به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 36
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 دی 90 [ 12:13]
    تاریخ عضویت
    1390-4-23
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,321
    سطح
    20
    Points: 1,321, Level: 20
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 18 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    جاقی همسرم

    [size=large][size=medium][size=medium]سلام به همه.مشکل من شاید به نظر خیلی ها یه کم عجیب بیاد یا خیلی ها اصلا درگیرش نباشن.بچه ها حقیقت اینه که شوهر من خیلی چاقه و وقتی میگم خیلی شما تصورتونو بیشتر از یه شکم بر آمده کنین.البته قبل از ازدواجمونم چاق بود و خانواده ی من به شدت به خاطر این چاقی مفرطش با ازدواج ما مخالف بودن اما نمیدونم حکمت چی بود که من این قدر عاشقش شدم و علی رغم این که خودم هیکل خیلی ظریفی دارم و خوشگلم هستم(ببخشید که این قدر رک میگم) باهاش ازدواج کردم حتی یادم میاد که تو عروسی همه از این که چطور من حاضر شدم زنش بشم تعجب کرده بودن! بارها و بارها هم از اطرافیان شنیدم که تو به این خوشگلی این چه شوهریه داری و غیره که البته قبلا برام مهم نبود.حالا ممکنه فکر کنید هیچ اقدامی واسه لاغریش نکردیم! تا حالا پیش هزار تا دکتر رفته حتی اون دکتره که خیلی اسم در کرده بود (الان اسمش یادم نیست) هزار جور رژیم براش نوشتن حتی تردمیل خونگی خریدیم و هزار جور قرص لاغری و غیره و غیره اما دریغ از یک ذره همت و تلاش واسه لاغری.انگار اصلا براش مهم نیست.اولترها که نامزد بودیم حداقل یه کم تلاش میکرد یا نشون میداد که تلاش میکنه اما الان........
    این چاقیش روی همه ی روابطمون اثر گذاشته و من خیلی احساس ناراحتی میکنم کم کم داره به نظرم میاد که اون کلا نسبت به همه یا شاید بهتر باشه بگم اکثر خواسته های من بی تفاوت.باورتون نمیشه چقدر حرص میخورم وقتی میشنوم که شما دو تا اصلا بهم نمی آید و غیره.
    تو رو خدا کمکم کنین دیگه نمیدونم چی کار کنم شاید باید ببرمش پیش روانشناس.نمیدونم.... واقعا نمیدونم
    [/size][/size][/size]

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 آبان 99 [ 01:26]
    تاریخ عضویت
    1390-12-28
    نوشته ها
    490
    امتیاز
    10,908
    سطح
    69
    Points: 10,908, Level: 69
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 342
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,477

    تشکرشده 1,571 در 419 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: جاقی همسرم

    سلام

    به نظر مياد شما به دليل حساس شدن زياد روي اين موضوع و زووم كردن بيش از حد،اين مشكل براتون از اون چيزي كه هست بزرگتر داره جلوه ميكنه!!

    در راستاي اين حساس شدن،گير دادنهاتون به ايشون شروع شده،و معلوم هم نيست كه با چه لحني و با چه جمله هايي اين مورد رو به ايشون تذكر ميدي!!!(بفرما،بشين و بتمرگ همه يه معني رو ميده ولي....)

    تمركز بيش از حد شما به اين مسئله باعث شده از بقيه حسن هاي همسرتون كاملا غافل بشي و شب و روز به اين موضوع فكر كني!

    مشكل ديگه، تاثير گرفتن شما از حرفاي ديگرون هست!(دوست عزيز، در دهن مردم رو نميشه بست...!)

    به نظرم بهترين كار اينه كه از الان كامل بيخيال گير دادن ها بشي،يا حداقل اينطور وانمود كني!

