به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 خرداد 93 [ 23:52]
    تاریخ عضویت
    1390-5-12
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    2,939
    سطح
    33
    Points: 2,939, Level: 33
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    209

    تشکرشده 209 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نامزدم می خواد برگرده !

    سلام دوستان ، قضیه نامزدمو چند وقت پیش اینجا مطرح کرده بودم . ما یکسالی همدیگرو می شناختیم و بعد از یکسال بطور غیر رسمی نامزد شدیم . جفتمون هم فوق می خوندیم و ایران هم نیستیم و بعد از اینکه درس نامزدم تموم شد توی شهرهای جدا از هم زندگی می کردیم و می کنیم . بعد حدود چند وقت ایشون کم کم نسبت به من سرد شد و بالاخره هم طاقت نیاورد و از هم جدا شدیم !

    البته مایل بود که دوست بمونیم که من قبول نکردم . این اواخر یک چند باری با هم در ارتباط بودیم اونهم بخاطر یک مقداری از وسائل من که پیش ایشون جا مونده بود و من نیاز داشتم . خلاصه امروز سر همین قضیه بهم زنگ زد و بحث کشیده شد به نامزدی و ارتباط گذشته ما ...
    چیزی که من هیچ تمایلی نداشتم اصلا بشنوم اما مطابق معمول ایشون پا فشاری کرد و ... ایشون ظاهرا می خواد برگرده ، برخوردهاش که اینطور نشون میده . امروز شروع کرد به دلیل تراشیدن بخاطر رفتاری که داشته که باعث شد نامزدیمونو بهم بزنیم . ایشون ابراز کرد که اصلا به من اطمینان نداشته و نداره و علتش هم رفتار خودمه . گفت از یه زمانی به بعد به این نتیجه رسیده که نمی شه روی من هیچ حساب جدی کرد ! من پسر عمویی دارم که قبلا ازم خواستگاری کرده ولی من قبول نکردم و از وقتی که اومدم خارج مدام باهام تماس می گیره و احوالپرسی می کنه ! خوب من هم به رسم ادب جواب می دم و کلا سعی کردم قضیه خواستگاری اینارو دفن کنم و اصلا بروی هم نیاریم چون به هر حال فامیل هستیم و چشم تو چشم نمی شه که دشمن هم باشیم ! اما ظاهرا نامزدم شدیدا به این مسئله حساس بوده ، یکی دوبار هم بهم گفت و من توضیح دادم که فامیلمه و نمی تونم بهش بگم زنگ نزن بهم ! ظاهرا بار آخری که پیشش رفته بودم باز پسر عموم زنگ می زنه و نامزدم هم که اوضاع رو اینطوری دیده اول تصمیم می گیره منو از خونش بندازه بیرون ! اما بعد دندون رو جیگر می زاره چون به هر حال من مهمونش بودم و تصمیم قطعیشو می گیره که هر چه زودتر این نامزدی رو بهم بزنه.

    احساس می کنم یک مقداری حرفاش درسته یعنی اگه بخوام وجدانن فکر کنم ، پسر عموی من احتمالا به امیدهایی مرتب باهام تماس می گیره و حال و احوال می پرسه و گرنه چه دلیلی داره ؟ چرا بقیه پسر عموها یا دختر عموهام اینکارو نمی کنن ؟‌ متاسفانه من همیشه خیلی دلسوز زیادی بودم و همیشه هم سر این دلسوزیم ضربه خوردم . روی اینکه بهش بگم نامزدم خوشش نمیاد تو مدام بهم زنگ بزنی رو نداشتم ! حس کردم فکر می کنه حالا که من موقعیتم عوض شده خودمو خیلی بالاتر ازش می دونم و از این حرفا ...

    جدا از این حرفها احساس چندانی نسبت به نامزدم ندارم . هر چی که بود خرد شد انگار ... دیگه به مردها اعتماد ندارم . نه تنها به اون به هیچ کس دیگه ، می ترسم اصلا اجازه بدم دیگه کسی وارد زندگیم بشه و دوباره همین بلا سرم بیاد . از طرفی هم توی موقعیت خیلی حساسیم . تز فوق لیسانسمو دارم انجام می دم توی یک شرکت خیلی معروف و تمام آیندم به این بستگی داره ! یه جورایی چشم همه به منه ، حس می کنم مسئولیت خیلی سنگینی رو دوشمه حالا که خدا این موقعیت رو بهم داده ! به این فکر می کنم که شاید نامزد سابقم دو دوتا چهار تا کرده گفته این دختره الان موقعیتش خوبه حیفه از دستش بدم البته اون خودشم توی یک کمپانی بین المللی کار می کنه و موقعیتش اگه از من بهتر باشه بدتر نیست و الانم داره برای phd اپلای می کنه ....

