به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 بهمن 90 [ 19:31]
    تاریخ عضویت
    1390-10-14
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    950
    سطح
    16
    Points: 950, Level: 16
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    41

    تشکرشده 49 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    شوهرم بچه نمی خواد...

    سلام
    الان 7 سالی میشه که از عقدمون می گذره و سه و نیم سال از عروسیمون، اوایل عروسی شوهرم بحث این بود که آدم همسرش رو دوست داشته باشه دوست داره ازش بچه بیاره شوهرم هم در جواب گفت که من از تو می خوام دو تا هم می خوام یکی دختر یکی پسر ( اون موقع اصلاً قصد بچه دار شدن هنوز نداشتیم )
    بعد یکسال که مامانش هی حرف بچه رو وسط می کشید، ما هم توی بحران ناسازگاریها بودیم من توی بحثها می گفتم من از تو بچه نمی خوام تو یه ذره برا ناراحتی من ارزش قائل نیستی و من هم از درون داغون مشم، بچه اگه تو دلم باشه دیوونه به دنیا می یاد ( چون واقعاً من وقتی ناراحت می شم و غصه می خورم کل سیستم بدنم توی زجر کامله از بی تفاوتی و بی اهمیتی های اون )
    خلاصه بعد از یه مدت یه جورائی تو حرفها نظر مثبت رو بچه داشتیم که اقدام هم کردیم حدود دو ماه و ... ولی بعدش دیگه صفحه برگشت و اون نظرش عوض شد. می گه بچه نمی خواد.
    دیروز صبح سر بحث رو باز کردم گفتم یادته می گفتی دو تا بچه می خوای ازم یکی دختر و یکی پسر حالا چی شد دیگه دوستم نداری. گفت دلم می خواد تا آخر عمر دوتائی زندگی کنیم و برای خودمون خوش باشیم. بچه چیه بچه خود مائیم دیگه چیکار کردیم برای مادر پدرمون؟ گفتم باشه ولی در صورتی قبول می کنم که بریم تو سند ازدواج ثبت کنیم و محضریش کنیم. گفت اینکار رو نمی کنم لازم به اینکار نیست. گفتم : فردا یکی پُرت کرد و سن منم گذشته بود چی؟ برنداری یه بچه از یتیم خونه بیاری سر زندگی من؟
    گفتم تو بخوای تا هشتاد سالت می تونی بچه دار بشی ولی اصلاً فکر من نیستی من فقط دو سال از سنم رو وقت دارم اونم حالا اگه بشه یا نشه معلوم نیست. دلم پر شد طبق معمول نتوسنتم کنترل کنم دوباره با گریه چرت و پرت اومد سر زبونم منم گفتم. وقتی خیلی ناراحتم اصلاً نمی تونم خودم رو کنترل کنم
    (( تو که هیچوقت منو درک نمی کنی و ناراحتی هام برات ارزش نداره، حداقل می شینم دردمو به بچه ام می گم اون منو می فهمه، چرا بچه بدرد نمی خوره کاش همه بچشون عین تو بود، همیشه تو بداد مامانت رسیدی و ناراحتیش رو فهمیدی و گرنه بابات جنسش مرد دیگه صد سال سیاه هر قدر هم مامانت ناراحتی بکشه نفهمیده نمی فهمه هم، ولی با اینکه تو هم جنست مرده ولی مامانت رو فهمیدی و به دردش رسیدی . و هیچوقت هم نمی ذاری بابات چپ بهش بگه، منم بچه می خوام دردم رو به اون بگم، اون منو بفهمه ... )) از این حرفها بعدم قهر کردم رفتم از تخت بیرون و سر کار خونه.
    تا ظهر خوابید، بعد که بیدار شد بره سر کار ( اضافه کار جمعه ) نگاهش نمی کردم . دست و روشو و بعد اومد سلام داد. به روی خودم نیاوردم و جواب دادم. بعد هم دیگه با بی میلی صحبت کردم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 بهمن 92 [ 18:58]
    تاریخ عضویت
    1390-2-30
    محل سکونت
    کرج
    نوشته ها
    620
    امتیاز
    4,643
    سطح
    43
    Points: 4,643, Level: 43
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 107
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Social1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    3,824

    تشکرشده 3,762 در 695 پست

    Rep Power
    75
    Array

    RE: شوهرم بچه نمی خواد...

    سلام عزیزم
    بهتره که یکمی آروم باشی البته که حق با شماست و بچه خودش شیرینیه زندگیه یکیش خود من از وقتی پسرم به دنیا اومده از تنهایی در اومدم وکمتر وق غصه خوردن دارم
    به نظرم بهتره که با مادرش صحبت کنی و ازش بخواهی که باهاش صحبت کنه البته اگه مشکلی پیش نیاد

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 بهمن 90 [ 19:31]
    تاریخ عضویت
    1390-10-14
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    950
    سطح
    16
    Points: 950, Level: 16
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    41

    تشکرشده 49 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: شوهرم بچه نمی خواد...

