به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 46
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 شهریور 98 [ 04:45]
    تاریخ عضویت
    1391-1-27
    نوشته ها
    107
    امتیاز
    8,142
    سطح
    60
    Points: 8,142, Level: 60
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    111

    تشکرشده 98 در 58 پست

    Rep Power
    0
    Array

    پیشگیری از آسیب های طلاق ( تصمیم به طلاق گرفته ام )

    سلام.ارتباطهای مکرر شوهرم با دخترای دیگه رو نمیتونم قبول کنم بی تعهدی و قولهای الکیش و اینکه هیچ اراده ای واسه ترک کاراش نمیکنه خستم کرده دیگه ازش متنفرم چت جنسی با چندتا دختر به طور همزمان و قرار ازدواج و قرار گذاشتن با همدیگه واسه اینکه برن جایی و ارتباط نامشروع داشته باشن و ارتباطای تلفنیش و... تا به حال بیش از بیست بار متوجه شدم همه ی راهها رو امتحان کردم پیش روانشناس هم رفتم نه تنها تاثیری نداشته بلکه بدتر شده.هنوز یک سال نشده که عروسی کردیم خیلی ناراحتم دیگه نمیخام بیش از این آزارم بده خسته شدم و فقط به طلاق فکر میکنم.

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 23 تیر 91 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1391-2-03
    نوشته ها
    246
    امتیاز
    1,462
    سطح
    21
    Points: 1,462, Level: 21
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,069

    تشکرشده 1,083 در 257 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: تصمیم جدی برای طلاق گرفته ام از آسیبهاش میترسم کمکم کنید تا کمتر آسیب ببینم/

    سلام عزيزم
    ميدونم مشكل من وتو خيلي با هم فرق داره
    اما مشكلي كه نوشتي بخشي از مشكل منم بود
    """"بی تعهدی و قولهای الکیش و اینکه هیچ اراده ای واسه ترک کاراش نمیکنه خستم کرده دیگه ازش متنفرم چت جنسی با چندتا دختر به طور همزمان و قرار ازدواج و قرار گذاشتن با همدیگه واسه اینکه برن جایی و ارتباط نامشروع داشته باشن و ارتباطای تلفنیش و..."""
    ودرسته من كمتر از تو با همسرم بودم اما تمام اسيبهايي كه اينكار به روح و روان ادم ميزنه رو ميتونم درك كنم حالا بماند هزار ويك مشكل ديگه همسر من
    اما در مورد تو سن تو و همسرت,نوع اشناييتون,فرهنك خونواده اش,رابطه هاش قبل ازدواج,تحصيلاتتون,اينكه خونواده اش در جريانن يا نه و.... مهمه
    با هم رفتين بيش مشاور واگه رفتين نظرش چي بوده؟خونواده خودت چي ميگن؟
    ببخش اينهمه سوال ميبرسم اخه من همه اينارو سنجيدم به اضافه اينكه يه وقتايي راهي واسه نجات هست اما ادم تو شرايط بد وبا حس منفي اونارو نميبينه
    عجله نكن
    بزار ازاول همه چي رو بسنجي

    وببخش كه دارم واست سخنراني ميكنم
    اعتماد شكسته نباش
    حتا وقتي داري به غمها وترسهات فكر ميكني هرچي هستي وهر كي هستي به خدا اعتماد كن
    باور كن تو اين شرايط ارومت ميكنه
    باهاش دعوا كن گله كن گريه كن از بي عدالتيش بنال اما بهش اعتماد كن تا هيچوقت نشكني
    ميدوني جرا اين حرفو ميزنم جون احساستو درك ميكنم و سياهي فكر و ذهنتو با تمام وجود ميفهمم
    اما واسه تصميم گيري درست بهتره احساستو اروم كني وبه جايي برسي كه حتا متنفر نباشي بعد عاقلانه تر تصميم ميگيري

  3. کاربر روبرو از پست مفید naghashi تشکرکرده است .

