سلام من یه نامزد داشتم که در اینجا مطرح کردم
حالا ما بعد از چند ما یک دختر خوب و که ماما بود رو پیدا کردیم و ب خواستگاری ایشان رفتیم در چند جلسه خواستگاری به توافق رسیدیم و مهریه و 114 سکه و خرید رو هم 7 میلیون گذاشتیم و ما آزمایش خون دادیم و خوب آماده مراسم عقد شدیم که این بین یک صیغه محرمیت بین ما خونده شد خوب ما پیگیر مراسم عقد عروسی بودیم (البته یادم رفت بگم که من در جلسه دوم خواستگاری با ایشان در مورد نامزد قبلیم گفتم ایشان رو در جریان گذاشتم) ک دیدم دختر گفت یه شخصی که از آشنایان ایشان و ما هستش و اصلا در جریان نامزد قبلی من نبود و روحش خبر دار نبود آمده در اداره پدرش و حسابی از من در مورد نامزدی قبلیم بدگویی کرده و حسابی دروغ بسته به بنده و گفته اشتباه کردین مهریه رو 114 تا کردین باید میگفتین 500 سکه اگر مهریه پایین بگین حتما طلاق میدن و پسره خانه گمان هستش و ... خلاصه از خجالتمون حسابی در اومده بود ولی چون من از روز اول ب ایشان گفته بودم پدر دختره گفته بود چون صداقت داره پس اون آقا حتما بدگویی کرده خلاصه توی این چند روزه این نقل بیدمشکی به ما از طرف اشخاص مختلف تهمت زدند و دروغ دهان ما گذاشتن حتی از طرف نزدیک ترین فرد خانوادشون حالا من نمیدانم چرا اینکار ها رو میکردند
خلاصه اینکه بالاخره این حرف ها کار خودشو کرد و یه روز که ما رفتیم برای قرار مدار جشن عقد و عروسی دیدیم پده یکسری مسائل پیش پا افتاده رو مطرح کرد و بهانه آورد که دختر من باید جاپاش محکم بشه یا مهریه رو میکنین 313 تا یا 3 دانگ خانه میکنید به اسمش یا شمارو به خیر و مارو به سلامت ما هم هرچی گفتیم قبول نکردند و خلاصه بهم خورد امروز هم وقتی رفتن حلقه ها رو پس بگیرن مادر ایشان و خواهرم حسابی به هم پریدن
حالا من موندم یه کمر شکسته و زره زره دارم خورد میشم به نظر شما چکار کنم خواهش میکنم من رو راهنمایی کنید راستی یادم رفت بگم که اون شخصی که بد گویی میکرد از طرف خانواده نامزد قبلیم اجیر شده بود
علاقه مندی ها (Bookmarks)