به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 23

موضوع: خیانت همسر

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 دی 90 [ 01:21]
    تاریخ عضویت
    1390-10-21
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    924
    سطح
    16
    Points: 924, Level: 16
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 8 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خیانت همسر

    با سلام خدمت اساتید و دوستان عزیز
    زن من با اینکه معتقد به اصول اخلاقی و مذهبی بود 4 سال پیش اقدام به ارتباط تلفنی با یک مرد نمود که بعد از گذشت 2ماه و روشن شدن موضوع در طی یک سری رفت و آمد بزرگتر ها و مراجعه به مشاور در نهایت بدلیل علاقه من به زندگی و اکراهم به طلاق با گذاشتن شروطی به زندگی مشترک ادامه دادیم.ده سال پیش ما واقعا از صفر شروع کردیم و شکر خدا با همت و همدلی به شرایط نسبتا خوبی رسیدیم. هر دو تحصیلات و خانواده فرهنگی و آبرومندی داشتیم
    زنم واقعا در طول زندگی همراهی میکرد توقعات زیادی نداشت و من هم تمام کوششم برای خوشبختی او بود. اتفاقی که 4 سال پیش افتاد را با تمام تلخیش سعی کردم فراموش کنم . اما طوفان دیگری در راه بود. 3ماه پیش او از من خواست که همراه دوستش 4 سفر کند که من با اکراه و فقط برای عوض شدن روحیه اش موافقت کردم زمانی که بازگشت در اثر چند تماس تلفنی و شاید ذهنیت قبلی که داشتم مشکوک شدم و سری به تلفن همراهش زدم وچند پیام مشکوک دیدم زمانی که از او در باره اون پیامها پرسیدم اولش انکار می کرد ولی با اصرار من خیلی راحت گفت دو سه هفته ایست با یکی اشنا شدم و در حد تلفن و پر کردن اوقات فراغت است. تصور کنید در اون لحظه با اون سوابق ذهنی با شنیدن این موضوع چه حالی شدم.ولی بدون هیچ برخوردی با یاداوری شروطی که گذاشته بودیم ازش خوستم که جدا بشیم اون اولش مخالفت کرد ولی بعدراضی شد.به دادگاه رفتیم تا بصورت توافقی جدا بشیم دادگاه هم برای 8 روز بعد نوبت داد و یک استعلام جهت عدم بارداری به ما تحویل داد.زنم هم بعد این ماجرا رفت خونه پدرش.بعد 2 روز برگشت و گفت من نمی تونم بدون تو زندگی کنم واگر منو طلاق بدی خودمو میکشم.چند روزی تا نوبت دادگاه مونده بود منم تا اون موقع با موندنش مخالفتی نکردم
    شبی که فرداش نوبت دادگاه داشتیم من شروع کردم به یک سری سوالات پشت سر هم از اون که واقعا کلافش کرده بود.اخه من شرایط روحی بدی داشتم در ضمن به هیچ کس هم نمیتونستم حرفی بزنم یا درددل کنم چون نمی خواستم ابروش بره در هر صورت بعد از این سوالات پرده از یک راز دیگه هم برداشته شد که دیگه برای من حکم ضربه نهایی داشت اون گفت که در سفر 4 روزه ام یک بار این آقا رو تو خونش دیدم و با هم رابطه داشتیم این دیگه برای من قابل تحمل نبود و فردای اون روز با حکم دادگاه از هم جدا شدیم البته هنوز صیغه طلاق جاری نشده ولی اون خونه پدرش زندگی می کنه. و هیچ کس هم نمی دونه که چرا مااز هم جدا شدیم ولی از روزی که رفته به هر طریق از من میخواد که ببخشم و دوباره زندگی کنیم بارها عنوان کرده که چیز قابل توجهی اتفاق نیفتاده و هنوز عاشق منه.ضمنا کل مطالبی که اون شب تعریف کرد منکر شده و میگه تو شرایط بد روحی داستان سازی کردم
    در این شرایط واقعا آشفته و پریشونم ولی پاسخ چند تا سوال خیلی برام مهمه
    1 چرا به همین راحتی به این موضوع اعتراف کرده
    2 چرا تمایل به ادامه رابطه با من داره (دوست ندارم اینو بگم ولی در حد التماس کردن اینو میگه)
    3 واقعا تو این شرایط نمی دونم باید چکار کنم
    از همه دوستان خواهش می کنم راهنمایی کنن
    از اینکه پستم طولانی شد عذرخواهی میکنم.

