به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 10 12345678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 92
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 اردیبهشت 91 [ 21:38]
    تاریخ عضویت
    1390-11-14
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    1,137
    سطح
    18
    Points: 1,137, Level: 18
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 29 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    با سلام
    من 25 سالمه و همسرم 32 سال. 3 ساله که ازدواج کردیم و هیچ فرزندی هم نداریم. همسرم ادم فوق العاده عصبیه و بارها باهم دعوا کردیم و خیلی وقت ها هم باهم برخورد فیزیکی داشتیم. و من از اینکه گاهی دعواهامون منجر به کتک کاری میشد خیلی ناراحت بودم و هیچ راهی به جز تهدید همسرم به ترک زندگی به ذهنم نمی رسید.اما این رفتار همسرم که تقریبا از دو هفته بعد از عروسی شروع شده بود همچنان ادامه داشت. و من هم در آخرین برخورد فیزیکیش که از همیشه خیلی جدی تر بود اون رو ترک کردم و به خونه ی پدری برگشتم. در ابتدا من خیلی عصبانی بودم و فقط به جدایی فکر می کردم. دو هفته بعد از رفتنم همسرم با من تماس گرفت اما من که ازش خیلی عصبانی بودم جوابش رو نمی دادم تا اینکه منو تهدید کرد که برای حل مشکلات برگردم. اما من توجهی بهش نکردم.بیست روز بعداز رفتنم مادرش با مادرم تماس گرفت و به جای معذرت خواهی به خاطر رفتار زشت پسرش کلی بدوبیراه به ما گفت و ازما خواست که اقدام قانونی برای جدایی رو انجام بدیم.2 ماه گذشت و اونها شخصی رو واسطه کردند و ما هم گفتیم اگر می خواید بیاید حرفامونو با هم بزنیم اما اونا همش میگفتن که ما شهرشمابیا نیستیم.(پدرومادر بنده شهرستان زندگی می کنند) وقتی که ما دیدیم در حالیکه ما اینقدر کوتاه اومدیم اونا اینقدر بی منطقن و حاضر نیستن قدمی برای زندگی پسرشون بردارند من هم تصمیم گرفتم که مهریه ام رو به اجرا بگذارم.این رو هم بگم که یک ماه بیشتر بود که از همسرم هم خبری نبود و زندگیشو داده بود دست مادر و اون خانوم واسطه و من خیلی از بی عرضگیه همسرم رنج می بردم.خلاصه بعد از اینکه مهریمو به اجرا گذاشتم یک روز همسرم با من تماس گرفت و من بهش گفتم که مهریمو اجرا گذاشتم اون فکر کرد که شوخی میکنم و به گمان اینکه مبادا من این کارو انجام بدم فردای همون روز پاشد اومد شهرستان و کلی گریه و زاری کرد که من عوض شدم و از این حرفا. اما کاری که اونا خودشون ازمون خواسته بودن انجام بدیم انجام شده بود و راه بازگشتی نبود و چون موضوع خیلی جدی شده بود و من هم خیلی دلم شکسته بود گریه های همسرم بی اثر بود و من هم پامو تو یک کفش کرده بودم که باید حق طلاق رو بدی به من. و اون گفت مه من هرگز این کارو نمیکنم و بدون اینکه کاری بکنه برگشت و دیگه هم نیومد.خلاصه 7 ماه گذشت و هر چه بیشتر گذشت رابطه ی من و همسرم سردتر و سردتر شد. چندین بار من بهش پیشنهاد دادم که بریم پیش مشاور و حتی خودم رفتم پیش مشاور و برای اون مشاور تلفنی گرفتم اما اون هرگز همکاری نکرد من هم در حالیکه دیدم زندگی مشترکمون برای اون ارزشی نداره روند قانونی کار رو طی کردم. اون تو هیچ دادگاهی شرکت نکرد و رای ها غیابی صادر شد.چند روز دیگه من باید برم و جهیزیمو جمع کن. اما الان که تو این مرحله هستم با این که هر بار از بلاهایی که سرم اورده یادم میاد گریم میگیره اما دوست داشتم که برای زندگیم بیشتر مبارزه میکردم و از دخالت های بی جای خانواده ی همسرم و تاثیرپذیری همسرم از اونها جلوگیری می کردم.به نظر شما تو این شرایط چه حرکت مثبتی میتونم برای تداوم زندگیم انجام بدم. الان 2 ماهه که از همسرم هیچ خبری ندارم و اون فقط با زدن حرفای تهدید امیز پیش اشناها میخواد لج منو در بیاره.ضمنا چند تا از خصوصیات اخلاقیه همسرمو که ازارم میده اینجا می نویسم:
    - تو خیابون دعوا میکنه و خیلی بد دهنه
    - خیلی راحت به همه (حتی پدر و مادرم) بی احترامی و بددهنی میکنه و همیشه نگرانم که مبادا با رفتارای زشتش و حرفاش دیگران و مخصوصا نزدیکانمو ناراحت کنه
    -خیلی تحت تاثیر دیگران مخصوصا خونوادشه
    -هرگز من اون رو پشتیبان خودم ندیدم و همیشه در کنارش احساس تنهایی کردم
    -تو هر مسئله ی کوچکی مشورت میگیره و بقیه رو قاطی زندگیمون میکنه
    -ریزترین مسائل زندگیمونو به مادرش میگه
    -دوست داره همش دستور بده و من هم انجام بدم
    -تو همه ی کارا باید ازش اجازه بگیرم و هیچ ازادی ندارم
    -خیلی لجباز و انتقام گیره
    - ادعای غیرتش میشه در حالیکه به نظر من کسی که پیش بقیه رو همسرش دست بلند کنه هیچ غیرتی نداره
    - تو سری خوره پدر و برادر بزرگشه
    -به خواسته های من توجه نمیکنه و اگر کوچکترین کاری برام بکنه منت میذاره
    -هر وقت دلش بخواد پول در اختیارم میذاره و هر وقت دلش نخواد نمیذاره حتی اگر نیاز داشته باشم.این در حالیکه نمیذاره سرکارهم برم و من هم تحصیلکرده هستم
    -همیشه به خاطر دیگران و مخصوصا خونوادش دعوا راه میندازه
    - منو تفریح نمیبره و میگه از پیاده روی،خرید،پارک،رستوران،سین ما بدم میاد و فقط از خونه ی مادرش خوشش میاد.اگر بهش بگم شام بریم رستوران میگه چرا رستوران میریم خونه ی مامانم اینا!
    -همیشه واسه دیدن پدرو مادرم که شهرستان زندگی میکنن دعوا داریم.منو که نمیذاره تنها برم اگرم تنها برم زهرمارم میکنه اگرم خودش بیاد دائم بهونه گیری می کنه و بهشون بی احترامی میکنه.

