؟

[گرد آفرید]

با درود به همه هم انجمنان گرامی،یک پرسشی برای بنده پیش آمده است که خوش می دارم آن را با شمایان در میان بگذارم،پس بنیوشید و نه که تنها بشنوید :
ببینید دوستان، همه می دانیم که خدا آمدن ما را به این جهان در اختیار خود ما نگذاشته است و رفتن از این دنیا نیز از دامنه اختیار ما بیرون است و مردن ما دست خداست و زمانش را هم او میداند!این درست. . . . . . .
اکنون اگر یک کسی بخواهد خود را با اختیار و تصمیم و اراده خودش یا با دست خود و یا بوسیله دیگری از دنیا ببرد و خودکشی کند،چرا در ادیان گفته شده که به جهنم می رود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟
شما فرض کنید که کسی از دنیا بیزار شده است و به آرزوها یا عشق خود نرسیده و اکنون با کمال میل و طیب خاطر،می خواهد خود را خلاص نماید،خوب بابا این بدبدخت مادر مرده دوست دارد زودتر از این دنیا برود به جهان دیگر یا به عدم و نیستی_حالا هر باوری دارد_حالا اگر به جهان دیگری برود چرا باید اونجا هم آزار ببیند(اونم چه عذابی=دوزخ!!!)
حالا شما در نظر بگیرید که طرف بیماری لاعلاج و تؤام با درد و بی حرکتی و عذاب دارد،آن وقت چه؟؟چه رایی دراین باره دارید؟؟؟
انگار که خدا می خواهد به زور برخی را در این دنیا نگه دارد!!برخی که نمی خواهند،همین؛؛؛
تازه مثلا در قرآن آمده که:ما انسان را در رنج آفریدیم!!؟خوب چرا؟؟؟؟براستی چرا؟؟؟؟؟

[گرد آفرید]

:Pبا درود؛یک وقتی پیش خودتان نیندیشید که:نیهیلیست شدم یا افسرده یا نمی دانم چی چی ها!:Dفقط خداییش سلول خاکستری مغزتان را در این باره از تنبلی در آورید، مفیده. . . . . خوبه،خیلیم خوبه؛؛؛بدرود.:rolleyes:

[بهاره]

