به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 33
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 اسفند 90 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1390-8-29
    نوشته ها
    240
    امتیاز
    1,896
    سطح
    25
    Points: 1,896, Level: 25
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    287

    تشکرشده 292 در 154 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خیلی داغونم - امشب بردمش واسه تست اعتیاد

    سلام بچه های همدردی
    یادتونه گفتم به همسرم شک کردم واسه اعتیاد می خوام غیر منتظره ببرمش تا همه چی معلوم شه
    امشب اینکارو کردم باورم نمیشه دم ازمایشکاه بهش گفتم بعد بهم گفت نمیاد و بهش برخورده گفت خودش 2 ماه دیگه میره یه ازمایش میده منم گفتم اگه میخوای 2 ماه دیگه بری چرا الان نمیای ؟؟؟؟
    فحشم دادو موتورش رو روشن کردو رفت
    بعد چند دقیقه بهم اس ام اس زد بعد کلی بد و بیراه گفتن بهم گفت که حاضره بیاد
    اما دیگه اون موقع واسه من چه ارزشی داشت معلومه که بره خونه واسه چپ در اومدن جواب ممکنه که هزار تا چیز بخوره همه می دونن ازمایش اعتیاد رو میشه دور زد
    پیش هر مشاور اعتیادی که رفته بودم بهم گفته بود فقط غیر منتظره باید بیاریش
    اگه مشکلی نداشته باشه و خیالش از خودش راحت باشه میاد و بعد از جواب می تونه زبونش رو پیشت دراز کنه واسه اینکه ثابت کنه فقط یه شک بیش نبوده

    اما حالا همه چی معلوم شد اگه مشکلی نداشت میومد و با جوابش بهم ثابت می کرد نه اینکه بزاره بره و بگه بعدا ازمایش میده
    خدایااااااااااااااااااااا ااا خیلی داغونم دارم همینطور گریه می کنم چون می خوام برم و تموم کنم دیگه همه چی معلوم شد خدایااااااااااااااااااااا اااا اصلا حالم خوب نیست
    این همه سال با احساساتم بازی کردن خدایااااا

    چرا چرا منکه دوستش داشتم چرااااااااااا
    حالا باید تمومش کنم از این تابلو تر دیگه
    همه چیو تحمل کردم دوباره بهش اعتماد کردم و گفتم که شاید فقط همون چند بار بوده و به قول خودش اشتباه کرده
    باورم نمیشه اوووون ؟؟؟؟؟؟؟؟/ اصلا باورم نمیشه اصلا هیچ کس باور نخواهد کرد که اووون؟؟
    چطور با این شکست برخورد کنم چطور جدایی و شکست عشقی و ... تحمل کنم
    اصلا وضع خوبی ندارم
    یکتا جونم دیدی چی شد؟؟؟ منم تموم شدم

  2. کاربر روبرو از پست مفید فرانک68 تشکرکرده است .

    فرانک68 (سه شنبه 27 دی 90)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    104
    Array

    RE: خیلی داغونم - امشب بردمش واسه تست اعتیاد

    کد PHP:
    بگذار ابر سرنوشت هرچه میخواهد ببارد ما چترمان خداست 
    اولا شاید یه حس اشتباه باشه ، حتی در صورتی هم که درست باشه ، پس تلاش برای اصلاح زندگی و خانواده چی می شه ؟

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 فروردین 91 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    399
    امتیاز
    3,638
    سطح
    37
    Points: 3,638, Level: 37
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,831

    تشکرشده 1,872 در 398 پست

    Rep Power
    52
    Array

    RE: خیلی داغونم - امشب بردمش واسه تست اعتیاد

    دوست عزیزقبل ازهرچیزی ارامش خودتوحفظ کن،حالاکه چیزی ثابت نشده بالفرض اگه هم ثابت بشه که اعتیادداره نبایدروحیتوببازی .اگه به این جمله (معتادمجرم نیست،بیماراست)دقت کنی وبه چشم یک بیمارنگاهش کنی احتمال اینکه بتونی کمکش کنی زیاده اماکمک کردن به این جوراشخاص یکم صبرمی خواد.درضمن چندموردازنشونه های اعتیادشوبگوتابتونیم کمکت کنیم.

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    115
    Array

    RE: خیلی داغونم - امشب بردمش واسه تست اعتیاد

    دوست عزیز

    به نظر من اصلا نباید ناراحت باشی.

    درست است این بی تابیها و ناراحتیها طبیعی است ولی به نظر من رفتار جرات مندانه ای از خود نشان دادی.

