به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10

موضوع: ذهن خاردار

  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    ذهن خاردار

    سلام به همه دوستان تالار:

    خیلی وقته که پستی ندادم و شاید هیچ وقت نتونم اون چیزی باشم که می خواستم...نمی دونم ولی همه چیز اونقدر خوبه که گاهی می ترسم تمام اونها تنها یک خواب شیرین باشه ..می ترسم از ثانیه ثانیه روزهایی که می گذره..
    اونقدر ذهنم را آشفتگی گرفته که فقط نقاب روی چهره ام نجات دهنده پرسش دیگران از من است...
    گاهی خیلی احساس تنهایی می کنم..بیشتر از اونچه که بتونم به تصویر بکشم احساس تنهایی می کنم..
    در حالی که همه چیز خوبه و من هیچ مشکلی ندارم که بتونم اینجا حتی ازش شاکی باشم ولی در درونم اصلا شاد نیستم ...
    در حالی که باید برای هر لحظه نفس کشیدن خودم و خانواده ام و همسرم شاکر باشم و هستم ولی چرا نمی تونم از اعماق وجودم شاد باشم؟

    نمی دونم چرا مدتیه خودمو گم کردم..اون آرمان هایی که روزی داشتمو گم کردم ..در حالی که در ظاهر در مسیر درستی زندگی می کنم و سعی می کنم هر چیز کوچکی را با روش صحیحش حل کنم ولی احساس می کنم مثل موریانه که از درون خورده میشه دارم خورده می شم....چرا؟واقعا چرا؟
    آنقدر شب ها خواب های آشفته می بینم ..همه از خاطرات قدیم که صبح که بلند می شم غم همه چهره ام را گرفته..
    می خندم..شادم ...ولی درونم نه ؟
    نمی دونم ..از درس خوندن خسته شدم...یا به قول بعضی ها خوشی زده زیر دلم...نمی دونم...
    اینجا تنها جایی که می تونم بنویسم..چون نمی تونم انباشته های دلمو بگم..بگم که چی بشه؟آیا کسی منو درک می کنه؟بعید می دونم...
    چند روز پیش خواهرم می گفت احساس می کنم تمام این صحبت های روانشناختی بیشتر یک سرپوش بر روی واقعیت هستند..اما کدوم واقعیت؟کی می تونه به من بگه واقعیت اصلا چی هست ؟و اگر واقعیتی وجود داره ایا این واقعا سرپوش گذاشتن هست؟
    نمی دونم ..گیجم...خیلی گیجم..سخته که همه چیزو درک کنی ولی نشون بدی که مهم نیستند...
    من پدر و مادرمو دوست دارم..
    برای خواهرهام می میرم...
    همسرم رو از جانم بیشتر دوست دارم....
    عید خیلی خوبی گذروندم...همه چیز رویایی ....
    ولی آخه چرا؟چرا نمی تونم ذهنمو رها کنم..کاش می تونستم قدرت درکمو بریزم دور.
    اونوقت خیلی راحت تر زندگی می کردم....
    می ترسم ..از آینده می ترسم؟از گذر زمان می ترسم..دلم می خواد دستمو بلند کنم و زمانو در همین لحظه نگه دارم..در همین لحظه که مادر و پدرم هستند و من فرصت دارم بهشون عشق بدم.در همین لحظه که خواهرانم هستند و می خندند ..در همین لحظه که همسرم عاشق من است.

    چرا؟؟آخــــــــــــــه چرا؟



  2. 11 کاربر از پست مفید سارا بانو تشکرکرده اند .

    سارا بانو (دوشنبه 18 اردیبهشت 91)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: ذهن خاردار

    سلام سارا جان

    من فکر میکنم شما دچار یک سری تغییرات روحی شدی که کاملا طبیعیه و بعد از گذشت کمی زمان خوب میشی.

    من درکت میکنم.شما در اوج خوشبختی احساسات منفی میکنی...

    دو تا نکته مهم به ذهنم میرسه که بهت میگم ولی نمیدونم چقدر اعتقاد داری

    1.حواست باشه خانومی ناشکری نکنی...

    2.این حس رو شیطون به ادم میده.تا در اوج خوشبختی و داشتن همه چیز ادم احساس بدی کنه...