    به نظرتون این رابطه ارزش برگشتن داره با توجه به اینکه من قبول دارم بی اعتمادی ایشون نسبت به من تقصیر خودم بوده متاسفانه و هرگز فکر نمی کردم این قضیه برای ایشون انقدر حساس باشه ! متاسفانه نمی فهمیدم که ازدواج به این کشکی ها هم نیست و پسرها کلی طرف رو زیر و بالا می کنن تا مطمئن شن که بدردشون می خوره ! هیچ اشکالی هم توی حرف زدن با کسی که دوستم داشته نمی دیدم چون خودم به اون چشم به پسر عموم نگاه نمی کنم و برام مثل برادرم می مونه !

    یه جورایی حالا که این اتفاق افتاده هم خوشحالم که برگشته و از نظر روحی ارضا شدم ، هم ناراحت چون نمیخوام باز وقت درسمو بزارم روی این مزخرفات . حالا حتی مطمئن نیستم قیافه نامزدم مورد پسندم بوده یا نه ... احساس می کنم دوست دارم شوهرم خوش تیپ تر باشه و خوشگل تر ... دوست ندارم اصلا بچه هام شکل اون باشن ... شایدم همه اینها بخاطر بلاهاییه که سرم آورد و ازش متنفر شدم.

    خیلی سخته تصمیم گیری ...کاش برنمی گشت ... اصلا چرا برگشته بنظرتون ؟ حتما دیده به نفعشه نه ؟ من الان توی پایتخت این کشور هستم جایی که خیلی بزرگتره از شهر کوچیکی که نامزدم توشه . خیلی از دوستام و از جمله نامزدم آرزو دارن بتونن بیان اینجا ! کیه که بدش بیاد نامزدش اینجا باشه و بتونه مرتب بیاد و بهش سر بزنه .....

    اصلا برگشتن دوباره با این وضع بدبینی ایشون نسبت به من و سردی من نسبت به اون فایده هم داره ؟

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 دی 91 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1390-11-14
    نوشته ها
    548
    امتیاز
    1,860
    سطح
    25
    Points: 1,860, Level: 25
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,833

    تشکرشده 1,864 در 493 پست

    Rep Power
    67
    Array

    RE: نامزدم می خواد برگرده !

    نقل قول نوشته اصلی توسط melisaa

    ایشون ابراز کرد که اصلا به من اطمینان نداشته و نداره و علتش هم رفتار خودمه . گفت از یه زمانی به بعد به این نتیجه رسیده که نمی شه روی من هیچ حساب جدی کرد ! من پسر عمویی دارم که قبلا ازم خواستگاری کرده ولی من قبول نکردم و از وقتی که اومدم خارج مدام باهام تماس می گیره و احوالپرسی می کنه ! خوب من هم به رسم ادب جواب می دم و کلا سعی کردم قضیه خواستگاری اینارو دفن کنم و اصلا بروی هم نیاریم چون به هر حال فامیل هستیم و چشم تو چشم نمی شه که دشمن هم باشیم ! اما ظاهرا نامزدم شدیدا به این مسئله حساس بوده ، یکی دوبار هم بهم گفت و من توضیح دادم که فامیلمه و نمی تونم بهش بگم زنگ نزن بهم ! ظاهرا بار آخری که پیشش رفته بودم باز پسر عموم زنگ می زنه و نامزدم هم که اوضاع رو اینطوری دیده اول تصمیم می گیره منو از خونش بندازه بیرون ! اما بعد دندون رو جیگر می زاره چون به هر حال من مهمونش بودم و تصمیم قطعیشو می گیره که هر چه زودتر این نامزدی رو بهم بزنه.

    احساس می کنم یک مقداری حرفاش درسته یعنی اگه بخوام وجدانن فکر کنم ، پسر عموی من احتمالا به امیدهایی مرتب باهام تماس می گیره و حال و احوال می پرسه و گرنه چه دلیلی داره ؟ چرا بقیه پسر عموها یا دختر عموهام اینکارو نمی کنن ؟‌ متاسفانه من همیشه خیلی دلسوز زیادی بودم و همیشه هم سر این دلسوزیم ضربه خوردم . روی اینکه بهش بگم نامزدم خوشش نمیاد تو مدام بهم زنگ بزنی رو نداشتم ! حس کردم فکر می کنه حالا که من موقعیتم عوض شده خودمو خیلی بالاتر ازش می دونم و از این حرفا ...

