به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 47
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 مهر 87 [ 14:33]
    تاریخ عضویت
    1387-3-04
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    3,692
    سطح
    38
    Points: 3,692, Level: 38
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 108
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 22 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    آخرین تلاشها

    سلام . دختری 22 ساله ام که مدتهاست در تنهایی به زندگی ام ادامه میدهم. من حقیقتا"خسته ام و دیگر حوصله تلاش کردن برای زندگی را ندارم . بارها به خود کشی فکر کرده ام و چند باری آنرا انجام داده ام ولی هر بار نشد. هنوزم می دونم که می خوام این کارو انجام بدم ولی دنبال فرصتم.نمی دونم چه راهی رو انتخاب کنم که راحت و مطمئن باشه . من بامادرم تنها زندگی میکنم. چند ماه پیش عمل سختی که مربوط به ستون فقراتم بود انجام دادم که هزینه بالایی داشت و الان هم دارم دوره نقاهتم رو میگذرونم و راستش خجالت می کشم با این همه زحمتی که مادرم برای بهبودی من کشید این بلا رو سرش بیارم ولی از طرفی هم انگیزه ای ندارم که به زندگیم ادامه بدم. من فوق العاده آدم حساسی هستم و بی وفایی های انسانهای دور وبرم ازجمله پدرم که در سن پایین مرا ول کرد و رفت و همچنین ل کمبود عشق در زندگی ام مرا بسیار آزار می دهند . اگر می توانید واقعا راهنماییم کنید وگرنه که هیچ. من دنبال حرف های تکراری نیستم .ممنون.

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 مهر 87 [ 14:33]
    تاریخ عضویت
    1387-3-04
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    3,692
    سطح
    38
    Points: 3,692, Level: 38
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 108
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 22 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آخرین تلاشها

    می خواستم بگم من خودم دانشجوی سال سوم روانشناسی هستم ولی برای خودم نتونستم کاری بکنم . من سابقه افسردگی را داشته ام ولی متاسفانه دکتری که بتوانم قبولش داشته باشم را نیافتم. من عجیب به خود کشی فکر میکنم اگر راهی به نظرتان میرسد خواهشا" عجله کنید . نمی توانم صبر کنم .
    تصاویر پیوست شده

  3. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 09 مهر 89 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1386-11-13
    نوشته ها
    952
    امتیاز
    20,283
    سطح
    89
    Points: 20,283, Level: 89
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,946

    تشکرشده 1,965 در 675 پست

    Rep Power
    112
    Array

    RE: آخرین تلاشها

    سلام به ستاره

    خوش آمديد

    ستاره اولا اميدوارم كه هر چه زودتر سلامتي خودت رو به دست بياري و همچنين روحيه خودت رو ، اين تا حدودي طبيعيه كه انسان بعد از انجام مراحل پزشكي به خصوص عمل جراحي بعد از اون خود به خود طي يكدوره احساس (افسردگي - نااميدي و يا پوچي ) بهش دست مي ده پس خواهش مي كنم اين مدت رو هم تحمل كن و با ذكرو ياد خدا و توكل به اون كه نعمت سلامتي رو يكبار ديگه به تو عرضه كرده اميدوارانه به زندگيت ادامه بده .
    به نظر من يكي ديگه از كمكهايي كه خداوند شامل حالت كرده همين آشنا شدن با تالار عزيز همدرديه باور كن دوستان خوب و صميمي و دلسوز در اين تالار دارن محبت خودشون رو نثار همنوعانشون مي كنن اميدوارم شما هم يكي از همين دوستان باشيد و ما بيشتر از داشته ها دانستيها و راهنماييهاي شما استفاده كنيم .

    بهت پيشنهاد مي كنم موضوعات مختلف و مشكلات ديگر دوستانت رو خوب مطالعه كن مطالب مربوط به آرامش اعتماد به نفس و تاپيكهاي مربوط به خلاقيتها و ادبيات و عرفان و .... رو بيشتر مد نظر قرار بده بهت قول مي دم بعد مدت خيلي كوتاهي روحيت رو به دست بياري و اونوقت مي فهمي چقدر دنيا مي تونه با طرز فكر مثبت خودمون دوست داشتني باشه
    منتظر صحبتها و راهنماييها و ارسالهاي قشنگت هستيم .