    naghashi (شنبه 09 اردیبهشت 91)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 23 تیر 91 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1391-2-03
    نوشته ها
    246
    امتیاز
    1,462
    سطح
    21
    Points: 1,462, Level: 21
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,069

    تشکرشده 1,083 در 257 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: تصمیم جدی برای طلاق گرفته ام از آسیبهاش میترسم کمکم کنید تا کمتر آسیب ببینم/

    دوست عزيز
    به بستهاي قبلت سري زدم وخودم جواب سوالاتمو گرفتم
    من هم همه اين مراحلو گذروندم وهمه اون تجسسارو هم كردم اما وقتي اينكارارو كردم كه به يقين رسيده بودم
    تو شاغلي وامنيت مالي داري.سنت هنوز بالا نرفته وخونواده خوبي داري كه اگه با رفتار و قوي بودنت بهشون بفهموني اين بهترين راه براي تويه مطمين باش اونا هم باهات كنار ميان
    خونواده من كه قبل از من به اين نتيجه رسيدند اما يكي از دلايلش اين بود كه من گفتم حتا اكه قراره از صفر شروع كنم من ميتونم
    ببين عزيزم من جايي تصميم به جدايي گرفتم كه ضربه اخرو خوردم يعني خيانت
    همه ما زنها ميدونيم اولين اسيبي كه اينكار مرد بهمون ميزنه رنجش قلبي وبعد بايين اومدن اعتمادبنفس
    اتفاقي كه درمورد من افتاد اما وقتي ديدم شب و روزم شده گريه وغم وديگه هيچي نيستم يه جايي ياد خودم افتادم بدون همسر
    اوني كه قبل بودم
    حالا دارم خودمو ازين ادم بدبخت دل شكسته ترسيده از اينده دور ميكنم چون من اين نيستم
    تو هم نترس
    تو يك زن با موقعيت اجتماعي و خونواده خوبي
    حالا كه به اينجا رسيدي بازم ميگم اگه تصميمت قطعيه چون ميدونم اين فكر حتا اگه با همسرت هم بموني سالهاي سال با تويه كه جرا زودتر تمومش نكردم وباز يه زخم جديد
    هنوز فرزندي نداري كه بخواد زيردست يه ادم دلشكسته وبااعتمادبنفس كم بزرك شه
    به چيزايي كه داري فكر كن
    بدترين حالت واسه تو تنهاييه كه از مرگ تدريجي بهتره
    من ميگم اين ادم درست نميشه چون نمونه اشو ديدم حالا يه جور ديكه
    هرجا هم از اسيب طلاق ترسيدي به اسيب زندكي الانت فكر كن
    و مهمتر ازون به زن 30 ساله اي كه توي چند ماه همه چي ديد وداشت كار خودش به تيمارستان ميكشيد(اينو جدي ميكم يه بار كه مثل هميشه داشت كاراشو توجيه ميكرد و خيلي رفتارش منطقي شده بود وتو ماشين سرم داد نميزد؟؟؟؟وتو صورتم نميزد؟؟؟؟؟يه لحظه احساس كردم اين منم كه با بقيه فرق دارم وبهش ميكفتم بيا منو ببر يه جا بستري كن و تنهام بزار)جدا داشت با من بازي ميكرد.الانم راضيه جسدم كنارش باشه اما مال اون باشه!
    بخاطر شكاك بودنش كارمو كه عشقم بود وحتا مردا حسرت موقعيتمو ميخوردن گذاشتم كنار
    اينارو گفتم كه بدوني جدا بايد از زير صفر شروع كنم
    هر وقت ترسيدي ياد من بيفت وحسرت نخور
    به خدا الان كه يكماهه ازون شرايط دور شدم با همه دلتنگياوخستگيهاش تازه كم كم دارم ميفهمم جهنم هموني بود كه تو فكرم بود حالا ازخودت ببرس از چي ميترسي
    كدوم اسيب؟بدتر از تخريب روحت
    هر وقت ترسيدي وخسته شدي به من فكر كن
    خودتو واسه همه چي اماده كن وبا چشم باز راهتو برو
    باور كن خدا هيچكسو رها نميكنه مخصوصا كسيو كه به اميد اغوش اون غمهاشو فراموش كنه
    فقط اميدوارم خدا تنهامون نزاره چون خيلي سخنه
    كاري كن وتصميمي بگير كه اگه يه روز برگشتي و بشت سرتو نگاه كردي نگي كاش...