    با توجه به نوشته هاتون، خودت هم کم و بیش قبول داری که دلیل نامزدت موجه است و کار شما اشتباه بوده و ...


    جدا از این حرفها احساس چندانی نسبت به نامزدم ندارم . هر چی که بود خرد شد انگار ... دیگه به مردها اعتماد ندارم . نه تنها به اون به هیچ کس دیگه ، می ترسم اصلا اجازه بدم دیگه کسی وارد زندگیم بشه و دوباره همین بلا سرم بیاد . از طرفی هم توی موقعیت خیلی حساسیم . تز فوق لیسانسمو دارم انجام می دم توی یک شرکت خیلی معروف و تمام آیندم به این بستگی داره ! یه جورایی چشم همه به منه ، حس می کنم مسئولیت خیلی سنگینی رو دوشمه حالا که خدا این موقعیت رو بهم داده ! به این فکر می کنم که شاید نامزد سابقم دو دوتا چهار تا کرده گفته این دختره الان موقعیتش خوبه حیفه از دستش بدم البته اون خودشم توی یک کمپانی بین المللی کار می کنه و موقعیتش اگه از من بهتر باشه بدتر نیست و الانم داره برای phd اپلای می کنه ....

    به نظرتون این رابطه ارزش برگشتن داره با توجه به اینکه من قبول دارم بی اعتمادی ایشون نسبت به من تقصیر خودم بوده متاسفانه و هرگز فکر نمی کردم این قضیه برای ایشون انقدر حساس باشه ! متاسفانه نمی فهمیدم که ازدواج به این کشکی ها هم نیست و پسرها کلی طرف رو زیر و بالا می کنن تا مطمئن شن که بدردشون می خوره ! هیچ اشکالی هم توی حرف زدن با کسی که دوستم داشته نمی دیدم چون خودم به اون چشم به پسر عموم نگاه نمی کنم و برام مثل برادرم می مونه !

    قبول داری که نامزدت کلی تو را و شخصیتت را زیر و رو کرده، از طرف دیگه می گی چون موقعیتم خوبه؟
    آقایون معمولا به موقعیت خانم کاری ندارند. زیبایی و خانواده و نجابت و روابط و .... براشون اولویت داره. اینکه شما مهندسی یا دکتر خیلی در اولویت نیست. با معیارهای خودت نگاه می کنی. معیارهای اون متفاوته.


    یه جورایی حالا که این اتفاق افتاده هم خوشحالم که برگشته و از نظر روحی ارضا شدم ، هم ناراحت چون نمیخوام باز وقت درسمو بزارم روی این مزخرفات .

    اگر ازدواج به نظرت مزخرفاته، بهتره واقعا وقتت را روش نذاری.


    حالا حتی مطمئن نیستم قیافه نامزدم مورد پسندم بوده یا نه ... احساس می کنم دوست دارم شوهرم خوش تیپ تر باشه و خوشگل تر ... دوست ندارم اصلا بچه هام شکل اون باشن ... شایدم همه اینها بخاطر بلاهاییه که سرم آورد و ازش متنفر شدم.

    خیلی سخته تصمیم گیری ...کاش برنمی گشت ... اصلا چرا برگشته بنظرتون ؟ حتما دیده به نفعشه نه ؟ من الان توی پایتخت این کشور هستم جایی که خیلی بزرگتره از شهر کوچیکی که نامزدم توشه . خیلی از دوستام و از جمله نامزدم آرزو دارن بتونن بیان اینجا ! کیه که بدش بیاد نامزدش اینجا باشه و بتونه مرتب بیاد و بهش سر بزنه .....

