سلم بچه ها
من يه مشكل خيلي جدي دارم
همسرم تك فرزنده و ما 7 ماهه ازدواج كرديم .يه خواهر داره فقط و ما مجبوريم بخاطر پدر و مادرش هر هفته بريم شهرستان اگه هم ما نريم اونا 2 روز اخر هفته خونه مان.اي كاش موضوع فقط اين بود ...همسرم اصلا با پدر و مادرش نميسازه و پدرو مادرش هم با هم نمي سازن كلا تو اين دو روز محاله با هم يه دعواي لفظي سفت و سخت نداشته باشن.من از شدت اين دعواها خيلي وقتا عصبي و افسرده م.دست خودم نيست اونا كه شروع مي كنن من خلقم بر ميگرده و عصبي ميشم.نمي تونم تحمل كنم نمي دونم بايد چكار كنم.ديشب سر همين دعواهاي اونا يه دعواي شديد با شوهرم كردم.هر چي ازش مي خوام اون كوتاه بياد بازم روز از نو روزي از نو...تو دعوا ها من وقتي ميبينم شوهرم فحاشي مي كنه اونم به پدر و مادرش ازش بيزار ميشم ازش دور ميشم و اين مو ضوع هر هفته ادامه داره...كم كم دارم به چيزاي بد فكر ميكنم ديشب به جدايي تهديدش كردم.كمكم كنيد تو رو خدا...چكار كنم؟
خوب اينهمه بازديد مي كنين يه نظر هم بدين براي رضاي خدا...
علاقه مندی ها (Bookmarks)