به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 دی 90 [ 11:57]
    تاریخ عضویت
    1390-9-13
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    939
    سطح
    16
    Points: 939, Level: 16
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    2
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    مرد متاهل و زندگي در دوران مجردي

    دوستان عزيز و خوبم
    با عرض سلام به همه شما كه بي پاداش و بي منت به هموطناي خودتون كمك ميكنيد.. خسته نباشيد ...
    من تازه اينجا عضو شدم خواستم مشكلم رو باهاتون درميون بزارم تورو خدا كمكم كنيد...
    من 8 ساله كه ازدواج كردم خدا رو شكر فرزندي نداريم . من توي اين 8 سال هر كار كه از دستم برميومد واسه حفظ زندگيم انجام دادم و چون چند نفر از اقوام من با اين ازدواج مخالف بودند هميشه مثل كوه ايستادم و در برابر مشكلات كم نياوردم تا مبادا اونا بهم بخندند. من اگه بخوام واستون از داستان زندگيم و اتفاقاتش بنويسم ميشه يه كتاب ولي سعي مي كنم خلاصه كنم...من قبل از ازدواج 3 سال با همسرم دوست بودم اون همون موقع هم رفيق باز بود گفتم ميياد تو زندگي درست ميشه البته تو اين چند سال هم چندين بار از رفيقاش ضربه خورده ولي نمي دونم چرا واسش تجربه نميشه. چند سال پيش واسه اولين بار تو جيبش حشيش پيدا كردم كه قسم و آيه خورد كه مال دوستمه به خدا واسه اون جور كردم حتي به پدر و مادرش هم گفتم ولي هيچكس اهميت نداد . البته قبلش هم شوهر خواهرم به پدرو مادرم گفته بود كه ديده اون استفاده ميكنه ولي من كلي باهاش دعوا كردم و حتي مدتي هم پدر و مادرم با امادمون قهر بودند... متاسفانه همسرم تو اين چند سال هيچوقت يه كار ثابت نداشته و همش از اين شاخه به اون شاخه مي پريده ولي من از اول زندگيمون سر كار بودم و خدارو شكر هم درآمدم خوبه ولي اون يه 1 سالي ميشه كه كارش خوب شده و خيلي به خودش مغرور شده و همه رو مسخره ميكنه و حتي با من هم همش دعوا ميكنه و متاسفانه بايد بگم كه به مرور زمان فهميدم كه اون مدت هاست كه حشيش ميكشه خيلي سعي كردم باهاش صحبت كنم و به زندگي و چيزهاي ديگه اميدوارش كنم تا از اين مواد لعنتي دست بكشه ولي متاسفانه فايده نداره تازگي ها هم با دوستاش بعضي وقتها جلوي من هم ميكشه و عين خيالش هم نيست من خيلي ناراحت ميشم و بهم برميخوره علاوه بر اين به من هم بدبين شده همش بهم شك داره همش ميگه حتما اگه زياد خونه ميموني منتظر كسي هستي يا يه صدايي شنيدم و از اين چرت و پرت ها ولي من هميشه به اون اعتماد داشتم درسته كه چند بار تماس هاي ناجور يا sms ازش ديدم ولي چون كارش در رابطه با مردم بود و اخلاق خوب بايد داشته باشي نتونستم حرفي بزنم چند بار سر اين موضوع ها باهم دعوامون شده و هميشه اون ميگه چرا دست از سرم ورنميداري برو دنبال زندگيت هر چي از دهنش در مي ياد به من ميگه در ضمن هميشه دوستاش رو به من ترجيح ميده تو مهموني پيش دوستاش ميشينه بعضي وقت ها به بهونه كار ميره مسافرت و چند روز اضافه تر ميمونه ميگه دارم استراحت ميكنم و به من هم ميگه تو نيا دوستام راحت نيستند هميشه باهاش رفيق بودم ولي اون از رفاقتم سوءاستفاده كرده ديگه از همه چي خسته شدم خيلي حرفا دارم كه بگم ولي ديگه فعلا انگشتام درد گرفت جديدا هم به خاطر اين مشكلات احساس ميكنم افسردگي گرفتم نمي دونم بايد زندگي كنم يا تركش كنم من زندگيم رو دوست دارم البته هميشه از ن همه جا تعريف ميكنه و خودش ميدونه كه غير از ن هيچكس نمي تونه تحملش كنه ولي نمي دونم چرا اينقدر منو عذاب ميده شب باهام دعوا ميكنه و هر چي فحش ميخواد بهم ميده بعضي وقت ها هم منو ميزنه ، شب هم خونه رفيقاش ميخوابه ، بعد صبح مي ياد انگار نه انگار كه اتفاقي افتاده به من ميگه چرا ناراحتي چيزي شده تا مي خوام حرف بزنم ميگه اي بابا حالا گذشت ولش كن ديگه چقدر كينه اي هستي؟؟/.... تو رو خدا كمكم كنيد من بايد باهاش چكار كنم در ضمن از هيچكس هم حرف شنوي نداره خودشو از همه بهتر ميدونه اعتماد به نفسش خيلي زياد شده ....

