به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 29
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 بهمن 90 [ 03:05]
    تاریخ عضویت
    1390-10-17
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    953
    سطح
    16
    Points: 953, Level: 16
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    رضایت نمیدن (مخالفت خانواده با ازدواج با دوست پسر)

    با سلام
    من دو سال پیش با پسری آشنا شدم که با خانواده ایشون و به منزلشون بدون اطلاع خونوادم رفت و آمد داشتم و در این مدت بین ما رابطه کامل جنسی برقرار گردید و همچنین یک بار سقط جنین.
    ایشون به خواستگاری من اومدن اما با مخالفت شدید پدرم مواجه شدیم.می خواستم بدونم با توجه به باکره نبودن من راه قانونی برای ازدواج بدون اذن پدر هست؟
    همه چی تو خونمون ریخته به هم.دیگه نمی دارن من هیچ جا برم . تازه فقط می دونن که دوست بودیم چیز دیگه ای نمیدونن.سر برادرم کلی بلا آوردن و طردش کردن تا با دوست دخترش ازدواج کرد اما خب قانون دست منو بسته.کاش راهنمایی کنید بدون سرکوفت البته

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 آذر 96 [ 10:48]
    تاریخ عضویت
    1389-5-14
    نوشته ها
    376
    امتیاز
    8,441
    سطح
    61
    Points: 8,441, Level: 61
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,178

    تشکرشده 1,175 در 313 پست

    Rep Power
    51
    Array

    RE: رضایت نمیدن

    سلام دوست گرامی،

    به همدردی خوش اومدید،

    اگه تو خونه مطرح کنین که دیگه باکره نیستین چه اتفاقی می افته؟ با مادرتون رابطتون چطوره؟ کسی هست که بتونه نظره بابا رو تغییر بده؟

    راستش شرایطتون خیلی سخت و پیچیدس، نظر دادن هم خیلی سخته و امکان تست کردن و آزمایش راه حل هم وجود نداره!

    اگه می تونین یه مشاور خوب پیدا کنین و ازش راهنمایی بخواین.

    موفق باشید.

  3. 2 کاربر از پست مفید ایوب تشکرکرده اند .

    ایوب (یکشنبه 18 دی 90)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 بهمن 90 [ 03:05]
    تاریخ عضویت
    1390-10-17
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    953
    سطح
    16
    Points: 953, Level: 16
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: رضایت نمیدن

    نقل قول نوشته اصلی توسط ایوب
    سلام دوست گرامی،

    به همدردی خوش اومدید،

    اگه تو خونه مطرح کنین که دیگه باکره نیستین چه اتفاقی می افته؟ با مادرتون رابطتون چطوره؟ کسی هست که بتونه نظره بابا رو تغییر بده؟

    راستش شرایطتون خیلی سخت و پیچیدس، نظر دادن هم خیلی سخته و امکان تست کردن و آزمایش راه حل هم وجود نداره!

    اگه می تونین یه مشاور خوب پیدا کنین و ازش راهنمایی بخواین.

    موفق باشید.
    سلام و ممنون از راهنماییتون اگه بفهمن غوغا می کنن.الان اصلا فکرشم نمی کنن ...
    هیچ کس رو حرف بابای من حرف نمی زنه.الانم هم مامانم هم بابام با من کاملا قهرن و حرف نمی زنن.
    پیش یه مشاور رفتم گفت باید صبر کنی بسپری به خدا.آخه اینجوری که نمیشه.می خوام بدونم حتی راه قانونی وجود نداره؟


  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    115
    Array

    RE: رضایت نمیدن

    دوست عزیز

    این آقا اونقدر قابل اعتماد هست که شما تمام وجودتت رو بدون هیچ تعهدی بهش بخشیدی؟؟

    حالا هم میخوای با قانون در مقابل پدرت بایستی؟؟

    یک ذره فکر کردی شاید این آقا مرد زندگی نباشه و دوباره گذارت به خانه پدری بیفته؟!؟

    یک ذره فکر کردی دلایلی که آنها بیان می کنند ممکنه منطقی و عقلانی باشه یا شاید بهانه گیری الکی؟

    آیا فکر نمی کنی اون پسر و خانوادش در مورد شما و خانواده شما و کاری که شما با پدر تون میخواین بکنین(قانون)

    و کارای که بدون اجازه و احترام به خود و خانواده کردین چی فکر می کنند؟!؟!

