به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 37
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 فروردین 91 [ 15:40]
    تاریخ عضویت
    1390-12-10
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    835
    سطح
    15
    Points: 835, Level: 15
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    35

    تشکرشده 38 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    یه مردهستم که دلم داره می ترکه

    باسلام وخسته نباشید وتشکر از سایت مفیدتون
    مردی 30 ساله هستم .سال 81 وارد دانشگاه شدم و با خانومی از همکلاسی هام آشنا شدم .این آشنائی 4 سال طول کشید وما 85 با هم عقد شدیم.سه سال نامزد بودیم و 88 با هم ازدواج کردیم.خانمم اهل تهران بود ومن هم اهل شهرستان.زمان عقد شرط انتخاب محل زندگی رو به خانومم دادم.زندگی شروع شد و با هم زندگی خوبی داشتیم .عاشق هم بودیم تا اینکه بعد از یکسال پدرزنم برای زنم یه اپارتمان تو کرج خرید وقرار شد قسط آپارتمان رو زنم پرداخت کنه از اون روز دیگه روزخوش ندیدیم.زنم بعد از کار به تدریس می پرداخت وشب دیر به خونه میومد تذکر های من کارساز نبود وهروقت اعتراض می کردم می گفت ماهانه فلان قدر بده تا قسطم عقب نمونه منم دیر نمیام خونه.زندگیمون با اینکه عاشق هم بودیم جهنم شد.کم کم زنم از نداشته های من انتقاد می کرد ودرخواست امکانات بیشتر می کرد.آروم آروم خونواده زنم هم وارد این ماجرا شدن وگفتن تو امکانات کمی داری و هر چی من می گفتم تازه شروع زندگیه وفرصت بدین تا سر وسامون بدم کسی گوش نمی کرد.(البته وضعیت زیاد هم بد نبود من مهندس مکانیک هستم وخونه استیجاری من کوچیک بود.آخه من همه چیرو از صفر شروع کرده بودم)اینقدر دوستش داشتم که بهخاطرش همه پل های پشت سرمو رو شکونده بودم.تا اینکه عید سال 90 که از مسافرت اومدیم زنم گفت :ببین من با نداری نمیتونم بسازم من میرم تا تو وضعیت بهتر که شد بیام.واسه همیشه رفت ودر عرض چند ماه طلاق گرفت و الانم مهریه داره میگیره.من یه کاری کردم چون ایمیل و پسوردشو میدونستم1 ماه بعد طلاق رفتم تا ایمیلشو ببینم.دیدم با چند تا پسر در ارتباطه عکس میده میگیره حتی تلفنی با هم حرف میزنن وچندبار هم قرار حضوری داشته.حالا سوال من اینه : من این همه ازش بدی دیدم ومیدونم که منو به این زودی فراموش کرده با این همه خاطره خوب (ما با هم مکه هم رفتیم) چرا بازم اینقدر عاشقشم ودارم دیوونه میشم.چرا من نمیتونم فراموشش کنم وهمش چشم انتظارشم.زندگی من کاملا مختل شده .لطفا کمکم کنید یه چیزی بگین تا تسکین پیدا کنم یه چیزی بگین تا ازش بدم بیاد. ممنونم

  2. 3 کاربر از پست مفید salehi1360 تشکرکرده اند .

    noamooz (شنبه 09 فروردین 93), salehi1360 (چهارشنبه 10 اسفند 90)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 13 اسفند 90 [ 14:18]
    تاریخ عضویت
    1390-12-07
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    825
    سطح
    15
    Points: 825, Level: 15
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: یه مردهستم که دلم داره می ترکه

    سلام آقا، امیدوارم خوب باشید. من مرد ساده ای مثل شما ندیدم. وقتی اون طلاق میخواست و خونه رو ترک کرد چرا درخواست عدم تمکین ندادین. البته من از این کارا زیاد سر در نمیارم ولی هزارتا کار میتونستید بکنید و به زودی به خواسته طلاقش جواب مثبت ندید من خیلی از مردا را دیدم که چند سال زنه رو علاف طلاق کردن آخر سر خودش از خیر مهریه اش گذشته ، چون اون طلاق میخواسته شما که نمیخواستید طلاق بدید. حالا که دیگه گذشته به نظرم شما هم بهتره دنبال یه آدم مناسب برای خودتون باشید و این دفعه احساسی تصمیم نگیرید. موفق باشید.

