به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 آذر 91 [ 15:32]
    تاریخ عضویت
    1390-10-19
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    1,278
    سطح
    19
    Points: 1,278, Level: 19
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    93

    تشکرشده 93 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array

    دیگه نمیتونم حرفای همسرمو باور کنم...

    من از اول شروع زندگی مشترکم با همسرم بهش گفتم که خیلی از دروغ بدم میاد
    همه چیزو میتونم تحمل کنم به جز دروغ:
    ما هنوز ازدواج نکردیم نامزدیم
    میخواستم این بنیاد و از همین الان توی زندگیمون استوار کنم
    با هم صحبت کردیم که در هر شرایطی که شده حتی اگه به ضررمونه راستشو بگیم
    اونم قبول کرد
    اما الان که داریم پیش میریم میبینم گاهی اوقات حتی یه چیزای خیلی بی احمیتی که اصلا ارزش ناراحتی رو ندارن دارم ازش دروغ میشنوم
    البته این همیشگی نیست
    اما همون گهگداری هم که پیش میاد باعث میشه من حرفای دیگه نامزدمو به راحتی باور نکنم
    در مقابل خودش به ظاهر قبول میکنم اما همش دو دلم راست میگه یا نه
    گاهی اوقات هم که ازش میخوام یه کاری رو انجام نده قبول میکنه ولی انجام میده و نمیزاره من بفهمم
    من نگفتن یه موضوع و برابر میدونم بادروغ گفتن[/color]
    مثلا یکی از دوستاش خونه مجردی داره نامزدم بیشتر اوقات میره خونه ی اون دوستش پسره خوبیه اما چون مجرده من دوست ندارم زیاد باهاش برخورد داشته باشه
    اما شوهر من دقیقا مثل قبل باهاش رفت و آمد میکنه فقط نمیزاره من بفهمم
    گاهی اوقات هم میره خونه ی اون میخابه
    نمیدونم باید چیکار کنم
    نمیدونم من خیلی حساسم ...
    یا...

  2. کاربر روبرو از پست مفید baharann تشکرکرده است .

    baharann (دوشنبه 26 دی 90)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 آذر 92 [ 10:02]
    تاریخ عضویت
    1390-4-28
    نوشته ها
    269
    امتیاز
    3,049
    سطح
    33
    Points: 3,049, Level: 33
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    955

    تشکرشده 950 در 237 پست

    Rep Power
    39
    Array

    RE: دیگه نمیتونم حرفای همسرمو باور کنم...

    هستی جان سلام
    عزیزم شک زیاد بد بینی میاره!!!

  4. 2 کاربر از پست مفید tasnime_elahi تشکرکرده اند .

    tasnime_elahi (پنجشنبه 22 دی 90)

  5. #3
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: دیگه نمیتونم حرفای همسرمو باور کنم...

    هستی جان سلام


    در بسیاری از مواقع همین مایی که از دروغ شنیدن خوشمان نمی آید دیگران را مجبور به دروغ گفتن می کنیم .

    مثلا

    همسر یا نامزد تو به جرم ازدواج کردن باید رابطه اش را با دوستش قطع کند ؟ چرا ؟
    اگر تو احساس خطر می کنی در اصل مشکل در اعتماد به نفس تو و کنترل گری توست و نه مشکل در دوست مجردی که خودت هم اذعان می کنی که پسر خوبی است و ..................

    چرا نامزد تو نباید با دوستش لحظات شادی داشته باشد ؟به چه جرم ؟
    چرا فکر می کنی خوابیدن آنها پیش هم به معنای انجام یک حرکت بد است ؟

    به هر حال هر کسی به قاعده ی سهم خود از برکت وجود همسرت بهره می برد و همینطور برعکس .
    اینگونه حساسیت ها نه تنها سازنده نیست بلکه آفت زا هم هست . خوشحال باش که دوستی دارد که این دوست دوست خوبی است و با آغوش باز پذیرای شوهرت است و..................چه بسا در لحظاتی از زندگی که همسرت نیاز به کمک فکری و ..........داشته باشد همین دوست به داد خودش و زندگی و ..........برسد .

    حرف شما زمانی درست است که مثلا شما دو نفر با هم زیر یک سقف زندگی کنید و همسرت به بهانه های مختلف سر از خانه ی دوستش در بیاورد و زندگی شما را لنگ بگذارد و یا در حالی که شما شب ها تنها هستی پیش او و در خانه ی او بخوابد .

  6. 6 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (سه شنبه 27 دی 90)

  7. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دیگه نمیتونم حرفای همسرمو باور کنم...

