سبکتکین عزیز سلام
مرسی که نوشتی
بخدا من نمیخوام بیاین اینجا تائیدم کنین یا مثلا دلداری بدین
من رفتم مشاوره، چون میخواستم تغییر کنم، من تغییر کردم خیلی زیاد ولی رفتارهای همسرم باعث دلسردیم شد
تو این دوسال، همیشه خونشون گفتم و خندیدم و همه رو تحویل گرفتم و عین این دوسال اومد خونمون سرشو انداخت تو مجله و بی محلی کرد، دیگه خیلی آدم میشد یه تولدی چیزی بود مجله نمیاورد با خودش
خب چی آید من شد؟
اون میگه اخلاق تو اینطوریه که میای خونه ما به همه احترام بزاری و تازه این شده وظیفم و اگه یه بار حالم خوب نباشه آقا بهش بر میخوره، ولی منم باید بگم خب اخلاقش اینه که میاد خونمون بشه برج زهرمار و به همه بی محلی و بی احترامی کنه؟
من دوسال با رفتارم بهش یاد دادم ولی یاد نگرفت، البته از درصد بی ادبیش کم شد ولی از بین نرفت و اون تغییر خیلی نامحسوس بود،
دیدم اگه بخوام خوب رفتار کنم و با رفتار بهش یاد بدم که ظاهرا 1000 سال طول میکشه
گفتم بریم مشاوره
قرار شد حرف نزنیم تا مهارت گفتگو رو تو جلسه بعد بهمون یاد بده
بهش گفت نفقه حقمه و حق نداره دستمو خالی بزاره، گفت حقوقم مال خودمه، گفت باید به روحیاتم به عنوان یک زن احترام بزاره
تو جلسه قبلشم که تنهایی رفتم بهم گفت هر رفتاری کرد تو با محبت و قاطع حرفتو بزن و سعی کن جو رو آماده کنی که بیاد مشاوره
بعد از جلسه مشاوره بازم مسخره کرد و حرفهای خودشو زد و آخرشم گفت اینکارا بی فایدس تو تغییر نمیکنی و ذاتت یه طوریه که خوب نمیشی
در حالیکه دقیقا خودش اینطوریه
گفتم اگه نمیخواستم تغییر کنم که با پای خودم نمیومدم مشاوره، پس میخوام
بعدشم علارغم همه توهینهایی که کرد دستشو گرفتم و بهش گفتم به خودت نگو صبحمو با مشاوره شروع کردم بگو روزمونو با یه قدم درست برای زندگیمون شروع کردیم و این خیلی خوشحال کنندس
بعد ازش جدا شدم درحالیکه داشت بهم پوزخند میزد ولی من داشتم بهش لبخند میزدم
از شبش که اومد خونه با وجودیکه کلی زخم بهم زده بود، ولی مثل قبل شام درست کرده بودم خونه رو آماده کرده بودم ، رفت تو قیافه و منم سعی کردم بهش گیر ندم، دنبال کارای شخصیم بودم
بعدشم ماجرای 20تومن پول که باعث شد دوباره همه چی شروع بشه
اینم بگم که از مشاور پرسیدم تا وقتی که داریم میایم مشاوره یعنی من هیچ پولی ازش نخوام؟ دستم خالیه
گفت حقته که بخوای، باید بخوای و اون نمیتونه امتناع کنه ولی معقول باشه
که بعدش این شد که بهم بگه از هم جدا میشیم
من کجا اشتباه کردم؟
آره، میتونستم با قیافه گرفتنش مثل همیشه کنار بیام، و میدونم که دیگه نمیخواست بیاد مشاوره، و میتونستم از مامان و بابام یا دوستام قرض کنم و بالاخره یه جا، مثل رفتن به مهمونی که طرف ما بود یا یه پولی که نیازم میشد این قضیه سرباز میکرد و بازم میشد مثل قبل با مسکن حلش کرد، ولی تا کی؟
برای همین گذاشتم و اومدم
چون هر هفته این قضیه تو خونه ما تکرار میشد
من با زبان، با مدرک قانونی، با عرف ، دین، کنایه، شوخی، محبت و هرطور که بگین بهش گفتم باید زنشو تأمین کنه ولی اینو نمیفهمید
بارها بهش فهموندم از خیانت متنفرم، حتی یه بار به روش آوردم اگه یادتون باشه (شبی که شماره اون عوضی رو تو گوشیش بهش نشون دادم) ولی انگار نه انگار
و همه اینها رو دلیل عصبانیتش میدونه
چرا من میگم پول میخوام و چرا به روش اوردم که با اون هرزه تماس داره
و این وسط منم که دارم زندگی رو سخت و خراب میکنم
واقعا مشکل از منه؟
من دائم غرورمو شکستم، تحمل کردم
اگه نوشتم کارش برام اهمیتی نداشت، وقتی میومد طرفم که فلان چیزو تعارف کنه برام مهم نبود، این تو درون خودم بود ولی نشون که ندادم، فقط شور و شوق همیشگی رو نداشتم، همین و این مسلما از رفتارم پیداست همونطور که از رفتار اون پیدا بود یه جورایی به زورو بی میل داره اینکار و میکنه
نمیدونم چطوری بنویسم که کامل درک کنین موضوع چیه
به خدا نمیخوام بگم من ایده آلم، ولی اینقدر ضربه روحی خوردم که واقعا همه کارهام یه جورایی داره از رو اجبار میشه و از عشق اولی که تو حرفها و کارهام بود خبری نیست،
ولی همچنان ظاهرو حفظ کردم و سعی کردم زخمهای روحیم خوب بشه تا دوباره مثل اول بشم
ولی نمیزاره
نمیخواد
و همیشه منو مقصر میدونه
زیر بار حرف منطق نمیره و یه سره طرف مقابلو محکوم میکنه
واقعا دو شب گذشته با درد خوابیدم، دلم برای خونم تنگ شده بود ولی وقتی یاد چیزایی که بخاطرشون گذاشتم و اومدم میفتادم، میدیدم الکی نیومدم، واقعا تحملشو نداشتم
من با 100% عاطفه و عشق و روح و انگیزم اومدم و اگه بخوام صادق باشم الآن 20% برام مونده اونم با یه دل خون
میدونین چقدر افت کردم؟
برام دعا کنین
به خدا حاضرم هرکاری بکنم تا زندگیم درست بشه ولی حاضر نیستم واهی به زندگی ادامه بدم
اونم باید بدونه یه طرف این قضیس، اونم باید تلاش کنه، دوسال تنهایی نتونستم کاری کنم در حالیکه اگه اونم کنارم بود تا حالا خیلی مسائل زندگیمون روبراه شده بود
واقعا نمیدونستم باید اسم تاپیکو چی بزارم
تورو خدا برام خیلی دعا کنین
علاقه مندی ها (Bookmarks)