    خلاصه بودن باهاش خیلی ازارم میده چون هیچ ازادی عملی ندارم و از زندگیم لذت نمی برم و نمیتونم به کارای مورد علاقم برسم و فقط باید در خدمت اون باشم و تو اشپزخونه اشپزی کنم چون خیلی شکموئه.

    لطفا منو راهنمایی کنید که چطور میتونم همچین شرایطی رو بهبود ببخشم؟!

  2. 2 کاربر از پست مفید aftab-mahtab تشکرکرده اند .

    aftab-mahtab (جمعه 14 بهمن 90)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 04 فروردین 91 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1390-11-07
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    866
    سطح
    15
    Points: 866, Level: 15
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    119

    تشکرشده 118 در 36 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    سلام .با این تفاصیل شما چه خصوصیات مثبتی در او دیده بودید که به او جواب مثبت دادید و با او ازدواج کردید؟او قبل از ازدواج هیچ شرطی نداشت؟در تمام مواردی که ذکر کردین من نکته مثبتی در او ندیدم به غیر از اینکه با دیگران مشورت میکنه.اگر در خانواده شوهرتان اقوام یا فردی با تجربه و منطقی وجود داره ازش بخواهید واسطه بشه و با او صحبت کنه و به عواقب طلاق هم فکر کنه.

  4. کاربر روبرو از پست مفید دکتر حسابی تشکرکرده است .