    این آقا این مسیر رو انتخاب کرده نه سنش کم است و نه از رفتار های خود شرمنده و اگر این گونه بود وظیفه اخلاقی

    شما بود که به او کمک کنی تا ترک کند.

    ولی طفره رفتن از آزمایش- رفتارهای پرخاشگرانه او در دوران عقد- بی احترامیها و لجبازیهایش و.....

    همه دلایلی بود که شما را از این رابطه خسته کرده بود.

    به نظر من منطقی فکر کن شاید خواست خدا بود الان که در دوران عقد هستید دستش برای شما رو شود.

    و خودت را محک بزنی که آیا توان ادامه رابطه با کسی را داری که منکر همه چیز است.

    آیا توان آن را داری که با این فرد ادامه دهی و مرد زندگی و پدر فرزندت باشد در حالیکه هیچ تلاشی برای

    بهبود رفتارهای خودسرانه خود نمی کند.

    شاید خواست الهی باشد تا فرانک خودش را تواناییهایش را و مرد زندگیش را بشناسد.

    امیدوارم در پناه الطاف الهی بهترین تصمیم را بگیری.

  6. 2 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    sanjab (سه شنبه 27 دی 90)

  7. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 اسفند 90 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1390-8-29
    نوشته ها
    240
    امتیاز
    1,896
    سطح
    25
    Points: 1,896, Level: 25
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    287

    تشکرشده 292 در 154 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیلی داغونم - امشب بردمش واسه تست اعتیاد

    اگه می خواین شرح کامل این موضوع رو بدونید بهتره به تاپیک های قبلیم سر بزنید
    http://www.hamdardi.net/thread-19196.html
    خیلی کامله

    سنجاب جان ازت ممنونم تو همیشه همراهم بودی
    راستش خودم بخوام هم نمی تونم ادامایی که سمت این چیزا میرن رو تحمل کنم
    -----------------------------------------------
    یکتا جون منتظرتم که واقعا داغونم

  8. #6
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 12:04]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,411
    امتیاز
    286,450
    سطح
    100
    Points: 286,450, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,556

    تشکرشده 37,042 در 6,993 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیلی داغونم - امشب بردمش واسه تست اعتیاد

    با سلام
    لطفا خونسرد باشید. تا بهتر بتوانید سکان کشتی زندگیتون را در این شرایط در دست بگیرید.
    دریا گاهی آرام و گاهی طوفانی هست. ناخدای با تجربه و با مهارت در زمانهای طوفانی خودش را نشان می دهد.


    اکنون وضعیت شوهرت از دو حال خارج نیست. یا معتاد هست یا نیست!

    اگر معتاد نباشد روش شما یعنی تیر خلاص زدن به زندگی...
    اما اگر معتاد باشد، راهش این پلیس بازی ها نیست....
    در خانواده روشهای بهتری برای همدلی و ارتباط و حل مشکلات هست.

    شما اگر خونسرد باشید. و ترس و نگرانی ها را کنار بگذارید، می توانید بهتر عمل کنید.

    پیشنهاد می دهم با یک مرکز مشاوره هماهنگ کنید و یک متخصص در زمینه اعتیاد پیدا کنید. و سپس به همسرتان بگویید که نگران سلامتی او و زندگیتان هستید و از او بخواهید همکاری کند تا در این زمینه زیر نظر یک متخصص گام به گام نگرانی های به وجود آمده را بر طرف سازید.


  9. 8 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (دوشنبه 26 دی 90)

  10. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 اسفند 90 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1390-8-29
    نوشته ها
    240
    امتیاز
    1,896
    سطح
    25
    Points: 1,896, Level: 25
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    287

    تشکرشده 292 در 154 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیلی داغونم - امشب بردمش واسه تست اعتیاد