    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  4. 5 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (پنجشنبه 17 فروردین 91)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 12 دی 94 [ 12:19]
    تاریخ عضویت
    1391-1-14
    نوشته ها
    217
    امتیاز
    4,713
    سطح
    43
    Points: 4,713, Level: 43
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    244

    تشکرشده 215 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array

    RE: ذهن خاردار

    حقیقتش به نظرم چون آدما معمولا کمتر تو شرایط آرامش قرار میگیرند یکم موضوع نادریه توصیه میکنم به مشاور مراجعه کنی چون این قضیه باید کاملا ریشه یابی بشه اما نظر خودم اینه که یه کم بیخیال تر باشی و یا یک تنوعی به زندگیت بدی و خودت رو یکم درگیر یه مسئله ای کنی مثلا یکم به مشکلات مردم توجه کن یکم توی مشکلات اونا غرق شو ولی خوب بازم به نظرم بری پیش مشاور برات بهتره.

  6. 2 کاربر از پست مفید کیارش۲ تشکرکرده اند .

    کیارش۲ (پنجشنبه 17 فروردین 91)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 شهریور 92 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1389-12-08
    نوشته ها
    390
    امتیاز
    3,339
    سطح
    35
    Points: 3,339, Level: 35
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,374

    تشکرشده 1,334 در 350 پست

    Rep Power
    53
    Array

    RE: ذهن خاردار

    سلام به سارا بانو خانوم

    من کوچیک تر از اونم که به شما راهتمایی بدم

    اما

    اول که کاملا حستون رو درک میکنم

    دوم به نطر من این حسی که دارین من فکر میکنم از قسمت معنوی و روحانی شما نشات میگیره

    اصلا ذات آدم این طوریه

    تمایل به یه جا دیگه داره

    هر چه قدر هم آسوده باشه و مشکل نداشته باشه و با مهارت اونا رو حل کنه باز اون فطرت میاد سراغ آدم

    باید روحتون رو تغذیه کنین

    نمیگم فقط نماز,البته این هم یک راهه

    مثلا کارای خیر

    شما که پزشک هم هستید خیلی راهها وجود داره که این حستون رو کم رنگ تر کنه

    سرتون رو شلوغ کنید که کمتر از این فکرها بکنید

    کلاس یوگا و پیاده روی هم واقعا مفیده

  8. 8 کاربر از پست مفید شوکا تشکرکرده اند .

    شوکا (چهارشنبه 23 فروردین 91)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 مهر 97 [ 09:20]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,398
    امتیاز
    13,057
    سطح
    74
    Points: 13,057, Level: 74
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Social1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,610

    تشکرشده 8,998 در 1,493 پست

    Rep Power
    155
    Array

    RE: ذهن خاردار

    سلام سارا بانوی گل

    ایام به کام دوست عزیز

    حرف هام رو با امضای رایحه عشق عزیز شروع می کنم

    "از فردا نمی ترسم چراکه دیروز را دیده ام و امروز را دوست دارم"

    از چه چیز آینده می ترسی؟ مگه ما امروز فردا و آینده رو نمی سازیم؟ پس اگر امروز همه چی درست بره جلو پس

    آینده حتما قشنگه...حس ترس از آینده وجود داره همیشه اما نباید گذاشت این حس اونقدر قوی بشه که شادی رو از

    ما بگیره! امضای قشنگی داری "الا بذکر الله تطمئن القلوب" چقدر بهش این روزها توجه داری؟ به معنی امضات رو می گم

    سارا جان

    دوستی دارم که در هر موقعیتی (شادی ، غم ، عزا ، مشکلات مالی ، مشکلات سخت زندگی) همیشه آرامه آرامه

    یک روز ازش پرسیدم چرا هیچ چیز تو رو نگران نمی کنه؟ گفت وقتی خودت رو هر لحظه در آغوش خدا حس کنی

    چیزی تو رو نگران نمی کنه...واقعا به آرامشش و این ایمانش غبطه می خورم...

    اینو گفتم که بگم وقتی تو در زندگی دستانت در دستان خداست و در آغوشش هستی پس چه جای نگرانی و ترس؟

    سارای عزیز

    بهتر نیست به جای توقف زمان به گرداننده زمان اعتماد کنی و همه امور رو بسپری به دستش؟

    هر موقع نگران شدی راز و نیاز کن تا آروم بشی...ضمنا گاهی آدم دچار این حالات میشه اما برای رهایی از دست

    این افکار میشه با راز و نیاز این حالات رو تعدیل کرد...توصیه بعدی به قول شوکای عزیز خروج از دور یکنواختیه!

    از نوشته هات پیداست وقتی مسائل زیادی داشتی خوش تر بود و چند وقته که جاده زندگی دست انداز نداره از

    یکنواختی جاده خسته شدی و دوست داری یک چالش کوچیک بهت شوری دوباره بده و ترس رو از تو بگیره و غم رو!

    معلومه عاشق چالش هستی!