    دکتر حسابی (جمعه 14 بهمن 90)

  5. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,022 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    سلام دوست خوبم

    یکی از بزرگترین اشتباهات ما زنا ترک خونه هستش.چون همه چیز رو فقط پیچیده تر و بدتر میکنه؟
    الان دادگاه چه رایی داده؟
    چرا انقدر زود عصبانی میشیم و زود اقدام میکنیم؟

    راست میگن دکتر حسابی.خصوصیات مثبتش چی بود؟

    به نظر من برای حفظ زندگیت اگر دیر نشده کوتاه بیا.هیچ مردی از اولش خوب خوب نیست که/باید با صبوری بسازیش

    ببین هنوزم دوسش داری؟میتونی باهاش زندگی کنی و صبوری کنی؟
    اصلا از اشکالا و ایرادای خودت ننوشتی.بعضی اوقات ما هم در به وجود آوردن یک سری مسائل در طرف مقابلمون مقصریم

    لطفا به این سوالات جواب بده تا بتونیم بیشتر راهنماییت کنیم

    نگران نباش.منم این مراحلو طی کردم.(البته اقدامای قانونی از سمت همسرم بوده ) ولی الان شکر خدا زندگی خوبی دارم و با همسرم مشکل خاصی نداریم
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  6. 3 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (جمعه 14 بهمن 90)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 آذر 96 [ 10:48]
    تاریخ عضویت
    1389-5-14
    نوشته ها
    376
    امتیاز
    8,441
    سطح
    61
    Points: 8,441, Level: 61
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,178

    تشکرشده 1,175 در 313 پست

    Rep Power
    51
    Array

    RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    سلام aftab-mahtab گرامی،

    اصلاً عجله نکن، برا جدا شدن همیشه وقت هست! نری جهیزیت رو بیاری ها، صبر کن، قشنگ فکر کنیم، بعد یه تصمیم بگیریم.

    ببین، شوهرت هم که تو هیچ کدوم از جلسه های دادگاه شرکت نکرده، یعنی اونم مخالف طلاق و جدایی هست! فقط راهش رو بلد نیست، و نمی دونه چطوری جلوی این کار رو بگیره! با شما تماس می گیره جواب نمی دین، می یاد گریه زاری راه می ندازه، اهمیت نمی دین، واسط می فرسته، که اونم یه بهونه دیگه می یارید!! منم به جای این بنده خدا بودم، نمی دونستم دیگه باید چی کار کنم!

    معایب شوهرت رو گفتی، حالا خوبی هاش رو بگو، معایب و خوبی های خودت هم بگو تا کارشناسا بیان و نظرشون رو بگن!

    چرا آخرین راه رو انتخاب کردی؟

    هنوز دیر نشده، نترس!

  8. 6 کاربر از پست مفید ایوب تشکرکرده اند .

    ایوب (جمعه 14 بهمن 90)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 13 خرداد 91 [ 17:50]
    تاریخ عضویت
    1390-9-01
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    1,071
    سطح
    17
    Points: 1,071, Level: 17
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    53

    تشکرشده 54 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    سلام دوست من

    شما مصمم به طلاق بودین و تصمیمتون رو هم عملی کردین. و این تصمیم رو هم یکطرفه گرفتین.

    با وجود همه ایراداتی که شما در ایشون می دیدین، شما با اینکار حق شریک زندگیتون رو به جا نیاوردین. گیریم مادرشون از روی عصبانیت یا هر چیز دیگه، شما رو ترغیب به اقدام قانونی کردند، آیا نظر قلبی همسرتون هم این بوده؟ خودتون هم می دونین که نبوده، می گین باورش نمی شده که این کارو کردین! اونوقت حق طلاق رو می خواستین چه کار! می خواستین بگین بر می گردم به زندگی ولی باز هم یه جانبه تصمیم می گیرم که جدا شم؟
    و انتظار داشتین کسی که از اقدام کنونی شما شکه شده، تن به این پیشنهاد بده؟

    اگه جهیزیه رو هم بر گردونین دیگه خیلی دیر می شه!
    دیگه جای پشیمونی نمی مونه.

    اگه خودتون هم الان تردید دارین، باید دست نگه دارین.خوب فکر کنین. ایشون رو هم وارد تصمیم گیری کنین. البته باید عصبانیت هر دوتون کاملا فروکش کرده باشه. و تو فضای منطقی تصمیم نهایی رو بگیرین.
    .
    تنها به قاضی رفتین، اون بنده خدا حتی حرفاشم نزده.
    باید یه راهی برای ارتباط مجدد با همسرتون پیدا کنین. حتما یه راهی هست.