با سلام
آیا می دانید که :؟ انسان هر گاه از این جهان رخت بسته و به جهان باقی می رود اگر هم بیمار باشد دیگر هیچ بیماری نخواهد داشت . یعنی کاملا سالم و بدون هیچ امراضی از این دنیا می رود . این خصلت مرگ است ( سیاحت شرق و غرب )
*********
آیا می دانید که :؟ خداوند بیماری را راه حلی برای آمورزش گناهان دنیوی قرار داده است . تا کمی از گناهان ما بخشیده شود .
********
آیا می دانید که چرا انسانها خود کشی می کنند ؟
خودکشی» پدیده جدیدی نیست؛ از زمان خلقت بشر خودکشی نیز به عنوان آخرین یا اولین‎ ‎راه برای رسیدن ‏به آرامش از نوع کاذب یا فراری غیر منطقی از مسائل ومشکلات مطرح‎ ‎بوده است در آمارهای مختلف در ‏این زمینه یک نقطه اشتراک وجود دارد که بیشتر مربوط‎ ‎به مقطع سنی افرادی است که دست به خودکشی ‏می‏زنند و چرا که اکثریت این افراد معمولا‎ ‎قشر جوان را تشکیل می‏دهند. البته برخی عوامل دیگر از جمله ‏سنت‏ها و مسائل فرهنگی‎ ‎به ویژه ویژگی‏های قومی، مذهبی و اقلیمی که بیشتر در زمینه مسائل زنان مطرح ‏است در‎ ‎این موضوع دخیل‏اند‎.‎
زندگی شهری، انبوهی جمعیت، غرق شدن در زندگی مادی و آرزوهای دور و دراز، شکست در‎ ‎عشق، ‏نبودن صفا و صمیمیت در بین افراد، هم چشمی‌ها، فقر مادی و ده‌ها عامل‎ ‎دیگر آنچنان ناراحتی‌هایی برای بشریت به وجود‎ ‎آورده که فرد راهی جز خودکشی نمی‌یابد‎.‎
جابربن حیان خدمت امام صادق (ع) عرضه می‌دارد. علت این که بعضی‌ها در صدد انتحار و‎ ‎خودکشی ‏برمی‌آیند چیست؟‎
امام فرمودند: افرادی که خودکشی می‌کنند ایمان مذهبی‎ ‎ندارند و من یقین دارم که تو تا امروز یک مسلمان با ‏ایمان را ندیده‌ای که انتحار‎ ‎کرده باشد، مسلمان ممکن است در میدان جهاد کشته شود، ولی دست به خون ‏خود نمی‌آلاید‎. ‎از این مسئله که بگذریم، آنچه موجب انتحار می‌گردد این است که در شخص مذکور اراده‎ ‎زنده ماندن سست می‌گردد .
بدبینی نسبت به جهان رنج آور است. بسی دردناک است که آدمی جهان را فاقد ادراک و‎ ‎احساس و هدف ‏بداند. انسانی که خود را فرزند کوچکی از جهان می‏داند و برای خویش هدف‎ ‎قائل است وقتی چنین بیاندیشد ‏که جهانی که مرا و فکر مرا به وجود آورده است و هدف‎ ‎داشتن را به من یاد داده است، خودش هدف ندارد ‏و سخت به خود می‏لرزد. کسی که فکر‎ ‎می‏کند در جهان عدالت نیست و تبعیض و ظلم وجود دارد، اگر همه ‏نعمت‏های دنیا را به‎ ‎او بدهند، بدبین و ناخشنود خواهد ماند. کوشش‏های چنین کسی از برای سعادت خود و‎ ‎نیکبختی نوع بشر با هیچگونه دلگرمی و امیدی همراه نیست. وقتی پایه هستی بر ستمگری‎ ‎باشد دیگر ‏عدالتخواهی انسان بی‏معنی است. وقتی اصل جهان بی‏هدف باشد، هدف داشتن ما‎ ‎همچون نقش برآب چیزی ‏احمقانه است. این که صاحبان ایمان از بهترین آسایش و آرامش‎ ‎روانی برخوردارند از آن جهت است که ‏جهان را حکیم و علیم و هدفدار می‏دانند، نه گیج‎ ‎و منگ و ابله و بی‏هدف. یکتاپرستان در مورد «شرور» ‏معتقدند که هیچ چیزی حساب نکرده‎ ‎نیست، بدی‏ها یا کیفری هستند، عادلانه یا ابتلایی هستند، هدفدار و ‏پاداش‏آور، اما‎ ‎اشخاص بی‏ایمان چه می‏کنند‎.
آنان به خودکشی متوسل می شوند و به قول یکی از آنان‎ ‎مرگ را با شهامت در آغوش می‏کشند‎.‎
****منبع سایت هم وطن سلام ****

[سمیه]

سلام
با تایید صحبتهای بهاره در مورد دلایل خود کشی , بنده در جهت دلایل ناپسند بودن این امر و گناه شمردن آن در اسلام با اندک دانش خود توضیحاتی را می آورم:
همه ي ما انسانها ذره اي از روح خداوند هستيم که در قالب جسمي به روي زمين آمده ايم . اين روح مجبور به کاري نيست و داراي اختيار است . خداوند با لطف بي پايان خود او را آفريده و تمام آفريده هايش را در خدمت او قرار داده و در واقع تمام نيازهايش را پاسخ داده است . حال وظيفه ي اين روح شناخت خدا و ايمان به او, انجام نيکيها و دوري از بديها و رسيدن به حقايق و کمال است و تهيه ي توشه ي آخرت است . و همه ي اينها به شکل زنجيره اي به هم متصل هستند : يعني شناخت خداوند و ايمان به او کافي است براي انجام نيکيها و اعمال نيک در بردارنده ي سعادت زندگي دنيا و آخرت است .

حال شخصي تصور کنيد که قصد خود کشي دارد به هر دليلي و مطمئنآ عمدترين و مهمترين عامل به وجود آمدن چنين تصميمي نارضايتي وي از اوضاع موجود است به طوري که هيچ اميدي به بهبود آن ندارد و اين نااميدي به حدي است که از مهمترين نعمت خود يعني حيات ميگذرد تا به ظن خويش از اوضاع نا به هنجار موجود رهايي يابد .

