به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اسفند 95 [ 12:50]
    تاریخ عضویت
    1389-2-29
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    5,626
    سطح
    48
    Points: 5,626, Level: 48
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 124
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 33 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array

    بحران بیکاری من و همسرم و پیامد هاش...

    سلام

    مدت یک سال و اندی است ازدواج کرده ام. هر دو تحصیلکرده و بیکاریم و همه مشکلات، ناراحتی ها و برخورد های ما از همین موضوع ناشی می شود و در باقی جنبه ها، علی رغم مشابه نبودن طرز فکر هایمان، سازگاری نسبی پیدا کرده ایم.

    حرف هایی که زمان خواستگاری مطرح شد و بعدا همسرم زیر قولش زد:
    1) قرار بود بعد از فارغ التحصیلی، تهران بمانیم که بعدا همسرم گفت این شهر شلوغ و بی قانون خسته اش کرده و جمع و تفریق هزینه ها اینجا جور در نمی آید و راهی شهر کوچک خودمان شدیم و همه فرصت های آنجا برایم( و برای خود او نیز) تمام شد.

    2) هر دو موافق بودیم که دکترا خواندن خارج از کشور یک مسیر خوب برای پیشرفتمان است. الان همسرم می گوید من نمی توانم از اینجا دل بکنم. تو اگر خیلی دوست داری برو بخوان و برگرد!

    شاید اگر دو مورد بالا اتفاق می افتاد شرایط بهتری داشتیم. خیلی این در و آن در زدیم که کاری برای خودمان بیافرینیم! از مشاوره تلفنی بگیرید تا کاشت قارچ و تدریس و ... هیچکدام نشده.


    خیلی کلافه ام از این شرایط. هیچ وقت اینقدر دست بسته نبودم. حتی حاضر شدم کار توی آتلیه عکاسی و بعد تر حتی کارگر شیرینی فروشی شدن را بپذیرم که به نظرم بهتر بود از این بیکاری. اما همسرم می گوید" در شان تو نیست یا می دانم که زود خسته می شوی"!

    دیگر خسته شده ام که در این سن هنوز نمی توانم آینده روشنی برای خودم تصور کنم.
    از شرایط روز به روز بدتر اینجا، به تنگ آمده ام.
    بن بست اینجا روحم را له کرده. هر گز دلم نمی خواهد اینجا بچه دار شوم ...
    خسته ام که نمی توانم به مردی که با او زندگی می کنم، با آسودگی خیال تکیه کنم.
    حتی گاهی دلم می خواهد از آغوش همسرم فرار کنم، مردی که مرا و دغدغه هایم را درک نمی کند.... این روز ها به جدایی هم فکر کرده ام...

    تا الان خیلی خوددار بوده ام و حتی به خانواده ام نگفته ام هر دو بیکاریم و بی در آمد. ( خانواده همسرم البته در جریان هستند و کمک های گاه به گاهشان ( صد البته از روی دلسوزی)، گاهی دلم را و غرورم را زخم می کند.) ... این زخم ها کم کم دارد سر باز می کند ...

    راهی به من نشان بدهید ...

  2. 6 کاربر از پست مفید dandelion تشکرکرده اند .

    dandelion (جمعه 27 مرداد 91)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 23 اسفند 92 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    643
    امتیاز
    4,583
    سطح
    43
    Points: 4,583, Level: 43
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,779

    تشکرشده 2,844 در 585 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: بحران بیکاری من و همسرم و پیامد هاش...