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 اسفند 90 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1390-8-29
    نوشته ها
    240
    امتیاز
    1,896
    سطح
    25
    Points: 1,896, Level: 25
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    287

    تشکرشده 292 در 154 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تو رو خدا به من كمك كنيد ديگه صبرم تموم شده؟

    عزیزم
    باید بگم عجب صبری داری واقعا
    چطور می تونی این همه بی احترامیو تحمل کنی؟
    یعنی چی شب خونه دوستاش می خوابه؟ این زندگی فقط مال تو نیست
    چطور میتونی این همه بدی کنه بهت هیچی بهش نگی کوتاه بیای . به چه قیمتی؟ تباه شدن اینده تو و بچه ای که قراره بعدن داشته باشی؟
    یه ذره منطقی باش؟
    دلت به چیش خوشه؟ ممکنه یکم توضیح بدی؟
    انقدر پررو شده که دیگه جلو ی تو میکشه توهم هیچ عکس العملی نشون نمی دی خب معلومه که اون بدتر میشه نه بهتر.
    خیلی عصبانی شدم یعنی جی که بخاطر حرف مردم داری دست و پا می زنی خیلی ببخشیدا بزار بخندن 3 روز می خندن تموم میشه در عوض وقتی پیر شدی و دیگه هیچ زندگی نداشتی واسه ساختن اون موقع بخندن بهتره یا الان
    اصلا اگه شوهرت تورو میزنه اونا میان دستت رو میگیرن به مردم چه ؟ مهم اینه که خودت خوب زندگی کنی
    ایا لیاقت تو اینه؟؟؟؟؟؟
    یه تصمیم درست و حسابی بگیر
    ادم معتاد بسختی می تونه ترک کنه سعی کن به بهبودش زیاد فکر نکنی
    اگه این همه سال داره مصرف می کنه که دیگه هیچ
    خوشحالم که خدا انقدر دوستت داشته که بچه ای رو توی زندگیت نیاورده
    شاید الان همه بریزن سرم بگن چرا اینطوری گفتم
    اما میدونی این زندگی به کجا میره ؟
    تو حتما حتما حتما حتما نیاز به مشاور حضوری داری حتما وقت بگیر تا دیر نشده ها
    زندگیت در خطره
    از خدا می خوام کمکت کنه
    عزیزم قوی باش و مسلط

  3. 2 کاربر از پست مفید فرانک68 تشکرکرده اند .

    فرانک68 (پنجشنبه 17 آذر 90)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 اسفند 91 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-1-09
    نوشته ها
    423
    امتیاز
    5,445
    سطح
    47
    Points: 5,445, Level: 47
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 105
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    3,495

    تشکرشده 3,519 در 509 پست

    Rep Power
    56
    Array

    RE: تو رو خدا به من كمك كنيد ديگه صبرم تموم شده؟

    صنم عزیزمتاسفم سرگذشت غم انگیزی داشتی!

    اما یه سوال دارم: تاحالا سعی کردی ترکش بدی؟ اصلا دراین مورد باهاش حرف زدی؟چه عکس العملی داشته؟


  5. کاربر روبرو از پست مفید داملا تشکرکرده است .