    به نقاط مثبت ايشون بيشتر فكر كن، به اينكه چرا عاشقش شدي و باهاش ازدواج كردي، به خاطرات خوبي كه تا الان با هم داشتين، ازش تعريف كن،بهش محبت كن، در كنارش باش!! شما نزديكترين كسش هستي،اگر خودت جاي اون بودي دوست داشتي همسرت چطور باهات رفتار كنه!؟ باور كن اكثر چاقي ها اصلا دست خود آدم نيست،

    يه كم دلسوزانه تر و عاقلانه تر به اين موضوع نگاه كن!
    وقتي رفتار و ديدت رو عوض كردي اونموقع ميتوني يواش يواش ايشون رو به سمت رژيم و ورزش سوق بدي....

    موفق باشيد

  3. 7 کاربر از پست مفید mehrdad_m تشکرکرده اند .

    mehrdad_m (جمعه 24 تیر 90)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 دی 90 [ 12:13]
    تاریخ عضویت
    1390-4-23
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,321
    سطح
    20
    Points: 1,321, Level: 20
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 18 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: جاقی همسرم

    حق با شماست رفتار من خیلی تندتر از سابق شده.اما منم بالاخره یک زنم و دلم میخاد که همسرم به خواسته هام توجه کنین.باور کنین من اصلا آدم دهن بینی نیستم و همیشه طبق نظر خودم تصمیم میگیرم اما بالاخره این حرفها وقتی 2 سال تکرار باشه(دو ساله که ازدواج کردم) آزار دهنده میشه.
    به نظرتون یه مدت فقط روی رابطه مون کار کنم و با وزنش کاری نداشته باشم؟

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 07 شهریور 99 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1389-5-21
    نوشته ها
    679
    امتیاز
    18,628
    سطح
    86
    Points: 18,628, Level: 86
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 222
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial10000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    3,951

    تشکرشده 4,314 در 675 پست

    Rep Power
    115
    Array

    RE: جاقی همسرم

    قرار نیست همسر شما چشم و گوش بسته به همه خواسته های شما بگه چشم! اون هم خواسته ای اینقدر سخت و طاقت فرسا.

    متاسفانه تعداد زیادی از همسران با این تصور اشتباه ازدواج می کنن که بعد از ازدواج می تونن همسرشون رو عوض کنن

    دوست عزیز. وقتی شما به همسرتون "بله" گفتید یعنی ایشون رو همونجوری که هست، با تمام خوبی ها و نقص ها پذیرفتید و از نظر اخلاقی درست نیست خواهان تغییری در ایشون باشید که آسون نیست. هم چنین به طور ضمنی به ایشون قول دادید در هر شرایطی همراه و همدل ایشون باشید. به ویژه در طعنه ها و زخم زبان ها.


    به نظر من به جای ایشون خودتون یه سر برید پیش روان شناس. چون ظاهرا جای جای نوشته تون از برخورد سایرین آه و فغان کردید و این نشانده عدم قاطعیت کافی برای دفاع از تصمیمتونه.

    بعد از حل این مشکل از مشاور بخواید مهارت درخواست از همسر و تغییر مطلوب رو بهتون آموزش بده.
    موفق باشید.

  6. 4 کاربر از پست مفید آویژه تشکرکرده اند .

    آویژه (جمعه 24 تیر 90)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 دی 90 [ 12:13]
    تاریخ عضویت
    1390-4-23
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,321
    سطح
    20
    Points: 1,321, Level: 20
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 18 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: جاقی همسرم

    آویژه جان مثله این که شما درست متوجه مشکل من نشدین.من نگران سلامتیش هستم و آه و فغان ها برام در درجه دوم و حتی شاید دهم قرار داره. البته انکار نمیکنم منم ممکنه دچار ضعفهای شخصیتی باشم درست مثله همه و حتما برای از بین بردنشون تلاش میکنم اما آیا نباید مسیله ای رو که تمام جوانب زندگی شخصی و اجتماعیمونو تحت الشعاع قرار داده حل کرد؟ درسته که من نباید از همسرم بخام عوض شه اما این عوض شدن نیست بلکه یک قدم به سمت موفقیت و سلامت بیشتره.خودشهم با این موضوع موافقه فقط من نمیدونم چه طور اراده ی لازم رو درش ایجاد کنم.ادر ضمن ایشون از اول به من و پیش تمام فامیل قول داده بودن که لاغر میشن و من با این پیش فرض ازدواج کردم که از پس این کار بر میاد اما انگار نمیتونه و من میخام کمکش کنم چون خودشم از چاقیش اذیت میشه.

