ترس از تاریکی
ما چگونه ترس از تاريكي و تنهايى را از خود دور كنيم و چگونه اين خيالات ترس را از سر خود بيرون كنيم؟
خوشحاليم شما مخاطب ما هستيد اميدواريم راهنماي خوبي در رابطه با اين موضوع براي شما باشيم.در مورد سوال بايد خدمت شما عرض نماييم در عين ساده بودن اما جوانب مهمي را در بر دارد و بعلت عدم توضيح بيشتر دچار ابهام است. مطمئنا راهكارهاي رهايي از ترس از تنهايي و تاريكي و ... با هم متفاوت مي باشد.در كنار اين مطلب تفاوت هاي فردي افراد در وضعيت و شرايط خانوادگي ،محيطي ،شخصيتي ،جنسيتي و ... ايجاب مي كند كه راهكارها با فرد مورد نظر و شرايط وي مطابقت داشته باشد . لذا سعي مي كنيم تا به علل و اصول كلي غلبه بر ترس اشاره نماييم و شما در مكاتبه بعدي سؤال خود را دقيقتر و با بيان جزييات بيشتر بيان فرماييد.
همانطور كه مي دانيد در وجود انسان دو نوع ترس نهفته است : «ترس معقول» و آن ترسى است كه احتمال وقوع يك خطر واقعى وجود داشته باشد. در اين ترس، هيچ گونه سرزنشى متوجه شخص نيست؛ بلكه از اين جهت كه از يك امر خطرناك ترسيده و پرهيز نموده است مورد تأييد ديگران است.
براى مثال اگر كسى از ترس مواجهه با يك حيوان درنده خطرناك، از رفتن به بيابان و يا جنگل خوددارى كند، هيچ كس او را بابت اين ترس سرزنش نمىكند؛ بلكه اگر او به اين ترس خود اعتنا نكند و خود را در موضع خطر قرار دهد، مورد سرزنش افراد عاقل قرار مىگيرد. در مقابل، «ترس موهوم» قرار دارد؛ يعنى، درواقع خطرى انسان را تهديد نمىكند؛ ولى توهمات او به گونهاى است كه خود را مواجه با خطر مىبيند؛ مانند شخصى كه از تاريكى مىترسد و گمان مىكند خطرى او را تهديد مىكند! در حالى كه مىداند در آن مكان تاريك، چيز خطرناكى وجود ندارد. اين ترس موهوم «جُبن» ناميده مىشود و چيز خوبى نيست و انسان بايد آن را از خود دور كند تا بتواند شجاعت لازم را در زندگى داشته باشد(كاپلان سارووك، خلاصه روانپزشكى، ترجمه نصرت اللَّه پورافكارى)
نكته مهم اينست كه ترس غيرمعقول يا هراس، ريشه در بدآموزىها دارد و اغلب اكتسابى است.ترس ريشه در عوامل متعددي دارد كه به برخي از مهمترين آنها اشاره مي گردد :
1ـ ژنتيك: اگر پدر يا مادري ترسو باشند، فرزند آن ها نيز معمولاً ترسو خواهد بود. در مكتب اسلام تأكيد شده است كه حتماً مادر فرزندان خود را شجاع انتخاب كنيد. هنگامي كه مشخص شود كه عامل ترس از بُعد ژنتيك است، درمان آن نيز روشن خواهد بود. و بايد به اين افراد تفهيم شود كه قدرت اراده در انسان قادر است كه انسان را به هر كاري وادار كند و يا هر كار زشتي را از انسان دور نمايد. چه بسيار افرادي كه خود ترسو بوده اند، اما فرزندان آن ها، ترس آنان را به ارث نبرده و آن را از وجود خويش طرد كرده و افرادي شجاع و كارآمد شده اند.
2ـ جامعه: افراد جامعه چون پدر و مادر، ممكن است سبب بروز ترس در افراد شوند، مثلاً از ديدن يك فيلم يا صحنه ترس آور، يا شنيدن جريانات ترسناك ممكن است فرد به چنين مشكلي دچار شود و ترس در وجودش رخنه كند. لذا بايد فرد را از اين گونه عوامل جدا نمود تا موجب ترس هاي شديدتر و قوي تر در وي نشود.