    ممنون و مچكر و موفق باشيد

  4. 3 کاربر از پست مفید erfan25 تشکرکرده اند .

    erfan25 (چهارشنبه 08 خرداد 87)

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 مهر 87 [ 14:33]
    تاریخ عضویت
    1387-3-04
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    3,692
    سطح
    38
    Points: 3,692, Level: 38
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 108
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 22 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آخرین تلاشها

    سلام . می خواستم بگم من قبل از عمل جراحی این مشکل را داشته ام و خودم میدونم که بعد از عمل آدم دچار افسردگی می شود به جهت عوارض داروی بیهوشی ولی این مشکل یکی دو روزه من نیست و به همین خاطر هم فکر می کنم دارم کم میارم و میخوام تمومش کنم . من 2سال پیش به جهت خوردن قرص یکبار به جهت زدن رگ دست و بارها به جهت این افکار در بیمارستان بستری شدم که همش بی نتیجه بوده و من بدتر و بدتر شدم . خواهشا اگر فکر می کنید که واقعا متوجه وضع روحی من هستید و می توانید کمکم کنید جوابم را بدهید من از این نصایح چه بسیار که خودم بلدم برای دیگران تجویز کنم . مرسی که توجه می کنید.

  6. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 09 مهر 89 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1386-11-13
    نوشته ها
    952
    امتیاز
    20,283
    سطح
    89
    Points: 20,283, Level: 89
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,946

    تشکرشده 1,965 در 675 پست

    Rep Power
    112
    Array

    RE: آخرین تلاشها

    خب اگه فكر مي كنيد اون دنيا چيزاي بهتري در انتظارتون خواهد بود به اين افكارتون ادامه بديد ولي به نظر من شما بايد با يه روانپزشك صحبت كنيد و همچنين منتظر جواب جناب مدیرهمدردی باشيد اين هايي كه من گفتم نصيحت نبود بلكه حقيقت بود .

  7. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 مهر 87 [ 11:26]
    تاریخ عضویت
    1386-11-01
    نوشته ها
    185
    امتیاز
    5,213
    سطح
    46
    Points: 5,213, Level: 46
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    229

    تشکرشده 239 در 119 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: آخرین تلاشها

    ستاره عزیز
    حیف نیست دختر گلی به سن و سال شما اینقدر نا امید باشه

    خواهر خوبم چرا فقط از این زاویه به زندگی فکر می کنی تو می توانی از دیدگاه مادرت به زندگی نگاه کنی.

    چرا به مادر مهربونت که الان تنها همدم و مونسش تو هستی فکر نمی کنی
    چرا یه لحظه هم که شده خودت رو جای مادر خوبت نمی زاری که اگه خدای نکرده روزی دختر جوانش رو از دست بده آیا باز می تونه امیدی به زندگی داشته باشه

    تو مگه نمی گی پدرت ، تو و مادرت رو تنها گذاشت و رفت .
    پس چرا می خوای با این کارت باعث تنهایی بیشتر مادرت بشی
    اگه به خودت فکر نمی کنی حداقل روزی یک بار به حال و روز مادرت بعد از این کارت فکر کن
    خیلی خوبه گاهی وقتها به خاطر دیگران کمی صبر و تحمل داشته باشیم

    این رو هم بدون حتما خدای مهربون خیلی دوستت داشته که اجازه نداده اون کارهات به نتیجه برسه
    آخه می دونی که بزرگترین گناه نا امیدی از رحمت خداست و هر کس هم از رحمت خدا مأیوس بشه عاقبت خوبی نداره و اگه خدای نکرده دست به خودکشی بزنه مورد غضب خدا قرار می گیره
    خواهر نازنینم حیف نیست ستاره قشنگ زندگی مادرت رو خاموش کنی چرا نمی خوای با صبر و تحمل و کمک گرفتن از دیگران باعث درخشش بیشتر این ستاره بشی.
    بیا به خدای خوب و مهربون نردیکتر شو
    بیا از خودش بخواه که کمکت کنه و این افکار بد رو از ذهنت دور کنه

    ستاره جان تو که تا الان راههای زیادی رو امتحان و تجربه کردی
    بیا حالا هم که شده یکی دو ماه دیگه صبر کن و بودن در کنار دوستان همدردی رو تجربه کن بعد اگه خواستی دوباره به اون افکار بد اجازه بده بهت تسلط پیدا کنند.