  4. کاربر روبرو از پست مفید نوشین تنها تشکرکرده است .

    نوشین تنها (چهارشنبه 10 اسفند 90)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 خرداد 93 [ 23:52]
    تاریخ عضویت
    1390-5-12
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    2,939
    سطح
    33
    Points: 2,939, Level: 33
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    209

    تشکرشده 209 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: یه مردهستم که دلم داره می ترکه

    سلام من هم تقریبا توی یک همچین شرایطی بودم اما ما نامزد بودیم و ازدواج نکرده بودیم و خدا رو شکر که ایشون شخصیت واقعیشو بعد ۲ سال بروز داد و جدا شدیم .

    مثلما اولش خیلی سخته ، آدم به گلدون توی اتاقشم عادت می کنه چه برسی به کسی که همسرشه . شب و روز به اون فکر می کنی ... به آینده ای که تو ذهنت ساخته بودی و حالا نابود شده ... به اینکه چطور تونست اینکارو با تو بکنه ؟!

    من سعی کردم با خودم صادق باشم ... نشستم عیب و ایرادات نامزدمو نوشتم البته بعد از کلنجارهای زیاد ... و این خیلی کار سختی بود چون عاشقش بودم و عیب هاشو نمی دیدم ... کم کم چشمم به روی واقعیت ها باز شد ... به روی چیزهایی که چون عاشق بودم و کور نمی دیدم ... سعی کردم واقع بین باشم و قبول کنم که بهتر شد که همینجا همه چیز تموم شد . سعی کردم به خودم فکر کنم و اینکه لیاقت من همچین ادمی نبوده ... به اینکه چقدر آدمهای بهتر وجود دارن و دنیا تموم نشده !

    فرق من با شما این بود که نرفتم ایمیل و ایناشو چک کنم ... خیلی هم البته وسوسه شدم اما سعی کردم تقریبا بیشتر رشته ها رو از بین ببرم وقتی به این نتیجه رسیدم که اون بدرد من نمی خوره .

    اما همسر شما مگه نمی دونه که شما پسوردشو دارین ؟ چرا عوض نکرده پسوردشو بعد طلاق ؟

    در واقع اینکه رفته دنبال پسر بازی هم برای اینه که فراموش کنه شما رو ، شاید فکر می کنه که می تونه اینطوری فراموش کنه ، اما در واقع اینکار غلط ترین کار ممکنه . اینکه برای فراموش کردن یه نفر بری سراغ یکی دیگه ... همسرتون اگر هم عاشقتون نباشه اما بهتون عادت داره و از بین بردن و فراموش کردن حتی عادت هم زمان می بره که متاسفانه همسرتون این شیوه روی برای ترک عادتش انتخاب کرده !

    سعی کنین واقعیت ها رو درباره همسرتون بپذیرین ... شما چون دوستش دارین مثل من نمی تونین حقیقت رو در مورد اون بپذیرین ... ظلم هایی که بهتون شده رو بیاد بیارین ... من همیشه فکر می کنم خدا اینطور خواسته و خودش یه نفر رو که لیاقتم رو داره سر راهم قرار خواهد داد . بدونین که همیشه همینطور نخواهد بود و آدم به مرور قبول می کنه شرایط رو . خودتونو مشغول کارای دیگه بکنین . برای خودتون اهداف دیگه قرار بدین و سعی کنین برای رسیدن به اون اهداف تلاش کنین . به هیچ وجه دیگه سراغ ایمیلش نرین ! اینطوری شرایط رو برای خودتون سخت تر می کنین ...

    یه چیز رو هم که من یاد گرفتم از جدایی سختی که داشتم بهتون می گم : غرورتونو حفظ کنین و برای برگشتنش التماس نکنین ... گاهی بی اعتنایی معجزه می کنه و بعضی ادمها نیاز دارن این برخورد رو ... به هر حال شما نیاز به زمان دارین تا این داغ سرد بشه و انوقت بتونین عاقلانه تصمیم بگیرین .