    سلام به همه دوستان
    من واقعا تو شرایط روحی بدی هستم. از یک طرف بخاطر این اتفاق داغون شدم .از یک سو با هیچ کس نمیتونم درددل کنم حتی این موضوع را با خانواده خودم هم مطرح نکردم.از نظر روحی و جسمی واقعا دارم تحلیل میرم. حس می کنم بیشترش بدلیل اینه که نمی تونم تصمیم قاطعی بگیرم.
    این اواخر کتابی خوندم به نام خیانت زنان نوشته میشل لانگلی قسمتی از مطالب کتاب حاکی از این بود که زنانی که درگیر خیانت می شوند بدلیل احساس گناه حاضر به ادامه زندگی زناشویی خود نیستند.و خود را لایق عشق شوهرشون نمی دونند.ولی چرا تو این شرایط زنم حاضر به ترک من نیست و واقعا داره تلاش میکنه که به زندگیش برگرده؟ من واقعا گیج شدم انگار یک جای این قضیه درست نیست ولی نمی دونم کجاست
    ببخشید تو این شرایط روحی خیلی پراکنده حرف زدم
    ازهمه دوستان تمنا میکنم راهنمایی کنن

  2. 3 کاربر از پست مفید hosein9294 تشکرکرده اند .

    hosein9294 (چهارشنبه 21 دی 90), اثر راشومون (پنجشنبه 17 اسفند 91)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array

    RE: خیانت همسر

    از شرایط پیش امده خیلی متاسفم.
    می تونم بپرسم چرا در طول این 10 سال بچه دار نشدید؟
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  4. کاربر روبرو از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده است .

    deljoo_deltang (چهارشنبه 21 دی 90)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 دی 90 [ 01:21]
    تاریخ عضویت
    1390-10-21
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    924
    سطح
    16
    Points: 924, Level: 16
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 8 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت همسر

    با سلام
    البته ما6 ساله عروسی کردیم قبلش دوران نامزدی و عقد بود که بدلایلی طولانی شد.
    اما در خصوص بچه دار شدن.بعد عروسیتوافق کردیم تا رسیدن به ثبات نسبی اقتصادی کمی صبر کنیم(چه برنامه ها که برای فرزند تو ذهنم بود !!!) تو این مدت دوسال پیش همسرم مشغول ادامه تحصیلش بود که تا آخر اون هم صبر کردیم وتقریبا از سال گذشته در تدارک بچه دار شدن بودیم هیچ کدوم مشکل پزشکی هم نداشتیم

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array

    RE: خیانت همسر

    به نظر من الان به دنبال چو ن و چرایی رفتار همسرتون نباشید. اول ببینید ایا می تونید این زندگی رو ادامه بدید (بر فرض اینکه همسرتون پشیمون باشه و بخواد که توبه کنه). ایا می تونید به زندگیتون یک فرصت دیگه بدید به یاد و پاس اون روزهای خوبی که با هم داشتید؟ با جدا شدن به دنبال چی هستید؟ ایا به دنبال پیدا کردن مرهمید یا انتقام یا فرار ...؟
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  7. 2 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (چهارشنبه 21 دی 90)

  8. #5
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: خیانت همسر

    سلام hosein92942020202020

    واقعا درک می کنم که در چه شرایط روحی هستید . قبل از هر چیز از اعتمادی که به ما کردید و مسئله ی خود را با ما در میان گذاشتید از شما تشکر می کنم و امیدوارم با صبوری و شکیبایی بتوانیم راه حل مناسبی برای برون رفت از مشکل ایجاد شده پیدا کنیم .


