سلام خدمت دوستان عزیزم:
من حدود 3سال است برای بار دوم ازدواج کردم و همسرم هم ازدواج دومش هست. من یک بچه دارم که پیش من نیست ولی شوهرم بچه ای ندارد، خیلی شکاک و حساس هستم به خاطر همین بدبینی مدام عذاب میکشم تا حالا چندین بار میخواستم جدا بشم، و بخاطر همین بدبینی همیشه دعوا و جنگ و جدل داریم که حتی منجر به زدو خورد هم می شود، همسرم بعدش کلی عذرخواهی میکنه ولی من دیگه نمی تونم فراموش کنم بخاطر همین حتی وقتی هم که با هم قهر نیستیم من درونم همش ناراحتم و فکر میکنم که همسرم حتما در حق من خیانت کرده که تا بهش شک میکردم و ازش چیزی می پرسم کتک کاری میکنه. نمی دونم چیکار کنم بخاطر اینکه ازدواج دومم هست نمی دونم جدا شدن به صلاح من هست یا نه. خیلی احساس تنهایی میکنم تهران هم خانواده ای ندارم که بخوام باهاشون دردو دل کنم و ازشون کمک بگیرم. دوست دارم بچه دار بشم شاید سرم گرم بشه و دیگه کمتر بهش گیر بدم ولی از طرفی همسرم راضی نیست و خودم هم میترسم که با بچه دار شدن درست نشه و نتونم گذشته رو فراموش کنم و همش از همسرم کینه داشته باشم. مشاوره هم زیاد رفتیم و خیلی هزینه کردیم ولی فایده نداشت. دوستان عزیز شما به جای من بودید چیکار میکردید؟ توروخدا راهنمائیم کنید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)