    سلام...
    نوشته های شما برام بسیار آشناست.منم ماه ها با بیکاری همسرم و خودم علی رغم این که هر دو تحصیل کرده هستیم دست به گریبان بودم و حتی الان هم هنوز با تبعات اون بیکاری گذشته دست و پنجه نرم میکنیم.عامل اقتصادی بی شک در صورت تزلزل میتونه اساس یک خانواده رو تهدید کنه و واقعا جمله معروف مگه میخواید عشق بزارید تو سفره بخورید رو من با تموم وجودم حس کردم...
    اینها رو گفتم که بدونی حرفهایی که میخوام بزنم از روی بی خیالی و بی دردی نیست.متاسفانه یه چیزی که توی این کشور زیاد داریم جوان بیکار و تحصیل کرده است!اما...
    اینده ی روشن وجود داره...
    تمام درها که بسته نشده.نگفتی همسرت آیا کار نیمه وقتی داره یا کلا بیکاره؟نمیدونم رشته تون چیه اما آیا امکان گرفتن وام با مدرک دارید یا نه؟ هنر خاصی همسرت یا خودت بلدید که بتونی ازش درآمد کسب کنید یا نه؟
    همه ی این سوالات برای این که یک منظور رو برسونم:گامهای اول رو بردارید.حتی اگه اون کار کوچیک باشه اما رویاهای بزرگ رو در ذهنتون متصور شید.
    کلاسهای فنی و حرفه ای زیادی هم برگزار میشه که به واسطه ی مدارک اونها میشه خود اشتغالی انجام داد.
    و یه نکته دیگه ایا امکان تهیه ی سرمایه هر چند اندک برای ایجا یک کار آزاد رو دارید یا نه؟

    دوست عزیزم...
    نترس.به خدا توکل کن .شرایط رو بسنج.با همسرت همدل و همراه شو.قدم بردار .از ریسک کردن بیم نداشته باش.
    و نکته ی آخر این که: اگر نتونی در ایران برای خودت کاری هر چند کوچیک دست و پا کنی در خارج هم حتی با مدرک دکتری نخواهی تونست.در یک کلام آسمون همه جا یه رنگه...پس فریب بازیهای ذهنیتو نخور.
    بسم الله...

  4. 8 کاربر از پست مفید یک زن امیدوار تشکرکرده اند .

    یک زن امیدوار (چهارشنبه 26 بهمن 90)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 بهمن 91 [ 14:06]
    تاریخ عضویت
    1389-8-22
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    2,288
    سطح
    28
    Points: 2,288, Level: 28
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    30

    تشکرشده 30 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بحران بیکاری من و همسرم و پیامد هاش...

    سلام امید به خدا داشنته باش دوست گرامی

    40 شب هر شب سوره یس بخون به هر نیتی که داری یک لحظه هم شک نکن من دقیقاً همین مشکل و داشتم ولی الان الحمدالله حل شد.


    باران رحمت خدا همیشه می بارد این ما هستیم که کاسه هایمان را برعکس می گیریم.

  6. 3 کاربر از پست مفید ترنم جون تشکرکرده اند .

    ترنم جون (چهارشنبه 26 بهمن 90)

  7. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    338
    Array

    RE: بحران بیکاری من و همسرم و پیامد هاش...

    dandelion عزیز سلام

    من راهی برایت ندارم اما پستت رو که خوندم یه جورایی درکت کردم در شرایط بدی قرار داری

    فقط خاستم بهت بگم با وجود همه این بحران ها سعی کن کنار و پشتیبان شوهرت باشی

    باور کن هر مردی دلش میخاد بهترین ها را برای همسرش فراهم کند اما گاهی به بن بست موقت برخورد میکند

    به تصمیم یک و سال و نیمه زندگیت احترام بزار و به این زودی نا امید نشو

    عزیز دلم همیشه قرار نیست شرایط اینجور بمونه

    به قول معروف چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند

    از صمیم قلب برات دعا میکنم که هر چه زودتر رشته زندگی بیاد دستتون

  8. 6 کاربر از پست مفید ویدا@ تشکرکرده اند .