    با توجه به اینکه خودتان بر شرایط بد روحی خود اذعان دارید به نظرم قدری برای طلاق عجله کرده اید و قبل از آن دستکم برای اینکه علامت سئوالها ی ذهن خود را برایش پاسخ بیابید نیاز به صبوری و .......بود . به هر حال شما باید با خودتان کنار بیائید و در کمترین حالت متوجه شوید که مشکل و خلا رابطه ی شما دو نفر و زندگی تان کجا بود که با دو فرض رو به رو هستیم

    1- یا همسر شما واقعا همانگونه که گفته داستان سرایی کرده .
    اما چرا ؟
    با چه هدفی ؟
    و...........

    2- یا واقعا خیانت کرده
    که باز چرا ؟
    با چه هدفی ؟
    چه خلایی احساس می کرده و ............



    در نتیجه من توصیه می کنم حتما قبل از تصمیم گیری بر طلاق حتما مشاوره ی حضوری بروید و حتما اینکار را با همسرتان انجام بدهید .

    برای خراب کردن همیشه وقت هست اما برای ساختن نه . خیلی زود دیر می شود . پس ابتدا صبوری و سعه صدر و زمان و مشاوره و ......................................بعد اگر لازم شد بعد از روشن شدن کل ماجرا تصمیم گیری نهایی .

    تا بهترین تصمیم را انشالله بگیرید .

  9. 5 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (جمعه 23 دی 90)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 23 اردیبهشت 91 [ 16:00]
    تاریخ عضویت
    1388-8-25
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    3,108
    سطح
    34
    Points: 3,108, Level: 34
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    31

    تشکرشده 29 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت همسر

    با سلام

    اتفاق زندگی شما تقریبا شبیه زندگیه منه ....

    من بخشیدمش اما بازهم خیانت کرد بازهم به شکل قبلی و بازهم از از روی نادانی بازهم برای تفریح بازهم نمیدونه چرا ..... دیگه توبه کرد .... دست روی قرآن گذاشت ..... اما توی خوشی بازهم رفت ....اول رابطه تلفنی ... بعد ...
    من با ani عزیز موافقم ....

    مشاوره حضوری خیلی کمکت میکنه .... شاید بگی حرفاش تکراری اما بعد خودت متوجه میشی ............

    --------------------------------------------------------------
    بزرگترین عیب دنیا را همین بس که بی وفاست . ( امام علی "علیه السلام")

  11. کاربر روبرو از پست مفید یاریم کن/یاریت کنم تشکرکرده است .

    یاریم کن/یاریت کنم (چهارشنبه 21 دی 90)

  12. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 خرداد 91 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1390-8-15
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    1,469
    سطح
    21
    Points: 1,469, Level: 21
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    28

    تشکرشده 28 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت همسر

    سلام
    من اگر جای شما بودم هرگز ساده نمی بخشیدم چون خیانت حتی اگه در حد تلفن هم بوده باشه باز خیانته و غیر قابل تحمله مخصوصا زمانیکه یک زن خیانت بکنه ،چون زن مظهر عشق و وفاداریه کانون محبت خونوادس، زن ذاتا یک مادره و......
    اینکه شما موضوع رو فاش نکردین و ابروی همسرتون رو نبردین واقعا ستودنیه

  13. کاربر روبرو از پست مفید خزان 1366 تشکرکرده است .