    فکر نمی کنی شاید باعث سرزنشهایی بعد از این بشه؟!

    به نظر من همه پلهای پشت سرت رو خراب نکن.

    با یک مشاور خانواده و یا بزرگتر قابل احترام از طرف خانوادت موضوع رو مطرح کن و ازشون بخواه با پدر و مادرت صحبت کنند.

    موفق باشی.

  6. 6 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    sanjab (شنبه 17 دی 90)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 بهمن 90 [ 03:05]
    تاریخ عضویت
    1390-10-17
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    953
    سطح
    16
    Points: 953, Level: 16
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: رضایت نمیدن

    نقل قول نوشته اصلی توسط sanjab
    دوست عزیز

    این آقا اونقدر قابل اعتماد هست که شما تمام وجودتت رو بدون هیچ تعهدی بهش بخشیدی؟؟

    حالا هم میخوای با قانون در مقابل پدرت بایستی؟؟

    یک ذره فکر کردی شاید این آقا مرد زندگی نباشه و دوباره گذارت به خانه پدری بیفته؟!؟

    یک ذره فکر کردی دلایلی که آنها بیان می کنند ممکنه منطقی و عقلانی باشه یا شاید بهانه گیری الکی؟

    آیا فکر نمی کنی اون پسر و خانوادش در مورد شما و خانواده شما و کاری که شما با پدر تون میخواین بکنین(قانون)

    و کارای که بدون اجازه و احترام به خود و خانواده کردین چی فکر می کنند؟!؟!

    فکر نمی کنی شاید باعث سرزنشهایی بعد از این بشه؟!

    به نظر من همه پلهای پشت سرت رو خراب نکن.

    با یک مشاور خانواده و یا بزرگتر قابل احترام از طرف خانوادت موضوع رو مطرح کن و ازشون بخواه با پدر و مادرت صحبت کنند.

    موفق باشی.
    دوست عزیزم
    یه طرفه پیش قاضی رفتن خیلی راحته.من نمیخواستم با خونوادم در بیفتم اصلا.اما اونا دلیل قانع کننده ای نمیارن.به هر کسی هم که دلایلشونو می گم حق رو میدن به من.من اگه جلوی مخالفت اونا کوتاه بیام با توجه به این وضعیت آینده خودم رو صد در صد نابود کردم با توجه به شرایط جامعه.
    اگه دنبال راه قانونیم نه به خاطر اینکه خونوادمو ترک کنم.به این خازر که بگم من از راه قانونی یتونم کارمو پیش ببرم اما محبت و حمایت شما رو هم می خوام.خونواده اون طرف هم همه مسائلی که پیش اومده رو می دونن و اگه یه روزی مجبور به ترک خونوادم شم سرکوفتی نخواهد بود.چون بعنوان آخرین راهه.و همچنین اون آقا در مقایسه با پسرای الان بسیار بسیار مرد ایده آلی هست نه از نظر مالی بلکه اخلاق و اعتقادات و پایبندی به خانواده.
    من دیدم که خونوادم سر برادرم چه بلاهایی آوردن که دارم دنبال یه راه برای به کرسی نشوندن حرفام می گردم.وگرنه ما که از طریق رسمی وارد شدیم.
    اگر کسی بود که قدرت پذیرش این مسئله و همچنین نفوذ روی پدرم رو داشت من دریغ نمی کردم.
    در ضمن خانوادم بسیار بسیار مذهبین و یکی از دلایل مخالفتشون دوستیمونه



  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 بهمن 91 [ 17:34]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    58
    امتیاز
    1,153
    سطح
    18
    Points: 1,153, Level: 18
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 59 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: رضایت نمیدن

