سلام به همه دوستان . امیدوارم روزای خوبی داشته باشید.من و همسرم زندگی نسبتاخوبی داریم . نسبتا به خاطراینکه زود ازکوره درمیره و عصبانی میشه . حوصله هیچی رو نداره.با کوچکترین حرفم ناراحت میشه و هیچ وقت حرفهاوکارای خودشو بخاطرنمیاره.شاید در روز 4 ساعت بامادرش تلفنی حرف میزنه اما زیاد بامن حوصله نداره و همه ش حرفاش سرغیبت
و خریدو لباس و .... . ازارزشهای انسانی و عشق و ارادت خبری نیست . اصلا ابراز علاقه
بلد نیست . وقتی بغلش می کنم عصبانی میشه و کلا خیلی سرده . خیلی می خوابه و دایم
وقتی ازسرکارمی یام بهم گیر میده . دربدو ورودم ازاذیت بچه میگه و انرژی آدمو میگره . بعد یه
ریز می ناله. واقعا خسته ام کرده . وقتی یه نظری دارم قبول نمی کنه . اماازدیگری
می پذیره.الان یه دختر4 ساله داریم.ازش خواهش میکنم بیا یه دونه دیگه داشته باشیم دیگه
داره سنت به حدی میرسه که ممکنه مناسب نباشه . میگه ماوضع مالی خوبی نداریم . خونه
و شرکت و ماشین و اداره رو به رخش میکشم و درآمد بالای چند میلیون درماه . میگه خسته میشم .میگم برات توخونه خدمتکارمیگیرم . اولی روهم بسپربه من بالاخره زیربارنمیره.
احساسم اینه
که فقط واسه تنبلیه.اگه دلیل منطقی داشته باشه قبول میکنم . نمیدونم چه کنم . راهنماییم
کنید.الان یکی دوشبه که میونه ما باهم شکرآبه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)