    ویدا@ (سه شنبه 09 اسفند 90)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 03 آبان 98 [ 02:40]
    تاریخ عضویت
    1390-2-27
    نوشته ها
    480
    امتیاز
    12,382
    سطح
    72
    Points: 12,382, Level: 72
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 66.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    645

    تشکرشده 634 در 321 پست

    Rep Power
    61
    Array

    RE: بحران بیکاری من و همسرم و پیامد هاش...

    dandelion خواهرم سلام
    مشکل غریبی نداری که بسیاری از ما گذشته یا حال با ان همراه بوده ایم .
    مدونم خیلی احساس بد و زجر دهنده ای هست و هزاران سوال و گلایه بی پاسخ داری
    راجع به دو مورد اول فکر کنم شاید فقط ایجاد کار عالی و درامد عالی تر رویا باشه . این مقایسه رو بهتره از ذهنت خارج کنی و بدونی اوضاع تهران به ظاهر خوبه ولی تو دلش که بیای میبینی چه خبره و چه قدر جوون تحصیلکرده بیکار با یه عالمه استعداد هست.
    اگر بتونی کنار همسرت هردوتون یه لیستی از توانایی ها و مهارت هاتون تهیه کنید و مستلزمات شروع این کارهارو و بنویسید و بسنجید ذهنتون میتونه منسجم شه و زودتر به نتیجه برسید .
    فکر کنم حضور توی کلاس های کارافرینی هم خیلی بهتون کمک کنه چون توی شهرستان ها پتانسیل های کشف نده بسیاری وجود داره که کمی دقت و خلاقیت شمارو به نتیجه میرسونه البته به شرط داشتن یه ذهن خالی از دغدغه
    پس ابتدا ارامشت رو حفظ کن و بدون همیه غروب به سحر میرسه و خورشید طلوع میکنه ( اجازه نده پایه های زندگیت تو این دوران سست شه . کم طاقت نباش الان زمان اینکه همدل با همسرت باشی و کوهی از مسایل رو دوشش نذاری الان میتونی با رفتار ها مهارت هات شرایط کنترل کنی و استوار ترین رابطرو برای ایندتون رقم بزنی مطمین باش این روزها همه و همه سخت و اسون میگذره )
    بعد در قدم دوم بایه ذهن خالی بدون ناراحتی با همسرت اون لیست و تهیه کنی و دنبال مقدماتش باشی و تو کاری که شروع کردی پایدار باشی تا به نتیجه برسید
    منم همه این روزهارو گذروندم و هنوز هم با بیکاری همسرم مواجهم ولی به خدا و تلاش همسرم اعتماد کردم فکر کنم روزها اینجوری راحت تر میگذرن !!!

  10. 5 کاربر از پست مفید sahra100 تشکرکرده اند .

    sahra100 (چهارشنبه 26 بهمن 90)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 آبان 91 [ 09:17]
    تاریخ عضویت
    1390-6-03
    نوشته ها
    58
    امتیاز
    1,295
    سطح
    19
    Points: 1,295, Level: 19
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    164

    تشکرشده 166 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بحران بیکاری من و همسرم و پیامد هاش...

    سلام دوست عزیز

    امیدوارم روزهای سخت زود زود بگذره و هر دو به ارامش برسید.

    نمیدونم شما و همسرتون تو چه زمینه ای تحصیل و فعالیت کرده اید و چقدر مورد پذیرش جامعه هست

    اما نکته ای که میخواستم بگم اینه که برای پیدا کردن شغل خوب و مناسب باید بهترین باشی و مهارت داشته باشی

    حتی اگر شده بدون دریافت دستمزد تجربه کسب کن ولی منفعل نباش و فعالیت کن و همواره دور رو در نظربگیر و آینده رو ...
    از کار کوچک شروع کن ولی بی تحرک نباش چون همین بیکاری باعث افکار منفی میشه و انرژی منفی در همه سطوح زندگیت نفوذ میکنه

    این زوزها ماندگار نیست اما خاطره هاش به یاد هردو شما میمونه

    پس همت کن و دست رو دست نزار اگر کاری در زمینه رشته خودت هرچند کوچک و با درآمد ناچیز بافتی بپذیر

    و اگر نه سعی کن بازار کار شهری که توش هستی رو ارزیابی کنی و به نسبت اون مهارت کسب کنی و فعالیت کنی

    موفق باشی عزیزم


  12. 4 کاربر از پست مفید **عسل** تشکرکرده اند .