    اگه بتونین مشاوره حضوری برین خیلی می تونه بهتون کمک بکنه






  6. 2 کاربر از پست مفید melisaa تشکرکرده اند .

    melisaa (چهارشنبه 10 اسفند 90)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 19 اسفند 90 [ 20:27]
    تاریخ عضویت
    1390-8-26
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    1,044
    سطح
    17
    Points: 1,044, Level: 17
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    116

    تشکرشده 114 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: یه مردهستم که دلم داره می ترکه

    سلام
    نتونستم از کنار اونچه که نوشته بودید راحت رد شم،همیشه با خودم فکر میکردم 90 درصد مرد هایی که جدا میشن خودشونم یک سری تقصیراتی داشتن.دلم میخواست اون 10 درصدی که بی گناه طلاق گرفتن رو بشناسم.
    اما شما چه جز اون 10 درصد باشید چه جز 90 درصد،زندگی و حتی فکر کردن به همچین زنی اشتباه محضه.زنی که خیلی راحت به خاطر مشکلات مالی زندگیشو رها میکنه.به دوستی با پسر ها عادت کرده اونم نه یکی.......
    شما برای اینکه اون رو از زندگیت کنار بذاری نباید احساس تنفر نسبت بهش داشته باشی.نوشتید میخام ازش بدم بیاد ولی برای کنار گذاشتن کسی از زندگیمون لازم نیست حس تنفر از اون رو به همراه داشته باشیم چون حتی اگر با خشم و تنفر کسی رو کنار گذاشته باشیم در واقع باز هم اون رو کنار نگداشتیم(چون احساس خشمی که از اون داریم در واقع 1 اثر باقی مونده از اون هست) وقتی اون از زندگیت کنار رفته که در عین حال که خاطراتی ازش داری بدونی اون برات هیچه و کاملا رفته.قبلا اتش بوده و گرما داشته ولی الان خاکستر شده.خاکستر رو به باد بده و برو دنبال زندگیت.
    (راستی ممکنه تو حتی 1 روز پولدارترین ادم دنیا باشی اما هیچ وقت به خودت اجازه نده که اون دوباره به زندگیت برگرده.چون اگر اون چیزایی که شما گفتید درست باشه انتظار میره 1 مدت دیگه بخواد برگرده حتی اگر شما ازدواج هم کرده باشید.این رو به خودت قول بده لطفا)

  8. 9 کاربر از پست مفید mehraveh تشکرکرده اند .

    mehraveh (چهارشنبه 10 اسفند 90)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 فروردین 91 [ 15:40]
    تاریخ عضویت
    1390-12-10
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    835
    سطح
    15
    Points: 835, Level: 15
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    35

    تشکرشده 38 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: یه مردهستم که دلم داره می ترکه

    واقعا خیلی ازتون ممنونم.جالب ترین نکته این بود که زنم به همه می گفت شوهرم خیلی مرد خوبیه ،چشم پاکه ،مهربونه و.... میگفت من خوبیهای اون رو هیچوقت فراموش نمیکنم ولی مادیات جزئی از زندگیه.بهش گفتم :یادته روز خواستگاری به همه گفتم من هیچی ندارم وهمه چی رو از صفر شروع کردم؟ گفت : به خدا راست میگی تو همه چی گفتی من اشتباه کردم من نمی تونم با قرض و... زندگی کنم.به من گفت بذار من برم منم گفتم به خدا چون دوستت دارم از همه چیزم تاحالا گذشتم ولی نرو. ولی همه چیرو زیر پاگذاشت و رفت اینقدر از خاطرات خوب مشترکمون بهش گفتم شاید نره ولی روز محضر من حالم از شدت گریه خراب شد وحتی یک کلمه هم نتونستم حرف بزنم و اون در حالی که یه آدامس تو دهنش بود در حالی که با دوستش میگفت ومی خندید اومد امضاء کرد ورفت.بهش گفتم لااقل بیا همدیگه رو حلال کنیم گفت : تو دیگه خیلی سخت گرفتی طلاق تو جامعه یه چیز جا افتادست.خندید وحتی بدون خداحافظی رفت.به خدا خیلی دوستش دارم.اسمش که میاد قلبم وا میسته.اینکه شما میگید بهش فکر نکن رونمی تونم چون همش جلو چشممه هر جا که میرم یه خاطره ازش دارم.ولی شاید گذر زمان حالم رو بهتر بکنه.و این رو هم در مورد خودم خوب میدونم که دیگه هیچوقت ازدواج نخواهم کرد.