    خزان 1366 (چهارشنبه 21 دی 90)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 دی 90 [ 01:21]
    تاریخ عضویت
    1390-10-21
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    924
    سطح
    16
    Points: 924, Level: 16
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 8 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت همسر

    با سلام مجدد خدمت همه دوستان.لازمه یه کمی در این مورد بیشتر توضیح بدم ولی قبلش ازاینکه ممکنه پستم طولانی بشه عذر میخام
    ما خوشبختانه فرزندی نداریم اینکه میگم خوشبختانه چون اگر بچه ای داشتیم اصلا فکر جدایی نمی کردم و معتقدم تمایلات و خواسته های شخصی والدین با ایجاد مسیولیت بچه باید به حاشیه رودو یا بر محور تعهد نسبت به فرزند استوار باشد.
    خانواده همسر من مثل خانواده خودم 4نفرن والدین فرهنگی و تحصیلات دانشگاهی با این تفاوت که خانواده همسرم یه شخصیت اجتماعی بخصوصی دارن که درست یا غلط امروز نمونه اونها خیلی کمه. اونها صد در صد صادقند.اینکه میگم اصلا اغراق نیست یعنی هر سوالی که بکنی فلرغ از همه نوع قید و بند واقعیت را عنوان میکنند انگار این صداقت تو ژنشونه(ببخشید گاهی به حماقت میل میکنه)همسر من هم همینطوره (گاهی به شوخی بهش میگفتم بعد ازدواج با من کمی پنهان کاری یاد گرفتی)بخاطر همین خصیصه هم بود که بعد از شک من با چند تا سوال بطور ناگهانی همه واقعیت را عنوان کرد (باگریه فراوان)بعد از تصمیم به جدایی به اصرار اون به مشاور مراجعه کردیم اون در این خصوص به مشاورگفت که بشدت از این اتفاق احساس گناه می کند واصلا نمیدونه چطور این اتفاق افتاد و کاملا از این موضوع شوکه شده اون درجلسه ای عنوان کرد که فقدان مهارتهای اجتماعی و تاثیر منفی دوستانش با عث شده در این دام بیفتد.در ضمن مشاور اعلام کرد که ایشان افسردگی مزمنی دارد که حالا حاد شده الان هم با دارو داره سعی میکنه کنترلش کنه.اون رابطه اش را بکلی با اون شخص ثالث قطع کرده (به خواست خودش من اعمال فشاری نکردم)
    با این تفاصیل چند تا سوال دارم
    1- چطور ممکنه خیانت اینقدر به سرعت ایجاد بشه و اینقدر سریع تموم بشه
    2-چگونه شخصی که در خیانت است و اسیر سرخوشی است از این لذت منصرف میشود و ملتمسانه خواهان ادامه زندگی زناشویی قبلی شود؟
    3- چگونه میتوان از پشیمانی واقعی یک زن و عدم تکرار اشتباهش مطمین شد؟ چون من معتقدم اولین گناه همیشه سخت تر از بعدی هاست