اما آيا اين نااميدي ناشي از عدم شناخت خداوند نيست؟
آيا اگر خداوند را آنگونه که هست ميشناخت و به قدرت او پي برده بود و باز سو سوي اميدي در دل نسبت به خدا داشت باز خود کشي ميکرد ؟
ايا اگر ماوراي سختي هاي موجود, نگاه خداوند را مي ديد که به او نگاه ميکرد و همچنان منتظر کارهاي نيکش بود و همواره همراه اوست نااميدي او اين چنين بر او مسلط ميشد ؟

نا اميدي يعني خداوند را کوچک و ناتوان شمردند و عدم ايمان به بخشش خداوند و لطف بي پايان او و توانايي او در بهبود اوضاع و تغيير وضع موجود و در يک کلام عدم شناخت خداوند و توهين به ذات پاکش و در نتيجه هيچ دليلي براي انجام کارهاي خوب ندارد و هيچ هدفي ندارد چون به آخرتي نيز ايمان ندارد توشه اي نيز نميتواند بردارد و در نتيجه جز دوزخ مکاني ندارد .
کسي که خود کشي کرده علاوه بر اينکه به شناخت دقيق خداوند نرسيده با کشتن خود و رفتن به سرايي ديگر فرصتي نيز براي خود در جهت بهبود زندگي خويش و توبه و رسيدن به کمال نگذاشته در اين حال شما چه انتظاري براي زندگي بهتر در جهان آخرت داريد ؟!؟!؟!؟!؟!
و اين امر در مورد شخص بيمار نيز صادق است آيا او به قدرت خدا در بهبودي خود شک دارد؟
اگر او به وجود خدا آگاه باشد و بداند که در مقابل سختيها و رنجهايي که در زندگي دنيا متحمل ميشود گناهانش بخشيده ميشود و البته به آن ايماني راسخ داشته باشد ايا به چنين کاري دست ميزند؟
علاوه بر آنچه بیان شد باید این موضوع را نیز مد نظر داشت که جسم انسان نیز یکی از نعمتهای خداوند است که در خدمت او قرار گرفته است و یک امانت الهی است و انسان مانند سایر نعمتها حق آسیب رساندن به آن را ندارد .

[گرد آفرید]

با درود؛سمیه خانم،بسیار خرسندم که دوباره شما را در تالار می بینم؛بهاره و سمیه،هم انجمنان گرامی،بنده در نوشتار شمایان درباره نوشتار خودم،به روشنی نگاه دینی و وابستگی به دنیای دین و دین مداران را می بینم،و البته و صد البته بدان احترام گذارده و آن را بر دیدگان می گذارم.
چون این گونه سخنان و نیز واکنش من در برابر آن را که از پایگاه نظری غیر دینی و ایدوئولوژیکی است در بحث *پرسمان* و دیگر گفتارها آمده است و از سویی من بهیپوجه قصد و میلی و مهمتر توانی جهت تکرار آن را ندارم،لذا با اذعان دوباره به گرامی داشتن سخنان شمایان،با بسیاری از مبانی آن همسو نبوده،در عین اینکه هرچند خودم به شخصه با دلایلی دیگر و فراتر از آن با مقوله خودکشی و *دیگر کشی قانونی*تقریبا و *نه صد در صد*کاملا مخالفم.
براهین و باور من در برابر و موازی با پارادایم دینی و دامنه عقیدتی و نظام معرفتی دین است؛؛با سپاس؛؛؛بدرود.