    اگه به سوال دوستان جواب بدین مساله روشن تر می شه.
    یه سوال دیگه هم دارم: آشناییتون چطور صورت گرفته؟

    ---
    یا رب مددی ساز که یارم به سلامت
    باز آید و برهاندم از بند ملامت

  10. کاربر روبرو از پست مفید nazanin_60 تشکرکرده است .

    nazanin_60 (جمعه 14 بهمن 90)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 اردیبهشت 91 [ 21:38]
    تاریخ عضویت
    1390-11-14
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    1,137
    سطح
    18
    Points: 1,137, Level: 18
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 29 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    ممنون از دوستان عزیز و پاسخ هاتون
    این خانوم به اصطلاح واسطه که یکی از اقوام دور ما و یکی از دوستان اونهاست مارو به هم معرفی کرد و ازدواجمون کاملا سنتی بود. قبل از ازدواج همه چیز ایده آل بود و در بهترین حالت خودش قرار داشت. من اینجا چند تا مورد می نویسم که قبل و بعد از ازدواج در مورد اون کاملا با هم در تضادن:

    - قبل از ازدواج : همسرم بسیار مودب بود بطوریکه من در توانم نمی دیدم اون قدر مودب و رسمی باشم و حرفای بسیار قشنگی میزد.
    - بعد از ازدواج : به من که همسرش بودم وقت دعوا فحش های ناموسی می داد و این اصلا واسه من قابل قبول نبود چون تو خونوادم همچین چیزایی رواج نداشت.

    - قبل ازدواج : همسرم به من می گفت من دوست دارم تمام مشکلاتمونو خودمون حل کنیم و مشکلاتمون بیرون از منزل نره
    - بعد ازدواج : هر وقت دعوامون میشد بلافاصله به مادرش زنگ میزد و بهش حالی میکرد که با هم دعوایی هستیم گویا مادرشون هم زنگ میزده به این خانوم واسطه و شکایت منو پیش اون میکرده و اون خانوم واسطه هم که هرگز صلاحیت اخلاقی نداره و من اینو بعد از ازدواجم و وقتی رابطه ام باهاش بیشتر شد فهمیدم زنگ میزده به فامیلای ما و راجع به زندگیه من میگفته.در حالیکه من همیشه با وجود کلی مشکلات همیشه سعی میکردم ابروی همسرم رو تو فامیل نبرم و اونو موجه جلوه بدم.(نمیدونم چرا همسرم همیشه دوست داشت پشت سر من بدگویی کنه و منو بد کنه)

    - قبل ازدواج : همسرم میگفت هر چی دارم متعلق به توئه
    - بعد ازدواج : همسرم میگفت ما چیزی به نام زن نمی زنیم بطوریکه حتی سیم کارتم به نام خودم نبود و یک روز که با هم دعوا کرده بودیم و بیرون از خونه بودم سیم کارتمو سوزوند.

    قبل ازدواج : ادعا میکرد وضع مالی خوبی داره و می خواد خونه بخره
    بعد ازدواج : حتی برای اجاره کردن خونه به مشکل برخورده بودیم

    فکر می کنم این خصوصیات قبل از ازدواجی که براش گفتم و کلی خصوصیات عالی دیگه که همشون ظاهری و دروغ بودند کافی بود برای اینکه بهش جواب مثبت بودم والی این رو هم بگم که ما فقط 2 ماه بود که با هم اشنا بودیم و بعدش عقد کردیم و 4 ماه بعد از عقدمون هم عروسی کردیم و همش هم به خاطر عجله ی زیاد خونواده ی شوهرم بود که با چرب زبونی های فراوان مارو راضی می کردند. در حال حاضر همسرم تنها خصوصیت خوبی که داره اینه که اهل نماز و روزه است. تو این شرایط این موضوع منو خیلی خیلی آزارم میده که
    چرا یک پسر 32 ساله باید زندگیشو بسپاره دست مادرش و یک خانوم واسطه که صلاحیت نداره. هر چند که خود همسرم هم از من خواست که اقدام قانونی کنم اما من این رو به حساب پر روییشون گذاشتم و اینکه همیشه دست پیش رو میگیرن تا پس نیفتن و ایا اون نباید قدم محکمی برای زندگیش برداره؟