    سلام دوست خوبم. نگران نباش، اینجا معمولا کسی سرکوفت نمی زنه(البته من خیلی تازه اومدم) ممکنه دعوات کنن که اونم از دلسوزیه.
    اول چندتا سوال: چند سالته؟ دوستت چند سالشونه؟این آقا جدای از مسائل احساسی و... که بینتون هست انتخاب خوبی هستن؟(مثلا از نظر پدرتون اگر نمی فهمیدن دوست بودین مورد مناسبی بودن؟) از کجا فهمیدن دوست بودین؟ آیا ایشون حمایت خانوادشون رو دارن؟
    احتمالا خودتم می دونی که راه قانونی وجود داره و فقط می خوای مطمئن شی اما باور کن ارزششو نداره. بهاش برای تو خیلییییییییییییییی سنگینه،خیلیییییییی.مورد برادرت متفاوت بود اون پسره و روحیش با شما خیلی فرق می کنه و نیازهاش که تازه فکر کنم اونم کار خوبی نکرده و باید تلاش می کرده خانواده رو راضی کنه ...باور کن که یه جاهایی تو زندگی به حمایت خانوادت و دعای خیرشون نیاز داری.
    صبر کردن ارزششو داره، من 5سال دوست بودم،3 سال تمام تحت سخت ترین شرایط صبر کردیم،بارها تصمیم گرفتیم خودمون اقدام کنیم اما نهایتا عقلمون رو به کار انداختیم و صبر کردیم، خدا کمکمون کرد و زمان که واقعا تاثیرگذاره، پدر من هم 100% مخالف بودن، الان خانواده من کاملا راضی ان و خانواده ایشون حداقل در ظاهر راضین و به هزار و دو دلیل من از این که صبر کردیم تا همه به یه رضایت نسبی برسن خوشجالم. شادی و آرامش پدر و مادرم الان واقعا برام ارزشمنده و دعاشون پشت سر زندگیم.اگر در تصمیمتون پایدار باشید و مطمئن باشید از انتخاب هم، به خانواده ها که زمان بدید کم کم راضی می شن و کنار میان. به حرف مشاورتون گوش بدید. خیلی خوب می دونم تحت کنترل بودن سخته اما تحمل کنید و با منطق و آرامش جلو برید. بذارید خانواده ایشون تلاش کنن و خودشون با اصرار مودبانشون مصمم بودنشون رو به پدرتون نشون بدن. تازه این سختی ها دل شمارو به هم نزدیک تر می کنه و باعث می شه قدر هم رو بدونید. بازم برید پیش مشاورتون و بخواید کمکتون کنه با خانوادتون منطقی صحبت کنید. حتی میتونید با مادر و بعد پدرتون برید پیشش. خوب نیست دل و غرور پدر و مادرت رو بشکنی، باهاشون مدارا کن و سعی کن دلایل منطقی انتخابت رو براشون توضیح بدی و با راه های مختلف امکان جلب اطمینان رو براشون مهیا کنی. مشاوره رو ادامه بدین حتما. امیدوارم تصمیم درست بگیرید.
    من مشاور نمی باشم و این ها نظرات و تجربیات شخصی من است

  9. 3 کاربر از پست مفید bahar_t تشکرکرده اند .

    bahar_t (یکشنبه 18 دی 90)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 بهمن 90 [ 03:05]
    تاریخ عضویت
    1390-10-17
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    953
    سطح
    16
    Points: 953, Level: 16
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: رضایت نمیدن

    نقل قول نوشته اصلی توسط sanjab
    دوست عزیز

    این آقا اونقدر قابل اعتماد هست که شما تمام وجودتت رو بدون هیچ تعهدی بهش بخشیدی؟؟

    حالا هم میخوای با قانون در مقابل پدرت بایستی؟؟

    یک ذره فکر کردی شاید این آقا مرد زندگی نباشه و دوباره گذارت به خانه پدری بیفته؟!؟

    یک ذره فکر کردی دلایلی که آنها بیان می کنند ممکنه منطقی و عقلانی باشه یا شاید بهانه گیری الکی؟

    آیا فکر نمی کنی اون پسر و خانوادش در مورد شما و خانواده شما و کاری که شما با پدر تون میخواین بکنین(قانون)

    و کارای که بدون اجازه و احترام به خود و خانواده کردین چی فکر می کنند؟!؟!