[گرد آفرید]

با درود؛ما آمده ایم که در این دنیا که با قبول مسئولیت،لذت ببریم و کیف کنیم،اما نیروهای فکری،انسانی و بویژه عقیدتی که آفریننده جهانها و وضعیتی مشکل زا و تنگ و سیاه هستند،دردر بیشتر موارد چشم انداز روشنی را فراروی ما قرار نمیدهند،و جالب است که نمونه ای از باورهای یکی این نظامهای دینی بیان می دارد:
**آیا می دانید که :؟ خداوند بیماری را راه حلی برای آمورزش گناهان دنیوی قرار داده است . تا کمی از گناهان ما بخشیده شود.**---------------->>>!!!!!!!!!!
جالب است،این خدای دانای کل و فادر بکل الشیِِء،چه راه پیش پا افتاده و *ناعادلانه ای* برای بخشودن ما آدمیان همیشه گناهکار در نظر گرفته است!!!!انگار که خداوند مهربان که مهربانی و بخشندگی او بر خشمش برتری دارد،به تاوان گناهان انسان_البته به باور کسانی_می خواهد آدمی را تنبیه کرده یا از او انتقام کشد؛؛؛بدرود.

[بهاره]

با سلام
سمیه جان بسیار عالی بود بنده شما را تشویق می کنم . بحث خودکشی را شما بسیار عالی توضیح دادید . امید وارم در اینده نیز از پاسخ های شما بی بهره نمانیم .
اما سخنی با گرد افرید محترم ؛؛؛؛؛ کمی فکر کنید و تفاوت این دو گفتار را برای من بیابید ؟؟؟؟؟؟
************************************************** **********************
سمیه ***
اگر او به وجود خدا آگاه باشد و بداند که در مقابل سختيها و رنجهايي که در زندگي دنيا متحمل.
__________ _____________________
ميشود گناهانش بخشيده ميشود و البته به آن ايماني راسخ داشته باشد ايا به چنين کاري دست ميزند؟
__________________________
بهاره ***
آیا می دانید که :؟ خداوند بیماری را راه حلی برای آمورزش گناهان دنیوی قرار داده است . تا کمی از گناهان ما
__ __________________________________________________ ____________
بخشیده شود .
_____________
************************************************** **********************
جناب گرد افرید باز هم ...؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
البته در دانایی و قادر بکل الشیء بودن خدا که شکی نیست ؛؛ به نظر شما خداوند ما را در مقابل گناهانمان به چه صورت مجازات می کرد بهتر بود ؟؟؟؟
آیا شما این بحث را قبول دارید که اگر کسی از تمام نعمتهای الهی بهره گرفته باشد و هیچ چیزی از مالی و ظاهری و ...... کم نداشته باشد . باز هم به سمت خدا برود و دست دعا بردارد . خصلت انسان این است که در موارد نیاز دست دعا به سوی خدا دراز می کند . <<<< البته غیر از بعضی افراد خاص >>>>

[گرد آفرید]

با درود؛هر کسی،اختیار دارد که راهش و هدفش را خودش برگزیند،و این البته به اعتقادات دینی هم ارتباطی ندارد،شما توجه نکردید بنده دارم در دنیای *انسانی* بحث می کنم نه دنیای *دینی*،بله دین و *خدای دین باوران* یک حرفهایی درباره این موضوع دارند،اما تنها و تنها در حیطه خودشان؛
من،تو و او یک انسانیم و هر وقت هر چیزی را که صلاح بدانیم،**حق=توجه کنید حق گزینش** و عمل بدان را نیز داریم و این در جهانی انسانی و فارغ از دین و دین مداری است و عذاب و عقابی هم در کار نمی باشد؛؛
در ضمن بحث این جانب در مورد خودکشی نوجوانان و *جوانان عاشق و ساعتی بعد فارغ* نیست؛؛؛بدرود.

[سمیه]