  5. 5 کاربر از پست مفید naghashi تشکرکرده اند .

    naghashi (شنبه 21 مرداد 91)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 شهریور 98 [ 04:45]
    تاریخ عضویت
    1391-1-27
    نوشته ها
    107
    امتیاز
    8,142
    سطح
    60
    Points: 8,142, Level: 60
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    111

    تشکرشده 98 در 58 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تصمیم جدی برای طلاق گرفته ام از آسیبهاش میترسم کمکم کنید تا کمتر آسیب ببینم/

    چرا هیشکی نمیاد کمکم کته بهم روحیه بده تو تاییک قبلیم هم فقط دو سه نفر از دوستان اومدن من از اول شانس نداشتم...

    نقاشی جان ازت ممنونم خیلی خستم همش میخام همه چی زودتر تموم شه اصلا حوصله فکر کردن به هیچی رو ندارم...

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 09 دی 91 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1391-1-11
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    808
    سطح
    15
    Points: 808, Level: 15
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    68

    تشکرشده 64 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تصمیم جدی برای طلاق گرفته ام از آسیبهاش میترسم کمکم کنید تا کمتر آسیب ببینم/

    صبور باش میان
    دوست عزیز هرجیزی تو دنیاهم فایده داره هم آسیب حالا که به نتیجه رسیدی باید هدف گذاری کنی و برنامه ریزی. طلاق پروسه خسته کننده ای هست پس سعی کن ذهنتو آماده کنی و همه اتفاقاتی که ممکن بیفته را پیش بینی کن و برای هرموقعیتی راه حلی پیدا کن تا به نتیجه برسی
    بعد از طلاق همه چی به خود شما بستگی داره اینکه چقدر انسان قویی باشی و بتونی خودتو و اتفاقات اطرافتو مدیریت کنی مطمئنا اگه ضعف نشون بدی بسیار ضرر خواهی کرد و دیگران از این قضیه سو استفاده ها خواهند کردپس در اولین فرصت باید روحیتو قوی کنی و با تنهاییت کنار بیای و حتی ازش لذت ببری باید بدونی که می خوای بعد طلاق چیکار کنی و کلا وقتتو پر کنی باید هر روز پرانرژی تر از روز قبل باشی چرا؟ خوب چونکه داری یه قدم مثبت تو زندگیت برمیداری داری مستقل می شی و یه مرحله جدید از زندگیتو شروع می کنی نسبت به گذشته پخته تر و باتجربه تری پس حتما عملکرد بهتری خواهی داشت
    باید بشینی با خودت فکر کنی ببینی از زندگیت چی میخوای دوست داری چیکار کنی بعد برنامه بریزی و شروع کنی و انرژی بذاری تا به هدفهایی که تعیین کردی برسی تو این مدت همیشه سعی کن از یه نفر عاقل و فهمیده و پرانرژی همیشه مشورت کنی و باهاش باشی ببین تو دوستان یا خانواده چه کسی همچین ویژگی داره؟ چند مساله را باید در نظر بگیری مثل مسائل مالی ویا ارتباطات اجتماعی یا شاید بخوای به علاقه مندیهات برسی یا حتی ازدواج مجدد پس می بینی که خیلی زیاد مسئله داری که بهشون فکر کنی که من فقط چند تاشو یادآور شدم هیچکدومشون ترس ندارند اگه ما بهشون فکرکنیم براشون پلن بریزیم و برنامه ریزی کنیم ولی اگه همه این مسائل به امون خدا بسپری خوب مطمئناهرکدومشون به تنهایی می تونن ما رو از پا دربیارن
    شما خانم شجاع و مستقلی هستی که میخواد زندگی فوق العاده ای رو شروع کنه پس بشین زیر و بم زندگیتو در بیار و برای جزبه جزش برنامه بریز وبعد شروع کن.
    تلاش فروان و توکل یادت نرود موفق باشی

