اما مشکل اینجاست که اون خودش نمی تونه با این موقعیت کنار بیاد و از طرفی نمیخاد کمک خانواده ها رو هم قبول کنه بنابراین تو حرفاش همش نگران این موضوع بود و میگفت برای من سواله که چطور این شرایط برای شما حل شده ست!
خلاصه این که الان دو ماه از خواستگاری میگذره و دیگه هیچ اقدامی نکرده. البته از اونجایی که پدرم با پدرش دوسته و همدیگرو چند وقت یبار میبینن اینطور منتقل کرده که
من تا مشکل تحصیل و شغل و درآمدم حل نشه نمیتونم ادامه بدم و الان انگار منتظرن که حداقل شغلی براش پیدا بشه و البته یه ماه پیش یه آزمون استخدامی هم داده. اما من الان باید چکار کنم؟ همین طور بلاتکلیف منتظر بمونم؟ شما بگید من چکار کنم؟ الان دو ماهه اعصابمو به هم ریخته
علاقه مندی ها (Bookmarks)