دريا جان حرفت اصلا منطقي نيست
مادرش بايد پسرش رو تنها مي ذاشت اونم توي حالتي كه از نظر روحي حالت بدي داشت و در حاليكه شما رفتين خونه خودتون ؟
مطمئنا اگه شوهر شما توي خونه تنها مي موند شرايط شما رو نداشت
جايي كه شما بودي هم صحبت داشتي شايد غذات اماده بود و ....
و ايشون بايد توي خونه تنها مي موندن و مادرشون هم بيخيال مي بود در حاليكه شما گذاشتي رفتي ؟؟
واقعا غير منطقيه به نظرم
احتمالا انتظار داشتيد ايشون بمونن توي خونه و به دوري شما فكر كنن و پشيمون شن
شما خودت رو بذار جاي مادر ايشون
چرا بايد بذاره پسرش كمبود شما رو حس كنه ؟!!!!!!!!!!!
اگه اين شد عادت براي شما و خواستي هر دفعه پسرشون كمبود حس كنه چي ؟
اگه پسر شما اين شرايط رو داشت چه مي كردين ؟
اگه برادر خودتون اين شرايط رو داشته باشه چي ؟
به نظرم نگراني بي مورديه و اصلا اجازه نداريد از ايشون يا مادرشون ناراحت باشيد
بر عكس ايشون بايد از شما براي ترك خونه ناراحت باشن
شرمنده ولي من خيلي ازين موارد ديدم كه خانم ها بعد از ترك خونه كه به نظرم كار بسيار بدي هم هست شاكي هم هستن
و واقعا نمي تونم درك كنم چطور اين انتظار رو دارين !!!
قبول كنيد كه با ازدواج قرار نيست پسر يه خانواده رو كامل از خانواده اش بگيرين
علاقه مندی ها (Bookmarks)