    در مورد اینکه یکی از اعضای خانواده ی اون رو واسطه کنیم باید بگم که:
    بعد از تماس مادر شوهرم که به ما کلی بدوبیراه گفت من تصمیم گرفتم با جاریم ارتباط برقرار کنم و ببینم که در این سالها بر اون چی گذشته(خانواده ی همسرم و همسرم هرگز نمیذاشتن که جاری ها با هم ارتباط داشته باشند و این برای من خیلی عجیب و در عین حال جالب بود و برای رسیدن به این هدف از روش بدگویی این یکی پیش اون یکی استفاده می کردند ) وقتی با جاریم تماس گرفتم فهمیدم که تمام این خانواده از پدر و پسر بزرگ گرفته تا پسر کوچک همه دست به زن و کلی رزائل اخلاقی دیگه دارند و این شد که من تصمیم گرفتم که استوار تر و به دور از احساس تصمیم گیری کنم.ضمنا پدرش همیشه سر زندگی ما شرط بسته که این دوتا باهم زندگیشون نمیشه(چون من ادم تو سری خوری نیستم و از یک طرف هم از اون دسته از خانوما نیستم که بتونم همسرم رو به حال خودش واگذار کنم و خودم هم به علایقم بپردازم).خلاصه خانواده ی همسرم یک مشت ادم عصبانی مثل هم هستند و البته به دور از صلاحیت که در گفتار حرف ها راجع به مقام شامخ زن می زنند و در کردار زن رو به غایت خورد میکنند و از هر ابزاری برای ازار دادنش استفاده می کنند.

    تو این مدت 7 ماه خیلی اتفاقات افتاد که همسرم می تونست از فرصت استفاده کنه و از من دلجویی کنه اما اون طور که باید نکرد و فقط تحت تاثیر پدرش لجبازتر و لجبازتر شد.

    در مورد اینکه من چه خصوصیات اخلاقی بدی دارم نمی تونم نظری بدم این رو باید همسرم بگه ولی دیگران که از دور زندگی مارو می بینند میگن که 90% قضایا تقصیر همسرته و البته این رو خود همسرم هم قبول داره چون من ادم فوق العاده سازگاریم و تا جایی که بتونم از شرایط ناله نمی کنم برعکس همسرم. و تازه این خصوصیت اخلاقی من اون رو ناراحت میکنه و همسرم تعبیر به خونسردی میکنه که حرص اون رو در میاره!

    یک نکته ی دیگه هم باید بگم که بلافاصله بعد از عقدمون همسرم شروع کرد به بدگویی راجع به خونوادم و ایراد گرفتن و من هیچ نمیگفتم و کوچکترین دفاعی نمی کردم و حتی سعی میکردم تو ذهنم بقبولونم که خونوادم این طورین اما بعدا فهمیدم که باز هم اون دست پیش گرفته که پس نیفته و با این کار میخواد که کلی رذائل اخلاقی خانواده ی خودش رو بپوشونه. و بعد از 5 ماه که دیگه ما سر خونه زندگیمون بودیم من هم تصمیم گرفتم که جلوش واستم و این اوج اختلافاتمون بود.

    این رو هم باید بگم که مادر همسرم شدیدا از رفتار همسرم حتی برخوردهای فیزیکیش با من رو تایید میکنه به این ضورت که دائما از رفتارهای بسیار زشت و ناپسند پسر بزرگترش با همسرش برای من میگه و اینکه همسر اون داره باهاش زندگی میکنه با این همه بدی، تو چرا زندگی نمی کنی!! (البته در مورد من این ادعا رو می کنن که این منم که همسرم رو میزنم!!!!!)

    در مورد رای دادگاه باید بگم که در مورد جهیزیه و مهریه رای به نفع من صادر شده که تا چند روز دیگه اجرا میشه.

    شما بگید تو این شرایطی که هیچ ارتباطی بینمون نیست من چطور میتونم به این رابطه کمک کنم.ضمنا تنها چیزی که منو به ادامه ی زندگی با همسرم امیدوار میکنه اینه که چون اون تحت تاثیر خونوادشه این کارها و رفتارها رو میکنه ولی اگر دور از اونها باشه باز هم می تونیم اختلافاتمون رو حل کنیم.


