به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 خرداد 87 [ 13:49]
    تاریخ عضویت
    1387-3-13
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    3,484
    سطح
    36
    Points: 3,484, Level: 36
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با این مشکل چگونه برخورد کنم؟

    من و همسرم مدت 8 ماه است که با هم زندگی می‌کنیم. ما در دانشگاه با هم زندگی می‌کنیم. ما در دانشگاه با هم همکلاسی بودیم و از این طریق با هم آشنا شدیم و الان هر دو در مقطع فوق لیسانس تحصیل میکنیمو در یک اداره با هم کار میکنیم. زندگی ما یک زندگی عادی است و هر دو در غالب موارد از آن رضایت داریم.
    مشکل من اینجاست که احساس می‌کنم همسرم به صورت دوره‌ای دچار یک اختلال روحی می‌شود. نشانه‌های این اختلال چنین است که او به یکباره و بدون هیچ پیش زمینه‌ای نسبت به همه چیز بی تفاوت می‌شود و حساسیت عجیبی نسبت به رفتار من پیدا میکند. به نحوی که هر حرکت من در این شرایط او را ناراحت می‌کند. پس از این که ناراحتی به او دست داد همه نوع رابطه‌اش را با من قطع می‌کند و گاه این مسئله تا یک یا دو هفته طول می‌کشد. در این دوره‌ها او نسبت به همه چیز احساس بدبینی، منفی‌نگری و یاس می‌کند. در این حالت ها آن‌طور که من برداشت کرده‌ام دو جور رویکرد متفاوت نسبت به خودش دارد. به ظر می‌رسد عمیقن نسبت به خودش دچار تنفر است اما رفتار او در ظاهر با من یک رفتار خشن ، توهین آمیز و تکبر آمیز است. ذکر این نکته مفید خواهد بود که او تا به حال دو بار در این شرایط دست به خودکشی زده است. این اقدامات البته هرگز موفقیت آمیز نبوده است چون در هر دو مورد او به نحوی من را خبردار کرده تا من او را نجات بدهم.
    اوایل تصور می‌کردم این حالات با دوره‌های ماهانه‌ی بدنش در ارتباط است اما اخیرن کشف کرده‌ام این حالت‌ها هیچ ارتباط زمانی و منطقی با پریود وی ندارد.
    من زندگیمان را دوست دارم، زنم هم همینطور. لطفن به ما کمک کنید.

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 تیر 87 [ 16:43]
    تاریخ عضویت
    1387-3-13
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    3,448
    سطح
    36
    Points: 3,448, Level: 36
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: با این مشکل چگونه برخورد کنم؟

    دوست خوبم ، توجه شما به روحیه همسرتان ارزشمند است . به خاطر بیاورید پیش از ازدواج یا اوایل ازدواج چه مسائلی او راخوشحال می کرد ؟ از خواسته ها و آرزوهایش با او صحبت کنید و نشان دهید به موضوع اهمیت می دهید . همچنین تصور می کنم یکی بودن محل کارشما باعث شده به وجود هم عادت کنید و دچار روزمرگی شوید . اوقات اندکی را جدا از هم باشید ، اما فراموش نکنید که جویای حال او باشید و از روشهایی که دوست دارد برای نشان دادن محبت تان استفاده کنید . باهم ورزش کردن ،دویدن ، کوه رفتن ، مطالعه ، کاشتن ومراقبت از یک گیاه و کارهای عام المنفعه میتواند مفید باشد . به خدا توکل کنید و با رضایت همسرتان از یک روانشناس کمک بگیرید . موفق باشید

  3. کاربر روبرو از پست مفید khorshid تشکرکرده است .

    khorshid (پنجشنبه 16 خرداد 87)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 06 مهر 88 [ 14:07]
    تاریخ عضویت
    1387-3-10
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    3,571
    سطح
    37
    Points: 3,571, Level: 37
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 11 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با این مشکل چگونه برخورد کنم؟