  8. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اردیبهشت 92 [ 16:23]
    تاریخ عضویت
    1389-4-01
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    4,956
    سطح
    45
    Points: 4,956, Level: 45
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,162

    تشکرشده 2,174 در 573 پست

    Rep Power
    83
    Array

    RE: جاقی همسرم

    سلام دوست عزیز
    وقتی تو کلاس بچه ها از رژیم و ورزشهای سخت و گرسنگی و این چیزا حرف می زنن من واقعا نمی فهمم چی می گن دقیقا مثل شما!
    کسی که چاقه واقعا برای کم کردن حتی 1 کیلو کلی باید سختی بکشه. پس فکر نکن کار راحتی و ازش می خوای یا او قول داده پس باید عملیش کنه.
    قطعا برای سلامتیش لازمه اما این راهش نیست که شما پیش گرفتی.
    شغل شوهرت چه جوریه؟ ایا ناهار و شام و با هم می خورین؟ خب از همین جا شروع کن غذاهای کم کالری درست کن. شبا بگو چقدر دوست دارم با هم قدم بزنیم. و مجبورش کن که با همدیگه قدم بزنید و وقتی برگشتین بگو چقدر خوش گذشت چقدر خوبه هر شب با هم قدم بزنیم. در واقع با یه تیر دو نشون زدی هم قدم زدی و از با هم بودن لذت بردین و هم قدمی برای سلامتی همسرت برداشتی.
    در مورد رژیم و دکتر و ... هم سعی کن از راهش بری این قرصها نه تنها عوارض داره بلکه موقع قطعش تاثیر بدی هم روی سلامتی فرد می ذاره.
    یه دختری در کلاسمون تو مدت 9 ماه 11 کیلو کم کرد خیلی هم راضی بود و عوارضی نداشت.حتما ادرس دکترش و می گیرم و بهت می دم.
    اما خواهش می کنم بیشتر روی تکات مثبت و خوبیهای همسرت زوم کن و اینکه چرا عاشقش شدی. حرفای مردم و بریز دور. دهن مردم و واقعا نمی شه بست. تو عاشق همسرت بودی پس عاشقش بمون تا دهان دیگران و با این رفتارت ببندی و اجازه ندی هر کسی برای زندگیت اظهار نظر کنه.
    موفق باشی

  9. 6 کاربر از پست مفید sisili تشکرکرده اند .

    sisili (جمعه 24 تیر 90)

  10. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array

    RE: جاقی همسرم

    به نظرم اگر ایشون رو به زندگی با خودتون خیلی دلگرم کنید بدون اینکه از ایشون بخواهید ایشون شروع می کنند به تلاش برای رسیدن به انسان مطلوب شما. این روشی که من در پیش گرفتم برای رسیدن به خواسته هام و تا الان به دو تا از خواسته هام رسیدم.

    اصلا به روشون نیارید که چاق هستند چون ادم های چاق اگر غذا رو به این دید بخورند که چاق نشوند بدتر چاق می شوند. پس بهتره
    1- خودتون به تنهایی پیش دکتر تغذیه برید و رژیم مناسب با قد و وزن و سن همسرتون رو بگیرید و در وعده های غذایی که درست می کنید رعایت کنید.
    2- سعی کنید با زبان نرم و دلبری همسرتون رو عاشق زندگی با خودتون بکنید بدون اشاره به چافی ایشون و روی نقاط مثبت ایشون خیلی تاکید کنید و اونها رو ببینید و به اونها افتخار کنید.
    3- از غذاهای اماده در رژیم غذاییتون اصلا استفاده نکنید.