  12. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    338
    Array

    RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    دوست عزیز سلام

    از ناراحتی و رنجی که کشیدی متاثر شدم و ناراحتیت رو درک میکنم فکر کنم همسر شما هم در این مدت اندازه کافی سختی کشیده

    در مورد قهرت بگم که اشتباه کردی زندگیتو ترک کردی میدونم مشکلات زیاد داشتی اما راه عاقلانش ایستادگی و نه ترک بوده

    الانم میتونی از یه واسطه کمک بگیری و در کنار شوهرت شروع به حل تنش ها کنی

    حقیقت اینه که مشکلات بعد طلاق زیاد و گاه غیر قابل تحمل هستن بهتره بیشتر فکر کنی و با کمک دوستان و کارشناسان مشکلات رو حل کنی

    در مورد وابستگی به خانوادش شاید بتونی در مراحل بعدی با محبت و توجه تعدیلش دهی

    عزیز دلم امیدوارم مشکلت حل بشه

  13. 2 کاربر از پست مفید ویدا@ تشکرکرده اند .

    ویدا@ (دوشنبه 24 بهمن 90)

  14. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,022 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    سلام دوست خوبم

    به نظر من فعلا کاری نکن.
    خصوصیات منفی همسرت زیاده و نیاز به اصلاح داره.این اصلاح با طلاق انجا نمیگیره و نیاز به صبوری شما داره.
    الته صبوری تنها همیشه خوب نیست وصبوری باید همرا با سیاست و درایت باشه.
    اینکه میگی همسرت اهل نمازه خیلی خوبه و راه رو آسون تر میکنه.میتونی یا بعضی از روایات و احادیث اشتباهش رو بهش بگی
    مثلا اینکه میگی بددهن هستش رواتی دارم که آدم بد دهن وارد بهشت نمیشه.این روایات و احادشث رو میتونی با یه سرچ ساده پیدا کنی.

    اما حالا که کار به اینجا رسیده باید ببینید میتونی با این آدم زندگی کنی یا نه؟
    دور از احساسات و با عقل و منطق تصمیم بگیر
    فکر هم نکن اگر جدا شی و با یه کسی دیگه ازدواج کنی (اگر شانس بیاری و بهتر از اولی باشه) هیچ مشکلی نخواهی داشت.
    تمام زندگی ها مشکل داره .بیخود نیست که میگن باید بسازی و صبوری کنی
    منم پیش چند تا مشاور رفتم یک سریهاشون میگفتم زندگی کن و یکسری هم نه.میگفتن جدا شو.
    من خودم تصمیم گرفتم.دیدم اگر جدا شم از همسرم میشم یه آدم روانی

    به خاطر همین با وجود تمام مشکلاتی که همسرم و به خصوص خواهراش و مادرش برام به وجود آورده بودن چشمم رو رو به همه چیز بستو و دوباره اومدم و از صفر شروع کردم.
    البته صبر و درایتم رو هم خیلی خیلی بالا بردم.
    با خودت اول کنار بیا و ببین که میتونی یا نه.چون هرکس بهتر توان خودش رو میدونه.
    مادر شوهر و اون خانوم رابط رو هم فعلا کاملا بذار کنار.الان مهم خودت و همسرت هستی

    یه چیز دیگه.کمی صبوری کن و برای بردن جهیزیه فعلا اقدام نکن.
    یه مدتی هیچ کاری نکن.شاید زمان آرومترش کنه.
    الان که اینجوری شمشیر از رو بستی ممکنه همسرت رو هم بیشتر عصبی کنی و اوضاع بدتر بشه.
    صبوری کن.میدونم سخته و کاملا درکت میکنم.ولی زندگی همینه

    تمام تلاشت رو برای اصلاح زندگی بکن.و جمع کردن جهیزیه و ...بذار برای روزی که صد در صد خواستی جدا بشی و تمام تلاشهات رو هم کرده باشی

    موفق باشی
    انشاالله که درست میشه.
    دعای عظم البلا رو حتما بخون.
    من 10 تا خوندم مشکلم حل شد.شما 40 تاییش رو شروع به خوندن کن
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  15. 5 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (جمعه 14 بهمن 90)