    اول اینکه بعد از اینکه دید من فهمیدم چندبار استفاده کرده گفت که بهم ثابت میکنه که اون فقط یه اشتباه بوده و بس
    منم به هر سختی که بود صبر کردم و سپردم دست زمان
    اینکه هر وقتی من می خواستم برم پیشش نمی ذاشت فقط روزایی که خودش می خواست می تونستم برم و همین منو بیشتر نگران کرد
    حتی یه روز بهش گفتم عزیزم خیلی دلم برات تنگ شده می خوام ببینمت گفت نه من گفتم اخه دوست دارم پیشم باشی
    فکر میکنید چیکار کرد؟؟؟ دادو بیداد که گفتم نه و نرو روی اعصابم و همینطور موندم ...
    تازه توی اون مدت که می خواست بهم نشون بده که اشتباه میکنم خودش پیشنهاد ازمایش رو داد حالا چرا توی موقعیت بهش عمل نکرد؟
    تازه یه چیز دیگه :
    چرا دم ازمایشگاه بهم گفت خودم میرم 2 ماه دیگه ازمایش میدم جوابشو میندازم جلوت؟ منم گفتم تو که می خوای اینکارو کنی پس الان انجام بده که اینجوری دیگه حرفیم توش نیست از بابت تقلب
    هیچ جوری نیومد
    اگه می خواست بزنه توی دهن من با جواب منفی میومد و هم خیال خودشو راحت می کرد هم تو دهنی بود واسه من اینو هم بهش گفتم اما فایده ای نداشت ترجیح داد بره
    و اینکه :
    اگه از خودش مطمئن بود میومد
    جالب اینجاست وقتی رفت خونه اس ام اس داد الان اگه می خوای میام تا بهت بفهمونم نمی ترسم (اگه این طوره چرا اون موقع نخواست بیاد؟ حتما باید می رفت خونه - خب معلومه که چیزی می خورن که نشون نده)
    منم بهش همه اینا رو گفتم و
    دیگه واسه منم اهمیتی نداره
    مسئله اصلا برخوردن نبود مسئله ترس بود پس از خودش مطمئن نیست چون اگه برخوردن بود نمی گفت 2 ماه دیگه خودم میرم
    خیلی ناراحتم

  11. 2 کاربر از پست مفید فرانک68 تشکرکرده اند .

    فرانک68 (دوشنبه 26 دی 90)

  12. #8
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 12:04]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,411
    امتیاز
    286,450
    سطح
    100
    Points: 286,450, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,556

    تشکرشده 37,042 در 6,993 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیلی داغونم - امشب بردمش واسه تست اعتیاد

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرانک68
    اول اینکه بعد از اینکه دید من فهمیدم چندبار استفاده کرده گفت که بهم ثابت میکنه که اون فقط یه اشتباه بوده و بس
    منم به هر سختی که بود صبر کردم و سپردم دست زمان
    اینکه هر وقتی من می خواستم برم پیشش نمی ذاشت فقط روزایی که خودش می خواست می تونستم برم و همین منو بیشتر نگران کرد
    حتی یه روز بهش گفتم عزیزم خیلی دلم برات تنگ شده می خوام ببینمت گفت نه من گفتم اخه دوست دارم پیشم باشی
    فکر میکنید چیکار کرد؟؟؟ دادو بیداد که گفتم نه و نرو روی اعصابم و همینطور موندم ...
    تازه توی اون مدت که می خواست بهم نشون بده که اشتباه میکنم خودش پیشنهاد ازمایش رو داد حالا چرا توی موقعیت بهش عمل نکرد؟
    تازه یه چیز دیگه :
    چرا دم ازمایشگاه بهم گفت خودم میرم 2 ماه دیگه ازمایش میدم جوابشو میندازم جلوت؟ منم گفتم تو که می خوای اینکارو کنی پس الان انجام بده که اینجوری دیگه حرفیم توش نیست از بابت تقلب
    هیچ جوری نیومد
    اگه می خواست بزنه توی دهن من با جواب منفی میومد و هم خیال خودشو راحت می کرد هم تو دهنی بود واسه من اینو هم بهش گفتم اما فایده ای نداشت ترجیح داد بره
    و اینکه :
    اگه از خودش مطمئن بود میومد
    جالب اینجاست وقتی رفت خونه اس ام اس داد الان اگه می خوای میام تا بهت بفهمونم نمی ترسم (اگه این طوره چرا اون موقع نخواست بیاد؟ حتما باید می رفت خونه - خب معلومه که چیزی می خورن که نشون نده)
    منم بهش همه اینا رو گفتم و
    دیگه واسه منم اهمیتی نداره
    مسئله اصلا برخوردن نبود مسئله ترس بود پس از خودش مطمئن نیست چون اگه برخوردن بود نمی گفت 2 ماه دیگه خودم میرم
    خیلی ناراحتم



    سلام
    برای مسلط شدن بر اوضاع باید برای مدتی از این ادبیات فاصله بگیری.
    این دوختن ها و شکافتن ها ، مثل دست و پا زدن در باتلاق بیشترشما را فرو می برد.
    باید دستت را به یکجای محکمتری بگیرید.

    برای اول کار صبور و خونسرد باشید.


  13. 7 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (سه شنبه 27 دی 90)

  14. #9
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: خیلی داغونم - امشب بردمش واسه تست اعتیاد



    درکت می کنم و می فهمم حالت بده ..................اما اشتباه کردی نازنین . این راهش نیست فرانکم . عزیزم .

