* نگهداری عکس و فیلم های همسر قبلی اش

[ابی]

سلام دوستان من با مردی ازدواج کردم که قبل از من از دختری در زمان عقد ظلاق گرفته اوایل فکر نمیکردم این قضیه برایم مشکلی بوجود بیاورد اما حدود یکسال بعد از ازدواج متوجه شدم تمام عکسها وفیلمها وهر چیزی که از او مانده در یک چمدان که خودش میگوید تا حالا ان را باز نکرده نگه داشته از وقتی این مضوع را به گفتم گفت که او جزو خاطرات من است ونمیتوانم انرا دور بریزم واز وقتی حساسیت مرا دیده منو با او مقایسه میکنه ودایم تهدید میکنه که هر وقت اونی نباشم که اون میخوادیک زن بهتر میگیره شاید مسخره باشه ولی تکرار این حرفها عذاب اور ایشه نمیدونم چیکار کنم

[نواز]

دوست تازه وارد سلام:
اولا" اشتباه شما این بود که نسبت به این موضوع حساسیت نشان دادید، اما اول مشخص کنید شوهر شما در چه تیپ خانواده ای بزرگ شده؟ معتقد به اصول خانودگی یا نه گذرا ؟ سعی کن حتی شده به صورت ظاهری خودت را خونسرد نشان بدی و در یک زمان خوب و مناسب با شوهرت صحبت کن و ازش بپرس دوست داره شما چطور همسری براش باشید( البته ظرفیتش را هم بسنج !!!!! که سوء استفاده از صحبتت بر علیه خودت نشه) در ضمن عزیز دلم اگر اون به اون خانم علاقه داشت که از هم جدا نمیشدند و حالا چرا خاطراتش را برای خودش بقچه کرده ، میخواد خودش را اذیت کنه و رنج بده.
توکلت به خدا باشه و صبور و خونسرد باش

[ابی]

قبل از اینکه چمدان را ببینم خیلی از او بد میگفت واینکه چه بحران بدی رو گذرونده ولی حالا نمیدونم چی شده که خاطرش شده

[melika63_63]

با حساسیت تو اون این مسئله رو یجور آلترناتیو برای تو قرار داده تا ازش برای ایجاد توجه بیشتر و تسلط به تو استفاده کنه . به نظر من باید نسبت به اون چمدون که در واقع گذشته اونه بی تفاوت باشی اما این بی تفاوتی نباید توی زندگیت هم اثر بزاره به خودش توجه نشون بده اما نه به خاطر تهدید اون به خاطر عشقتون و زندگیتون

[shad]

بهتره خیلی خونسرد باشی، حتی اگه از اون خانم و خاطراتش صحبت کرد با شوق گوش بده، اصلا حساسیت نشون نده. (حداقل ظاهر رو حفظ کنید). مطمئن باشید یه روز برای همیشه اون چمدون رو میذاره کنار، منتهی اگه شما به اون (چمدون) بها ندین

[مدیرهمدردی]

سلام ابی
نظرات دوستان به جا و سازنده است.
معمولا تمرکز روی یک موضوع ؛مخصوصا اگر احساسی باشد مثل یک تیکه برف هست که مرتب می چرخانی تا یک توده بزرگ غیر قابل کنترل میشه، لذا اگر نوک پیکان توجهت را از یک چمدان به همه زندگی برگردانی ، متوجه می شوی به قول دوستان به زودی چمدان حذف می شود.
زندگی معطوف مسائل مهمتر دیگری هست که شما با وقت گذاشتن و گشت زدن در این تالار به بسیاری از آنها دست پیدا خواهید کرد.
برای حذف احساسات هم به زمان نیاز هست ، هم به احساسات و علاقمندیهای جذاب جدید و جایگزین. شما می توانید با خونسردی به او زمان بدهید، و با ارتباط سازنده با او ، احساس جدید و جالب را در او پایدار کنی.

[ابی]

ممنون از همه دوستان کمی ارامتر شدم فقط ازروزی وحشت دارم که اون چمدان رو باز کنه و من شاهد اون باشم

[گلپر]

سلام عزيزم
همونطوري كه همه بهت گفتن بايد خونسرد باشي
حالا بگو ببينم از چي مي ترسي؟
اگه اون چمدون باز بشه چه دليلي داره كه تو رو تا اين حد مضطرب كنه؟
خونسرد باش
ببين همه در مراحلي از زندگيشون شرايط مشابه تو رو تجربه كردن و با عدم تمركز روي اون موضوع قضيه حل مي شه حتي گاهي بايد برعكس عمل كني مواردي هست كه شايد نه دقيقا مشابه مورد تو ولي راهكارهايس مشابهي داره
شوهر من يه كاري مي كنه كه شديدا از اون متنفرم تا زماني كه حساسيت نشون مي دادم بدتر شد اوايل به من مي گفت اگه باز اين كار رو كردم منو دعوا كن من هم بر خلاف ميلم به خواسته اش عمل كردم ولي ديدم بهتر كه نشد هيچ بدتر هم شد بعدا خودش گفت وقتي عكس العملت رو مي بينم مي خوام باهات لجبازي كنم!
اين بود كه من حالا دارم سعي مي كنم خونسرد باشم و حتي گاهي بهش ميدون بدم تا هر كاري مي خواد بكنه بدون اين كه حس كنه من مانعش هستم حداقل اينه كه ديگه مشاجره نداريم و حس مي كنم شرايط داره بهتر مي شه
تو هم خونسرد باش و حتي زماني كه از اون خانم حرف مي زنه بشين و گوش كن و اگه يه موضوع مبهم برات بود ازش بپرس مي دوني چي مي گم منظورم اين كه در اين يه مورد تا يه ذره خودتو به بي خيالي بزن!
اصلا هم نگران نباش نگراني تو هيچ چيزي رو حل نمي كنه فقط قدرت تصميم گيري تو رو پايين مياره

[نواز]

سلام دوباره ابی جان:
باور کن اگر در اون چمدون باز هم بشه هیچ اتفاقی برات نمی افته و نباید هم بیفته، از چه چیز داخل اون میترسی؟ یا عکس های اونها با هم هست یا نامه های "فدایت شوم" اونها به همدیگه، غیر از اینه؟چیزی که دیگه نه وجود داره و نه هست و حقیقت داره،دختر خوب : اگه بود که اونجا وکنار شوهرت الان تو نبودی. تو فکر کن الان شوهرت تو را بعنوان یک همسر ، یک همراه ، ویک دوست و مهم تر از همه مادر برای فرزندان انتخاب کرده، اونی هم که تو چمدان هست بعبارتی جزیی از زباله دانی تاریخ است که با گذشت زمان به سطل زباله حواله پیدا میکنه. پس نه فکرش رابکن، نه خودت را عذاب بده و نه زندگیت را ، ایامت را و ثانیه های بی بازگشت زندگیت را خراب کن.