    با سپاس از همه دوستانی که حوصله میکنن و به درددل من گوش میدن

    از همه دوستانی که محبت دارند و به مشکل من توجه نشون میدن واقعا ممنونم
    من میخام بدونم چه عواملی باعث ایجاد رابطه و قطع و پشیمانی میشه.ویا چه انگیزه ای باعث میشه که اینطور قاطعانه عنوان میکند که هرگز تکرار نمی شود آیا یک زن چه نکات منفی در ازدواج میدیده و چه نکات مثبتی تو اون رابطه؟ و چی باعث شد که سریعا به اشتباهش پی ببره ایا صرفااطلاع شوهر باعث قطع اون رابطه شده یا خودش به باور متفاوتی رسیده
    تو ازدواج,من تقریبا تمام مسولیت ها رو خودم بعهده گرفتم از تلاش برای معاش گرفته تا خرید بیرون و کلا اکثر مسولیتهایی که خیلیش وظایف خودم بود و خیلیش هم مربوط به همسرم اما من علاقه مند بودم که همه اونها را خودم انجام بدم تا اون احساس راحتی کنه و فقط کارهای خونه مربوط به همسرم بود که به نحو احسن اونها را انجام میداد. ارتباطات خارج خونه در مورد همسر من خیلی محدود بود (به خواست خودش)و همین باعث شد اندک اندک مهارتهای اجتماعیش تحلیل برن واسه همین من فکر میکنم زمانی که با چند تا خانم تو دانشگاه رفیق شد خیلی تحت تاثیر کلام و رفتار اونها قرار گرفت جوری که بعضی وقتها میگفت دوستام میگن چقدر زود ازدواج کردی باید کمی جوونی میکردی یازیاد به مردها اعتماد نکن و از این قبیل صحبتها. حالا میخام شما تو این مورد قضاوت کنید که واقعا این جور مراودات چقدر میتونه توی تحریک یه زن به اشتباه موثر باشه خودش که اینجور اعتقاد داره و از زمان اظهار پشیمونی حتی ارتباطش با دوستانش را هم قطع کرده.تو این مدت که از این قضیه مطلع شدم حتی یک شب هم بدون گریه نخوابیدم
    با کسی هم نمیتونم درددل کنم توی خونه تنهام وحتی خونوادم از هیچی اطلاع ندارن خونواده همسرم هم نمی دونند واسه چی از هم جدا شدیم(دلم نمیخاد حتی اگه از هم کاملا جدا شدیم آیندش زیر سوال بره)با این حال تضاد عجیبی در من ایجاد شده از یک طرف واقعا دوستش دارم و گاهی اوقات فکر ادامه زندگی با اون برام عذاب اوره از طرفی اونم حاضر به جدا شدن از من نیست حتی پدر و مادرش خودشون را برای این اتفاق اماده کردن ولی خودش میگه بدون تو نمیتونم زندگی کنم(این خیلی برام خیلی عجیبه)
    اگه زندگی با من اینهمه نقصان داشته که دست به خیانت زده پس چرا هنوز دوست داره با من بمونه؟؟؟؟؟
    از اینکه حوصله کردین و به حرفهام توجه کردین ممنونم و خواهش میکنم راهنماییم کنین

    نقل قول نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
    به نظر من الان به دنبال چو ن و چرایی رفتار همسرتون نباشید. اول ببینید ایا می تونید این زندگی رو ادامه بدید (بر فرض اینکه همسرتون پشیمون باشه و بخواد که توبه کنه). ایا می تونید به زندگیتون یک فرصت دیگه بدید به یاد و پاس اون روزهای خوبی که با هم داشتید؟ با جدا شدن به دنبال چی هستید؟ ایا به دنبال پیدا کردن مرهمید یا انتقام یا فرار ...؟
    deljoo-deltang عزیز ممنون از توجهتون
    بنظر من بخشیدن یک مقوله است و اطمینان از عدم تکرار اشتباه مقوله ای دیگر
    اگه به خیلی از پارامترها توجه کنیم ازقبیل آبرو-عشق- فرزند و... واز همه مهمتر عمر کوتاه خودمون بخشیدن نباید خیلی سخت باشه . اما اگر بخشیدی و این اشتباه دوباره تکرار شد اونموقع به این دردهای جانکاه امروز احساس سادگی فریب خوردگی و شاید حماقت هم اضافه میشه . کدوممون میتونیم یه همچین دردیو چند بار تجربه کنیم؟
    از طرف دیگه قول میدم هیچکدوممون درهمین لحظه ای که گذشت تو فکر یه کویر با افتاب سوزان و لذت سرکشیدن یه لیوان نوشیدنی خنک نبودیم ولی واقعا آیا اونقدر قوی شدیم که اگر تو اون شرایط قرار بگیریم بتونیم خوددار باشیم و از اون لذت چشم پوشی کنیم؟
    اینه که من معتقدم اطمینان به عدم تکرار خطاست که شاید بتونه زندگی امثال من رو بازسازی کنه.
    اما این اطمینان چطوری حاصل میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط یاریم کن/یاریت کنم
    با سلام

    اتفاق زندگی شما تقریبا شبیه زندگیه منه ....

