به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 اسفند 90 [ 15:29]
    تاریخ عضویت
    1390-11-29
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    770
    سطح
    14
    Points: 770, Level: 14
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    از اختلافات من و همسرم در مانده ام ...

    خستم از این زندگی مسخره
    تقریبا هر روز دعوا کتک کاری دادو بیداد
    به هیچ کسی هم نمی تونم مشکلاتمو بگم
    حالم بهم می خوره از این حرف شوهرم که من دوست دارم قول می دم دیگه دعوامون نشه
    تو همه چی مشکل داریم
    زندگیم هیچ آرامشی نداره
    چه کنم؟
    من فقط آرامش می خوام
    مرد می خوام نه یه آدم بی عرضه

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 12:40]
    تاریخ عضویت
    1390-8-28
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    2,170
    سطح
    28
    Points: 2,170, Level: 28
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 130
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    46

    تشکرشده 25 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: در مانده ام ...

    سلام نيلوفر جان ميشه بيشتر توضيح بدي؟ چرا با همسرت مشكل داري؟

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 10 بهمن 93 [ 13:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-20
    محل سکونت
    اصفهان
    نوشته ها
    264
    امتیاز
    7,391
    سطح
    57
    Points: 7,391, Level: 57
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Created Blog entryTagger Second ClassVeteran5000 Experience PointsSocial
    نوشته های وبلاگ
    2
    تشکرها
    1,724

    تشکرشده 1,825 در 279 پست

    Rep Power
    42
    Array

    RE: در مانده ام ...

    سلام نيلوفر آبي عزيز

    به تالار همدردي خوش آمديد


    ضمن عرض خوش آمد گوئي ، خدمت شما عرض كنم عنوان تايپيك شما مبهم و نامفهمومه ، اگر بخواهيد كارشناسان عزيز و اعضاء محترم تالار كمكي به شما كرده باشند ، يه عنوان روشن كه به مشكتون بخوره رو تو همن تايپيك مطرح كنيد تا مديران عزيز جهت عوض كردن آن اقدام كنند .

    ثانيا : بعد از مطرح كردن يه عنوان بهتر براي تايپيك ، مشكل خودتون رو يه كم واضح تر بيان كنيد ، سنتنون ، مدت ازدواج ، رابطه تون با همسر ... تا انشالله آنچه در توان هست به شما ارائه دهيم ...

    موفق باشيد ...

  4. 7 کاربر از پست مفید مهاجر بي نشان تشکرکرده اند .

    مهاجر بي نشان (سه شنبه 02 اسفند 90)

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 اسفند 90 [ 15:29]
    تاریخ عضویت
    1390-11-29
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    770
    سطح
    14
    Points: 770, Level: 14
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: در مانده ام ...

    من 27 و شوهرم 37 سال داریم
    2 ساله که ازدواج کردیم
    ولی اون واسه من یه مرد که تکیه گاهم باشه نیست
    و اینکه هیچ وقت نمی تونه مثل یک مرد عمل کنه و قوی باشه
    ضمنا خساستش خیلی اذیتم می کنه
    ضمنا چون از بچگی مشکلات خانوادگی داشته اصلا مفهوم خانواده رو نمی فهمه و در مقابل تمااام کارای خانواده من جبهه می گیره
    همه اینها و البته چیزای دیگه که مهمترینشون ایناست باعث شده هر روزمون جهنم باشه
    روزای خوبم داریما ولی اکثرا دعواست
    بارها بهش پیشنهاد دادم بریم پیش مشاور میگه باشه ولی نمیاد
    من زندگیمو شوهرمو دوست دارم ولی اون یه کاری می کنه که هر روز بیشتر متنفر بشم
    من نمی گم فقط اون مشکل داره
    مطمئنن منم مشکل دارم ولی حداقلش اینکه من دنبال راه حلم ولی اون نه

  6. کاربر روبرو از پست مفید نیلوفر آبی تشکرکرده است .

    نیلوفر آبی (یکشنبه 30 بهمن 90)

  7. #5
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array

    RE: در مانده ام ...

    سلام نیلوفر آبی

    خوش آمدی به همدردی

    چه اسم قشنگی ، >>> نیلوفر آبی

    عزیزم ، قبل از هر چیز سعی کن آرام باشی . هرچه بیشتر در جهت حفظ آرامش تلاش کنی ، می توانی در مسیر بهبود رابطه بهتر قدم برداری .