    که من بشخصه قول می دم شاید حتی بعد از یکی دو هفته به هیچ وحه به خودت اجازه نمی دی چنین افکاری سراغت بیان چه برسه که چنین کاری رو انجام بدی
    و البته هزاران هزار بار خدا رو شکر می کنی که هنوز زنده هستی و می تونی زندگی کنی و از زندگی کردن در کنار مادرت و بقیه لذت ببری .

    تازه ستاره عزیز حتما این حکمت خدای خوب و مهربون بوده که تونستی بیای به جمع دوستان همدردی پس قدر این لطف و محبت خدا رو هم بدون

  8. 5 کاربر از پست مفید نادیا تشکرکرده اند .

    نادیا (چهارشنبه 08 خرداد 87)

  9. #7
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,421
    امتیاز
    287,175
    سطح
    100
    Points: 287,175, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,081 در 7,003 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: آخرین تلاشها

    سلام ستاره 1
    خوش آمدید به کلبه همدردی
    من مطالبت رو خواندم. منتظر باش . بزودی با تو صحبت می کنم.
    لطفا آروم و خویشندار باش.

  10. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 مهر 87 [ 11:26]
    تاریخ عضویت
    1386-11-01
    نوشته ها
    185
    امتیاز
    5,213
    سطح
    46
    Points: 5,213, Level: 46
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    229

    تشکرشده 239 در 119 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: آخرین تلاشها

    ستاره جون یادم رفت این رو بگم
    همه ما اینجا تو رو دوست خواهیم داشت و کمکت می کنیم تا زودتر حالت بهتر بشه .

  11. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 20 مهر 87 [ 10:04]
    تاریخ عضویت
    1386-11-01
    نوشته ها
    642
    امتیاز
    5,809
    سطح
    49
    Points: 5,809, Level: 49
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    470

    تشکرشده 496 در 278 پست

    Rep Power
    81
    Array

    RE: آخرین تلاشها

    سلام ستاره جان
    من يك سوال ازت دارم شما شكست خاصي توي زندگيت خوردي ؟ شكست عشقي يا هر چيز ديگه
    فكر نمي كني كه اگه اينكارو كني مادرت دق مي كنه تو با اين كارت هم خودتو مي كشي هم مادرتو به كشتن مي دي . تو مي توني و حق داري كه مسئول زندگي خودت باشي و هر تصميمي براي زندگي خودت بگيري ولي الان اين تصميم گيري تو زندگي مادرت هم تحت الشعاع قرار مي ده اون بنده خدا چي كار كنه كه تو دوست نداري زنده بموني چرا به جاي اينكه به فكر راه حل مسئله باشي و به فكر بيافتي كه چه چيزهايي باعث همچين حسي در تو شده به فكر خودكشي افتادي
    تا زماني كه افسرده و غمگين هستي حتي عشق هم به سراغ تو نخواهد امد ولي اگر سعي كني كه روحيه خودت و عوض كني و شاد باشي اينجوري همه را جذب خواهي كرد و مطمئنا زندگيت عوض خواهد شد
    مردها از زنهاي دپرس خوششون نمي ياد ولي اگر عوض بشي همه چيز تغيير مي كنه

  12. #10
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,421
    امتیاز
    287,175
    سطح
    100
    Points: 287,175, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,081 در 7,003 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: آخرین تلاشها