    من بخشیدمش اما بازهم خیانت کرد بازهم به شکل قبلی و بازهم از از روی نادانی بازهم برای تفریح بازهم نمیدونه چرا ..... دیگه توبه کرد .... دست روی قرآن گذاشت ..... اما توی خوشی بازهم رفت ....اول رابطه تلفنی ... بعد ...
    من با ani عزیز موافقم ....

    مشاوره حضوری خیلی کمکت میکنه .... شاید بگی حرفاش تکراری اما بعد خودت متوجه میشی ............

    --------------------------------------------------------------
    بزرگترین عیب دنیا را همین بس که بی وفاست . ( امام علی "علیه السلام")

    یاریم کن/یاریت کنم
    سلام
    برای شماهم متاسفم
    میشه خواهش کنم کمی بیشتر توضیح بدین.چجوری این اشتباه تکرار شد؟ توبار اول فهمیدین علت چی بوده؟ و دفعه بعدی چی؟ این موضوع خیلی ذهن منو بخودش مشغول کرده که چجوری میشه ببخشی و مطمین باشی طرفت پشیمون شده و اشتباهش رو تکرار نمیکنه.که اگه تکرار کرد دیگه خودتو نمیتونی ببخشی

  15. #9
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: خیانت همسر

    دوست عزیز واقعا شرایط شما و همسر محترم را درک می کنم


    گویا مشاوره گرفته اید . به نظرم جواب تمام این سئوالها به کمک مشاور به دست می آید

    اما چرا ؟

    به این علت که شما در مورد همسرتان و علل خیانت او از ما سئوال می کنید . ( فرد غایب ) هر آنچه در این تاپیک عنوان شود به نوعی گمانه زنی در مورد همسرتان خواهد بود و با توجه به شرایطی که زندگی شما دارد و آب و هوای آن بحرانی است ابدا سازنده که نیست چه بسا مشکلات را بیش تر کند .


    اما شما اگر در مورد خودتان سئوالی داشته باشید ما می توانیم به شما راهنمایی کنیم و در نهایت با شما همدلی کنیم . اما نظریه دادن مجازی برای یک زندگی در مسیر بحران ابدا به نفع شما نیست .


    در این تالار افراد نگاه تخصصی ندارند چه بسا مراجعی از سر احساس با کمترین اطلاعات در مورد یک زندگی و ..........شروع به نقد و قضاوت " زنی " بکند که زندگی اش در آستانه ی فرو پاشی است و......................

    ضمن اینکه اینجا دادگاه نیست تا قضاوتی اتفاق بیفتد . اینجا مکانی است برای همدلی و کمک فکری اما نه به این روش که مشکلات حاد مورد بررسی قرار بگیرد و نتایج شگفت انگیز به دست بیاید . معمولا این فضا برای مشکلات حاد و پیچیده بیش از آنکه سازنده باشد آسیب زا ست .

    اما می توانید از مطالب کلی تالار و مطالب در جهت آرام سازی خودتان و کسب آگاهی و ..........استفاده کنید ما هم خوشحال می شویم که شما در کنار ما هستید و از نظرات و تجربیات ارزنده ی شما استفاده خواهیم کرد .



    و باز به شکل جدی توصیه ی مشاوره حضوری دوست عزیز .