    ممنونم دوست خوبم
    از پاسخت
    راستی تو قبلاً به بچه علاقه داشتی، راستش من فقط به خاطر اینکه داره سن بچه دار شدنم تموم می شه ( 33 سال دارم ) تو هراسم اگر نه علاقه قلبی به بچه ندارم. یعنی بعد بچه دار شدن آدم پشیمون نمی شه که غصه های خودم کم نبود یکی رو هم آوردم اسیر کردم.

  4. کاربر روبرو از پست مفید حق طلب تشکرکرده است .

    حق طلب (شنبه 17 دی 90)

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 اسفند 93 [ 14:00]
    تاریخ عضویت
    1390-5-11
    نوشته ها
    588
    امتیاز
    7,524
    سطح
    57
    Points: 7,524, Level: 57
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    4,002

    تشکرشده 4,006 در 737 پست

    Rep Power
    71
    Array

    RE: شوهرم بچه نمی خواد...

    دوست عزیز به نظر من بزرگترین دلیلی که یه مرد با بچه دار شدن موافقت نمیکنه اینه که میترسه از محبت همسرش کاسته بشه.میترسه بچه جای اونو تو قلب زنش بگیره و....
    تو هم که ماشاالله همین حرفا رو بهش زدی

    نقل قول نوشته اصلی توسط حق طلب

    (( تو که هیچوقت منو درک نمی کنی و ناراحتی هام برات ارزش نداره، حداقل می شینم دردمو به بچه ام می گم اون منو می فهمه، چرا بچه بدرد نمی خوره کاش همه بچشون عین تو بود، همیشه تو بداد مامانت رسیدی و ناراحتیش رو فهمیدی و گرنه بابات جنسش مرد دیگه صد سال سیاه هر قدر هم مامانت ناراحتی بکشه نفهمیده نمی فهمه هم، ولی با اینکه تو هم جنست مرده ولی مامانت رو فهمیدی و به دردش رسیدی . و هیچوقت هم نمی ذاری بابات چپ بهش بگه، منم بچه می خوام دردم رو به اون بگم، اون منو بفهمه ... ))

  6. 2 کاربر از پست مفید پاییزان تشکرکرده اند .

    پاییزان (شنبه 17 دی 90)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 بهمن 92 [ 18:58]
    تاریخ عضویت
    1390-2-30
    محل سکونت
    کرج
    نوشته ها
    620
    امتیاز
    4,643
    سطح
    43
    Points: 4,643, Level: 43
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 107
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Social1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    3,824

    تشکرشده 3,762 در 695 پست

    Rep Power
    75
    Array

    RE: شوهرم بچه نمی خواد...

    من هم به قولی برای اینکه از دست حرف وحدیث خلاص بشم بچه اوردم ولی موقعی که باردار بودم نمی دونم چرا همش برای دیدنش لحظه شماری می کردم ووقتی که به دنیا اومد تا یه مدت دوستش نداشتم حتی به خاطر این موضوع افسردگی هم گرفتم ولی الان که 3 سالشه عاشقشم و یه لحظه هم نمی ذارم ازم دور بشه

    راستی شوهر خواهر من هم از بچه متنفر بود و هر کی بهش می گفت بچه بیار قاطی می کرد و همه چی رو بهم می ریخت ولی با اصرار خانواده خودش مخصوصا پدرش بالاخره حاضر شد بچه بیاره
    وای نمی دونی واسه بچش چیکارا که نکرد و نمی کنه والان هم وقتی حرفش می شه میگه بزرگترین اشتباهم این بود که دیر به فکر بچه دار شدن افتادم
    خلاصه می خوام بگم بچه مهر مادری بوجود میاره و همینطور پدرش هم ناخاسته عاشقش می شه

  8. 2 کاربر از پست مفید چشمک تشکرکرده اند .

    چشمک (شنبه 17 دی 90)

  9. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array

    RE: شوهرم بچه نمی خواد...

    سلام
    منم گاهی این مشکلو دارم و همسرم هم همین حرفای همسر شما رو می زنه که ما برای پدر و مادرمون چی کار کردیم که اونا بخوان...........
    ولی من 27 سالمه و هنوز فرصت دارم و خیلی هم اصرار نمی کنم
    راستی هیچکس تا حالا نشنیدم از بچه دار شدن پشیمون شه
    بعدشم بعضی از مردا هرچی سنشون میره بالا تر بیشتر برای بچه دارشدن حساب و کتاب می کنند و بیشتر هم به این فکر می افتن که بچه دار نشن بهتره...
    و این ربطی به دوست داشتن یا نداشتن شما نداره
    راهش اینه که بدون داد و بیداد و بدون وسط کشیدن خیلی چیزا مثل پدر و مادرش که آقایون روش حساسند و اسمشون می اد لجبازی کردنشون گل می کنه باهاش حرف بزنی
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  10. 2 کاربر از پست مفید eghlima تشکرکرده اند .

    eghlima (شنبه 17 دی 90)

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 اسفند 93 [ 14:00]
    تاریخ عضویت
    1390-5-11
    نوشته ها
    588
    امتیاز
    7,524
    سطح
    57
    Points: 7,524, Level: 57
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    4,002

    تشکرشده 4,006 در 737 پست

    Rep Power
    71
    Array

    RE: شوهرم بچه نمی خواد...