    **عسل** (چهارشنبه 26 بهمن 90)

  13. #7
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: بحران بیکاری من و همسرم و پیامد هاش...

    با سلام و احترام
    مقدمه (مهم)
    همه ما کم و بیش از بچگی در مورد زندگی آرزوهایی داریم که کم کم سعی می کنیم با تلاش و تحصیل و برنامه ریزی به آن برسیم.
    و این مسئله در وقت ازدواج پیچیده تر می شود وقتی که آرزوها و برنامه های ذهنی دو نفر در هم می آمیزد و از آن مهمتر باید در واقعیت بروز کند.

    اینها همه موجب می شود با آغاز زندگی رسمی زوجین ، آنها مرتب واقعیت های زندگی را با آرزوهای خود مقایسه کنند و به زندگی خود نمره دهند.

    مشکل بعدی نوع تصمیم گیری و تقسیم وظایف در خانواده هست. که گاهی منجر به تعارض و برخورد و یا ادراک ناکامی می شود.

    اما راهکار حل اینگونه مسائل صرفا پافشاری بر نظرات شخصی خویشتن یا نگاه احساسی به این مسئله نیست.
    بلکه نیاز به یک چارچوب بندی جدید فارغ از آرزوها و برنامه های گذشته است. یعنی باید بر اساس واقعیت های جدید و تقسیم بندی وظایف و نحوه تصمیم گیری جدید کار شود.
    یکی از معیارهای مهم ازدواج که ما در مشاوره قبل از ازدواج در مورد زوجین به برررسی آن پرداخته و روی آن تاکید می کنیم میزان انعطاف پذیری زوجین هست.
    یعنی بتوانند در شرایط جدید خود را سازگار کنند.



    اما نحوه کاربرد مطالب بالا در زندگی شما:
    یکم : شما برای شروع باید نقش خود را به شدت کاهش دهید.
    هم در بحث پیدا کردن شغل، و در آمد زایی و مهمتر باید نقش خود را در مدیریت اقتصادی خانه نیز کاهش دهید.
    یعنی نه خودتان فعلا برنامه ای و تلاش برای زایا شدن اقتصادی داشته باشی. نه به مدیریت همسرت و کنترل او بپردازی. نه نگران مسائل مالی و اقتصادی منزل باشی. و همه را واگذار کنی به همسرت(هم فکر کردن به مسائل اقتصادی و هم کار کردن )
    لذا باید مدتی کاملا منفعل از نظر اقتصادی و کاری باشی و اجازه دهی همسرت خود را تنها و وسط میدان ببیند.

    دوم: رسیدگی به نقش دلبری و دلدادگی
    در کنار اینها باید نقش تسکین دهندگی خودرا افزایش دهی و با همراهی، همدلی و تائید و اعتماد به همسرت به او بفمانی جدا از مسائل مالی (که چگونه باشد)برای شخصیت او احترام قائلی و او را دوست داری و در کنارش مستحکم ایستاده ای.


    خلاصه و نتیجه گیری:
    1 - کاهش نقش کاری، اقتصادی، مدیریتی ، مشاوره ای و ..،.لذا نقش خود را در مسائل پولی و مالی خانواده به مینمم برسان.
    2 - نقش جذاب ، عشقولانه، تسکین دهنده ، همراهی، همدلی و تائید و تاکید و پذیرش خود را به ماکزیمم برسان
    این 2 کار بسیار مشکل، فرصت خوداتکایی و پرورش و تصمیم گیری را به همسرتان می دهد منوط به اینکه حداقل چندماهی بدون کوتاهی و از صمیم قلب بتوانی او را پذیرش کنی و فارغ از مسائل مالی ، خود همسرت را دریابی

  14. 11 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (چهارشنبه 26 بهمن 90)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 23 اسفند 92 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    643
    امتیاز
    4,583
    سطح
    43
    Points: 4,583, Level: 43
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,779

    تشکرشده 2,844 در 585 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: بحران بیکاری من و همسرم و پیامد هاش...