    کدوم مرد یا زنی بخاطر پایتخت برای مهم ترین تصمیم زندگیش اقدام می کنه؟ ملیسا چرا اینقد ساده و بچه گانه نگاه می کنی؟ خب اگه بخواد بیاد پایتخت می آد. چه لزومی داره با تو نامزد کنه؟ مگه مالک پایتختی؟ مگه مجوز ورود با توئه؟
    فکر می کنم خیلی دو دو تا چهارتایی و مادی به قضیه نگاه می کنی. موقعیتم خوبه، توی پایتختم!
    این سیب تا بیاد پایین هزار تا چرخ می خوره. اون هم موقعیت نامطمئن شما. یک تزی داری که شش ماه دیگه تمام می شه و پایتخت هم تمام. بعد می شینی می گی کاش نامزدم برگرده، منو ببره همون دهشون !
    و البته که زندگی توی کشورهای پیشرفته خیلی پایتخت و غیر پایتخت نداره. به اندازه کشورهای در حال توسعه متمرکز توی شهرهای بزرگ و پایتخت نیستند و آرامش شهرهای کوچیک با همون امکانات بیشتر هم هست. ولی خب ما بزرگ شده ی کشورهای پایتختی هستیم دیگه. نگاهمون متفاوته.


    اصلا برگشتن دوباره با این وضع بدبینی ایشون نسبت به من و سردی من نسبت به اون فایده هم داره ؟
    در مجموع نظرم این هست که قبول نکنی. چون هنوز آمادگیش را نداری. هنوز نمی دونی برای چی می خوای ازدواج کنی. هنوز معیارهات معلوم نیست. هنوز ازدواج برات مزخرفاتی است که وقت تز نوشتنت را می گیره.
    بهتره بری تزت را بنویسی.

  3. 7 کاربر از پست مفید پیدا تشکرکرده اند .

    پیدا (سه شنبه 05 اردیبهشت 91)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 بهمن 92 [ 18:58]
    تاریخ عضویت
    1390-2-30
    محل سکونت
    کرج
    نوشته ها
    620
    امتیاز
    4,643
    سطح
    43
    Points: 4,643, Level: 43
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 107
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Social1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    3,824

    تشکرشده 3,762 در 695 پست

    Rep Power
    75
    Array

    RE: نامزدم می خواد برگرده !

    ملاک قرار دادن معیارهای مهم زندگی خیلی مهمتر هستند تا اینکه با افکار منفی بخواهی علت برگشتنش رو بد بدونی .....
    دوست عزیز به جای اینکه اینهمه در موردش بد فکر کنی بهتره که از خودش خیلی صادقانه و رک بپرسی که در این مدت چه اتفاقاتی افتاده و اینکه چه چیزی باعث تغییر نظرش شده ....
    به هر حال خود شما هم در گذشته او را تحریک کرده اید به بی اعتمادی نسبت به خودتان پس یکمی نسبت به برگشتنش خوشبینانه فکر کن ...
    درسته تحصیلاتت الان در شرایط حساسیه ولی فکر کردن به آینده هم مهم است ....

    البته اینها نظر من بود بهتره یکمی منتظر باشی تا دیگر دوستان هم نظراتشان را بیان کنند

  5. 6 کاربر از پست مفید چشمک تشکرکرده اند .

    چشمک (سه شنبه 05 اردیبهشت 91)

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array

    RE: نامزدم می خواد برگرده !

    به نظر من زمان بیشتری به خودت بده و ازش بخواه مدتی بهت زمان بده. ازش بخواه که اجازه بده کارهای تزت که تموم شد بعد درباره این موضوع بیشتر فکر خواهی کرد یا با هم صحبت خواهی کرد.

    شما دو نفر یکبار نامزدی با هم را امتحان کردید و دیگر نباید احساس محور پیش بروید. پس اگر قراره دوباره رابطه ای شکل بگیره بهتره در شرایطی باشی که بتونی خوب فکر کنی و براش زمان بذاری. یعنی به نحوی مطمئن تر و البته اهسته تر از قبل با هم پیش برید. و همه چیز رو واکاوی کنید.

  7. 10 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (پنجشنبه 07 اردیبهشت 91)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 تیر 95 [ 16:53]
    تاریخ عضویت
    1390-8-28
    نوشته ها
    744
    امتیاز
    8,604
    سطح
    62
    Points: 8,604, Level: 62
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,594

    تشکرشده 1,946 در 612 پست

    Rep Power
    88
    Array

    RE: نامزدم می خواد برگرده !

    من یه دوست خیلی خوب داشتم و کلی بم توجه میکرد با اینکه من اصلا اهل دوست یازی نیستم همش دوست داشتم برم خونشون و کلا صمیمی شدم باش

    بینمون یه اتفاقی افتاد که رایطمون قطع شد ....