  8. کاربر روبرو از پست مفید ستاره غم تشکرکرده است .

    ستاره غم (یکشنبه 10 اردیبهشت 91)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 03 آذر 91 [ 03:46]
    تاریخ عضویت
    1391-1-30
    نوشته ها
    48
    امتیاز
    710
    سطح
    14
    Points: 710, Level: 14
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 90
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    95

    تشکرشده 99 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تصمیم جدی برای طلاق گرفته ام از آسیبهاش میترسم کمکم کنید تا کمتر آسیب ببینم/

    سلام
    از ماجرای زندگیت خیلی ناراحت شدم . واقعا که خیلی صبوری کردی .
    میشه بگی که چه طور با هم آشنا شدید؟
    الان هم همسرت رو دوست داری ؟
    پدر و مادرتون در قید حیات هستند؟
    به غیر از خودتون چند تا خواهر و برادر دارید؟
    پدر و مادرتون از شما حمایت میکنند؟
    از نظر مذهبی چه جور آدمی هستید؟
    شاغلید؟
    حرفه ای رو بلدید؟
    از خودتون بگید که بتونیم کمکتون کنیم.

    چند سالتون هست؟
    مهریتون چه قدر هست ؟
    وضع مالی شوهرتون برای پرداخت مهریه چه جوری؟

    تا حالا چند بار فرصت به شوهرت دادی که خودشو اصلاح کنه؟
    تو این زمینه کمکش کردی؟
    نیازاشو (جنسی،عاطفی) در توانت بوده که برآورده کنی؟کم نذاشتی؟


    الان با شوهرت زندگی میکنی ؟

    منتظر جوابتون هستیم.

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 شهریور 98 [ 04:45]
    تاریخ عضویت
    1391-1-27
    نوشته ها
    107
    امتیاز
    8,142
    سطح
    60
    Points: 8,142, Level: 60
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    111

    تشکرشده 98 در 58 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تصمیم جدی برای طلاق گرفته ام از آسیبهاش میترسم کمکم کنید تا کمتر آسیب ببینم/

    سلام.تاییک قبلیم این بود "شوهرم بیش از حد بهم خیانت کرده چه کنم" یا اسممو جستجو کن بیاره/ آشناییمون از دانشگاه بیشتر از طرف من بود من خیلی وابستش شدم ولی اون دنبال دخترای دیگه بود و وقتی اونا جواب رد میدادن میومد سراغ من /تقریبا یک سال اومدن خواستگاری تا بابام راضی شد اون عاشق من نبود و بیشتر به خاطر موقعیتم و اینکه میخاست هرچه زودتر مقوله ی ازدواجشو تموم کنه و من راحت الوصول بودم منو انتخاب کرد.الآن دوسش ندارم فقط تو این دو سال بهش وابسته شدم.ما 3خواهر و یک برادریم و درقید حیاتن و حمایت میکنن.الآن خونه ی شوهرمم به خاطر کارم مجبورم تا اواسط خرداد صبر کنم.من تقریبا مذهبی قبل ازدواج روزه و نماز و حجاب همش به نحو احسن و بعد ازدواجم همش کمرنگ شده به خاطر تاثیراتی که شوهرم روم داشته. 23 ساله ام و شوهرم 31/اون ارشد بالینی و کارمنده ولی وضع مالیش افتضاحه و مهریه ام نزدیک 200تاس. دو ساله همش بهش فرصت دادم از نامزدی تا بعد عروسی ولی بدتر شده /از هر نظر براش سنگ تمام گذاشتم اون حاضر نمیشه پیش روانشناس بره و خودم تنها میرم... روانشناس میگه تا خودش اراده نکنه هیشکی نمیتونه درستش کنه مثل اعتیاده و اختلال شخصیتی داره و گفت یکی دوماه صبر کن اگه قدمی در جهت درست برداشت کمکش کن ولی اصلا درست نشده راستی روانشناس گفت محکم برخورد کن ومهریه رو بذار اجرا ولی من هنوز اقدامی نکردم .به نظرم کسی مهریه رو اجرا میذاره که امیدی به زندگیش داشته باشه و بخاد که زندگی کنه ولی من میخام تمومش کنم .