  16. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 اردیبهشت 91 [ 21:38]
    تاریخ عضویت
    1390-11-14
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    1,137
    سطح
    18
    Points: 1,137, Level: 18
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 29 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    با تشکر از پاسخ دوستان
    راستش همسر من یک اخلاقی داره که اگر الان تو این شرایط یک نفر رو ما واسطه کنیم بلافاصله به فکر انتقام گرفتن تمام این مدت میفته و هرگز به این فکر نمی کنه که من کوتاه اومدم و گذشت کردم و می خوام مشکلاتمو باهاش حل کنم بلکه فکر می کنه من از شرایط موجود خسته شدم و بهتر دیدم که برگردم سر خونه زندگیم. خونوادش هم مدام تو گوشش می خونن که اون خودش برمیگرده. در مورد صبر کردن اون الان میدونه که من به زودی میرم وسایلمو جمع می کنم و رای دادگاه بهش ابلاغ شده اما دریغ از یک تماس.تو این شرایط تنها منتظر یک معجزه و یا یک تماس از طرف اون هستم تا از جمع کردن وسایلم جلوگیری کنم و حتی به این فکر می کنم که روزی که میرم وسایلمو جمع کنم اون خودش مانع این کار بشه و پیشنهاد مشاوره رو بده. من مطمئنم که اگر خونوادش دخالت نمی کردند و دائم علیه من تحریکش نمی کردند الان سر خونه زندگیمون بودیم. ضمنا من قرار بور 5 ماه پیش برم وسایلمو جمع کنم اما نرفتم فکر می کنم به اندازه ی کافی بهش مهلت دادم و چون تو این مدت این کارو نکردم اون فکر میکنه که با لج و لج بازی میتونه منو برگردونه. این رو هم بگم که قفل در خونه رو عوض کرده بود که مطمئنم همش راهنمایی های خونوادشه و این کارش هم منو بیشتر تحریک میکنه که حالا که مراحل قانونی کار طی شده حتما برم و وسایلمو جمع کنم.
    به نظر شما همچین ادمی قابل اصلاحه و تو این شرایط چه باید کرد؟

  17. کاربر روبرو از پست مفید aftab-mahtab تشکرکرده است .

    aftab-mahtab (شنبه 15 بهمن 90)

  18. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,022 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    سلام بازم

    دوست خوبم.جواب ندادی سوالمو.طاقت جدایی ازش رو داری یا نه؟

    خوب بشین فکراتو بکن.متاسفانه بعضی اوقات مردا حاضرن به خاطر غرورشون هر کاری بکنن.
    ضمنا نمیخواد شما کسی رو واسطه کنید که همه فامیل بفهمن مشکل شما رو.شما میتونید یه مشاور مذهبی و یا یا حتی خودتون واسطه بشید.

    شما مدام به فکر اینی که خانوادش رو مقصر نشون بدی.همسر شما خودش عقل داره و بچه نیست که بخواد توسط خانوادش تحریک بشه.
    عوض کردن قفل در خونه هم شگردی هستش که آقایون جدیدا یاد گرفتن !!!

    بهتره اگر میبینی جنبه صحبت کردن داره فعلا شما با صصبر و خانومی و آرامش تمام برای برقرار شدن رابطه اقدام کن.
    ولش کن خانوادشو.بذار هر فکری میخوان بکنن.گفتم الامن مهم خودتو همسرتی.
    باید ببینی همسرت چطور آروم میشه/
    بعضی اوقات با کارها و تهدیدات قانونی مثل مهریه و... بعضی اوقات هم با مهربونی و آرامش
    پس اونم میخواد تورو برگردونه ولی چون راهشو بلد نیس داره به قول خودت لج و لجبازی میکنه

    فعلا به فکر اصلاح همسرت هم نباش

    ببین عزیزم 2 تا راه داری
    1.مثل خیلیا بیخیال زندگیت بشی و مراحل قانونی رو طی کنی و در نهایت با گرفتن مهریه جدا شی
    2.با نرمی و آرامش برگردی سر خونه زندگیت و بعد با کمک مشاور امین و بچه های تالار آروم آروم زندگیت رو بسازی

    همش بستگی به خودت داره.قبول کن تو هم عجله کردی و زود وارد مراحل قانونی شدی که این کمی اوضاع رو وخیم کرده.

    ولی بشین فکراتو بکن.و ببین بدون اون میتونی زندگی کنی یا نه
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  19. 3 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (شنبه 15 بهمن 90)


 
صفحه 1 از 10 12345678910 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.