    فکر نمی کنی شاید باعث سرزنشهایی بعد از این بشه؟!

    به نظر من همه پلهای پشت سرت رو خراب نکن.

    با یک مشاور خانواده و یا بزرگتر قابل احترام از طرف خانوادت موضوع رو مطرح کن و ازشون بخواه با پدر و مادرت صحبت کنند.

    موفق باشی.
    نقل قول نوشته اصلی توسط bahar_t
    سلام دوست خوبم. نگران نباش، اینجا معمولا کسی سرکوفت نمی زنه(البته من خیلی تازه اومدم) ممکنه دعوات کنن که اونم از دلسوزیه.
    اول چندتا سوال: چند سالته؟ دوستت چند سالشونه؟این آقا جدای از مسائل احساسی و... که بینتون هست انتخاب خوبی هستن؟(مثلا از نظر پدرتون اگر نمی فهمیدن دوست بودین مورد مناسبی بودن؟) از کجا فهمیدن دوست بودین؟ آیا ایشون حمایت خانوادشون رو دارن؟
    احتمالا خودتم می دونی که راه قانونی وجود داره و فقط می خوای مطمئن شی اما باور کن ارزششو نداره. بهاش برای تو خیلییییییییییییییی سنگینه،خیلیییییییی.مورد برادرت متفاوت بود اون پسره و روحیش با شما خیلی فرق می کنه و نیازهاش که تازه فکر کنم اونم کار خوبی نکرده و باید تلاش می کرده خانواده رو راضی کنه ...باور کن که یه جاهایی تو زندگی به حمایت خانوادت و دعای خیرشون نیاز داری.
    صبر کردن ارزششو داره، من 5سال دوست بودم،3 سال تمام تحت سخت ترین شرایط صبر کردیم،بارها تصمیم گرفتیم خودمون اقدام کنیم اما نهایتا عقلمون رو به کار انداختیم و صبر کردیم، خدا کمکمون کرد و زمان که واقعا تاثیرگذاره، پدر من هم 100% مخالف بودن، الان خانواده من کاملا راضی ان و خانواده ایشون حداقل در ظاهر راضین و به هزار و دو دلیل من از این که صبر کردیم تا همه به یه رضایت نسبی برسن خوشجالم. شادی و آرامش پدر و مادرم الان واقعا برام ارزشمنده و دعاشون پشت سر زندگیم.اگر در تصمیمتون پایدار باشید و مطمئن باشید از انتخاب هم، به خانواده ها که زمان بدید کم کم راضی می شن و کنار میان. به حرف مشاورتون گوش بدید. خیلی خوب می دونم تحت کنترل بودن سخته اما تحمل کنید و با منطق و آرامش جلو برید. بذارید خانواده ایشون تلاش کنن و خودشون با اصرار مودبانشون مصمم بودنشون رو به پدرتون نشون بدن. تازه این سختی ها دل شمارو به هم نزدیک تر می کنه و باعث می شه قدر هم رو بدونید. بازم برید پیش مشاورتون و بخواید کمکتون کنه با خانوادتون منطقی صحبت کنید. حتی میتونید با مادر و بعد پدرتون برید پیشش. خوب نیست دل و غرور پدر و مادرت رو بشکنی، باهاشون مدارا کن و سعی کن دلایل منطقی انتخابت رو براشون توضیح بدی و با راه های مختلف امکان جلب اطمینان رو براشون مهیا کنی. مشاوره رو ادامه بدین حتما. امیدوارم تصمیم درست بگیرید.
    من مشاور نمی باشم و این ها نظرات و تجربیات شخصی من است
    من 21 سالمه ایشون 30 سالشه.
    من پدرم نمیگه که اون آدم بدیه می گه لیاقت تو بیشتر از ایناس.دلیلشم اینه که میگه سزح فرهنگی خونواده ها به هم نمی خوره که من با هزارو یک دلیل ردش میکنم.اونا پایین شهر میشینن ما سعادت آباد اما محله و وضع مالی نشونه فرهنگ نیست دوست من.من که اینجوری فکر می کنم.خانواده من بسیار سختگیر هشتند تو این مسائل و من هم تمام آرزوم اینه که اونا راضی شن.خونواده دوستم واقعا منو به عنوان عروسشون می شناسن و الان همه اونا به خاطر مسائل پیش اومده ناراحتن.
    این پسر تو سخت ترین شرایط کنار من بوده و من رو تنها نذاشته.خیلی چیزا رو کنار هم ساختیم و بهش رسیدیم.جفتمون به آرامش رسیدیم تو این رابطهویک بار نه خیانت دیدم نه دروغ ازش.اینا واسه من ارزشه تو زمونه ای که پر از گرگه.صرف رابطه جنسی داشتن نمیشه یه نفرو محکومم کرد به اینکه ناپاکه.این رابطه انتخابی بوده که با عقلمون انجام دادیم بعد به هم دل بستیم.من خونوادشو دیدم و شناختم و بابت این مسئله هم آرامشم بیشتر شد هم علاقه ام به اون طرف.اما خونواده من میگن تو بری تو اون خونواده بدبخت میشی . واقعا طرز فکرشون اشتباهه.نه به خاطر احساسم به خاطر انسانیتم اینو میگم.
    ممنون از راهنماییت.قراره من و دوستم با هم بریم پیش مشاور