  11. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array

    RE: تصمیم جدی برای طلاق گرفته ام از آسیبهاش میترسم کمکم کنید تا کمتر آسیب ببینم/

    همیشه برات دعا می کنم
    و خیلی از نوشنه هات ناراحت میشم
    ولی داشته هات هم کم نیست و از خیلی ها بیشتر
    خانواده خوب
    شغل خوب
    سن خوب
    به صورت جدی و خیلی جدی تصمیمی که گرفتی و مدت فرصتی که به زندگیه دو نفرتون دادی رو بهش بگو خیلی جدی و محکم
    از حالا هم با اعتماد به نفس و محکم قدم بردار
    ذره ای اعتماد به نفستو از دست بدی کل زندگیتو باختی
    تو باید خیلی خیلی محکم تر از قبل باشی اگه شده حتی اداشو در بیار

    گاهی گمان نمیکنی،ولی میشود
    گاهی نمیشود که نمیشود!!!
    گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست!
    گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود
    گاهی گدای گدایی و بخت نسیت،
    گاهی تمام شهر گدای تو میشود!!
    (دکتر شریعتی)
    [size=large]
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  12. 3 کاربر از پست مفید eghlima تشکرکرده اند .

    eghlima (یکشنبه 10 اردیبهشت 91)

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 03 آذر 91 [ 03:46]
    تاریخ عضویت
    1391-1-30
    نوشته ها
    48
    امتیاز
    710
    سطح
    14
    Points: 710, Level: 14
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 90
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    95

    تشکرشده 99 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تصمیم جدی برای طلاق گرفته ام از آسیبهاش میترسم کمکم کنید تا کمتر آسیب ببینم/