    پس چالش رو ایجاد کن...معلومه ازون دسته آدمهایی هستی که اهل مبارزه با روزهای سختی و مسائل گوناگون!

    پس شروع کن و مسائل دیگران رو حل کن تا احساس رضایت در درونت پر بشه

    موفق باشی دوست عزیز










  10. 10 کاربر از پست مفید bahar.shadi تشکرکرده اند .

    bahar.shadi (دوشنبه 11 اردیبهشت 91)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array

    RE: ذهن خاردار

    دوست عزیز
    گاهی اوقات ازمایشات الهی با نعمته گاهی هم با نبود خیلی چیزها اما ازمایش با نعمت بسیار سخت تره،ازبعد اعتقادی گفتم چون امضای شما نشان دهنده ی رویکرد شماست!
    وقتی در شرایطی که به قول خودتون انقدر خوشید همچین احساسی دارین پس وقتی در مشکلات هستین چه احساسی خواهین داشت؟
    پیشنهاد می کنم فیلم ال رو ببینید ساخته ی بهرام بهرامیانه،مفهوم کلیت داستان به این صورته که به هر چیزی که فکر بکنی برات اتفاق می افته حتی فکر کردن بیش از اندازه به افسانه ایی مثل ال باعث میشه اون پدیده نه با خود ال بلکه به شکل دیگه ایی برات اتفاق بیفته.

  12. 2 کاربر از پست مفید tamas تشکرکرده اند .

    tamas (پنجشنبه 17 فروردین 91)

  13. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array

    RE: ذهن خاردار

    زندگی مثل یک موج سینوسیه،گاهی اون بالایی گاهی هم اون پایین.وقتی اون بالایی به فکر این باش که بالاخره می یایی پایین و وقتی اون بالایی به فکر این باش که یک روز بالاخره می ری اون بالا !

  14. کاربر روبرو از پست مفید tamas تشکرکرده است .

    tamas (جمعه 18 فروردین 91)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 آذر 96 [ 15:16]
    تاریخ عضویت
    1389-9-14
    نوشته ها
    429
    امتیاز
    9,392
    سطح
    65
    Points: 9,392, Level: 65
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 258
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,069

    تشکرشده 2,080 در 437 پست

    Rep Power
    56
    Array

    RE: ذهن خاردار

    سلام سارابانو جونم

    بد نیست اگر به یک مشاور مراجعه کنید شاید تو عمق وجودتون اتفاقی افتاده و برای همون این احساس رو دارین اما خودتون هم ازش بیخبرین!
    در هر صورت امیدوارم خییییییییییلی زود به روحیه ی همیشگیتون برگردین!

    نقل قول نوشته اصلی توسط bahar.shadi


    بهتر نیست به جای توقف زمان به گرداننده زمان اعتماد کنی و همه امور رو بسپری به دستش؟







    آخ جون منم یاد گرفتم از این دست خوشگلا بذارم!

  16. 4 کاربر از پست مفید yasa تشکرکرده اند .

    yasa (دوشنبه 11 اردیبهشت 91)

  17. #9
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array

    RE: ذهن خاردار

    سلام ساراجان

    با شناختی که ازت دارم برات می نویسم و به زبانی که می دانم کمی غور کنی می فهمیش

    سارابانوی عزیزم

    آدمهایی که مستعد پویایی هستند ، اتفاقاً در اوج کامروایی دپرس می شوند ، برای من اصلاً عجیب نیست که در اوج موفقیت در تحصیل ، رسیدن به محبوب ، و آمادگی برای ادامه تحصیل آنگونه که خواسته ای و ..... این حال را پیدا کرده ای .

    انرژِی احساسی تو فراوان است ، وقتی عنان این احساسات در دست عقل قرار می گیرد و هیجان محوری جایش را به عمیق شدن و محتواگرایی بدهد ، درست در اوجی هیجان بخش از خوشبختی های دنیوی دپرس می شوی . احساس خالی بودن می کنی که با حس تنهایی رخ می نماید ( و تو حدا اقل نزدیک به دوسال هست که روی تیزی احساس کار کرده ای و ...... یادت هست همان اوائل که شروع کردی این حالت برایت غریب بود و ...... روبه عمیق شدن و محتواگرایی در زندگی آوردی و .... )

    این احساس تنهایی ، واقعی است و جدی ، اما اصلاً بد نیست . شاید بهتره بهت بگم ، مبارک باشد .

    این موقع ، زمانی هست که تو می توانی در دو حال قرار گیری :

    1 - الف ) یا درکش نکنی و ازش بهره برداری نکنی و سرگردان از این حال ناشناخته عنان زندگی از کف داده ، به سوی افسردگی بروی و ....