    با سلام،

    جهت اطلاع، این تاپیک به انجمن "طرح مشکلات خانواده - اختلاف و درگیری زن و شوهر" منتقل شد.

    با تشکر.

  8. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: دیگه نمیتونم حرفای همسرمو باور کنم...

    اولا اینو بگم مردها گاهی خوب یا بد دروغهای بی اهمیت میگن.دروغهایی که ضرر خاصی به کسی نمیرسونه.چون مردا دوست ندارن همه مسائلشون رو به دیگران بگن دلشون میخواد چندتا موضوع پنهان هم داشته باشن.اینجوری حس میکنن یه حریم مردونه دارن.
    همچنین چون بعضی وقتا حوصله جواب پس دادن و توضیح دادن رو ندارن راحتترین راه رو انتخاب میکنن و پنهان کاری میکنن.خصوصا وقتی زنشون مثه یه بازپرس رفتار میکنه.

    شما الان نامزدین و نامزدی دوره شناخته شما نباید حساسیت زیاد نشون بدی تا اون مجبور بشه پنهانکاری کنه بلکه باید انقد خیالش از شما راحت باشه که مسائلش رو بدون ترس از حساسیتت بیاد بهت بگه.اینجوری میتونی بشناسیش وگرنه اینکه ازت بترسه و کارهاش رو یواشکی انجام بده که فایده نداره.

    اما درمورد دوست مجردش باید دلایلت رو بهش بگی.باید واقعا قانع بشه که به صلاح نیست شب خونه ادم مجرد بخوابه(اگه واقعا فکر میکنی به صلاح نیست) تو هم باید دلایلش رو خوب گوش کنی.

    برای هر کار تا خودش باور نکنه به حرف تو گوش نمیده هیچ تازه به خودش میگه چه زن حساسیه دیگه هر کار خواستم بکنم بهش نمیگم تا اعصاب منو خورد نکنه


  9. 4 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (پنجشنبه 22 دی 90)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 اردیبهشت 91 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1390-10-17
    نوشته ها
    84
    امتیاز
    1,079
    سطح
    17
    Points: 1,079, Level: 17
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    132

    تشکرشده 132 در 64 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دیگه نمیتونم حرفای همسرمو باور کنم...

    بهار66 به عنوان یک زن شناخت خوبی از مردها پیدا کردی.فقط من یه چیزی بهش اضافه میکنم.اولا" خدا گفته اگه میخواهید کاری رو انجام بدید اگه رازشو برملا نکنید اون کار بهتر و زودتر اجام میش(یک همچین چیزی،دقیق یادم نیست).دوما" خدا دوست نداره آبروی بنده هاش ریخته بشه،در این رابطه گفته چون آبروتون عزیزه نباید به گناهانتون اعترا کنید جلوی بنده های دیگه(همون چیزی که سرکار خانم هستی میگه به نظرش با دروغ گفتن مساویه).
    سوما" خدا بی جهت دروغ مصلحتی رو مطرح نکرده!
    پس فکرتو مشغول نکن.البته به نظر من این نشانه مثبتیه که نگرانی،چون معلومه به همسرت اهمیت میدی و دوسش داری.

  11. کاربر روبرو از پست مفید mosaferan تشکرکرده است .

    mosaferan (پنجشنبه 22 دی 90)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 آذر 91 [ 15:32]
    تاریخ عضویت
    1390-10-19
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    1,278
    سطح
    19
    Points: 1,278, Level: 19
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    93

    تشکرشده 93 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دیگه نمیتونم حرفای همسرمو باور کنم...

    عزیزان ممنونم که منو راهنمایی کردین
    بهار درست میگه من خیلی خیلی حساسم البته زود رنج بودن هم باید بهش اضافه کنم
    ولی با این حال به نظرم نباید دلیل قانع کننده ای برای دروغ گفتن نامزدم باشه
    موقع هایی هم بود که یه چیزایی رو که واقعا ناراحت کننده بودن رو صادقانه بهم گفت ولی من فقظ توی اون شرایط به صداقتش بیشتر توجه کردم واونقد خوب برخورد کردم که خودش هم تعجب کرده بود که من چظور تونستم با این موضوع کنار بیام
    برعکس وقتی که دروغ ازش میشنیدم خیلی خیلی ناراحت میشدم و عکس العلمل نشون میدادم
    ولی نمیدونم چرا شاید از بازجویی شدن میترسه
    اما من نمیدونم حالا باید حدفاشو باود کنم یا نه
    همه دوستهام بهم میگن خیلی زود باوری این موضوع رو هم با چند بار سرکار گذاشتنم بهم ثابت کردن
    برای همین من بیشتر میترسم
    آیا حرفایی که از نامزدم میشنوم بی برو برگرد باید ازش قبول کنم