    جای هیچ تردیدی نیست که شما باید اون قدر به ایشون فرصت بدی که اگه احیانا خواستی در مورد طلاق به طور جدی فکر کنی دیگه وجدانت راحت باشه ( از بابت زندگیت)
    آخه دختر خوب شما که میدونستی این آقا از نظر شخصیتی این طورین چرا گذاشتی کار به ازدواج بکشه ؟؟؟؟؟
    در وحله ی اول باید قبول کنی که مقصر اصلی این که زندگیت این طوری شده فقط و فقط خودت بودی بدون هیچ تردیدی.اشتباهی که بد جور داری هزینشو پرداخت میکنی.
    خوب دیگه شده، کاریش نمیشه کرد.
    میرسیم به بحث طلاق که این تصمیم هم میتونه ااشتباه باشه هم یه تصمیم درست . پس باید جوری تصمیم بگیری که چند سال بعد به این نتیجه نرسی که تصمیمت اشتباه بوده .
    برای همین یه راه داری اون قدر برای زندگیت تلاش کنی که یقین کنی دیگه راهی جز طلاق پیش پات نبوده .
    حالا واقعا مطمئن هستی تمام تلاشت رو کردی؟
    این که من پیش روانشناس رفتمو بهم اینا رو گفته و ..... این حرف ها شاید در مقابل تلاشی که باید انجام بدی اهمیت آنچنانی نداشته باشه .
    آخه چون یه موردی هست که معمولا خانمو نمیتونن تحمل کنند ( نه اینکه نمیتونن حلش کنند) معمولاخانوما انرژی کافی برای درست کردن زندگیشون نمیذارن . من مطمئن هستم به خاطر اینکه روحیتو توی این قضیه از دست دادی و احساساتت جریحه دار شده شاید اون طور که باید، با اون انرژی لازم، برای زندگیت تلاش نکردی.
    برای اینکه هم بتونی با انرژی برای زندگیت تلاش کنی باید فقط و فقط باید پای خدا رو وسط بکشی و با توکل به خدا و دعا ، زیارت عاشورا ، حدیث کساء و.. از خدا بخوای که کمکت کنه که سعی کنی زندگیت رو نجات بدی .که تصمیم درست رو بگیری، که .............. آرومت کنه .
    این راه رو برو اگه نتیجه نگرفتی بعد اون وقت هر تصمیمی که لازمه رو بگیر .حتی اگه تصمیت طلاق شد.
    حداقل کاری کن که هر وقت شوهرت بخواد بهت فکر کنه از تو تصویری جز مهربونی و گذشت براش باقی نمونه حتی اگه این تصویر بعد طلاق باشه. بذار حسرت زندگی ای رو که با شما از دست داد بشه هزینه ی کار های اشتباهش . بذار که بعدا اگه تصمیمت طلاق شد، توی این حسرت بسوزه.


  14. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 شهریور 98 [ 04:45]
    تاریخ عضویت
    1391-1-27
    نوشته ها
    107
    امتیاز
    8,142
    سطح
    60
    Points: 8,142, Level: 60
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    111

    تشکرشده 98 در 58 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تصمیم جدی برای طلاق گرفته ام از آسیبهاش میترسم کمکم کنید تا کمتر آسیب ببینم/

    آره مقصر خودمم خیلی پشیمونم ولی من فکر میکردم درست میشه ولی... وقتی دوست داشتن یک طرفه باشه وقتی شوهرت همش تورو با بقیه مقایسه کنه وقتی تو دوران عقد همش دخترای دیگه رو بکوبه به سرت وقتی ازت ایرادای دروغی بگیره وقتی حتی دوست نداشته باشه خندیدنتو و بگه که خیلی بی ریختی و اونوقت میبینی که چقدر ابلهی و به خاطر کی از خانواده و شهر خودت زدی و ساکن غربت شدی؟به خاطر کدوم عیاش 3بار دست بهد خودکشی زدی؟که آخرش مامانش بگه از پشت تلفن نمیخورنش؟که آخرش کل خانوادش بریزن روت و بگن تقصیر تو و خودش بگه تعجب میکنم واسه چی تا حالا موندی؟؟...که قرآن برداره و بگه غلط کردم و قسم بخوره که درست میشه/خسته ام چه جوری اینهمه اعتماد و این همه علاقه و اینهمه عمر تباه رو برگردونم.به خدا اگه به خاطر آبروش و مهریه نبود خیلی وقت بود که طلاقم داده بود.

  15. 2 کاربر از پست مفید etemade shekaste تشکرکرده اند .

    etemade shekaste (دوشنبه 11 اردیبهشت 91)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 83
    آخرين نوشته: پنجشنبه 17 مهر 93, 15:13
  2. به آخر خط رسیدم ( تصمیم طلاق برام جدی شد)
    توسط rahaaaaaaa در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 63
    آخرين نوشته: شنبه 16 شهریور 92, 23:02
  3. تصمیمم رو گرفتم. راهکار برای پیشگیری از مشکل میخوام.
    توسط آرزومند خوشبختی در انجمن تفاوت سنی در ازدواج
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 دی 91, 17:33
  4. در تصمیم گیری مشکل پیدا کرده ام، لطفا کمکم کنید
    توسط sana123 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: جمعه 16 اردیبهشت 90, 01:56

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.