    4- ورزش صبحگاهی رو برای حفظ سلامتی فراموش نکنید.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  11. کاربر روبرو از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده است .

    deljoo_deltang (شنبه 25 تیر 90)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 دی 90 [ 12:13]
    تاریخ عضویت
    1390-4-23
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,321
    سطح
    20
    Points: 1,321, Level: 20
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 18 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    احساس میکنم تو این زندگی حروم شدم.(چاقی شوهرم)

    من قبلا یک تاپیک دیگه در مورد چاقی شوهرم باز کردم از راهنماییهای دوستان هم استفاده کردم اما هنوز مشکلم حل نشده.شوهرم لاغر که نشده هیچ چاقترم شده.چاقیش روی همه چیز اثر گذاشته حتی دیگه نمیتونیم یک سکس خوب با هم داشته باشیم و این موضوع منو به شدت افسرده کرده.الان در حدود 6 ماه که نتونستیم به خوبی با هم رابطه داشته باشیم و اونم قبول نمیکنه که به خاطر فیزیک نامناسب خودشه.علاوه بر همه ی اینها حرفهای دیگران هم به شدت اذیتم میکنه چون من خودم از نظر جسمی خیلی ظریف و باریکم و این که مرتب میشنوم که ما هیچ شباهتی با هم نداریم ناراحتم میکنه.
    شوهرم پیش از ازدواج قول داده بود که حتما لاغر میکنه اما نتونست.
    حالا به جایی رسیدم که دلم میخواد ازش جدا شم.البته ناگفته نماند که زندگی ماهم مثله همه ی زندگیهای دیگه پستی و بلندیهایی داره اما حالا دیگه با این شرایط دیگه تحمل این پستی و بلندیها رو هم ندارم.احساس میکنم که دارم توی این زندگی که از ابتدایی ترین چیزشم که رابطه ی جنسی محرومم حروم میشم.تو رو خدا کمکم کنید.من شوهرمو دوست دارم.نگران سلامتیشم.دلم بچه میخاد اما با این وضع نمیتونم اقدام به بچه دار شدن کنم.راهنماییم کنید که چی کار کنم؟
    تو رو خدا کارشناسا و مدیر همدردی و اس سی ای کمکم کنید دارم دیوونه میشم

  13. کاربر روبرو از پست مفید nazanin83 تشکرکرده است .

    nazanin83 (سه شنبه 22 آذر 90)

  14. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 فروردین 91 [ 22:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-24
    نوشته ها
    83
    امتیاز
    1,637
    سطح
    23
    Points: 1,637, Level: 23
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    115

    تشکرشده 115 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: احساس میکنم تو این زندگی حروم شدم.(چاقی شوهرم)

    نازنين جان ميشه بيشتر توضيح بدين ؟فقط مشكلتون عدم رضايت جنسي هست يا مشكلات ديگه اي هم داريد؟
    چند ساله كه ازدواج كرديد ؟چند سال دارين ؟انتخاب خودتون بوده؟
    به نظر من هيچ وقت بهش نگيد كه بخاطر فيزيك بدنش سكس نامناسب دارين يا مستقيم بجونش غر نزنيد كه چاقي اينجوري غرور مردانش رو مياريد پايين و رفته رفته احساس بدي پيدا ميكنه و از هم دورتر ميشيد و اينم باعث مشكلات ديگه ميشه
    هر حرف و خواسته اي هم كه دارين با ملايمت و با حرفاي عاشقونه بهش بگيد نه با غر زدن و دعوا