    این کارهایی که تو می کنی برای زندگی ساختن نیست بلکه برای خراب کردن است . آن مشاور هم اگر واقعا بهت این روش را پیشنهاد کرده باشه واقعا اشتباه کرده ..............مجرم که نگرفتی اگر همسرت معتاد هم باشه که دعا می کنیم نباشه .................مریض است . احتیاج به محبت و توجه داره و درک شدن بیمار بودنش داره ................نه شلوغکاری .







    اگر بخواهی زندگی کنی این راهش نیست . مگر اینکه دنبال بهانه می گشتی تا مثلا بهت ثابت بشه معتاده و زندگی خودت را به هم بزنی .


    اگر شوهرت معتاد باشه راهش ان ای است . راهش درمان و حمایت است . راهش قطع وابستگی است . راهش تغییر بازی تو و اوست . راهش...................

    نه جنگ و نه دعوا و نه از بین بردن امنیت ها برای این بیماری جواب مثبت و سازنده نمی ده .


    پس آرام باش . نفسهای عمیق بکش . خونسردی خودت را حفظ کن . انگار هیچ اتفاقی نیفتاده . باهاش بشین حرف بزن . از کوره هم در نرو . بهش بگو نگرانم . تو را دوست دارم . زندگی مان . داشته هایمان برایم مهم است . با هم کمک می کنیم تا به نتیجه برسیم . سعی نکن توپ را به زمین او بیندازی .

    اعتیاد بیماری است . اولین چیزی که نیاز داری بعد از صبوری قبول اینکه بیماری است .


    اگر دور از جونش الان می فهمیدی سرطان داره ...........چیکار می کردی ؟! باهاش دعوا می کردی که چرا سرطان داری ؟



    اعتیاد ؛ جرم یا بیماری
    http://www.hamdardi.net/thread-20236.html
    علل و زمینه های گرایش به اعتیاد
    http://www.hamdardi.net/thread-20238.html


  15. 4 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (دوشنبه 26 دی 90)

  16. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 اسفند 90 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1390-8-29
    نوشته ها
    240
    امتیاز
    1,896
    سطح
    25
    Points: 1,896, Level: 25
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    287

    تشکرشده 292 در 154 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیلی داغونم - امشب بردمش واسه تست اعتیاد

    سلام
    ممنون از شما مدیر همدردی
    اما همسرم اصلا زیر بار نمی ره و مدعیه که من اشتباه میکنم اما فقط در حد حرف
    اون موقع که پلیس بازی در نمیاوردم علائمش کاملا قابل رویت بود -می دیدم اون موقع هم انکار می کرد اما دیگه نتونست و خودشم اعتراف کرد چند بار بوده اون موقع بهش این فرصتی که گفتید و دادم و خودشم پذیرفت که دیگه سمتش نمیره
    نزدیک چند ماهه میگذره
    اما از اون موقع به بعد فقط روزایی رو میذاره پیشش باشم که خودش تعیین میکنه و اگه من بخوام مخالفت میکنه
    امروز هم یکی از اون روزا بود دیگه تحملم تموم شده بود گفتم نکنه نمی خواد شاهد علائمی باشم که نمی ذاره برم پیشش اما خدارو شکر نزدیک خونشون بودم و رفتم پیشش و تنها چیزی که دیدم این بود که مردمک چشمش باز شده بود و اصلا راضی به موندن من هم اونجا نبود ابن شد که به بهانه ای خواستم ببرمش ازمایش بده
    بهم دروغ گفته بود که می خواد بره جایی که من نرم پیشش و بدونه که حتما خونه میرم چون گفته که نیست
    ایشون توی اون مدت زمان که بهش فرصت دادم منکر میشد که چیزی مصرف میکنه بخاطر همین هیجوره نمیومد پیش کلینیک اعتیاد من اینکارو کرده بودم به نوعی این فرصت واسه هردومون
    بود وقتی بهش میگفتم نگران سلامتی و زندگیمون هستم دادو بیداد میکرد که چرا اینطوری باهاش حرف میزنم
    منم خودم جرات اینو نداشتم که ببرمش ازمایشگاه اما از اینده ام ترسیدم

  17. کاربر روبرو از پست مفید فرانک68 تشکرکرده است .

    فرانک68 (سه شنبه 27 دی 90)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 25 شهریور 91, 19:02
  2. دیگه نمی تونم با اعتیادش زندگی کنم داغون شدم
    توسط baran24 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 09 اسفند 90, 02:05
  3. تست اعتیاد به اینترنت
    توسط keyvan در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 25 مرداد 88, 10:09
  4. پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: چهارشنبه 04 اردیبهشت 87, 06:55

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.