    و من بعدش هر روز که یاد دوستم میافتادم میگفتم آخیش راحت شدم از دستش و یه نفس عمیق میکشیدم

    هنوزم با اینکه دوستمو دوست دارم و دلم براش تنگ میشه اما بازم میگم اینجوری راحت ترم و با اینکه بش پول غرض داده بودم و کلی از کتابهاش دستمه اصلا رغبت نمیکنم باش تماس بگیرم


    تو موقعیتت الان خویه تصمیم گیرنده ای پس درست تصمیم بگیر ببین کدوم موقعیت و دوس داری و بت آرامش بیشتری میده و با فکر جلو برو
    چیزی که به ذهنم میرسه اینه که اول مطمئن شو اون واقعا میخواد ...چوت اتگار فقط داری حدس میزنی
    بزار صراحتا ازت بخواد که برگردی و گرنه جدی نگیرش

  9. 4 کاربر از پست مفید جوانه؟؟؟ تشکرکرده اند .

    جوانه؟؟؟ (سه شنبه 05 اردیبهشت 91)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 مرداد 91 [ 12:53]
    تاریخ عضویت
    1391-1-26
    نوشته ها
    108
    امتیاز
    921
    سطح
    16
    Points: 921, Level: 16
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    463

    تشکرشده 465 در 113 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نامزدم می خواد برگرده !

    سلام - احساس می کنم که یه مقدار اعتماد به نفستون بیش از حد نرمال شده .
    ببینید کسی از اینده خبری نداره شاید با گذشت زمان وضعیتی که الان شما دارین (تو بهترین شرکتو توی پایتخت) رو نداشته باشین . ببین اینها ملاک و امتیاز های زندگی نیستند .
    توی زندگی شناخت طرفین ، تفاهم ، خانواده و صداقت مهمه نه مدرک ، نه پایتخت ، نه شرکت و ...
    ولی در کل امیدورام که نسبت به تصمیمی درستی که میگیری خوشبخت بشی

  11. 4 کاربر از پست مفید یسنا تشکرکرده اند .

    یسنا (چهارشنبه 06 اردیبهشت 91)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 خرداد 93 [ 23:52]
    تاریخ عضویت
    1390-5-12
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    2,939
    سطح
    33
    Points: 2,939, Level: 33
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    209

    تشکرشده 209 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نامزدم می خواد برگرده !

    سلام دوستان . ممنون از نظراتتون. اول اینکه بهش قول دادم که فکرامو بکنم . قراره اگه قبول کردم اول رک و راست به پسر عموم بگم که نامزدم دوست نداره هی مرتب بهم زنگ بزنی ! و سعی کنم اعتماد از دست رفتشو برگردونم چون اون مثلا وقتی من تنها خونم کلی فکر و خیال به سرش می زنه که این کجاست ، چیکار می کنه ، با کیه ! تو رو خدا می بینین ؟ واقعا لجم می گیره از اینهمه بی اعتمادی !
    در مورد موقعیتم بخدا مغرور نشدم . اینکه اینطوری گفتم برای اینه که شما شرایط رو تصور کنین ، آره تز من تا اخر تابستون تمومه و بعد اصلا معلوم نیست چی پیش بیاد . اصلا کار پیدا کنم یا نه . اما در حال حاضر شرکتی که توش تز دارم خیلی خوبه و اینو نامزدمم گفت !‌ قبلا هم ازش شنیده بودم که دوست داره بیاد توی این شهر ! الانم داره phd توی یه دانشگاهی اینجا اپلای می کنه ! من فقط می خوام حواسمو جمع کنم که دوباره اذیت نشم . راستش بعد اون ماجراها احساساتو تو خودم کشتم و بخودم قول دادم دیگه عاشق کسی نشم و نزارم کسی دوباره اون بلاها رو سرم بیاره !
    الان خیلی وقته ندیدمش می دونم اگه دوباره ببینمش شاید این مقاومتش دیگه فایده نداشته باشه و احساسات قبلیم دوباره برگرده ...
    می دونین نامزدم اوائل خیلی ازم حمایت می کرد یعنی واقعا پشتم گرم بود که اونو دارم اما توی این کشمکش جدایی و یکم قبل اون این حمایت رو دیگه ازم گرفت و گفت رو پای خودم واستم و من خیلی برام سخت بود . در واقع بعد این ماجراها نمی تونم دوباره بهش اعتماد کنم . از کجا معلوم بعد یه مدت دوباره همین بازی رو در نیاره ؟ از کجا معلوم که اصلا بهم اعتماد کنه ؟ چون همینطوری هم دیروز کلی سوال و جواب کرد که کجا رفتی ، با کی بودی و از این حرفا در حالیکه من الان وظیفه ندارم جواب اینجور سوالای اونو بدم .