    يكم خيلي تمركز نكنيد رو چاقي و بحث لاغر كردن يه مدت بيخيال شيد.
    من خودم يه مدت ميخواستم لاغر كنم البته چاق هم نبودم فقط چند كيلو اضافه وزن داشتم چون قدم بلنده هيكلي تر ديده ميشدم هر كاري ميكردم اشتهام عوض كم شدن بيشتر هم بيشد يه مدت بيخيال شدم ديگه خودمو همونطور قبول كردم و همونطوري دوست داشتم الان به طرز عجيبي قشنگ لاغر كردم طوري كه هرجا ميرم ميپرسن كدوم باشگاه ميري رژيم ميگيري !!در صورتيكه نه باشگاه ميرم نه رژيم انچناني ميگيرم الان شدم مانكن :227

    موفق باشي گلم

  15. 2 کاربر از پست مفید aramesh_1390 تشکرکرده اند .

    aramesh_1390 (سه شنبه 22 آذر 90)

  16. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 دی 90 [ 12:13]
    تاریخ عضویت
    1390-4-23
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,321
    سطح
    20
    Points: 1,321, Level: 20
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 18 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: احساس میکنم تو این زندگی حروم شدم.(چاقی شوهرم)

    آرامش جان ممنونم که جواب دادی.در جواب سوالات باید بگم که من 26 سال و همسرم 27 سالشه.ایشون انتخاب مستقیم خودم بود و من تمام شرایطشو میدونستم و دوست داشتم فقط با چاقیش مشکل داشتم که اونم قبول کرد که حتما حلش میکنه.مشکلات زیادی چاقیش برامون ایجاد کرده از خرید یه لباس ساده گرفته که کلی باید بگردیم تا سایزش پیدا بشه تا ترس من از مشکلات قلبی یا بیماریهای دیگه ای که ممکنه بگیره.البته باید بگم اضافه وزنش چند کیلو نیست باور کن دیگه از حد عادی تجاوز کرده
    مشکلات دیگه ای هم داریم مثه همه ی زن و شوهرهای دیگه اما من از اون مشکلات نمیترسم و میدونم که همه یه جوری این مشکلاتو دارن اما این چاقی دیگه امونمو بریده.خودشم میدونه باید لاغر شه هزار تا دکترم رفته از دکتر کرمانی گرفته تا صد نفر دیگه اما فقط دو سه روز رعایت میکنه بعدم یادش میره.تو رو خدا بگید چه جوری میتونم کمک کنم اراده اش قوی بشه.الانم به خاطر یه سری مشکلات مالی که پیدا کرده بودیم میگه استرس دارم و بیشتر میخوره.قربونش برم ورزشم بوسیده گذاشته کنار کارشم یه جوری که مدت زیادی نشسته است.رفته تردمیل خریده 3 میلیون که مثلا وقتی تو خونه است راحت باشه و بتونه پیاده روی کنه تردمیله داره گوشه اتاق خاک میخوره.
    سابقه ی بیماری قلبی تو خانواده شون زیاده باباشم تو 50 سالگی در اثر همین بیماری قلبی و چاقی فوت کرده و مادر 45 سالشو تنها گذاشته.من دلم نمیخاد آخر و عاقبتمون اون جوری بشه.

  17. 2 کاربر از پست مفید nazanin83 تشکرکرده اند .

    nazanin83 (چهارشنبه 23 آذر 90)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو ارتباط با دخترها تو اجتماع مشکلی ندارم، اما وقتی دختری رو دوست دارم برعکسه
    توسط amir800 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 آبان 95, 22:01
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 23:08
  3. من خیلی نقص دارم هم تو رفتارم هم تو ظاهرم نمیتونم خودمو دوست داشته باشم
    توسط پونیو در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 43
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 مرداد 93, 00:20
  4. تو انتخاب کمکم کنید تو تصمیم درست مرددم روحیم داغونه
    توسط mona_joon در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 دی 89, 14:23
  5. لطف آن چه تو اندیشی، حکم آن چه تو فرمایی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن موسیقی و آرامش، دانلود موسیقی و...
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 02 فروردین 87, 04:37

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.