  11. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 15:49]
    تاریخ عضویت
    1390-2-11
    نوشته ها
    1,002
    امتیاز
    17,617
    سطح
    84
    Points: 17,617, Level: 84
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    3,189

    تشکرشده 3,297 در 818 پست

    Rep Power
    113
    Array

    RE: رضایت نمیدن (مخالفت خانواده با ازدواج با دوست پسر)

    به نظر من هم عجله نکن.فرایند راضی کردن پدر و مادرت زمانبره.پس تو باید تلاشتو کنی تا راضیشون کنی.مطمئن باش در آینده به حمایتشون نیاز داری.اما یه چیز به عنوان خواهرت می گم اینکه مشاوره گفته به خدا توکل کن راحت از کنارش عبور نکن.کاره بنده اینه که تلاششو کنه بعد نتیجه رو به خودش واگذار کنه.

  12. 2 کاربر از پست مفید رایحه عشق تشکرکرده اند .

    رایحه عشق (یکشنبه 18 دی 90)

  13. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    770
    امتیاز
    14,787
    سطح
    78
    Points: 14,787, Level: 78
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 69.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    4,357

    تشکرشده 4,467 در 859 پست

    Rep Power
    121
    Array

    RE: رضایت نمیدن (مخالفت خانواده با ازدواج با دوست پسر)

    نقل قول نوشته اصلی توسط negsa
    من دو سال پیش با پسری آشنا شدم که با خانواده ایشون و به منزلشون بدون اطلاع خونوادم رفت و آمد داشتم و در این مدت بین ما رابطه کامل جنسی برقرار گردید و همچنین یک بار سقط جنین.
    نقل قول نوشته اصلی توسط negsa
    من اگه جلوی مخالفت اونا کوتاه بیام با توجه به این وضعیت آینده خودم رو صد در صد نابود کردم با توجه به شرایط جامعه.
    ...
    .و همچنین اون آقا در مقایسه با پسرای الان بسیار بسیار مرد ایده آلی هست نه از نظر مالی بلکه اخلاق و اعتقادات و پایبندی به خانواده.
    دوست عزیز
    شما یه سقط رو تجربه کردی
    از 19 سالگی یه رابطه نامشروع ، غیرقانونی و نامتعارف رو شروع کردی
    و حالا می خوای در شروع دوره جوونیت در مقابل خونوادت بایستی
    این ها همه تابو های جامعه ماست
    درست یا غلط
    شما در همین جامعه زندگی میکنی
    همین مرد به گفته شما معتقد و بااخلاق و خونواده ایشون هم به تمامی این تابوها واقف هستن
    ایا نگران این نیستی که بعدها مورد سرزنش و تحقیر قرار بگیری ؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط negsa
    من 21 سالمه ایشون 30 سالشه.