  13. کاربر روبرو از پست مفید baharann تشکرکرده است .

    baharann (دوشنبه 26 دی 90)

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 اردیبهشت 91 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1390-10-17
    نوشته ها
    84
    امتیاز
    1,079
    سطح
    17
    Points: 1,079, Level: 17
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    132

    تشکرشده 132 در 64 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دیگه نمیتونم حرفای همسرمو باور کنم...

    ببنید خانم محترم نباید هرکی هرچی گفت باور کرد مخصوصا تو این دوره زمونه.
    به نظر من این یکی از نشانه های عقله که اول روی یه چیزی فک کنی بعدش باورش کنی یا نه.
    راستش منم همین مشکلو داشتم تا زمانی که متوجه شدم همه دارن از اطراف من پراکنده میشن.
    اکثر اوقات نباید به روی کسی که دروغ میگه بیاری،تا دفعه بعد بهت حرفه ای تر دروغ نگه.ولی نباید به چیزی که میدونی دروغه عمل کنی یا برای دیگران برحسب اون استدلال کنی.
    من ا... توفیق

  15. کاربر روبرو از پست مفید mosaferan تشکرکرده است .

    mosaferan (دوشنبه 26 دی 90)

  16. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: دیگه نمیتونم حرفای همسرمو باور کنم...

    هستی جان منظور من از اون پست این بود که اولا بدونی مردا گاهی نه برای حقه زدن بلکه به دلایل دیگه دروغ میگن و ثانیا شما هنوز ازدواج نکردین و نامزد هستین.نامزدی دوره ای هست که باید طرفت رو بشناسی اگه بخوای با حساسیتت کاری کنی که اون پنهان کاری کنه که دیگه شناختی در کار نیست.
    منظورم این نبود که همه حرفاشو باور کنی.بر عکس باید به حرفاش و رفتاراش خیلی دقت کنی اما دست اونو باز بذاری تا ببینی چیکار میکنه.

    یه مثال میزنم امیدوارم ناراحت نشی چون تو مثال مناقشه نیست.
    فرض کن من میخوام بفهمم فلانی دزد هست یا نه.یه عالمه پول میذارم روی میزو با دوربین مدار بسته میخوام کنترل کنم ببینم پولو برمیداره یا نه.حالا من اگه قبلش هی بهش بگم اینجا دوربین داره ها من نگات میکنما..خوب اون اگه بخواد دزدی هم کنه اینکارو نمیکنه.اما اگه من هیچی نگم و دستش رو واسه دزدی باز بذارم اما اون کاری نکنه میتونم بهش اعتماد کنم.

    تو هم باید تو این دوره فقط نامزدت رو بشناسی.

  17. 2 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (یکشنبه 25 دی 90)

  18. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 آذر 91 [ 15:32]
    تاریخ عضویت
    1390-10-19
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    1,278
    سطح
    19
    Points: 1,278, Level: 19
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    93

    تشکرشده 93 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دیگه نمیتونم حرفای همسرمو باور کنم...

    ممنونم
    من امتحان میکنم اینکه اصلا حساس نشم روی کارهاش و اون و آزاد بزارم
    خیلی هم بهش اصرار برای راست گویی نمیکنم اگه هم ازش دروغ شنیدم اصلا به روم نمی یارم
    امیدوارم بتونم...
    بعد یه چیزی خب من اگه کنجکاوی نکنم که نمیفهمم داره دروغ میگه یا نه
    آخه حرفهاشو سربسته میزنه


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نمیتونم از حق خودم دفاع کنم.
    توسط Pooh در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 خرداد 94, 00:32
  2. چه طوری میتونم بخشی از حافظه مو پاک کنم
    توسط ribbon در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: چهارشنبه 03 مهر 92, 17:59
  3. نه میتونم ادامه بدم نه جدا بشم
    توسط sheidajojo در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 16 مرداد 92, 10:57
  4. با خانواده افسرده ام چه کار میتونم کنم؟
    توسط pardis 1995 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: شنبه 15 مهر 91, 05:48
  5. هرچی به شوهرم میگم میگه نمیتونم!خوب منم نمیتونم چیکار کنیم؟؟؟؟؟؟
    توسط matra در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: شنبه 29 بهمن 90, 22:27

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.