RE: همسرم به من بی میل شده
نوشته اصلی توسط
aieh
مرسی که جوابمو دادین .
جفتمون ۲۵ سالمونه و لیسانس هستیم . هر دو هم کار می کنیم . نامزدی به اونصورت نداشتیم . خواهر ایشون از دوستان یکی از آشناهای ما بود و از طریق ایشون با هم آشنا شدیم و خواستگاری اومدن ، ما هم تحقیق کردیم و بنظر خانواده خیلی خوبی بودن ، ایشون هم ظاهرا همه ویژگی های مد نظر من رو داشتن . مدت آشنایی تا ازدواجمون خیلی کم بود، حدود دو ماه . اوائل خیلی رابطه خوبی داشتیم اما کم کم روابطمون سرد شد . الان شاید هر هفته ای یک بار اونم از روی اجباره ، ایشون می گن لذتی نمی برن از این رابطه ، راستش من از روابطمون اون اول خیلی راضی بودم و فکر نمی کردم مشکلی باشه اما ظاهرا ایشون برعکس من بوده . گلایه ایشونم اینه که تو خیلی فعال نیستی توی این رابطه و همه کارها به عهده ی منه و من هم دیگه خسته شدم . من خیلی سربسته حرفاشو گفتم اما واقعا حرفهایی که بار آخر زد خیلی برام ناراحت کننده بود ، انگار یه جورایی غرورمو شکست . تقصیر من چیه که ایشون قبلا رابطه داشته ؟ و این در حالی هست که من تلاشمو می کردم در این رابطه اما ایشون چی ؟ ایشون هیچ وقت به خواسته های من عمل نمی کنه ! در ضمن بار آخر گفت که دلسرد شده و اگه من تلاشی در جهت اصلاح خودم نکنم عواقبشم خواهم دید ! یه جورایی تهدیدم کرد
ناراحتی خاصی هم نداره ، مثل اینکه قبل ازدواج افسرده بوده و یه مدت دارو مصرف می کرده اما الان نه . زندگی نرمالی هم داریم با دغدغه هایی که همه دارن .
درود آبجی خوش اومدی
خوب چرا توی همون جلسه خواستگاری در مورد نماز و اعتقادات و مشروب خوری و رقص و اینجور چیزا سئوال نکردی؟خوب شاید تجربشو نداشتی گذشته نمیشه کاریش کرد فعلا
چیزی که به ذهنم میرسه اینکه اولا حرفش واقعا زشت بود شعار من اینه توی زندگی متاهلی طرف مقابلم همسرمه دوست دخترم نیست که هرجور میخوام باهاش حرف بزنم.و شما هم ببخشید اینجوری میگم تنبلی نکن برو مطالعه کن توی مسائل جنسی سئوال کن حتی برو پیش متخصص خجالت نداره کاریه که همه انجام میدن و البته اینم بگم حرف ایشون درسته که از اینکه شا کار یانجام نمیدین خسته شدن خجالتو بزارین کنار باهاش حرف بزنین بگین از چه کاری لذت میبرین و ازش بپرسین اون چی دوس داره روش های زیادی هستش که میتونین امتحان کنین پس اینکارو انجام بده بهونه نیار مطالعه کن و امید داشته باش.
درضمن اینقدم روی این شوووهر بیچارت عیب نزار
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
علاقه مندی ها (Bookmarks)