    ب ) یا با روی آوردن به برنامه های هیجانی شارژ روحی از هیجات شوی و ... که مدتی خوش خواهی بود اما هر از چند گاهی این حال عود می کند و تو باید هیجانی نو بجویی ( چون هرآنچه شوق هیجانی را بر می انگیزد ، بالاخره یکنواخت می شود و نیاز به تنوعی دیگر رخ می نماید ) و این حال سینوسی ادامه خواهد یافت و ...

    2 - این حال را بشناسی ، درک کنی ، از آن بهره برداری کنی و در مسیر پویایی محتوایی قرار بگیری که زندگی تو را سرشار از دریافتهای شیرین لحظه به لحظه می کند که نتیجه اش حرکت است و سیالی در زمان و مکان و احساس بالندگی روز افزون و حتی در اوج رنجها و غمها سرخوش بودن و رو به صعود داشتن و قطع هرچه وابستگی هست .... اینجاست که در اوج سادگی زندگی احساس پر بودن و سرزندگی و نشاط و شادابی ای که نه تنها دائمی است بلکه هرگز یکنواخت نشده و هر دم از این باغ بری به تو می رساند خواهی کرد .

    سارا جان این احساس تنهایی یعنی اینکه تو به سوی درک عمق نیستی هرآنچه برایت هست راهنمون شده ای ( آیا می خواهی به راهی که رهنمون شده ای وارد شوی و عروج را تجربه کنی ؟ ).


    یعنی تحصیلاتت ، شغلت ، همسرت ، خانواده ات و ..... همه آنچه پیش از این دلخوشی تو بوده ، جزئی وجودی از تو نیست ، همه همراهانی هستند که هرآن می توانند نباشند ، همه وسیله اند .

    و هیچکدام پایدار نیستند . پس وابستگی که نه بلکه حتی دلبستگی منحصر به فرد هم نشاید .

    هرچقدر وجود ما گره به این دلخوشی ها خورده باشد ، انرژِی وجودی و روحی از وجود ما می گیرند ، و ما حفره هایی خالی در وجود پیدا می کنیم که بحث اثر این حفره ها اینجا نیست . اما وقتی از آنها رهایی یابیم و وجود خود را وسعت ببخشیم این توسعه وجودی بهره به آنها هم خواهد رساند بی آنکه حتی ما خواسته باشیم . و اینجاست که از وجود ما چیزی کم که نمی شود هیچ ، بلکه روز به روز افزوده هم می شود و لبریزی آن دیگران را هم برخوردار می کند ( نشنیده ای می گویند فلانی وجودش آرام بخشه ، حضورش شادی بخشه ، حرفهاش آدم رو آرام می کنه و .... بی آنکه این فلانی کار خاصی یا ادعایی داشته باشه یا تعاملش با هدف تأثیر گذاری باشد ... این همان از لبریزی بهره رساندن است ) .

    این احساس تنهایی مقدمه درک و یافتن حفره هاست و پر کردن آنها با نگاهی دیگر به زندگی ، به بودن ، به هستی ، به بقا و .... ممکن است .


    آری اگر درست درک و هدایت شود و بهره بگیری ، راه به نشاط جاودانه و .... می بری آنجا که قرآن می گوید :

    لاخَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ (دوستان راستين خدا نه ترسى دارند و نه اندوهگين خواهند شد)

    .


    پی نوشت
    =======

    دوستان خدا >>> برخى بر آنند كه دوستان خداكسانى هستند كه گفتار و عملكردشان هماهنگ با حق و عدالت است


    .

  18. 10 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (دوشنبه 18 اردیبهشت 91)

  19. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 12 دی 94 [ 12:19]
    تاریخ عضویت
    1391-1-14
    نوشته ها
    217
    امتیاز
    4,713
    سطح
    43
    Points: 4,713, Level: 43
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    244

    تشکرشده 215 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array

    RE: ذهن خاردار

    خوب دوستان لطف کردن و نظرات و راهنمایی های خیلی خوبی ارائه دادن اما ممکنه در طول زندگی اتفاقاتی برات افتاده باشه که ما ازش بی خبریم بنابراین بهتره با یک مشاور ملاقات حضوری داشته باشی تا همونطور که گفتم ریشه یابی بشه.این مشکل به راحتی قابل درمانه و لازم نیست اصلا نگران باشید.

  20. کاربر روبرو از پست مفید کیارش۲ تشکرکرده است .

    کیارش۲ (جمعه 18 فروردین 91)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:46 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.