    و به شخصه اینگونه دوست می دارم که شما نتایج هر جلسه ی مشاوره ی حضوری را در این جا برای ما بنویسید تا در مورد آن بحث و بررسی کنیم تا انشالله دست در دست هم بتوانیم از این بحرانی که به وجود آمده گذر کنیم تا شما تصمیم بهتری برای زندگی خود بگیرید


  16. کاربر روبرو از پست مفید ani تشکرکرده است .

    ani (پنجشنبه 22 دی 90)

  17. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: خیانت همسر

    چطور ممکنه خیانت اینقدر به سرعت ایجاد بشه و اینقدر سریع تموم بشه
    منظورتو از به سرعت درست متوجه نشدم.یعنی انتظار داشتین یه مدت طولانی با هم باشن و بعد مدت طولانی رابطه داشته باشن؟

    به نظر من که همچینم یه دفعه نبود.4سال پیش ارتباط تلفنی با یه مرد داشته و این نشون میده که یه جای زندگیتون لنگ میزده.کجاش رو نمیدونم چون ازجزئیات زندگیتون خبر ندارم اینو باید خودت منصفانه پیدا کنی.

    بعد ادم واقعا ممکنه تو یه لحظه اشتباه کنه..اشتباه میکنه چون فقط دنبال یه خوشی موقته.خانمتون دنبال یه چیزی بوده(همون کمبود) خیلی موقت تو اون رابطه بدست اورده یا فکر میکرده بدست میاره اما بعد که حواسش اومده سر جاش دیده چه اشتباهی کرده.


    چگونه شخصی که در خیانت است و اسیر سرخوشی است از این لذت منصرف میشود و ملتمسانه خواهان ادامه زندگی زناشویی قبلی شود؟
    قرار نیست اگه ادم یه اشتباهی کرد تا اخر عمر ادامه بده..چشماش باز شده دیده چه خطایی کرده..دیده نمی ارزیده به از دست دادن شوهرش و زندگیش...اینجور که شما میگین ادم فکر میکنه زنت یه افسونگر مکاره که مدام تو خوشی کاذب خیانت غوطه میخورده حالا اظهار پشیمونی کرده..واسه همین تعجب کردی
    اما خانمتون الوده که نیست اشتباه کرده..درسته اشتباهش بزرگه


    چگونه میتوان از پشیمانی واقعی یک زن و عدم تکرار اشتباهش مطمین شد؟ چون من معتقدم اولین گناه همیشه سخت تر از بعدی هاست
    به نظر من هیچ جور نمیشه و هیچ کس نمیتونه تضمین کنه خانمتون یا هر زن یا مرد دیگه ای بعدا دست از پا خطا نکنه

    اگه زندگی با من اینهمه نقصان داشته که دست به خیانت زده پس چرا هنوز دوست داره با من بمونه؟؟؟؟؟
    برادر من دنبال چی هستی...خیلی دودل و مرددی..معلومه به شدت میخوای وضعیت رو تحلیل کنی تا به یه نتیجه برسی.معلومه تو این ماجرا میخوای برای مردونگی جریحه دار شدت مرهم پیدا کنی

    هر ادمی ممکنه خطا کنه..میتونه خطا کنه و پنهان کنه یا مثل زنت اعتراف کنه...اما این تویی که باید برای خودت همه جوانب رو سبک و سنگین کنی.که میتونی با این موضوع کنار بیای؟...خیلی زود تصمیم به جدایی گرفتی..واسه طلاق که هیچ وقت دیر نمیشه

    نمیدونم تا چه حد ریشه ای به این موضوع نگاه کردی..به اینکه زنت چرا افسرده است؟؟
    چرا مقابل دوستاش احساس ضعف و خود کم بینی میکنه؟؟

    من حدس میزنم خانمتون یه خورده نا پخته و خامه.این جور ادما تحت تاثیر حرف دیگرانن.اگه کسی ازکاری یا چیزی تعریف کنن هوس میکنن امتحان کنن یا شاید میخوان نشون بدن کم نیووردن.

    اما اگه تصمیم گرفتی برگردین سر زندگی مشترک همین مشکلات به ظاهر ساده رو حل کن تا منجر به اتفاق بدی نشه
    انی جون پست شما رو الان دیدم دیگه شاید حرفام تکراری باشه

  18. 3 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (دوشنبه 26 دی 90)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.