با تو یاد هیچ کس نبود روا
میخواستم از دلتنگیا و کاستیام بگم یاد عمو مولانا جلال الدینم افتادم واقعا چقدر حقیرو کوچیکم. او "سینه خواهم شرحه شرحه از فراق "منم به عبارتی دنباله همین مسئله برای رهایی میگردم اما او ن روی چه قله ای ایستاده و میگه "هر که او از هم زبانی شد جدا /بی زبان شد گر چه دارد صد نوا"
اما من...
کاش میشد این حالات روحی مو یه جهت یا جهش این گونه ای میدادم
بلکه این نای منم به نوایی اصلی ملحق میشد.

هر که او از هم زبانی شد جدا
بی زبان شد گر چه دارد صد نوا