سلام
راستش انقد مشکلام زیاد شد ه کسی نیس اطرافم گفتم اینجا بگم شاید یکم با دوستان حرف بزنم و کمکی بشه بم
6سال پیش که 16 ساله بودم پدر و مادرم از هم جدا شدن..حالا بماند چه ماجراهایی اونموقع بود ولی به هر حال اتفاق افتاد و من موندم و برادر 11 سالم که رفت با مادرم بمونه منم چون نمیخواستم تنها بمونه باش رفتم
مادرم با یه پزشک همونموقع ازدواج کرد..1سال اول همه چی خوب بود با تمام سختیا و دلتنگیاش تا اینکه اعتیاد همسر مادرم شروع شد..
تریاک...کرک..آخر هم شیشه...
روز ب روز بدتر شد..تو این مدت خواهرم ب دنیا اومد ک الان 4 سالشه تقریبا..
مادرم هر کاری کرد تا ترکش بده..ولی نشد که نشد..
منو برادرمو نصفه شب از خونه بیرون کرد...اتهام دزدی زد...هر چی دل خواست بهمون گفت..ولی ب خاطر مادرم هیچی نگفتم
هر روز دعوا..هر روز جیغ و داد...تا 20 روز پیش ک مادرم فوت کرد..
من موندم و برادرم و یه خواهر کوچولو ک حتی پیش خودم نیس
واقعا نمیدونم الان چیکار کنم...
همه میگن برو طرف خدا ولی هیچ نتیجه ای واسه من نداشته...
اصلا انگار هر چی اتفاق بده واسه من اتفاق میافته...
مادرم خیلی شوهرشو دوست داشت...خیلی...ولی این شد نتیجه اش...مامان رفت ولی کسی که مسئولشه راحت داره میگرده
کلا دیگه به خدا و عدالتش اعتقادی ندارم
حوصله هیچکسو ندارم..مدام با بابا و برادرم دعوام میشه...
خسته شدم..
همین...
علاقه مندی ها (Bookmarks)