RE: من نمیخوام تو یه خونه با مادر شوهرم زندگی کنم!
دوست عزیزم سلام
به همدردی خوش اومدی
شما مادر شوهرت رو رقیب نبین.اگر دیدت رو عوض کنی خیلی اوضاع فرق میکنه.میدونم خیلی سخته اما باید کنار بیای
به دید یه مادر ببین که داره به بچه اش (هرچند بیجا) محبت میکنه
بهترین راهکار نزدیک شدن شما به همسرته
توجه کن در هر صورت برگ برنده دست شماست.چرا که هرچقدر هم مادرش براش خورش بکشه...و محبت کنه جای مهم ترین چیز در زندگی یعنی روابط زناشویی رو نمیتونه بگیره
پس شما در خلوت خودتون اهمیت زیادی به همسرت و خواسته هاش بده
تغییر دادن محیط شاید سخت باشه اما تغییر دادن خودت آسونه
سعی کن کمی صبوری کن یو اعتماد شوهرت رو بدست بیاری تا کم کم همسرت هم دیدش به شما تغییر کنه و مشکلاتتون یکی یکی حل بشه
راستی خانومی دعواتون سر چی بود؟
الان شما ماردت رو نمیبینی؟
همسرت از لحاظ مذهبی چطوریه؟
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)