سلام جناب گرد آفرید
بنده تنها به سوال شما جواب دادم که فرمودید "اکنون اگر یک کسی بخواهد خود را با اختیار و تصمیم و اراده خودش یا با دست خود و یا بوسیله دیگری از دنیا ببرد و خودکشی کند،چرا در ادیان گفته شده که به جهنم می رود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟" حال اگر جوابم شکل دینی دارد به دلیل ماهیت سوال شماست .
من و دوستاني که با من هم عقيده هستند در واقع اصول پايه و اساسي دين را پذيرفته و البته با منطق خود به آنها باور داريم و هرآنچه با آن مواجه گرديم با مدد از آنها سعي در به دست آوردن دليل هستيم
شما که در اين اصول و قوانين با ما متفاوتيد طبيعي است که در تحليل مسائل نيز متفاوت باشيد و ديدي کاملآ متفاوت و شايد مخالف ارئه دهید و تا شما اصول اولیه ی دین ما را نپذیرید نمیتوانید در مورد دستورات آن انتقادی سازنده داشته باشید مانند اینکه شما قانون جاذبه را قبول نداشته باشيد اما در عين حال بخواهيد علت و وضعيت اجسام را در حرکات گوناگون و حالات مختلف بررسي کنيدو دچار هيچگونه تعارض و ناهماهنگي در نتایجتان با کسانی که این قانون را پذیرفته اند و آن را در مسائل به کار میبرند نشويد.
مطمئن هستم تا شما در اصلها با من متفاوتيد هيچگاه در اينموارد به نتيجه مطلوب نميرسيم که قابل قبول براي هر دويمان باشد و هیچ اصراری نیز به این امر ندارم
با اين وجود از روي کنجکاوي تمايل دارم بدانم شما به چه دليل و دلايلي خودکشي را ناپسند ميدانيد ؟
دلايل شما براي انکار خودکشي چيست و اين ناملايمتي ها و نا عدالتي هاي ظاهري را شما چگونه با باورهای اجتهادی خودتان تحليل ميکنيد ؟براي کامل شدن بحثي که خود آن را باز کرديد و رد کردن دلايل بيان شده حتمآ بايد در باورهای شما در مورد پذيرفتن يا نپذيرفتن اين امر دلايلي وجود داشته باشد که با منطقتان جور در بيايد اگر منطق و پاسخي در اين باره داريد لطفآ بيان کنيد تا افراد با ديدگاه شما نيز بتوانند در اين مورد به نتيجه برسند و اگر نداريد...........
اگر باورهای اجتهادیتان کامل باشد بايد در اين مورد نيز بتواند راهنماي پيروانش باشد.

[108]