    خانمی نازنین نیاز داریم دقیقاً روشن کنی که اختلافاتتون بر سر چه مسائلی هست . بهتره بگم که توقعات خودت از همسرت و همسرت از شما را لیست کن و روشن کن از طرف هر کدام از شما کدامیک از این توقعات بی پاسخ می مونه و باعث درگیری و تنش میشه .

    منتظر پاسخت هستیم تا دوستان بهتر بتوانیم راهنماییت کنیم .


    .

  8. 3 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (سه شنبه 02 اسفند 90)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 اسفند 90 [ 15:29]
    تاریخ عضویت
    1390-11-29
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    770
    سطح
    14
    Points: 770, Level: 14
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از اختلافات من و همسرم در مانده ام ...

    از بچگی پدرش تو زندگیشون تقریبا هیچ سهمی نداشته و از نظر مالی هم با اینکه خیلیییییییی داشته اینارو تو مضیغه گذاشته .کلا روابط خانوادگی معنا نداره واسشون . 2 ساله ازدواج کردیم ولی من خونه خواهراش نرفتم . نه که قهر باشیم . واسشون رفت و آمد و خانواده و تولد و مهمونی اصلا معنا نداره .
    حالا ماها همش رفت و آمد و بریزو بپاش و اینا .
    همه اینها باعث شده به همه چی حساس باشه .
    خودش عاشق اجتماعی بودن و شیک بودن و گردشه . ولی وقتی می بینه ماها اینطوری هستیم لجش در میاد .
    بارها به خود من گفته که من حرسم در میاد که خانوادت می رن مسافرت لجم در میاد که واسه هم تولد می گیرین . چقدر میرین خونه هم . وای چرا بابات اینا زنگ می زنن مگه من گدام که بهم کادو می دن .... و همیشه سر اینها درگیریه
    تازه وقتی لجش میگیره با خانوادم هم بدرفتاری میکنه. البته من هیچ وقت نذاشتم خانوادم بفهمن که مشکل داریم. ولی مادر اون می دونه . ولی هیچ کمکی نمیتونه کنه چون اونم فکر می کنه زندگی فقط همینه که خودشون دارن . وقتی می گم پسرتون بدرفتاری می کنه میگه تو حساسی . وقتی می گم فلان کار خلاف ادبه میگن تو حساسی . وقتی از بی احترامی کسی ناراحت می شم می گن تو حساسی . چون کلا فقط راحتی خودشون مهمه حالا به هر قیمتی .


  10. #7
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array

    RE: در مانده ام ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان



    توقعات خودت از همسرت و همسرت از شما را لیست کن و روشن کن از طرف هر کدام از شما کدامیک از این توقعات بی پاسخ می مونه و باعث درگیری و تنش میشه .

    منتظر پاسخت هستیم تا دوستان بهتر بتوانیم راهنماییت کنیم .


    .

  11. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 اسفند 90 [ 15:29]
    تاریخ عضویت
    1390-11-29
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    770
    سطح
    14
    Points: 770, Level: 14
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از اختلافات من و همسرم در مانده ام ...

    اون از شرایط راضیه از نظر اون هیچ مشکلی وجود نداره
    ولی از نظر من خیلی مشکلات وجود داره
    چیزایی که من از اون می خوام :
    1 - خونه رو عوض کنیم ( ولی می خواد پیش مادرش باشه و از اون حمایت عاطفی کنه ولی گریه های من واسش مهم نیست)
    2 - راحت پول خرج کنم
    البته این دو مورد خیلی هم مهم نیست و مهمتر از این واسم ایناست :
    1 - بهم حس امنیت و آرامش نمیده
    2 - کاراها رو هرچی که باشه چه تو خونه و چه بیرون میندازه گردن من و کاملا بی مسئولیته
    3 - با وجود تحصیلاتی که داره همش خوابه
    4 - وقتی حالم از نظر روحی بده و نیاز به یه پشتیبان دارم جز اینکه بخوابه و اهمیت نده کاری نمیکنه
    5 - با خانوادم بدرفتاری میکنه و باید کلی التماس کنم یا تهدید که رفتارش خوب باشه (به خاطر عقده های بچگیش)
    6- یکم داب معاشرت می خوام از خانوادش ببینم که نمی بینم

  12. کاربر روبرو از پست مفید نیلوفر آبی تشکرکرده است .

    نیلوفر آبی (سه شنبه 02 اسفند 90)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.