    این پسر تو سخت ترین شرایط کنار من بوده و من رو تنها نذاشته.خیلی چیزا رو کنار هم ساختیم و بهش رسیدیم.جفتمون به آرامش رسیدیم تو این رابطهویک بار نه خیانت دیدم نه دروغ ازش.اینا واسه من ارزشه تو زمونه ای که پر از گرگه.صرف رابطه جنسی داشتن نمیشه یه نفرو محکومم کرد به اینکه ناپاکه.این رابطه انتخابی بوده که با عقلمون انجام دادیم بعد به هم دل بستیم.من خونوادشو دیدم و شناختم و بابت این مسئله هم آرامشم بیشتر شد هم علاقه ام به اون طرف.اما خونواده من میگن تو بری تو اون خونواده بدبخت میشی . واقعا طرز فکرشون اشتباهه.نه به خاطر احساسم به خاطر انسانیتم اینو میگم.
    ممنون از راهنماییت.قراره من و دوستم با هم بریم پیش مشاور
    سخت ترین شرایط رو خودش ایجاد کرده
    به چه حقی ؟
    ایا سقط جنین شما بزرگترین دروغ و خیانتی نبود که میتونستی در حق خودت و خونوادت انجام بدی ؟
    نمیشه حرف از قانون زد زمانی که همه قوانین نوشته و نانوشته رو زیر پا گذاشته شده؟
    شما اشتباه کردی و به عبارت بهتر بچگانه و تاحدودی ساده لوحانه رفتار کردی (ایا واقعا هنوزم میگی این رابطه رو با عقلت انتخاب کردی ؟)
    فرض کن با رای دادگاه بدون رضایت پدرت به ازدواج با این اقا نائل شدی !
    چرا یه لحظه به این فکر نمی کنی که شاید پدرت راست بگه و شان شما بالاتر از این خونواده باشه ؟
    بدون شک رفتار دوساله این خونواده بی مسئولانه ، خیانتکارانه و فریبکارانه بوده


    دوست عزیز
    مهم نیست که شما من رو به داشتن قضاوت عجولانه و یا . . . محکوم کنی
    اونچه که مهمه نصمیم نهایی شماست
    چیزی که الان بهش نیاز داری بررسی عملکرد دوساله خودت هست
    نگران نگاه جامعه و برخورد خونوادت نباش
    نگران خودت باش

    همه این درگیری و شلوغی ها رو رها کن
    یه گوشه خلوتی پناه ببر ، جاییکه از درگیری ها و روابط احساسی و عاطفی (و به خصوص جنسی ) در امان باشی
    جلوی ضرر رو از هر جا بگیری منفعته
    هنوزم همونطور که پدرت گفته شایسته بالاتر از این هایی

  14. 13 کاربر از پست مفید meysamm تشکرکرده اند .

    meysamm (یکشنبه 18 دی 90)

  15. #10
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: رضایت نمیدن (مخالفت خانواده با ازدواج با دوست پسر)

    تصمیم ندارم ترا به وادی ترس بکشانم اما عزیزم می دانی سقط جنین در اولین بارداری و در سن پائین چه خطراتی را متوجه تو کرده و ریسک انجام آن را پذیرفته ای و ...................


    و همین یک قلم نشان می دهد که تو دختر ساده و نازنینی هستی که دل بسته ای به مردی و تاوان سنگینی بابت رابطه ات پرداخت کرده ای و می کنی .

  16. 9 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (یکشنبه 18 دی 90)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دختری را دوست دارم که میدانم او قبلا پسری دیگر را دوست داشته، چیکار کنم؟
    توسط behroozoorheb در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: دوشنبه 22 اردیبهشت 93, 06:42
  2. پسری را دوست دارم که داره ازم فاصله میگیره
    توسط mahkameh در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 26
    آخرين نوشته: سه شنبه 22 بهمن 92, 08:42
  3. دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
    توسط mehdi1369 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 28 آبان 90, 11:29
  4. من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
    توسط MisS AviatoR در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 28 اسفند 89, 12:00

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:14 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.