سلام .
قوانين مورفي....خيال يا واقعيت!!!!
يادآوري قوانين مورفي تسکين دهنده بدبياري ها و بدشانسي هاست. قانون مورفي در سال 1949 در پايگاه نيروي هوايي ادوارز شکل گرفت. مورفي مهندس هوافضا بود که روي يک پروژه کار مي کرد. در يکي از سخت ترين آزمايشهاي پروژه يک تکنسين خنگ تمام سيم ها را برعکس وصل کرد و آزمايش خراب شد. مورفي درباره اين تکنسين گفت: "اگه يه راه براي خراب کردن چيزي وجود داشته باشه او همون يه راه رو پيدا مي کنه" و اين اولين قانون مورفي بود. در ابتدا در فرهنگ فني مهندسين رواج پيدا کرد و بعد به فرهنگ عامه راه پيدا کرد. بعداً قوانين ديگري هم بعد از کسب رتبه لازم از بنياد مورفي در زمره قوانين اصلي قرار گرفتند .
حالا قوانين مورفي و قوانين استنباط شده از آن :
- اگر در توده يا کپه اي به دنبال چيزي بگردي، چيز مورد نظر حتما در ته قرار دارد.
- هيچ کاري آن طور که به نظر مي رسد ساده نيست.
- وقتي در ترافيک گير کرده اي لايني که تو در آن هستي ديرتر راه مي افتد.
- هر کاري بيش از آنچه فکرش را مي کني دو برابر آنچه بايد وقت مي برد. مگر اينکه آن کار ساده به نظر برسد که در آن صورت سه برابر وقت مي گيرد.
- هر چيزي که بتواند خراب شود خراب مي شود آن هم در بدترين زمان ممکن.
- اگر چيزي را مقاوم در برابر حماقت احمق ها بسازي احمق باهوش تري پيدا مي شود و کارت را خراب مي کند .
- در صورتي که شانس انجام درست يک کار پنجاه پنجاه باشد احتمال غلط انجام دادن آن نود درصد است.
- وسايل نقليه اعم از اتوبوس، قطار، هواپيما و... هميشه ديرتر از موعد حرکت مي کنند مگر آن که شما دير برسيد. در اين صورت درست سر وقت رفته اند.
- اگر به نظر مي رسد همه چيزها خوب پيش مي روند حتما چيزي را از قلم انداخته اي .
- احتمال بد پيش رفتن کارها نسبت مستقيم با اهميت آنها دارد.
- هر وقت خودت را براي انجام دادن کاري آماده کرده اي ناچار مي شوي اول کار ديگري را انجام دهي.
- اشياي قيمتي اگر سقوط کنند به مکان هاي غيرقابل دسترس مثل کانال آب يا دستگاه زباله خرد کن (آن هم در حالي که روشن است) مي افتند.
- مادر هميشه راه بهتري براي انجام کارتان پيشنهاد مي کند البته بعد از اينکه کار را به سختي انجام داده باشيد.
- هر چه بيشتر سعي کنيد چيزي را از مادرتان پنهان کنيد او بيشتر به وب کم شبيه مي شود.
- 80% امتحانات پايان ترم براساس کلاسي است که در آن غايب بوده اي.
- وقتي قبل از امتحانات نکات را مرور مي کني مهمترين شان ناخوانا ترينشان است.
قوانين اتوبوسي مورفي :
- اگر تو ديرت شده اتوبوس هم دير مي آيد.
- اگر زود برسي اتوبوس دير مي آيد. اگر دير برسي اتوبوس زود رسيده است.
- اگر بليت نداشته باشي پول خرد هم نداري. وقتي پول خرد داري که بليت هم داري.
- هر چه بيشتر از راننده بپرسي که کدام ايستگاه بايد پياده شوي احتمال اين که درست راهنمايي ات کند کمتر خواهد شد.
- مدت زيادي منتظر اتوبوس مي ماني و خبري نيست پس سيگاري روشن مي کني. به محض روشن شدن سيگار، اتوبوس مي رسد. (به عبارت ساده اگر سيگار را روشن کني اتوبوس مي رسد).
- اگر براي زودتر رسيدن اتوبوس سيگار را روشن کني اتوبوس ديرتر مي آيد.
قوانين كامپيوتري مورفي :
- ديسک مشتري در سيستم تو خوانده نمي شود.
- اگر براي خواندن آن نرم افزار پيچيده اي روي سيستمت نصب کني آخرين باري خواهد بود که چنين ديسکي به دستت مي رسد.
قوانين عاشقانه‌ي مورفي :
- همه خوب ها تصاحب شده اند ، اگر تصاحب نشده باشند حتما دليلي دارد .
- هر چه شخص مذکور بهتر و مناسب تر باشد، فاصله اش از تو بيشتر است.
- شعور ضربدر زيبايي ضربدر در دسترس بودن مساوي عددي ثابت است. ( که اين عدد هميشه صفر است).
- ميزان عشق ديگران نسبت به تو نسبت عکس دارد با ميزان علاقه تو به آنها.
- چيزهايي که يک زن را بيش از هر چيز به مردي جذب مي کند همانهايي اند که چند سال بعد بيشترين تنفر را از آنها خواهد داشت.
فلسفه مورفي:
" لبخند بزن... فردا روز بدتريه "
و اما سرنوشت خود آقاي مورفي :
يه شب تو يه بزرگراه سوخت ماشين آقاي مورفي تموم مي شه. اون شب تو بزرگراه ترافيک بوده و ماشين ها با سرعت مورچه مي رفتن. آقاي مورفي هم مي زنه بقل که بقيه رو با تاکسي بره. همينجوري ريلکس کنار بزرگراه واستاده بوده که يهو ماشين يه توريست انگليسي که داشته خلاف جهت مي اومده تپٌي مي زنه بهش و مي ميره.اتفاقا اون روز لباسش هم سفيد بوده . حالا فکر کن با يه لباس سفيد کنار يه بزرگراه شلوغ واستاده باشي. بعد يه گاگولي در جهت مخالف بياد بهت بزنه و بميري . احتمالا موقع جون دادن اين جمله ي معروفش روي لبش بوده :
"اگه يه راه براي خراب کردن چيزي وجود داشته باشه او همون يه راه رو پيدا مي کنه"













^^^^^^^^^^^^^^^^^
عاشق خدا باش تا معشوق خلق شوی .
^^^^^^^^^^^^^^^^^