از دوستام ماماست باهاش صحبت کردیم که دختررو عمل کنه. همه واقعیتها رو بهش گفتم ولی اون خیلی بهم وابسته است و بکارتشم از دست داده. از لحاظ روحی خیلی داغونه. صبح تا شب میاد تو پارک روبروی خونمون میشینه و گریه میکنه. الان میگه باید منو بطور مخفیانه عقد دائم کنی. نمیدونم چیکار کنم. کمکم کنید
    با یه مشاور بصورت حضوری مراجعه کنید ، هم شما وهم این دختر ، درسته که "الان منطقی فکر کردم دیدم ارتباطمون از روز اول اشتباه بوده " ولی نحوه تموم کردن این جریان هم مهمه ، باید منطقی پیش بره ، شاید مشاور هم نظرش این باشه که شما باید با یان خانم عقد کنی ، دائم اما غیر مخفیانه ،
    چه مشکلی دراین نظر می بینی ؟


  9. 19 کاربر از پست مفید baby تشکرکرده اند .

    baby (شنبه 07 بهمن 91), yaaldaa (چهارشنبه 07 فروردین 92)

  10. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم

    سلام
    دوست عزیز.به همدردی خوش اومدی

    درباره اشتباهت چیزی نمیگم چون دیگران بهت گفتن.

    اما حال و روز این دختر بخاطر وابستگیش هست.دخترا وقتی با کسی رابطه جسمانی داشته باشن بشدت بهش وابسته میشن،تو ذهنشون اونو مرد زندگیشون میبینن و ..

    اشتباه کردی و برای جبران اشتباهت باید تلاش کنی..منم موافق مراجعه حضورذی به مشاور هستم اما راه حل رو در ازدواحج با این خانوم نمیدونم.
    زندگی این دختر که فقط محدود به امروز و فردا نیست که برای اینکه حالش بد نشه باهاش عروسی کنید.
    اگه قراره سختی و تلخی جدایی رو بچشه اشکالی نداره عوضش تجربه ای بدست اورده که با استفاده ازش میتونه بقیه زندگیش رو به سلامت بگذرونه.

    نباید از حق گذشت که اون دختر هم به نوبه خودش مقصر بوده و این سختی پیامد تصمیمش هست.

    حتالا هم با کمک مشاور میتونه این مراحل رو طی کنه..ممکنه طولانی باشه اما ارزششو داره

    (نظر من کلیه و شاید منظور جناب بی بی چیز دیگه ای بوده)
    موفق باشی

  11. 8 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (شنبه 24 تیر 91)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 17 مهر 97 [ 19:05]
    تاریخ عضویت
    1391-4-24
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    6,321
    سطح
    51
    Points: 6,321, Level: 51
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 22 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم

    مادرم خیلی تندرو و بیمنطقه. همیشه تو دوران جوانی سعی کرده ما از همه چیز دور باشیم چه مجاز چه غیر مجاز. توی خونه اون حرف اخر و میزنه و خودرایه. ما تو جوونی حتی تفریح سالمم نداشتیم. پدر و مادرم فقط کارشون نوحه گوش کردنو مسجد و روضه رفتنه. حس میکنم اینا عقده شدن برام . داشتن یه زنی که خودم انتخاب کردم و زندگی اونطوری که دوست دارم.
    اون دختر تلفنی مزاحمم شد. بعد بهم گفت که بخاطر رفتن برادرش خیلی تنها بوده و شماره رو از یه خانمی که بامن ارتباط کاری داشت گرفته.
    من حاضرم برای جبران اشتباهم وقت و هزینه هر چقدر که لازم باشه بذارم.
    تبرای مشاوره حضوری هم همین امروز میخوام اقدام کنم. اول خودم تنها میرم.
    من هنوز به دختره نگفتم که تصمیم دارم جدا شم. البته خودش بو برده برای همین اصرار داره برای عقد کردن عجله کنیم. ولی خودم ازدواج رو بهیچ وجه راه درست نمیبینم.یه رابطه اشتباه باید تموم شه ولی یه طوری که کمترین خسارت رو داشته باشه.فعلا دلش خوشه که من دنبال راه قانونی برای ازدواجمونم. میخوام فرصت پیدا کنم عملش کنمو کم کم ارتباطو کم و قطعش کنم

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1391-3-22
    نوشته ها
    569
    امتیاز
    8,026
    سطح
    60
    Points: 8,026, Level: 60
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 124
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    5,009

    تشکرشده 4,547 در 875 پست

    Rep Power
    68
    Array

    RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم

    من این حرف رو قبول ندارم .

