RE: به دنبال راه مناسب
سلام خانومی
خوش امدی به همدردی
اولین چیزی که به ذهنم میرسه هرطوری هست سعی کن دل پدرتو بدست بیاری.مطمئن باش نیمی از مشکلاتتون حل میشه.چرا که دعای خیر پدر و مادر و رضایتشون خیلی مهمه
هرطور شده سعی کن.قطعا راهایی رو بلدی.دستشو ببوس و از دلش دربار تا ارامش به زندگیتون برگرده.
حتما شوهرت نکات مثبت زیاد داشته که به قول خودت قبول کردی و ازدواج کردی.
در صورتیکه مقصر نیستی معذرت خواهی نکن.دلجویی بکن.کارهای خونه رو انجام بده.من وقتی از دست همیرم دلخوردم(همین دیشب) تمام کارهایی رو که در زمان آشتی میکردمو انجام میدم
مثلا میوه براش پوست میکنم...چایی براش میریزم...حتی حرفه باهم میزنیم اما نه مثل همیشه و من سعی میکنم کمی سر و سنگین باشم تا اون بفهمه که این حرف و یا حرکتش باعث نرااحتی من شده.
دقیقا نکته مهمی رو نوشتی اما اصلا خودت بهش توجه نمیکنی
مردها اکثرشون وقتی عصبانی هستن دلشون نمیخواد همش ازشون بپرسن:چیه؟چی شده؟ناراحتی؟چرا ناراحتی؟من حرفی زدم ناراحت شدی؟
برعکس خانوما.که دوست دارن خم به ابروشون میاد ازشون بپرسن که چی شده...
نمیدونم چیزی تا به حال در مورد غار تنهایی شنیدی...غاری که مردها در زمان ناراحتی دوست دارن برن توش.یه سرچی هم دربارش بکنی بد نیست.
ضمنا توجه کن به تفاوتهای بین مرد و زن.اگر شما سریع میری دلجویی میکنی دلیلی نداره همسرتم بایستی همین حالتو داشته باشه .
میشه بگی اون مشکلی که کار به دادگاه رسید چی بود؟و چطور شد به دخالت این و اون کشیده شد؟
به نظرم مهمترین مشکل شما اختلاف با خانواده شماست.چون همسر شما از اونا دلخوره در مقابل اونا جبهه میگیره
شما تمام تلاشت رو برای زندگیت باید بکنی.
شاید اگر به قول خودت خونه پدر و مادرت جایی داشتی دیگه تلاشی برای زندگی نمیکردی..
شما و همسرت از لحاظ مالی ضعیفید یا پدرتون؟
نگران نباش عزیزم.
به نظرم تمام مشکلات شما ناشی از عدم تجربه و آگاهی در زندگیه.که درست میشه
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)