به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 آبان 91 [ 17:49]
    تاریخ عضویت
    1391-4-16
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    486
    سطح
    9
    Points: 486, Level: 9
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    اذیت خواهر شوهرم (توقع مالی از همسرم)

    [align=justify][align=justify][align=justify]
    [align=left][align=center][align=right][align=justify][align=center][align=right][size=medium]دوستان عزیز.حدود یک ساله که ازدواج کردم و یک سال هم عقد بودم.اختلاف من با همسرم از روز اول عقد شروع شد.در ضمن اینو بگم خانواده همسرم از شهر دیگه ای هستن و من از شهر دیگه ای که حدود 4 ساعت از هم فاصله داریم.ایشون از همون روز اول عقدکه به منزل ما اومدن و عقد کردیم بایدها و نبایدهای زندگی رو رعایت نکردند.همون روز عقد به جای اینکه پیش من بمونم با خونوادش برگشتند شهر خودش و منو با کلی مهمون که داشتیم تنها گذاشتن.خانواده ایشون خیلی خیلی سرد هستن.و باورتون میشه که تا به حال تو این دو سال به من حتی 1 بارهم زنگ نزدند.در صورتیکه همیشه احترام بهشون میگذارمو و بهشون زنگ می زنم.گاهی فکر میکنم از خوبی من سوء استفاده کردن.هیچ کدوم از مناسبت های رسمی ازدواج رو برام انجام ندادند.همسرم تمام کارهای عروسیو خودش کرد و با من اصلآ مشورت نکرد.آرایشگاه عروسی رو هم خوانوادش انتحاب کردند و اجازه دخالت به من ندادند.حتی تاریح عروسی رو هم خودشون بدون مظرح کردن با ما تععین کردند.که من زیر بار نرفتم و عوضش کردم.تمام مناسب ها تو عقد مثل عیدها، شب یلدا، چهارشنبه سوری عید نوروز،روز زن و ولنتاین رو تنها بودم.و ایشون در کنار خوانوادش.از تمام این رفتارها گذشتم و سعی کردم فراموش کنم که نتونستم.در ضمن اینم بگم .سر عقد خوانواده من سکه کادو دادند و خانواده ایشون هیچی که همسرم سکه های عقد رو ازم گرفت و خرج بدهی های عروسی که در مقدماتش دخالتی نداشتم کرد.اما مشکل من بیشتر از اینه که یه حواهر کوچک داره که واقعآ داره کاراش ادیتم میکنه.اولآ که هر مشکلی براش پیش میاد سریع به شوهرم اس ام اس میده که براش حل کنه.ائم از اینکه مسائل جزیی رو هم درخواست کمک از شوهر من داره.از وقتی که ازدواج کردم نه لباسی برام شوهرم حریده نه هیجی.اما بارها شنیذم که به خواهرش پول میده واقعآ دیگه حستم کرده.خوانوادش اگه بخوان جایی دعوت کنند به خودش زنگ می زنند و اصلآ به من چیزی نمیگم.خواهرش مناسب های خاص رو فقز به ایشوت تبریک میگه و به من بی احترامی میکنه.در صورتیکه خانواده من همیشه به همسرم و خانوادش احترام میگذارن اونم خیلی زیاد.خواهرش همیشه به برادرش میگه نمیای اینجا.دلمون برات تنگ شده.اما نه ه من میگن و نه میخوان که من برم.به خدا قسم اگه بهشون از گل کمتر گفته باشم.به شوهرمم میگم میگه وظیفه مادرشوهر نیست زنگ بزنه عروس باید زنگ بزنه.تو فیس بوک مثلاآ خواهرش میره عکس تکی برادرشو شو لایک میکنه اما عکس دوتایی مارو لایک نمیکنه.من میدونم که با منظوره.اینم بگم که من بیش از حد به شوهرم محبت میکنم.و محبت اون به من زیاد نیست.در ضمن تمام کادوهای عروسی که بیشترش (8 ملیون فامیل ما و 2 میلیون ماله اونا )رو ازم گرفت و بدهی عروسی رو داد.من خیلی اشتباه کردم؟تورو خدا کمکم کنید.واقعآ از دست شوهرم و خواهرش مخصوصآ خسته شدم.تورو خدا بهم بگین چیکار کنم؟[/size]
    [/align][/align][/align][/align][/align][/align][/align][/align][/align]