    که یک مرد 31 ساله که 10 سال زندگی کرده .


    بگه ناخواسته پرده بکارتشو در رابطه از دست داده.

    نمیخوام محکوم تون کنم ولی شما خوب میدونستید که دارید چیکارمیکنید. ودارید چه نوع نزدیکی انجام میدید.

    که بکارت یه دختر از بین میره.

    ماشاالله که بچه نیستید .میگید نا خواسته.

    شاید حرفهام تند وزننده باشه ولی باید گفت تابخودت بیای.


    .............. ................ شما چند وقتی با دخترک بودی و نیازهای روحی جنسی تون رو ارضا کردید .

    حالا که گند زدید ودختره تریپ ازدواج برداشته و شما میخوای شانه خالی کنی دنبال راه حل هستی که چطور

    اون دختر رو با اون حالش تنهاش بارید .

    اینو میتونم بهتون قول بدم که الان هم کنارش بگذاری بعد از چندین سال عضاب وجدان نیزاره شب روز بخوابی
    .

    باید حتما بری مشاوره روحانی که خوب جوانب رو در نظر بگیره که باید چیکار کنید.


    شما مرد هستید. دختر 7 ساله ای دارید .اگر همین کار رو کسی بادخترت انجام بده چه حالی پیدا میکنی.

    شما باعث شدی راهی برای بدبختی اون دختر باز بشه وراهای کثیف تر دیگری که خدا میداند چه به روزش می افتد.

    اگر همین دختر رو بعداز ترک کردنت. در کنار خیابون ببینی به هر ماشنی دست بلند میکنه. ویا هر روز با یکی هست چه هسی بهت دست میده.

    من میدونم خیلی تند رفتم ولی امید وارم بخودتون بیاید
    .

    موفق باشی.

  14. 25 کاربر از پست مفید پدربزرگ تشکرکرده اند .

    atre sobh (دوشنبه 03 تیر 92), roze sepid (چهارشنبه 07 فروردین 92), پدربزرگ (شنبه 24 تیر 91), yaaldaa (چهارشنبه 07 فروردین 92)

  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 مرداد 92 [ 14:21]
    تاریخ عضویت
    1391-3-22
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    1,076
    سطح
    17
    Points: 1,076, Level: 17
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    451

    تشکرشده 462 در 107 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم

    ""مادرم خیلی تندرو و بیمنطقه. همیشه تو دوران جوانی سعی کرده ما از همه چیز دور باشیم چه مجاز چه غیر مجاز. توی خونه اون حرف اخر و میزنه و خودرایه. ما تو جوونی حتی تفریح سالمم نداشتیم. پدر و مادرم فقط کارشون نوحه گوش کردنو مسجد و روضه رفتنه. حس میکنم اینا عقده شدن برام .""

    دوست عزيز چرا فرافكني ميكنيد. اين كاري كه كرديد هيچ ربطي مادرتون نداشت!

    ببخشيد كه اينهارو ميگم ولي...
    چي عقده شده براتون!؟اينكه اون طور كه دلتون ميخواست نتونستيد تفريح داشته باشيد و احتمالا يكي از تفريحاتي كه ميخواستيد برقراي رابطه با جنس مخالف بود؟ شما كه با اينهمه سختگيري مادرتون بازم خودتونو بي نصيب از اين قضيه نكرديد.

    چي عقده شده براتون!؟ همسرت رو خودت انتخاب نكردي قبول. ولي برادر من مگه ميشه آدم 10سال بايكي بدون هيچ عشق و محبتي زندگي كنه. اگه اين قضيه اينقدر براتون مهم بود چرا پاي اين زندگي بدون عشق اينقدر مونديد و تازه بچه دار هم شديد!!! ميتونستيد تو همون يكي دو سال اول همسرتنو طلاق بديد و دنبال عشق دلخواهتون باشيد.