3ـ تنبيه هاي غلط: يكي ديگر از عوامل ترس در افراد، اعمال تنبيه هاي غلط توسط اوليا و مربيان است. برخي از اوليا يا مربيان، براي اين كه كودك درس بخواند يا از اوامر آن ها پيروي كند، او را مي ترسانند كه اين گونه تنبيه ها، ترس را از كودكي در وجود فرد ريشه دار مي كند. اوليا و مربيان بايد بدانند كه اگر مي خواهند ارزشي را در كودك به وجود بياورند، به وسيله تنبيه غلط و وسايل ترس آور كه وجود كودك را پر از دلهره و آشوب مي كند، در اين امر موفق نخواهند بود. اصل در ارشاد ديگران، در مكتب قرآن و اهل بيت(عليهم السلام)، استفاده از روش مسالمت آميز و آرام و لحن خوش و ملايم مي باشد كه در راه هاي درمان به آنان اشاراتي خواهد شد.
4ـ عوامل عاطفي و رواني: فردي كه در خانواده يا مدرسه و يا اجتماع هويت خاصي ندارد وكسي برايش احترامي قائل نيست و مرتب سرزنش مي شود، حالت افت شخصيت و عقده حقارت و كمبود شخصيت در او به وجود مي آيد و قدرت شجاعت و شهامت از او سلب مي شود و فردي زبون و ترسو مي گردد. (اقتباس از كتاب روان شناسي جوان - محمد حسين حق جو)
5- مشكلات جسمي : فرديكه از لحاظ جسماني دچار مشكل مي باشد به دليل عدم توانايي مقالبه با خطرات دچار ترس مي باشد .
6- بشر به علت نادانستهها (جهلها) و نيز به دليل نيافتن راه حل منطقى، از بسيارى عوامل ناشناخته زيستى، - چون مرگ و مير، ترس از حيوانات، ترس از تاريكي ، ترس از آيندهاى مبهم و... - همواره هراسان بوده است. البته شروع بسيارى از هراسها تدريجى است و شناخت عوامل تسريع كننده آن مشكل است.
نكته : برخى از محققان ترسها را به پنج نوع دستهبندى كردهاند: 1. ترس از تفرد، (مثل گريز از ازدحام يا تنها ماندن در خانه) ؛ 2. ترس از حيوانات ؛ 3. ترس از قطع عضو ؛ 4. ترسهاى اجتماعى (مثل ترس از زير نظر بودن ديگران هنگام كار) ؛ 5. ترس از طبيعت (مثل بلندى كوه). طبيعى است كه براى غلبه بر هر يك از انواع ترس، راه كارهاى مختلفى ارائه شده است. علاوه بر اين، بايد ديد اين ترس در چه مرحلهاى از مراحل رشد انسان شكل گرفته است و متناسب با آن مرحله كودكى، نوجوانى يا جوانى و... راههاى غلبه را پيگيرى كرد.
راهكارهاي عملي غلبه بر ترس
- عدم پاسخ دهي: مهمترين و كلي ترين راه درمان ، بي توجهي به پيام هاي آن و عدم پاسخ دهي عملي به آن است. اين وضعيت در صورتي ادامه مي يابد و تشديد مي شود كه به نداهاي دروني آن كه مبتني بر تكرار خاطره، يا دقت بي مورد و يا قضاوت غير منطقي و افراطي نسبت به امور است، پاسخ دهيد. براي مقابله با اين حالت بهترين راه بي اعتنايي به ترس است. اگر مدتي اين روش عملي شود، به طور قطع از شدت آن كاسته خواهد شد.
- تقابل به ضد: . موفق ترين راه براي مبارزه با اين خاطره بي اعتنائي به فكر و بر عكس انجام دادن آن است . لذا همانكاري كه از آن مي ترسيد را انجام دهيد وبرعكس نداي درون خود عمل نمائيد .مثلا اگر از تاريكي مي ترسيد سعي نماييد در مكانهاي تاريك قدم بزنيد و يا گاهي فضاي اتاق را تاريك نماييد و لحظاتي فكر كنيد در اين تاريكي چه اتفاقي مي افتد و چه تغييراتي ممكن است صورت بگيرد.
