چگونه شوهرم حرفمو بخره ؟؟

[hasati]

سلام،
میشه یک نفر راه هایی که باعث میشه شوهر حرف شنوی از همسرش داشته باشه رو بگه؟ من وشوهرم خیلی با هم خوبیم، و همدیگه رو خیلی دوست داریم.اما من اصلا نمیتونم چیزی که میخوام و درسته رو به کرسی بنشونم. همیشه با دلیل و برهان بم میگه که اشتباه میکنم و همیشه حرف اونه که به کرسی میشینه. مثلا خونه مادر من روبروی ماست و 4 دقیقه بیشتر راه نیست. خونه مادر همسرم با ماشین 1 ساعت راهه. اما من حق ندارم برم سر بزنم. یعنی اگه سر بزنم باید حتما همسرم هم بره و به مادرش سر بزنه یا اینکه با هم بریم. به دلایلی نمیخوام و نباید همسرم تنها بره خونه مادرش وهر دفعه هم که میریم باید شب بمونیم. ومن اصلا جایی غیر از جای خودم خوابم نمیبره. همیشه خونه مادر اون بیشتر میمونیم تا خونه مادر من، اما همیشه میگه ما خونه مادر تو خیلی میریم!!!! ومن هم چون نمیخوام سر این مسایل بحث کنم هیچی نمیگم. اما دلم همیشه پره !! توی همه موضوعات همیشه حرف خودشو به کرسی مینشونه. یکی بگه چطور میشه کاری کرد که حرفمو بخره؟؟؟

[maryam123]

سلام خانومی

اگر دلیل و برهان داره که یعنی حرفش درسته دیگه !

خواهر عزیزم سر زدن به پدر و مادر حدی داره.حالا چه 4 دقیقه فاصله چه 1 دقیقه.
اونم آدمه خوب.چرا چیزی رو که ربای خودت میپسندی برای همسرت نمیپسندی؟

مگه اون بچه مادرش نیست؟

چرا نمیخوای همسرت تنها بره خونه مادرش>؟

عزیزم یادت رفته زندگی یعنی گذشت؟

یه شب به خاطر همسرت بد بخوابی خیلی سخته برات؟

آخه این چه حرفهای بچه گانه ای که میزنید شما؟
خونه مادر من کم میمونیم خونه مادر تو زیاد میمونیم؟!!!!

دلایلیش چیه که میگه شب باید خونه پدر من بمونیم؟

[hasati]

مریم 123 عزیز.
شما متوجه حرف من شدید؟!
من اصلا باهمسرم بحث نکردم که خونه مادر تو زیاد میمونیم خونه مادر من کم!!! اصلا با هم بحث نداشتیم در این مورد! من میگم به عنوان مثال!!! حتی تو این مساله کوچیک هم نمیتونم بقبولونم که اگر من یک بار بیشتر رفتم خونه مادرم، اشکال نداره! که شما هم حتما بخوای بری!!! مگه اینجا جنگه که مقابله به مثل کنیم. کلا در هر موردی ایشون دوست دارن حرف حرف خودشون باشه(خیلیییی به خانوادش توجه میکنه ولی من نمیتونم توجه کنم). و دلیل و برهان هم از نظر من نادرست میارن!! من این را به عنوان یک مثال اوردم. البته دلیل دارم که نباید همسرم تنها برن خونه مادرشون. به توصیه مشاور که فرموده اند با هم بریم خونه مادرشون در مواقعی که سر زدن هدف باشه. یکی از موارد دیگه این هست که ایشون که پدرشون فوت شدن و البته دو برادر بزرگتر دیگر هم دارند همه کارهای مادرشونو انجام میدن(من با این موضوع مشکلی ندارم)، مشکل من این هست که میگن من پسرم باید کارهای مادرم رو انجام بدم اما تو دختری و وظیفه دختر نیست که کارهای مادرشو بکنه. و وقتی میگم خب برادرهات هم پس وظیفه دارند میگن که اگه اونا توجه ندارند من که دارم. البته من مشکلی ندارم که ایشون کار مادرشو انجام بده.ولی میخوام به من هم این اجازه رو بده. اگه من بخوام برا مادرم کاری بکنم تاچند روز ایشون تو خودشونن. باز هم این یک مثاله. و کلا من نمیدونم چطور به همسرم بفهمونم که من هم حق نظر دادن دارم. راهکار برای این موضوع میخوام.