    حالا با اين اوصاف نفر دومي كه وارد زندگيتون كرديد با عشق بوده پس چرا ميخواهيد خذفش كنيد حتي نميخواهيد كه همسرتون از اين قضيه بو ببره!، پس نگران زندگيتون هستيد، پس زندگيتونو دوست داريد، كاري هم كه كرديد از سر هوس بوده نه سختگيري خانوادتون.

    ""من بهش گفتم مجردم و بخاطر کمبودهای هردومون خیلی زود با هم رابطه جنسی برقرار کردیم. یه روز اومده بود خونمون برای رابطه که همون جا فهمید من متاهلم. یه روز باهام قهر بودو من خیلی اصرار کردم که برگرده. اونم منو بخشید و ادامه دادیم. اول احساساتی بودم بهش قول ازدواج مجدد با اونو دادم. تو یکی از ارتباطهامون بکارتش از دست رفت البته ناخواسته.""
    چقدر راحت با زندگي و آينده ي آدمها بازي ميشه!!!

    ""خودمونم نمیدونستیم. بعد یه مرجعی رو پیدا کردیم که حکم داده بود دختر بدون اذن پدر میتونه ازدواج کنه و با هم صیغه موقت یکساله خوندیم.الان منطقی فکر کردم دیدم ارتباطمون از روز اول اشتباه بوده و میخوام تمومش کنم.""
    واي خداي من چقدر خونسرد...

    هوسي كه صادقانه ميگويد هوس صد شرف دارد به عشقي كه به دروغ ميگويد دوستت دارم

  16. 11 کاربر از پست مفید صنا تشکرکرده اند .

    roze sepid (چهارشنبه 07 فروردین 92), صنا (شنبه 07 بهمن 91)

  17. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 دی 91 [ 20:22]
    تاریخ عضویت
    1391-2-28
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    815
    سطح
    15
    Points: 815, Level: 15
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    70

    تشکرشده 70 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم

    متوجه نمی شم. این دختر الان چرا مخفیانه می خواد به عقد دائم شما در بیاد. که چی بشه؟که مثلا چند سال دیگه به بابای حساس و متعصبش بگه من بدون این که به تو بگم عقد کردم!!! اونم با یک مرد متأهل که بچه هم داره؟!!!
    یا این که می خواد تا ابد مخفیانه در عقد شما بمونه و از همه این موضوع رو مخفی کنه؟
    یا این که می خواد به باباش بگه و بعد بیاد با شما زندگی کنه؟ اونم با وجود این که باباش حساسه و شما هم متأهل هستید.
    یا این که حس گناه بهش دست داده و این جوری می خواد پیش وجدان خودش آروم باشه و بگه من زنشم.
    یا شایدم چون بکارتشو از دست داده می خواد دلیل قانع کننده ای براش جور کنه که بعدا اگه خواست ازدواج کنه از شما طلاق بگیره قبلش و به همسرش بگه من قبلا شوهر داشتم. بعد باباش چی میشه این وسط؟؟!!!
    قضیه خیلی مشکوکه!!!
    این دختر چند سالشه الان؟
    دو احتمال به نظر من میرسه
    یا این که این دختر اینقدر بچه اس و به خاطر اشتباهی که کرده اینقدر دچار آشوب ذهنی شده که خودشم نمیدونه چیکار داره میکنه.
    یا این که حالا که گند زده می خواد اقلا یه استفاده ای ببره و بعدا پیش خودش شرمنده نباشه که مثلا بکارتمو از دست دادم به هیچ!
    نمیدونم والا
    ولی به نظر من مورد اول درست تر به نظر میاد.


  18. کاربر روبرو از پست مفید hamideh123 تشکرکرده است .

    hamideh123 (چهارشنبه 04 مرداد 91)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عذاب وجدان بی پایان منو به مرز جنون رسونده
    توسط عشق آفرین در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: شنبه 08 شهریور 93, 12:17
  2. سوژه‌ای به شیرینی چند همسری!
    توسط lord.hamed در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 24 دی 92, 23:02
  3. سوژه خنده های ایرانی (عکس )
    توسط کنجکاو در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 38
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 دی 91, 12:16
  4. در سوگ حامد 65 !
    توسط meysamm در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 11 تیر 90, 04:14

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:44 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.