  10. 2 کاربر از پست مفید salehi1360 تشکرکرده اند .

    noamooz (شنبه 09 فروردین 93), salehi1360 (چهارشنبه 10 اسفند 90)

  11. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: یه مردهستم که دلم داره می ترکه

    سلام به همدردی خوش اومدین. از خوندن مشکلتون متاسف شدم.اما مدت زیادی از طلاق شما نمیگذره.فراموش کردن یه شخصی که انقد بهش نزدیک بودین کار سخت اما شدنیه. اما قبل از فراموش کردن میخوام ازتون بپرسم چرا با طلاق موافقت کردین؟ایا به این نتیجه رسیده بودی که ادامه زندگی مشترکتون فایده ای نداره و امیدی به بهبودیش نمیره؟ حتما شما برای طلاق دلایلی داشتین. من ازدواج نکردم اما میدونم ادم کاری که میخواد انجام بده رو سبک سنگین میکنه.صرفنظر از درستی یا نادرستی کارتون اتفاقیه که افتاده.دلایل جداییت رو یه بار دیگه برای خودت بنویس.حتما بنویس نگو میدونم نیاز نیست بنویسم. چون گاهی خاطرات مشترک و احساس تعلق خاطر مانع از این میشه که واقعیتها رو درست ببینیم. زمان که میگذره خوبیا انگار از بدیا پررنگتر میشن. پس دلایل جداییت رو بنویس و با خودت تکرار کن. و الان به تصمیمی که هر دوتون گرفتین احترام بگذار.به این فکر کن که این طلاق محترمانه باعث شده هنوز خاطرات مشترکتون قابل احترام بمونن. شاید اگه بیشتر از این رابطه رو کشش میدادین کار به توهین و..میرسید و حرمتها از بین میرفت. اون زندگی مشترک و اون طلاق بخشی از زندگی شما بوده پس بپذیریدش.نیازی به فراموش کردن نیست.مگه اصلا میشه ادم اتفاقات مهم زندگیش رو فراموش کنه.اما پذیرش به کمکتون میاد... زمان میبره تا شما یاد همسر سابقتون بیفتین اما حس اندوه نداشته باشین. زندگی جریان داره...شما سال 90طلاق گرفتین و حالا سال جدید داره میرسه.و این سیر ادامه داره...تا ابد که نمیتونی توی ایستگاه بشینی.بلند شو مقصد جدیدت رو معلوم کن و این دفعه قطار رو درست انتخاب کن و سوار شو. طلاق یعنی من و تو نه اینکه بد بودیم اما مناسب هم نبودیم.و حالا همدیگه رو بخاطر غفلت تو انتخاب میبخشیم. اشکالات رفتاریت رو شناسایی و برطرف کن و برای ایندت هدف گذاری کن.هدفهای کوچیک و بزرگ.و برای رسیدن بهشون نقشه بکش. دیگه هم سراغ ایمیل یه خانومی که الان باهات نسبتی نداره نرو.باید بپذیری اینکه الان اون خانوم چیکار میکنه به شما ربطی نداره.

