سلام به همه دوستان تالار:
خیلی وقته که پستی ندادم و شاید هیچ وقت نتونم اون چیزی باشم که می خواستم...نمی دونم ولی همه چیز اونقدر خوبه که گاهی می ترسم تمام اونها تنها یک خواب شیرین باشه ..می ترسم از ثانیه ثانیه روزهایی که می گذره..
اونقدر ذهنم را آشفتگی گرفته که فقط نقاب روی چهره ام نجات دهنده پرسش دیگران از من است...
گاهی خیلی احساس تنهایی می کنم..بیشتر از اونچه که بتونم به تصویر بکشم احساس تنهایی می کنم..
در حالی که همه چیز خوبه و من هیچ مشکلی ندارم که بتونم اینجا حتی ازش شاکی باشم ولی در درونم اصلا شاد نیستم ...
در حالی که باید برای هر لحظه نفس کشیدن خودم و خانواده ام و همسرم شاکر باشم و هستم ولی چرا نمی تونم از اعماق وجودم شاد باشم؟
نمی دونم چرا مدتیه خودمو گم کردم..اون آرمان هایی که روزی داشتمو گم کردم ..در حالی که در ظاهر در مسیر درستی زندگی می کنم و سعی می کنم هر چیز کوچکی را با روش صحیحش حل کنم ولی احساس می کنم مثل موریانه که از درون خورده میشه دارم خورده می شم....چرا؟واقعا چرا؟
آنقدر شب ها خواب های آشفته می بینم ..همه از خاطرات قدیم که صبح که بلند می شم غم همه چهره ام را گرفته..
می خندم..شادم ...ولی درونم نه ؟
نمی دونم ..از درس خوندن خسته شدم...یا به قول بعضی ها خوشی زده زیر دلم...نمی دونم...
اینجا تنها جایی که می تونم بنویسم..چون نمی تونم انباشته های دلمو بگم..بگم که چی بشه؟آیا کسی منو درک می کنه؟بعید می دونم...
چند روز پیش خواهرم می گفت احساس می کنم تمام این صحبت های روانشناختی بیشتر یک سرپوش بر روی واقعیت هستند..اما کدوم واقعیت؟کی می تونه به من بگه واقعیت اصلا چی هست ؟و اگر واقعیتی وجود داره ایا این واقعا سرپوش گذاشتن هست؟
نمی دونم ..گیجم...خیلی گیجم..سخته که همه چیزو درک کنی ولی نشون بدی که مهم نیستند...
من پدر و مادرمو دوست دارم..
برای خواهرهام می میرم...
همسرم رو از جانم بیشتر دوست دارم....
عید خیلی خوبی گذروندم...همه چیز رویایی ....
ولی آخه چرا؟چرا نمی تونم ذهنمو رها کنم..کاش می تونستم قدرت درکمو بریزم دور.
اونوقت خیلی راحت تر زندگی می کردم....
می ترسم ..از آینده می ترسم؟از گذر زمان می ترسم..دلم می خواد دستمو بلند کنم و زمانو در همین لحظه نگه دارم..در همین لحظه که مادر و پدرم هستند و من فرصت دارم بهشون عشق بدم.در همین لحظه که خواهرانم هستند و می خندند ..در همین لحظه که همسرم عاشق من است.
چرا؟؟آخــــــــــــــه چرا؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)