    دوستان پیرامون پست قبل مدیر همدردی سوالاتی برای من پیش آمد که از ایشان جویا شدم.متن این سوال و جواب رو عینا در ذیل می آورم تا اگر این سوالات برای شما یا باز کننده ی این تاپیک هم طرح شده ان شالله به جواب مطلوب برسید:


    نقل قول نوشته اصلی توسط یک زن امیدوار
    با سلام و عرض خسته نباشید.امیدوارم که روز و روزگار خوش و ایام به کامتون باشه....
    اما غرض از این پیام:عطف به پستی که در این آدرس
    http://www.hamdardi.net/thread-21070-post-194041.html#pid194041
    قرار دادید سوالاتی برای من پیش اومده و خیلی سپاسگزار میشم که این موضوع رو اندکی برای من باز کنید:
    1.شما از ایشون خواستید که نقش اقتصادی زایا به هیچ وجه بازی نکنه.اما به نظرتون اگر واقعا مردی به معنای واقعی کلمه به دنبال کار بگرده و هر کاری هم که به دست بیاره حاضر بشه که انجام بده و به عینه ببینیم که داره تمام تلاشش رو میکن اما در آمدش کفاف مخارج رو نده بازم باید به این خانم گفت که نقش اقتصادی به عهده نگیره؟

    2.اگر در این بین زن و مرد بتونن یک کار اقتصادی مشترک انجام بدن مثلا خانم در تهیه سرمایه کمک کنه (فی المثال با فروش طلا)و اقا در کار یدی باز هم توصیه اینه که بهتره انجام نشه؟

    3.اصلا به طور کلی با فشار اقتصادی زیادی که امروزه بر پیکره ی خانواده های جوان و تازه ازدواج کرده وارد میشه درخواست عدم تلاش خانم (البته به این شرط که آقا هم به همون مقدار و شدت تلاش میکنه) برای رفع مشکلات اقتصادی تا چه حد منطقی و حتی انسانیه؟

    البته در تمام سولالات بالا فرض بر اینه که مرد آدم تنبل یا مسئولیت ناپذیری نیست و فقط مبتلا به درد بی درمان بیکاری که گریبانگر خیل عظیمی از جوانان این مرز و بوم هست شده.

    خوشحال میشم که منو راهنمایی کنید.
    متشکرم


    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
    نقل قول نوشته اصلی توسط یک زن امیدوار
    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

    با سلام و احترام
    ای کاش سئوالتون را همانجا مطرح می کردید تا پاسخ بنده هم همانجا این ابهام را بر طرف می کرد.
    همانطور که شما در سئوالات خود آورده اید با اگر .... و اما....
    هست. یعنی مشروط.....

    اما پاسخ بنده صرفا به نوع خاص مشکل این مراجع با شرایط ویژه ایشون بود. که به نظر می رسد فشاری که متحمل شده با توجه به رغبتش به خارج کشور و شهرهای بزرگ و ... ناشی از دیدگاه اوست.

    پس ما نسخه عمومی ندادیم. و واضح هست که زن و مرد دوش به دوش هم هستند در همه مسائل از جمله اقتصادی.
    اما گاهی مشکلات در انتخاب صحیح معیارهای زناشویی خودش را به اشتباه در مسائل اقتصادی نشان می دهد. ما با حذف این متغیر به صورت آزمایشی به فرد نشان می دهیم که مشکل آنها در بعد اقتصادی نیست. جای دیگر مشک دارد.
    به زعم بنده در تاپیک مذکور مشکل غیر اقتصادی هست و بنده سعی کردم با هدایت فرد کمک کنم که بازتعریفی از مشکلاتشان داشته باشند.




    نقل قول نوشته اصلی توسط یک زن امیدوار
    .
    1..... اگر واقعا مردی به معنای واقعی کلمه به دنبال کار بگرده ......

