بسم الله الرحمن الرحیم
می خواستم گفتار دوم در انجمن حقوق را به حق الله و سپس حق انسان بر خودش اختصاص دهم ، اهلیتی برای بیان آن در خود ندیدم ، بهتر دیدم سری به دعای ابوحمزه ثمالی زده و فرازهایی از این دعای شریف را ذکر و خوانندگان محترم را برای بهره گیری از این دانشگاه بزرگ معرفت الله به اصل ان دعوت و احاله دهم . یاد سخن یکی از اندیشمندان غیر شیعه در باره صحیفه سجادیه افتادم که می گوید من هر چه در این کتاب نظر کردم آن را فوق کلام مخلوق و دون کلام خالق یافتم . به حقیقت آنچه از امام سجاد (ع) – و نیز دیگر ایمه – به ما رسیده جز این نیست و دریایی است از عرفان به حق و شناخت خود و خالق خود و حقوق خود و دیگران .
شاه کلید این شناخت درک این حقیقت است که ما در پیشگاه خداوند متعال هستیم و تحت نظر ( فانک باعیننا ) پس بترسیم از رسیدن روزی که در آن حاکم همان شاهد است .
با بیان فرازی از ابوحمزه و اظهار عجزی به پیشگاه ربوبی ان شاءالله در نوشتارهای بعدی به نوبت و حسب مورد سراغ دیگرسرفصلهای 50 گانه مورد اشاره در گفتار نخستین خواهیم رفت .
خدایا مرا با عقوبت خود تادیب نکن و مرا دچار مکر خود مساز .
برای من از کجا خیری یافت می شود در حالی که خیر بجز در نزد تو نیست و از کجا برای من راه نجات باشد و حال آنکه آن در قدرت توست .
نه آنکس که خوبی می کند از یاریت بی نیاز است و نه آنکه بدی کرده و بر تو جرات یافته و تو را راضی نساخته از قدرتت خارج است .
خدایا من به تو ، تو را شناختم و تو خود مرا بر خودت رهنمون نمودی و به سوی خود دعوتم کردی و اگر این اشراق تو نبود به وجودت نمی رسیدم .
ای مولای من آرزوهایم بزرگ و اعمالم زشت است پس به من از عفوت به مقدار آرزویم عطا کن و مرا به بدی اعمالم مواخذه مفرما .
بدرستیکه کرم تو اجل از مجازات گناهکاران و حلمت بزرگتر از مکافات مقصرین است و من ای مولایم به فضلت پناه آورده ام از عقوبتت به تو پناه آورده و امیدوار به برآورده شدن وعده های نیکت هستم .
و من که هستم ای خدای من و چه جایگاهی دارم .
به فضل خود به من ببخش و به عفوت بر من تصدق فرما .
ای خدای من به ستاریت مرا دربر گیر و به بزرگواری وجهت از توبیخم درگذر .
....
علاقه مندی ها (Bookmarks)