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:06]
    تاریخ عضویت
    1391-1-30
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    5,402
    سطح
    47
    Points: 5,402, Level: 47
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 148
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 15 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: اختلاف با همسرم

    سلام

    واقعا ناراحت شدم . ناراحت نباش خواهرم. خدا همیشه توی دل‌‌های شکسته هست.

    بذارید یه سال‌های که توی همه تاپیک‌ها پرسیده می‌شه رو بپرسم. چطور باهم آشنا شودین؟ چند سالتونه؟ شوهرتون چند سالشن؟

    آیا خانوادهٔ ایشون شما رو میخواستاند؟ از نظر ظاهری زیبا هستید؟ آخه مادر شهر‌ها خیلی‌ رو ظاهر عروس‌هاشون حساس هستند. میگم نکنه از اول نپسندیده بودند و الان دارن انتقام میگیرن.

    شوهره شما از شما راضی‌ هست؟ باهم دعوا نمی‌کنید؟

  3. کاربر روبرو از پست مفید hamdardi1987 تشکرکرده است .

    hamdardi1987 (سه شنبه 27 تیر 91)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 13 تیر 93 [ 21:36]
    تاریخ عضویت
    1391-4-16
    نوشته ها
    73
    امتیاز
    1,489
    سطح
    21
    Points: 1,489, Level: 21
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    43

    تشکرشده 62 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: اختلاف با همسرم

    atash63 عزیز شما باید برای مطرح کردن سؤالتون یه موضوع جدید ایجاد کنید...

    solanum گرامی من فکر میکنم شما و خانواده تون از اول راهتون رو اشتباه رفتین و سادگی های خودتون و خانواده تون باعث این مسائل شده... شما توی این 2 سال اجازه ی این کارها رو به شوهر و خانواده ی شوهرتون دادین و اونها به این شیوه عادت کردند... نمیدونم چرا توی دوره ی نامزدی بیشتر نخواستین شوهر و خانواده ش رو بشناسین تا بعد از عروسی مشکلاتِ بیشتری براتون پیش نیاد.... شاید فکر کردین بعد از عروسی همه چیز درست میشه در حالی که مشلات کمتر که نمیشه بلکه بیشتر میشه.... الان دیگه غصه خوردن به خاطر مشکلاتِ عروسی و نامزدی دردی رو دوا نمیکنه و باید زوم کنید روی مشکلاتی که در حال ِ حاضر دارین.... مثل نخریدن ِ لباس برای شما و کارهایی که الان دارند با شما میکنند.... یه مقدار رابطه تون رو بازتر کنید و اطلاعات بیشتری از رابطه تون با هم و اینکه برای حل مشکلتون چیکار کردین به ما بگید....

  5. کاربر روبرو از پست مفید anita1 تشکرکرده است .

    anita1 (جمعه 23 تیر 91)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 آبان 91 [ 17:49]
    تاریخ عضویت
    1391-4-16
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    486
    سطح
    9
    Points: 486, Level: 9
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    بی احترامی خواهرشوهرم خستم کرده