    2.اگر در این.................

    البته در تمام سولالات بالا فرض بر اینه که مرد آدم تنبل یا مسئولیت ناپذیری نیست و فقط مبتلا به درد بی درمان بیکاری که گریبانگر خیل عظیمی از جوانان این مرز و بوم هست شده.

    صحیح هست با فرض مفروض جواب کاملا متفاوت می شود.
    موفق باشید

    باتشکر فراوان به عنوان آخرین سوال تا چه حد نقش زنان رو در مشارکت اقتصادی در یک خانواده ی متعادل مفید میدونید؟
    ان شالله بعد از این پاسخ چکیده ای از این پرسش و پاسخ رو در تاپیک ایشون قرار خواهم داد.
    باز هم متشکرم.
    با سلام
    همیشه در فرهنگهای مختلف ، از گذشته تا کنون، چه سنتی و چه مدرن، زنها در کنار مردان در همه امور خانواده مشارکت داشته اند و در مسائل اقتصادی هم چنین بوده و هست.
    تفاوتها فقط در مدیریت اقتصادی می باشد. که معمولا در فرهنگ و مذهب ما به عهده مرد است و جزء وظایف و مسئولیت های مرد تعریف شده است و قانون بر این امر صحه گذاشته است.
    حتی خانمی که در خانه هست، در ایجاد ارزش افزوده و کاهش هزینه های خانواده درآمدی شاید در حد یک مرد داشته باشد.
    شاید هزینه یک شب غذا در رستوران اگر 20 تا 30 هزار تومان باشد، یک خانم خانه با مبلغی یک دهم آن غذا را تهیه می کند. این یعنی مسئله اقتصادی.
    این مثال را از این باب زدم که حتی اگر خانمی مستقیما درآمد ندارد، اما نقش اقتصادی او به هیچ وجه نباید نادیده گرفته شود.
    خلاصه اینکه خانمها مانند همه بخشهای دیگر زندگی در مسائل اقتصادی هم همراه آقایان هستند. و در تعامل می باشند.
    لیکن باید نوعی عمل کنند که مسئولیت را به کلی از دوش آقایان بر نداشته و آنها را به سوی بی مسئولیتی اقتصادی سوق ندهند.
    با تشکر

  16. 5 کاربر از پست مفید یک زن امیدوار تشکرکرده اند .

    یک زن امیدوار (پنجشنبه 27 بهمن 90)

  17. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اسفند 95 [ 12:50]
    تاریخ عضویت
    1389-2-29
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    5,626
    سطح
    48
    Points: 5,626, Level: 48
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 124
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 33 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بحران بیکاری من و همسرم و پیامد هاش...

    ممنون از همه شما بزرگواران

    گمان کنم حرف های من موجب برداشت اشتباه از شخصیت همسرم شد.

    ایشون کاملا مسئولیت پذیره
    و خودش رو از هر نظر در برابر تامین اقتصادی و حتی روانی همسرش، مسئول و مشتاق می دونه. حتی گاهی پیش میاد برای فلان خرج پیش رو، به من پول می ده و بعد موقع حساب، اگر خودش همراهم باشه، باز هم دست می کنه تو جیب خودش و می پردازه.
    اتفاقا آدم کاری ای هم هست
    و حتی مدتی روی پروژه ای کار کرد که علاقه ای بهش نداشت و اگر باز هم از اون دست پیش میاد می دونم که علی رغم میل باطنیش استقبال می کنه.
    در پست اول هم گفتم پی چند کار رفتیم و نشد.

    نتیجه: همسرم مسئولیت پذیره اما راه درست رو نمی دونه و شاید نمی تونه پیدا نمی کنه...
    خوش خیال و بسیار امیدوار به تغییر ناگهانی شرایطه. (که این موضوع گاهی منو به مرز انفجار می رسونه). گاهی خودشو مشغول کار های کم اهمیتی مثل تاسیس شرکت می کنه. گاهی می خواد یک شبه پولدار بشه و می ره پی معدن یابی! ( این اواخر). گاهی بدون حساب و کتاب، دست به کاری می زنه و ضرر می کنه و ...