    دوست خوبم سلام:
    همانطور که گفتید گاها" و در طی یک سیکل ،بدلیل بهم خوردن سیستم هورمونی ،امکان بروز این مشکلات و گاهی بسیار حاد تر نیز وجود دارد.گاهی این تاریخ ها (بصورت سیستماتیک و داخلی )بهم میخوره و باعث بهم ریختگی خود شخص هم میشه. حتی گاهی خانمهایی که کیست تخمدان دارند این مسئله در موردشون صدق میکنه و پیش میاد.
    دوست نازنین ،خورشید جان، گفتند
    [size=x-large]از خواسته ها و آرزوهایش با او صحبت کنید و نشان دهید به موضوع اهمیت می دهید[/size]: من فکر میکنم کسی که تا مرحله خودکشی پیش میره دیگه فکر میکنه خواسته و آرزویی نداره
    به نظر من زمینه را برای یک مشاوره فراهم کنید و با یک متخصص زنان هم مشورت کنید تا تست هورمونی از خانمتان بگیرن
    شاد و آرام و موفق باشید
    بیا تا قدر یکدیگر بدانیم که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 91 [ 10:54]
    تاریخ عضویت
    1386-12-10
    نوشته ها
    1,675
    امتیاز
    16,606
    سطح
    82
    Points: 16,606, Level: 82
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 244
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,060

    تشکرشده 3,145 در 958 پست

    Rep Power
    186
    Array

    RE: با این مشکل چگونه برخورد کنم؟

    سلام
    این مواردی که گفتین همونطور که نواز جان گفت بستگی به مشکلات درونی بدن خانمها هم می تونه داشته باشه. همیشه منظم نیست و گاه گداری این مشکل پیش میاد.
    خانمها اکثرا در این زمان احساس می کنن به آخر خط رسیدن و هیچ امید و پناهی ندارن. از همسرشون انتظار محبت و دلجویی دارن اما عکس المعل هاشون پر از ناامیدی و یا همراه با پرخاشگری است.
    به تنها چیزی که در این زمان احتیاج ندارن نصیحت و تذکر و منطقه. فقط باید به ایشون ابراز علاقه کنید و از محببتون ایشون رو مطمئن کنید.
    البته مراجعه به پزشک رو فراموش نکنید امکان داره با یک دوره قرصهای هرمونی این مشکل برطرف بشه.

    موفق باشید

  6. کاربر روبرو از پست مفید shad تشکرکرده است .

    shad (سه شنبه 25 خرداد 89)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 02 آذر 87 [ 18:25]
    تاریخ عضویت
    1387-1-25
    نوشته ها
    101
    امتیاز
    3,970
    سطح
    40
    Points: 3,970, Level: 40
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 180
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    77

    تشکرشده 79 در 44 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با این مشکل چگونه برخورد کنم؟

    سلام
    فكر مي كنم خانم شما از برخي رفتارهاي شما در حال و يا حتي گذشته ناراحت مي شود ولي نمي خواهد مستقيماً با شما در خصوص آنها صحبت كند و انتظار دارد كه شما خودتان متوجه شويد و و قتي مي بيند كه شما متوجه نمي شويد آنقدر در درون خودش به آن مسئله فكر مي كند و به آن بال وپر مي دهد كه يكدفعه نسبت به شما بسيار خشمگين مي شود و بطور غير ارادي واكنش نشان مي دهد .
    علت نگفتنش هم يا مربوط به خودش هست كه شخصي درونگراست يا مربوط به شما كه ممكن است اولين باري كه خواسته از شما گلايه كند شما به او ميدان نداده ايد و در نتيجه او تصميم گرفته كه ديگر با شما صحبتي نكند ،او شما را دوست دارد و خواهان زندگي دور از بحث و جدل مي باشد ولي خشم سركوب شده اش درونش باقي مانده و از بين نرفته است . احتمالاً برخي از گفتار ويا رفتارهاي شما او را آزار مي دهد و با توجه به علاقه اي كه به شما داشته دچار ترديد در احساسش مي شود.
    سعي كنيد با ملايمت در شرايطي كه حال روحيش خوب است ازش سوال كنيد آيا نارضايتي از شما دارد ؟ آيا از آغاز زندگيتان دلخوري از شما دارد؟ در وهله اول به شما جواب نمي دهد به نرمي و ملايمت تلاش كنيد صحبت كنيد اگر جوابي داد در مقابلش جبهه نگيرد و عصباني نشويد و سعي نكنيد كه رفتار هاي بدخودش را به او در همان زمان يادآوري كنيد.
    در ضمن اگر ممكن است بگوييد آيا پس از ازدواج زندگي اجتماعي همسرتان (ارتباط با دوستان يا خانواده ) محدودتر شده است يا خير ؟ مديريت مسائل مالي را شما بعهده گرفتيد يا او ؟ آيا استقلال مالي دارد يا حقوقش را شما دريافت مي كنيد؟
    موفق باشيد


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.