    می خوام به خانوادم بگم ببینم چی می گن ، فکر می کنم به احتمال زیاد مامانم موافق نباشه البته مامانم نمی دونست که پسر عموم مدام بهم زنگ می زنه و نامزدم از این قضیه شاکیه .
    از یه طرف فکر می کنین آدما دوست دارن یکی که بی کاره و ضعیف آویزونشون باشه ؟ نامزدم اون موقع ها شدیدا از این موقعیت فراری بود اما حالا که دیده من دارم تلاش می کنم و موقعیتم خوبه برگشته ! معلومه چرا ! چون من دیگه اون دختر ضعیف سابق نیستم که منتظر شوهر باشم که بخوام اقامت بگیرم یا خرجمو بده ! من خودم کار می کنم و نیازیم به هیچکی ندارم ، وقتی نیازمند کسی باشی بدبختی !

    از یه طرفم اون پسر خوبیه ، خانواده داره ، اهل خیانت و اینا نیست و من بهش اطمینان دارم و می دونم حتی یکبارم پاشو کج نزاشته ، خلاصه سخته تصمیم گیری ...

  13. 4 کاربر از پست مفید melisaa تشکرکرده اند .

    melisaa (چهارشنبه 06 اردیبهشت 91)

  14. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 تیر 95 [ 16:53]
    تاریخ عضویت
    1390-8-28
    نوشته ها
    744
    امتیاز
    8,604
    سطح
    62
    Points: 8,604, Level: 62
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,594

    تشکرشده 1,946 در 612 پست

    Rep Power
    88
    Array

    RE: نامزدم می خواد برگرده !

    نقل قول نوشته اصلی توسط melisaa

    از یه طرف فکر می کنین آدما دوست دارن یکی که بی کاره و ضعیف آویزونشون باشه ؟ نامزدم اون موقع ها شدیدا از این موقعیت فراری بود اما حالا که دیده من دارم تلاش می کنم و موقعیتم خوبه برگشته ! معلومه چرا ! چون من دیگه اون دختر ضعیف سابق نیستم که منتظر شوهر باشم که بخوام اقامت بگیرم یا خرجمو بده ! من خودم کار می کنم و نیازیم به هیچکی ندارم


    البته یادت باشه یه هر حال انسان یه موجود اجتماعیه همه ما به همدیگه احتیاج داریم در عین اینکه مستقلیم.

  15. 4 کاربر از پست مفید جوانه؟؟؟ تشکرکرده اند .

    جوانه؟؟؟ (چهارشنبه 06 اردیبهشت 91)

  16. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 خرداد 93 [ 23:52]
    تاریخ عضویت
    1390-5-12
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    2,939
    سطح
    33
    Points: 2,939, Level: 33
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    209

    تشکرشده 209 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نامزدم می خواد برگرده !

    ممنون از همه کسایی که نظر دادن . ممنون می شم اگه بازم راهنماییم کنین. خیلی مرددم ، نظرتون چیه ؟ بنظرتون ارزش برگشتن هست ؟ کسایی که در جریان مشکل من بودن بنظرشون دلایل نامزد سابقم قانع کننده میاد ؟ اصلا چرا برگشته ؟

    اگه دوست داشتین این هم تاپیک های قبلی من در مورد مشکلم موقعی که می خواست نامزدیمونو بهم بزنه ...

    http://www.hamdardi.net/thread-21188.html
    http://www.hamdardi.net/thread-19253.html
    http://www.hamdardi.net/thread-20819.html

  17. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    116
    Array

    RE: نامزدم می خواد برگرده !

    دوست عزیز

    دقیقاً ازش بپرس چرا برگشته؟؟

    آیا امکانش هست دوباره تغییر عقیده بده؟؟

    آیا اینبار هم می خواد بلاتکلیفی و یک بام و دو هوا رفتار کنه و یا رسمی اقدام کنه؟؟

    چه خصوصیاتی از شما رو دوست داشته که برگشته و کدوم رو دوست نداره و میخاد شما اونو ترک کنید؟؟

    تو این چندماه چه اتفاقی افتاده که به این سرعت تغییر عقیده داده؟؟

    اول جواب سوالات را از خودش بگیر و بعد در مورد امتیازاتی که ادامه و یا قطع این رابطه بهت میده خوب فکر کن.

    گاهی آزموده را آزمودن خطاست.

    موفق باشی

  18. 5 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    sanjab (پنجشنبه 07 اردیبهشت 91)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.