  12. 8 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    mehran1980 (چهارشنبه 28 فروردین 92), بهار.زندگی (چهارشنبه 10 اسفند 90)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 فروردین 91 [ 15:40]
    تاریخ عضویت
    1390-12-10
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    835
    سطح
    15
    Points: 835, Level: 15
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    35

    تشکرشده 38 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: یه مردهستم که دلم داره می ترکه

    روزی که داشتیم می رفتیم محضر یکی از فامیل ها واسطه شد و گفت خانوم شوهرت مرد شریف وخوبیه یه خورده صبور باشی از نظر مالی هم وضعییتش بهتر میشه .میدونین چی گفت؟ گفت: من حالا که طلاق نگرفتم یه خواستگار از همسایه های بابام اینا دارم منتها فکر میکنه من طلاق گرفتم .من نمیتونم با یه نفر که همیشه هشتش گرو نهشه زندگی کنم .فامیلمون گفت بیا تو ام که شاغلی کمک کن بهش تا مشکلاتش کمتر بشه .گفت :مشکلات مالی اون مال خودشه به من اصلا ربطی نداره.نان آورخونه اونه به من چه که کمکش کنم.خیلی دلمو شکوند خیلی خوارم کرد.

    خیلی هاتون ازمن می پرسین چرا طلاقش دادم؟ چون که شرط انتخاب محل زندگی با اون بود گفت اگه می خوای طلاق نگیرم بیا تو بالا شهرتهران خونه واسم بگیر منم که نمیتونستم .چون خونه ای که دیده بو 50 میلیون پیش وماهانه 2 میلیون اجارش بود .چون نتونستم بگیرم دادگاه حق طلاق رو هم به ایشون داد.یعنی هیچ حامی نداشتم.

  14. 2 کاربر از پست مفید salehi1360 تشکرکرده اند .

    noamooz (شنبه 09 فروردین 93), salehi1360 (چهارشنبه 10 اسفند 90)

  15. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: یه مردهستم که دلم داره می ترکه

    ببین اقای صالحی همه ادما خصوصیا خوب و بد دارن.شما هم از این قائده مستثنی نیستی.به هر حال خانوم سابقت هم مثل هر کسی دیگه توقعاتی داشته حالا خوب یا بد که شما نتونستین براورده کنید.
    اینکه شما مدام از خودت تعریف کنی و به نظر ما خانوم سابقت ادم قدرنشناسی بیاد رو من چندان قبول ندارم.ما که نمیتونیم الان صحبتهای اونو بشنویم.شاید حرفای ایشون هم شنیدنی باشه
    مطمئنا توی یه طلاق هر دو نفر مقصرن و حتی تو انتخاب شریک زندگی مشترک.چه اون خانوم که چشمش رو روی شرایط مالی شما بست و چه شما که بدون در نظر گرفتن شرایطتون شرطش رو قبول کردی.
    در هر صورت الان این بحثا بی فایده است.
    تمرکزتون رو بذارین روی پذیرش.

  16. 5 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (چهارشنبه 10 اسفند 90)

  17. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 فروردین 91 [ 15:40]
    تاریخ عضویت
    1390-12-10
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    835
    سطح
    15
    Points: 835, Level: 15
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    35

    تشکرشده 38 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: یه مردهستم که دلم داره می ترکه

    خانوم بهار 66 من نیومدم اینجا مظلوم نمائی کنم وشما دلتون به حال من بسوزه .خودم خوب میدونم که طرف من اینجا نیست تا حرفهاشو بشنوین.درضمن میشه بگین من کجا از خودم تعریف کردم؟؟؟ یا اینکه اگه زنم بعد نزدیک 10 سال همه چی رو زیر پا میذاره اسمش چیه؟قدرنشناسی نیست.؟؟خانوم بهار 66 من نمیدونم این بحث ها فایده داره یانه من دارم درد دل میکنم .اگه این حرف های من باعث اذیت شما میشه عذر می خوام .چون با جو اینجا اشنا نبودم.

  18. 6 کاربر از پست مفید salehi1360 تشکرکرده اند .

    salehi1360 (شنبه 13 اسفند 90)

  19. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: یه مردهستم که دلم داره می ترکه

    مسئله اذیت شدن من نیست.شما حق داری هر چی دوست داری دردل کنی اما حرف من اینه وقتی واقعیات رو کامل ببینید پذیرش این ازدواج و طلاق براتون راحتتر میشه.

  20. 3 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (سه شنبه 08 فروردین 91)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.