    ممنون از دوستان به خاطر جواب هاشون.خانواده همسرم با ازدواج ما موافق بودند.من چهره تقریبآ زیبایی دارم.فوق لیسانس هستم و همسرم هم فوق لیسانس هستن.اما خانواده همسرم واقعآ سرد و بی احساس هستند.یعنی در چهارچوب خانواده خودشون باهم خوب هستن اما به غریبه ها کاری ندارند و بها نمیدهند.با همسرم از طریق معرفی دانشگاه ازدواج کردم.همسرم منو دوست داره.اما خواهرش واقعآ به ما حسادت میکنه.و همین چند روز پیش که به همسرم بد رفتاری های خواهرکوچیکشو بعد 2 سال گفتم.همسرم به خواهرش به طور غیر مستقیم اشاره کرد که خواهرش شروع به بد و بیراه گفتن به من کرد.که زنت میخواد بین مارو به هم بزنه.و اینکه مثلآ تو اس ام اس دیدم که به همسرم کلی از من بد گفته بود.اما من به روم نیاوردم که اس ام اس هارو دیدم.مثلآ خواهر ایشون برای برادرش اس ام اس های عاشقانه میفرسته مثل اینکه عاشقتم و میبوسمت و ....که به نظر من هدفش به هم زدن رابطه من و همسرمه.تو اس اما اس دیدم که گفته بود به فامیلای زنت رو نده.ما باید با هم خوب باشین یعنی خودش با همسرم.ضمن اینکه تو روی من بی ادبی به من میکنه.و پیش من به همسرم میگه دوباره بیا اینجا اما اصلآبه من تعارف نمیکنه.با اینکه من خیلی هواشو داشتم.هرجا میرفتم میبردمش از تفریح تا مسافرت حتی واسه تولدم که بردمش خونه مادرم که شهر دیگه ایه و کلی سعی کردم باهاش گرم بگیرم.چند با بیرون مهمونش کردیم.براش چند تا هدیه گرفتم که اصلآ پولی بابتش نگرفتم و خیلی چیزای دیگه که خیلی از عروس ها انجام نمیدتن خانواده من کلی به خانواده همسرم احترام میگذارن و هر مناسبتی که باشه بهشون تبریک میگن اما اونا حتی 1 بار هم به من زنگ نزدن چه برسه به خانواده ام.از اقوام من فوت کردن بهم زنگ نزدن که تسلیت بگن.واقعآ دیگه کلافه شدم از دستشون.حالا این رفتارهارو نمی تونم تحمل کنم.مخصوصآ رفتار خواهر شوهر کوچیکم که واقعآ میدونم قصد خراب کردن رابطه مارو داره.تمام مشکلات کوچیکشم از قبیل درس و انتخاب واحد و مشکلات آشنایی با خواستگاراش تا بدهی ها و پول کم آوردن هاش با شوهر منه.هر دقیقه اس ام اس میگه که ایجور شده چیکار کنم اونجور شده چیکار کنم.حتی تمام مشکلات شخصی کوچیکش.تمام مناسبت ها مثا عیدها و شب یلدا و مراسم رسمی رو به همسرم تبریک میگه اما به من تبریک نمیگه و بی احترامی میکنه.واقعآ نمیدونم باهاش چیکار کنم.لطفآ راهنماییم کنید.ممنون

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 بهمن 91 [ 13:47]
    تاریخ عضویت
    1390-11-16
    نوشته ها
    121
    امتیاز
    1,003
    سطح
    17
    Points: 1,003, Level: 17
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    418