    بهتره اول به شوهرت این اطمینان رو بدید که هیچکسی جای اونو تو قلب شما نمیگیره و بچه رو برای کامل شدن خوشبختیتون دوست داری.

  12. 3 کاربر از پست مفید پاییزان تشکرکرده اند .

    پاییزان (یکشنبه 18 دی 90)

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 23 اسفند 92 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    643
    امتیاز
    4,583
    سطح
    43
    Points: 4,583, Level: 43
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,779

    تشکرشده 2,844 در 585 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: شوهرم بچه نمی خواد...

    حق طلب عزیز...
    میدونم که سن شما داره بالا میره و این ترس از نازایی چقدر آزار دهنده است(حتی برای من!) اما چیزی که در این میان حل نشده باقی مونده نوع رابطه ی شما با همسرتونه!
    همسر شما از محبت شما مطمئن نیست، به قول معروف خیالش جمع نیست، وقتی دلیلی که شما برای بچه دار شدن عنوان میکنید اینه که بشینید باهاش درد دل کنید و شوهرتونو با پدرش مقایسه میکنید نا خود آگاه هزاران پیام منفی به ذهن همسرتون ارسال میکنید که همه اش به شکل زنگ خطره! مغزش مرتب آلارم میده !
    پیشنهاد میکنم ابتدا رابطه تونو با همسرتون اصلاح کنید،فکر میکنم مشکلات قبلی شما حل نشده باقی موندن و فقط به ظاهر فراموش شدن،دلیل بچه نخواست همسرتون در گذشته این زندگی مشترک پنهانه.
    موفق باشید

  14. 3 کاربر از پست مفید یک زن امیدوار تشکرکرده اند .

    یک زن امیدوار (پنجشنبه 21 دی 91)

  15. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 15:49]
    تاریخ عضویت
    1390-2-11
    نوشته ها
    1,002
    امتیاز
    17,617
    سطح
    84
    Points: 17,617, Level: 84
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    3,189

    تشکرشده 3,297 در 818 پست

    Rep Power
    113
    Array

    RE: شوهرم بچه نمی خواد...

    حق با زن امیدواره عزیزه.
    تو اول اعتماد اونو جلب کن بعد.اینو بدون تنها چیزی که برات می مونه شوهرته.آخرش تو می مونی اون.اگه واقعا به این حرفا که می گی اعتقاد داری واقعا در اشتباهی.اگه یکی از خوبی های بچه دراوردن آدم از تنهائیه مطمئن باش تو آخره لیسته.با اوردن بچه تو اونو بزرگ می کنی و طی اون به کمال می رسی و البته خوبی دیگش بقای نسله. پس نه به خاطر اینکه شوهرت راضی بشه به بچه دار شدن بلکه از روی منطق باهاش همراه شو.نگران بچه دار شدن نباش.اون بالائی تا نخواد اتفاقی نمی یفته.اون بالائی بیشتر دوست داره مهر و محبت زن و شوهر رو ببینه

  16. کاربر روبرو از پست مفید رایحه عشق تشکرکرده است .

    رایحه عشق (یکشنبه 18 دی 90)

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 بهمن 90 [ 19:31]
    تاریخ عضویت
    1390-10-14
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    950
    سطح
    16
    Points: 950, Level: 16
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    41

    تشکرشده 49 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: شوهرم بچه نمی خواد...

    وااااای دوست جونای مهربونم سلام
    نمی دونین چقدر خوشحالم از اینکه دوستای خوبی مثل شما دارم حرف دلم و می شنوین و به درد دلم می رسین.
    خدا دل همتون رو بی درد کنه و نعمت شادی رو تو دلهای همتون دائمی کنه.
    آره می دونم منم حرف های خوبی بهش نزدم. ولی وقتی درکم نمی کنه از رو لجبازی یا شاید هم از فرط درد عمیقی که توی سینم حس می کنم حرفهای اینجوری و ضد اون به زبونم می یاد.
    می دونین مشکل ما فقط لج و لجبازیه آخه ما یه گذشته خیلی خیلی بدی گذروندیم. و عشق و عاطفه مون زیر گذشتمون خاک شده. ( دوستان خوبم می تونین زندگی من رو توی (( خلاصه ای از زندگی من )) بخونین و بعد راجع به این موضوع راهنمائیم کنین ). قبلاً با اسم پردرد بودم حدود سه سال پیش
    ولی فکر می کنم از دیروز 17/10/90 تصمیم گرفته که خوب بشه باهام. ( البته منم دارم باهاش خیلی خوب تا می یاما ) هر چند باز فکر بچه نیست. ولی خب دیگه نمی خوام پیشنهاد بدم تا زمانی که خودش دلش بخواد نمی دونم کارم درسته یا نه شاید اصلاً نخواد اونوقت چیکار کنم بچه ها.
    در ضمن نمی تونم هم خیلی اصرار کنم چون می ترسم بعداً تقی به توقی بخوره بگه خودت خواستی خودت هم جمعش کن.


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.