RE: دوست دارم از گذشته مریم123 با خبر بشم
سلام گل یاس عزیز
گذشته من آنچنان هم که شما فکر میکنی تلخ نبوده !(با خواندن جمله ات احساس کوزت بودن بهم دست داد!!)
من هم مثل خیلی از بچه های این تالار مشکلاتی با همسرم داشتم که باعث شد کارمون به جاهای باریک بکشه.
الان هم من تغییر کردم و هم همسرم...و شکر خدا روند خوبی رو داریم در زندگیمون...
ضمن اینکه من در تاپیک شما آنچه که تجربه داشتم رو تمام و کمال در اختیارت گذاشتم...
هیچ دو زندگی مثل هم نیست.
اگرم خواستی میتونی تاپیک قبلیم رو بخونی..
در مورد اینم که تو دادگاه چی میگن و اینا...هم میتونی سرچ کنی و هم میتونی به شماره 129 زنگ بزنی چون نظر قاضیها در این زمینه خیلی فرق داره
ضمنا دوست خوبم حالا که دوست داری از زندگی من خبر داشته باشی و احیانا تجربه ای بدست بیار من چند تا تجربه ام رو در اختیارت میذارم:
اول اینکه خیلی خیلی صبور باش...و دوم اینکه هیچ وقت تا لازم نشده شما راه دادگاه رو در پیش نگیر..چراکه همسرم هر بار با شنیدن اسم دادگاه تا بنا گوش قرمز میشه و ه قول خودش همیشه به خاطر اون کار شرمنه منه...
اگر سوالی داشتی در خدمتتم...
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)