    حالا در این شرایط لطفا راهنماییم کنید، وظیفه و برخورد درست برای من چیه؟


    حاشیه:
    من مهاجرت رو با وجود اون تجریه های ناموفق اینجا، و مستنداتی که از زندگی دوستان و آشنایان داشتم، راه حل نسبتا قطعی این موضوع می دونم و نه یک آرزوی صرف که باید باز تعریف بشه. ضمن اینکه انکار هم نمی کنم تجربه های منفی از زندگی در اینجا، این موضوع رو برای من شبیه یک آرزو کرده. و باز هم تاکید می کنم، اگر راهی برای گذارن زندگی می یافتم، همانطور که حاضر شدم تهران را فراموش کنم، می توانستم از این خواسته هم چشم بپوشم و فراموش کنم ...


  18. کاربر روبرو از پست مفید dandelion تشکرکرده است .

    dandelion (پنجشنبه 27 بهمن 90)

  19. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اسفند 95 [ 12:50]
    تاریخ عضویت
    1389-2-29
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    5,626
    سطح
    48
    Points: 5,626, Level: 48
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 124
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 33 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بحران بیکاری من و همسرم و پیامد هاش...

    تمام درها که بسته نشده.نگفتی همسرت آیا کار نیمه وقتی داره یا کلا بیکاره؟

    کلا بیکاره.

    نمیدونم رشته تون چیه اما آیا امکان گرفتن وام با مدرک دارید یا نه؟ هنر خاصی همسرت یا خودت بلدید که بتونی ازش درآمد کسب کنید یا نه؟

    وام بگیریم چکار کنیم بانو؟! نه هر دو بی هنریم! هر چه وقت و انرژی داشتیم گذاشتیم سر درس و بر پا کردن یک رزومه قوی ...


    همه ی این سوالات برای این که یک منظور رو برسونم:گامهای اول رو بردارید.حتی اگه اون کار کوچیک باشه اما رویاهای بزرگ رو در ذهنتون متصور شید.
    کلاسهای فنی و حرفه ای زیادی هم برگزار میشه که به واسطه ی مدارک اونها میشه خود اشتغالی انجام داد.
    من بیست و هشت سالمه و همسرم سی و دو سال. به نظرت چند بار دیگه وقت داریم یک راه جدید رو امتحان کنیم؟

    و یه نکته دیگه ایا امکان تهیه ی سرمایه هر چند اندک برای ایجا یک کار آزاد رو دارید یا نه؟

    طلاهای من تنها سرمایه در دسترس ما هست. ولی می ترسم این رو هم از دست بدم و ...
    بانو من شش- هفت سال کلنجار نرفته ام با فرمول ها برای اینکه بروم بنشینم دم یک مغازه و مگس بپرانم! ... اینکار را که با همان مدرک دیپلم هم می توانستم بکنم! ...( هر چند گفتم که حاضر شدم تن به هر کاری بدهم، دست کم موقت! اما مسلما اینکار در طولانی مدت راضی ام نخواهد کرد)
    دوستان کمکم کنید. فکرم به جایی نمی رسد ...


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درخواست طلاق دادم ولی مادر شوهرم پیش همه دروغ میگه وآبرومو پیش همه میبره چکار کنم؟
    توسط یاصاحب زمان ادرکنی در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 آذر 95, 11:16
  2. پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 بهمن 93, 00:46
  3. قبول کردن پیشنهاد خوابیدن پیش هم در دوران نامزدی بدون هیچ محرمیتی !!!
    توسط tanhaei در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: یکشنبه 31 شهریور 92, 06:04
  4. پیامدهای روابط افراطی دختر و پسر پیش از ازدواج؟
    توسط keyvan در انجمن ارتباط دختر و پسر(عشق)
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 23 بهمن 87, 19:02

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.