    سلام ستاره 1
    مطالبت را که خیلی هم خلاصه بود، بارها مطالعه کردم.
    ساده و صمیمی نوشته بودی، هوش زیادی لازم نداشت تا بفهمیم که در پشت هر کلامت فشار و درد زیادی وجود دارد.
    با همه علم و تجارب مشاوره ایم، این را باور دارم که هرگز نمی توانم شما را و رنجی که می بری بفهمم.
    اما این بهانه خوبی نیست که نسبت به وجود شما بی تفاوت باشم.
    برای همه ما اعضای همدردی که در این تاپیک برای شما مطلب می نویسیم، زندگی و سرنوشت شما با ارزش است. شاید حرفهای بعضی از ما به تو کمک نکند، یا نصیحت گونه یا تکراری باشد. اما هرکس که اینجا می آید و مطلب قرار می دهد اولین معنایش این است که شما برایش مهم هستید. ارزشمند هستید.
    نه من و نه هیچکدام از این اعضاء نه شما را دیده ایم و نه می شناسیم. اما این دلیل نمی شود که نسبت به سرنوشت و زندگی و دردهای شما بی توجه باشیم.
    اگر عشق به معنای علاقه به خوشبختی یک نفر باشد ، بدون اینکه به فکر لذت و منفعت خودت باشی. پس به این معنا همه ما دوستان عاشق تو هستیم.
    یعنی دوست داریم که باشی. دوست داریم که رنج نداشته باشی. دوست داریم که تنها نباشی. دوست داریم که خوشبخت باشی. دوست داریم با دلنوشته های خود به تو کمک کنیم. بدون اینک بشناسیمت یا انتظاری داشته باشیم یا در گیر خودمان باشیم.
    قبول دارم عمق عشق فرق داره....
    اما از تو انتظار دارم پنجره دلت را حداقل از دریچه این تاپیک به روی همه دوستان باز بگذاری.
    آن وقت متوجه می شوی، در همین کویر دنیا هم می شود جرعه خنکی نوشید. و امید و انگیزه ای یافت.
    بی گمان هیچکدام ما این صلاحیت را نداریم که به تو انگیزه بدهیم یا راه حل نشان دهیم. اما وقتی در کنار هم هستیم. احساس قوت بیشتری می کنیم. آنوقت گامهایمان را صحیح تر و محکم تر بر می داریم.
    شما بی نیاز از نصیحت های ما هستید. چون همه چیز را را برای آرامش و رشدت در خود داری. اینجا فقط هستیم که بدانی تنها نیستی. تجارب ما را نیز در غمهایمان بشنوی. و جراحت های ما هم خبردار شوید.
    اگر چه شاید همه در لحظاتی از زندگی به شدت دلخسته می شویم. اما این شدت فشار همیشه یکسان نمی ماند. مخصوصا وقتی می بینی چه دلهایی که در نگرانی شما می تپد.
    من حتی نمی توانم حال مادرتان را درک کنم. وقتی ما که به ظاهر بیگانه با شماهستیم و شما را نمی شناسیم و ندیده ایم. چنین خواهان آرامش شما هستیم و دوست داریم که پیش ما باشی، پس مادرتان با آن توصیف تنهایی که کرده اید، باید بسیار شما را دوست داشته باشد و شما برایش معنا بخش باشید. بی گمان با توضیحی که دادید شما هم همین حس را به او دارید.
    من بر این باور هستم که هیچکدام ما نمی توانیم به جای تو تصمیم بگیریم یا حتی کمکت کنیم. اما در همین تالار کسان دیگری که چون شما بوده اند، وقتی متوجه این علاقمندی اعضاء به خودشون شدند، کم کم تصمیم های موثرتری گرفتند.
    اینکه خودتون دانشجوی روانشناسی هستید، کارتون را ساده تر می کند. در واقع امکانات زیادی در اختیار دارید و هم آگاهی دارید. شاید صرفا یک طرح دقیق بتواند آن امید و خواسته ای که از زندگی دارید براتون فراهم کند.
    ما اینجا انتظاراتتون را می شنویم و در کنارتون می مانیم تا خواسته های شما را تا حد توانایی پاسخ گوئیم.
    با توجه به اینکه که گفته بودید دکتر قابل اعتمادی را نمی شناسید. اگر تهران تشریف دارید به من اطلاع دهید تا یکی از اساتید برجسته دانشگاهی که تجارب خوبی هم داره به شما معرفی کنم

  13. 6 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (یکشنبه 12 خرداد 87)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:15 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.