[maryam123]

منم نگفتم شما بحث کردی...(من معتقدم طرز تفکر شما اشتباهه)

به جمله خودت توجه کن تا متوجه جواب بشی


ومن اصلا جایی غیر از جای خودم خوابم نمیبره. همیشه خونه مادر اون بیشتر میمونیم تا خونه مادر من،

[hasati]

اکی عزیزم. متشکرم. جوابتون خیلی عالی بود :) :*

[سردرگم]

سلام حرف حق خریدار داره
اینجا گفتی : ((اما من اصلا نمیتونم چیزی که میخوام و درسته رو به کرسی بنشونم. همیشه با دلیل و برهان بم میگه که اشتباه میکنم و همیشه حرف اونه که به کرسی میشینه.)) این یعنی نگاه شما دونفر به یک موضوع متفاوته و هرکدوم از زاویه دید خودتون به مساله نگاه میکنید.

هستی جان البته تومواقعی که همسرت بادلیل و مدرک اشتباهتو میگه ازش تشکر کن این خیلی خوبه که تورو متوجه اشتباهاتت میکنه.بعضی هارو میشناسم بااینکه حرفشون درسته ولی بدون هیچ دلیل میگن:توفقط بگوچشم

اما منم بگم که
گاهی اوقات وقتی به عشقم ثابت میکنم حرفم درسته سکوت میکنه و مطلب دیگه ای رو پیش میکشه که اره تو اشتباه کردی و آخرش هم من سرزنش میشم و کاری رو که خودش می خوات انجام میده.
اما میسازم واحساس می کنم نمیخوات غرورش شکسته بشه.چون یک مرده.
من فکر میکنم اکثر آقایون اینجوری هستن.به دلیل اینکه احساس برتری نسبت به خانوم ها دارن. و حرفشون چه منطقی چه غیر منطقی باید عملی بشه.گاهی واقعا حرفاشون منطقی نیست البته خودشون می دونن و یجورایی مساله ی به کرسی نشوندن حرفشونه.
اینم بگم همیشه آقایون براساس منطق قضاوت می کنن ولی باید بدونن گاهی اوقات خانوم ها تصمیم های احساسی می گیرن.(البته تصمیمی که انجام دادنش ضررنداره) که شاید از نظر منطق تصمیمی درست نباشه.و آقایون با تحلیل منطقی این تصمیم رو سرکوب میکنن.


خوب اگه واقعا راهکاری باشه که آقایون به حرفای چه منطقی چه احساسی خانوم ها توجه کنن هرکی میدونه بگه.

[یسنا]

سلام دوست عزیز
اگر بی خیال مثالها و نوع نوشتاریه شما بشیم مثلا از نگاه کلی به مساله شما نگاه کنیم:
من منظور شما را اینگونه برداشت می کنم که نمی دانید با همسرتان چگونه صحبت کنید تا بیشتر مورد تایید او قرار بگیرید و اینکه به دنبال راههای برای ایجاد قبولیه یک رابطه متقابل شوید .

اول از نوع افکار شما شروع می کنیم :
افکار خود را نسبت به اینکه همسر شما حرفهایتان را قبول ندارد و سعی در تحمیل کردن خود به شماست را فراموش کن و همیشه به ین مساله بیاندیش که به صلاح زندگیت این است که با روش او پیش بروید .

دوم از نوع بیان شما صحبت می کنیم :
طرز صحبت کردن خود یک مساله مهم تلقی می شود که به تنهایی هم ایجاد مشکلات زیاد و یا به تنهایی حل مشکل می باشد یعنی شما باید نوع صحبت کردن خود را تغییر دهید یعنی طوری بیان کنید که منطقی است بیشتر مورد توجه قرار بگیرد مثلا به صورت دستوری و امری به هیچ عنوان صحبت نکنید و اینکه حرفهایتان خیلی رک و زننده نباشد که به قولی نیش دار نباشد و با زبانی ساده و به دور از چرب زبانی هم باشد .

و ایجاد اعتماد هم بسیار مهم می باشد که حتما باید اعتماد ایشان را جلب نمایید یعنی نسبت به طرز تفکراتتان باید خیلی منطقی و قاطع باشد که شنوده به راحتی متوجه زبان منطقیه شما هم بشود و همین منطق گویی خودش کم کم تاثیرات خوبی خواهد داشت .

موفق باشید .