من سه ساله که با دختری اشنا شدم توی دانشگاه اولین چیزی که باعث شد من به این خانوم علاقه مند بشم چهره ایشون بود در طی این سه سال روابط خیلی نزدیکی با هم داشتیم و من احساس خوبی داشتم از با اون بودن به لحاظ شخصیتی و رفتاری هم به یک شناخت کاملی از هم دست پیدا کردیم و میشه گفت از نظر اخلاقی و شخصیتی همون چیزیه که من دنبالش بودم اما یه مشکلی که من دارم اینه که احساس میکنم به لحاظ ظاهری اون طور که من میخوام نیست هر چند که این ظاهر ایشون بود که منو به خودش جذب کرد من حدود یک سال پیش با همه شک و دودلیم این قضیه رو با خانوادم مطرح کردم اینم بگم که چند بار اون وقتی دید که من برای تصمیم گیری مشکل دارم پیشنهاد داد که رابطمونو تمام کنیم اما من قبول نکردم خانواده من مخالفن میگن باید از فامیل زن بگیری حالا موندم از یک طرف یه دختری که واقعاٌ دوستش دارم تو این سه سال ازش بدی ندیدم از نظر شخصیتی و رفتاری کاملاٌ خوب فقط به این دلیل که از نظر قیافه اون طور که من میخام نیست البته نه اینکه زشت باشه نه اتفاقاٌ مادرم که یک بار اونو دید از نظر ظاهری گفت که دختر خوش قیافه ایه و تاییدش کرد دختری که بعد سه سال نمیتونم بش بگم دیگه نمیخام از یک طرفم مخالفت خانواده با این استدلال که فامیل بهتره، بگم که اون دخترو دوست دارم هیچ عیبی روش نمیتونم بزارم فقط از نظر زیبایی اون طور که من میخام نیست شک وتردید خیلی منو آزار میده از یک طرف به خانواده گفتم اونم قضیه رو با خانوادش مطرح کرده از یک طرف این تردید داره عذابم میده خواهش میکنم راهنماییم کنین.