سلام من سارا هستم 31 سالمه 6 ساله که ازدواج کردم یه دختر 1 ساله دارم-
شوهرم پسر عمومه-از من 11 سال بزرگترهه
شوهرم خیلییی کم حوصله بد اخلاق و بهونه گیرهه -باور کنید هر کسی هر کاری انجام بدهه مقصر منم دخترم 1 سالشه اگه پاهاش بسوزه مقصر منم اگه جایی رو کثیف کنه مقصر منم اگه گریه کنه مقصر منم.اگه بین من و کس دیگه ای بحثی پیش بیاد مقصر منم.اگه غذای رو اجاق بسوزهه مقصر منم ولی اگه خودش یه غذایی رو بسوزونه حواسش نبوده مسئله ای نیست-کلا همه دور و بریها مقصرند و بد هستند و رفتارشون نادرسته به غیر از خودش.
اعصابم اینقدر خورده که دیگه نمی تونم تحملش کنم-یه سری از بد اخلاقیهاش رو منم تاثیر داشته منم تازگیها زود عصبانی میشم
قبلا اصلا وقتی اون عصبانی میشد حرفی می زد من چیزی نمی گفتم ولی تازگیها منم جواب میدم اونم قهر می کنه می گه تو جنبه ی دل خوشی نداری کدوم دلخوشی نمی دونم تا حالا یه مسافرت 2-3 نفری نرفتیم -بعد از عروسیمون فقط 1 بار رفتیم رستوران-با اینکه وضع مالیش خوبه
همه چیزش کاره کار کار کار فقط کار نه عید دارم نه تعطیل داریم
خودم هم کارمندم
تا حالا یه بار هم نگفته دستت درد نکنه
تا حالا یه بار هم بهم نگفته دوستت دارم
هیچ وقت برای تولدم برام چیزی نمی خرهه با اینکه وضع مالیش خیلی خوبه
تا حالا یه بار هم از عروسیمون به این ور بهم عیدی نداده
من خیلی خسته ام خیلی-نمی دونم چیکار کنم -نمی تونم ساکت بمونم -آرزوی مرگ هم نمی تونم براش داشته باشم چون پدر بچه امه
اینقدر غر می زنه که خسته ام
علاقه مندی ها (Bookmarks)