    تشکرشده 428 در 112 پست

    Rep Power
    25
    Array

    RE: اختلاف با همسرم

    غصه نخور عزیزم. خیلی از خانمها اول ازدواجشون با مشکلاتی شبیه به مشکلات شما حالا کمتر یا زیادتر مواجه می شن بخصوص اگر مثل شما مبادی آداب و تا حدودی بی سیاست باشند. مهم اینه که تا این رفتارهای شما و خانوادتون به عنوان یک وظیفه در نیومده روال رو عوض کنید. تجربه شخصی من میگه که زیاد با همسرتون در این مورد صحبت نکنید و فقط به همسرتون محبت کنید گله و شکایت از خانواده همسر (حتی اگه کاملا واقعی و درست باشه) از شما یه زن غرغرو و بداخلاق می سازه که همسرتون رو بیش از قبل به خانواده اش وابسته می کنه. پس به نظر من هیچی به مسرتون نگید.
    و اما خانواد شوهر....
    شما و خانوادتون زیادی به اونها احترام گذاشتید و به تبعش انتظار احترام داشتید که این توقع شما هم برآورده نشده پس متناسب با رفتار اونها محبت کنید و احترام بذارید برای خودتون و خانوادتون ارزش قائل بشید.
    قدم اول اینکه دیگه به خواهرشوهرتون محبت نکنید شاید شوهر شما به عنوان یه برادر مجبور باشه جور خواهرش رو بکشه ولی شما نه...... پس گرفتن هدیه و بیرون بردن و بقیه کارهایی که تا حالا انجام می دادید رو دیگه انجام ندید.
    وقتی به شما تعارف نمیکنند که بیاین خونشون به خاطر شوهرتون اونجا برید ولی وقتی پیش اونها هستید از خودشون سردتر و بی روح تر بشید...مثلا حتی یه کلمه هم با کسی صحبت نکنید بذارید جو براشون سنگین بشه مثلا به جز سلام و خداحافظ اصلا با خواهرشوهرتون صحبت نکیند تلویزیون رو روشن کنید و تمام مدت تلویزیون ببینید البته به محض خروج از منزل اونها با همسرتون گرم بگیرید و بشید همون خانم با محبت قبلی....البته این کار رو در صورتی انجام بدید که مادرشوهرتون هم رفتاری مثل خواهرشون با شما داره اگر نه که تا می تونید خودتون رو به مادرشوهرتون نزدیک کنید.
    وقتی اینها تو تربیتشون نیست که اعیاد و مناسبتها و شادیها و عزاها رو به شما و خانوادتون تبریک و یا تسلیت بگند خب شما چرا اینکارو می کنید...شاید اینا اصلا تو فرهنگشون این کارها نیست. شما و خانوادتون دیگه تا زمانیکه اونها مناسبت ها رو تبریک نگفتند بهشون زنگ نزنید...چرا شما و خانوادتون اصرار دارید که یخ این رابطه رو بشکنید. شما و پدر و مادرتون فقط و فقط به شوهرتون محبت کنید و احترام بذارید اونها اصلا مهم نیستند. سعی کنید همسرتون وابستگیش از خانواده خودش کمتر بشه و بیشتر چذب شما و خانوادتون بشه یعنی ببینید از چه کارهایی بیشتر خوشش میاد و زمانیکه پیش شما و خانوادتون هست همون کارها رو انجام بدید.
    در آخر هم زیاد برای تغییرات عجله نداشته باشید همینکه روند تغییرات مثبت باشه کافیه.

  8. 2 کاربر از پست مفید sunlife تشکرکرده اند .

    sunlife (جمعه 30 تیر 91)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 آبان 91 [ 17:49]
    تاریخ عضویت
    1391-4-16
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    486
    سطح
    9
    Points: 486, Level: 9
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    اذیت خواهرشوهرم

    من 29 ساله هستم و خواهرشوهرم 27 سالشه.از نظر مالی به ما وابسته نیستند.اما خواهر ایشون خرج زیادی دارند و توقع داشتن چیزهای عالی بی توجه به بودجه خانوادگیشون که توقع کمک از همسر من رو دارن.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بیاین ازموفقیت هاتون. بگین
    توسط Shii در انجمن ارتباط مراجعان - مشاوران
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: پنجشنبه 28 تیر 97, 09:50
  2. توهم شنیدن صدا یا آزار و اذیت...؟
    توسط negin_winter در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: دوشنبه 14 خرداد 97, 13:35
  3. کمکم کنین بتونم روابطم را مدریت کنم
    توسط baraneh در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 مرداد 94, 21:37
  4. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 29 خرداد 94, 22:57
  5. پاسخ ها: 42
    آخرين نوشته: جمعه 23 آبان 93, 22:28

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:15 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.