- فرمان ايست: در منابع علمي جديد، براي متوقف كردن افكار و خاطرات، علاوه بر درمانهاي دارويي از روشهاي خاصي استفاده مي شود كه مهمترين آنها روش توقيف فكر نام دارد، بدين ترتيب است كه از فرد خواسته مي شود كه به طور عمد افكار خود را آزاد بگذارد و در اين بين ناگهان با صداي بلند و بيزار كننده، فرياد مي زند : ايست. به نظر مي رسد اين عمل جريان فكر را متوقف مي كند.اگر احساس مي نماييد ترس بر شما غلبه نموده است اين روش براي آن لحظه بسيار موثر است.
- سعي كنيد براي ترس هاي خود جوابهاى آسان و كوتاه عرضه كنيد. مثلا در مورد ترس از مردن از خود بپرسيد «من كى مى ميرم؟» بعد به خود بگوييد «هيچ كس نمى داند كه كى كسى مى ميرد، ولى بيشتر ما زمان خيلى زيادى زندگى مى كنيم. من مطمئنم كه تا وقتى كه خيلى پير بشوم، زندگى مى كنم و....»
-باز كردن موضوع بجاي اينكه موضوعي براي شما در ابهام باشد آنرا براي خود باز نماييد و شناخت خود را در آن زمينه بالا ببريد.
-قبول محدوديت ها محدويت ها و ضعف هاي خود را بشناسيد و آنها را قبول كنيد.
بسياري از ما براي خود اهداف دست نيافتني، آرمان گرايانه و غيرمنطقي تعيين مي كنيم، در نتيجه هر قدر هم كه كارايي و عملكرد ما بالا باشد يك نوع حس شكست يا عدم كفايت و صلاحيت در خود احساس مي كنيم. اين نكته ي مهم را نبايد فراموش كنيم كه ما هرگز نمي توانيم كامل و بي نقص باشيم. پس براي خود اهدافي تعيين كنيد كه دست يافتني و قابل دستيابي باشند.
- در زندگي بازي، تفريح و سرگرمي داشته باشيد.
- ياد بگيريد كه برنامه ريزي كنيد.آشفتگي، بي نظمي و عدم سازمان دهي در كارها و برنامه ها مي تواند توليد استرس كرده، يا نقطه اي براي شروع آن باشد. در دست داشتن برنامه ها و طرح هاي متعدد كه به صورت همزمان پيش مي روند اغلب منجر به سردرگمي، فراموشي و احساس ترس از شكستِ طرح هاي ناتمام مي شود. هر زمان كه امكانش باشد طرح ها را يكي بعد از ديگري به انجام برسانيد. به اين صورت كه طرحي را شروع كرده، روي آ ن كار كنيد تا تمام شود.
-به طور مرتب ورزش كنيد.
-تغذيه مناسب داشته باشيد. تغذيه نقش مهمي در سلامت جسمي و رواني افراد دارد. همانگونه كه مصرف برخي مواد غذايي در حالت افراط و تفريط بيماريهايي چون فشار خون، كلسترول بالا، انواع سرطانها را موجب ميشود مقاومت افراد را در برابر انواع استرس نيز تحت تاثير قرار ميدهد. واكنش افراد در مقابل استرسها با نوع تغذيه آنها ارتباط نزديك دارد. مصرف سيگار، غذاهاي آماده، ادويهجات با افزايش استرس رابطه نشان ميدهند. بنابراين توصيه ميشود برنامه غذايي افراد به ويژه افرادي كه در معرض استرس بيشتري قرار دارند به صورت سالم تري برنامه ريزي شود. در اين برنامههاي غذايي علاوه بر رعايت ميزان كالري مورد نياز براي هر جنس و هر گروه سني بهتر است از يك مواد غذايي استفاده بهينه به عمل بيايد.مصرف ويتامينها به ويژه ويتامين C ويتامينهاي گروه B و در اين ميان اهميت اساسي دارد. استفاده از ميوهجات گوناگون نيازهاي طبيعي بدن را برآورده ميكند در غير اين صورت از انواع مكمل با تجويز پزشك ميتوان استفاده كرد. در ميان ميوهها نيز برخي خواص بيشتري در درمان استرس از خود نشان ميدهند. خواص كيوي در اين ميان براي مبارزه عليه استرس و بيماريهاي ديگر شناخته شده است. مصرف شير نيز استرس را كاهش ميدهد.
نویسنده:حامد محقق زاده
منبع
علاقه مندی ها (Bookmarks)