    داملا (چهارشنبه 16 آذر 90)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 دی 90 [ 11:57]
    تاریخ عضویت
    1390-9-13
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    939
    سطح
    16
    Points: 939, Level: 16
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    2
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE:مرد متاهل و زندگي در دوران مجردي

    فرانك و داملا عزيزم ممنونم كه حرفهاي منو خونديد هنوز خيلي از خصوصياتش رو نمي دونيد ن تازه واستون خلاصه گفتم . فرانك عزيزم من جايي زندگي ميكنم چون محيطش خيلي كوچيكه هميشه از اينكه برم پيش مشاور مي ترسيدم كه به گوشش برسه ولي اتفاقا همين امروز واسه 5 دي وقت گرفتم تا زودتر تكليفم رو روشن كنم دارم داغون ميشم بتورت ميشه وقتي حرفهاي همدردي تو رو مي خوندم قطره قطره گريه مي كردم .. ازت ممنونم





    داملا عزيزم آره سعي كردم ولي قبول نداره ميگه من معتاد نيستم اين فقط تفريحي و هيچ تاثيري هم رو هيچي نداره من خيلي هم خوبم تو برو خودت رو درست كن.... وقتي هم بهش بابت كاراش گير ميدم ميگه و همش غر مي زني نمييام خونه تا غرهاي تو رو نشنوم.... ولي همه مي دونند من به خدا جز خوبي هيچ كاري ديگه اي نكردم ....

    بايد بدونيد كه ما زندگيمون رو با هم از صفر شروع كرديم خودش و خانوادش نه واسم عروسي گرفتند نه جشني نه خريدي نه سرمايه زندگي نه خونه و نه هيچ چيز ديگه اي جز يك حلقه و يك جلد قرآن مجيد ......
    آرزويي كه هر دختري دارهرو واسم نكردند و من اينطور پا به پاش سوختم و با همه چيش كنار اومدم حالا كه همه چي درست شده ميگه چرا دست از سرم ورنميداري ... خدايا تو خودت قضاوت كن............. واي چي بگم واستون

  7. 2 کاربر از پست مفید sanam saboor تشکرکرده اند .

    sanam saboor (پنجشنبه 17 آذر 90)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 اسفند 90 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1390-8-29
    نوشته ها
    240
    امتیاز
    1,896
    سطح
    25
    Points: 1,896, Level: 25
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    287

    تشکرشده 292 در 154 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مرد متاهل و زندگي در دوران مجردي

    عزیزم چقدر دیر بهت وقت داده؟؟ نمیشه یکم زودترش کنی؟ عیب ندره بازم خوبه که میری.
    میدونم کمکت خواهد کرد حتما حرفاشو بیا بهمون بگو
    نگرانتم بخدا
    دعایت میکنم

  9. کاربر روبرو از پست مفید فرانک68 تشکرکرده است .

    فرانک68 (شنبه 19 آذر 90)

  10. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: مرد متاهل و زندگي در دوران مجردي

    سلام عزیزم.حتما اگه خودت نوشته هات رو یه بار دیگه بخونی متوجه میشه که خودت هم چقدر خطا کردی.اینکه زن و شوهر باید با هم بسازن معنیش این نیست که رو مشکلات سرپوش بذارن و با گفتن اینکه دوسش دارم و بخاطر زندگیم از اون مشکلات سرسری بگذرن.معنی سازگاری تلاش برای حل مشکلات هست.از اشنایی اشتباهتون با 3سال دوستی تا رفیق بازی که قبل از ازدواج ازش دیدی و توجه نکردی و موردی که دامادتون ازمصرفش براتون گفت و شما به جای پیگیری با اون بیچاره قهر کردی و اینکه اصلا اجازه دادی رفیق شوهرت پاشو تو خونتون بذاره و بی توجهی به اس ام اسا و حرفای زشت و............................................با ید همین جوری بگم.اعتماد داشتن به همسرهم حد و حدودی داره نه اینکه کامل بی اعتماد بود و نه چشم بستن روی همه چیز.
    نوشتی افسردگی گرفتی.خوب اگه میخوای زندگیت رو بسازی اول از همه باید رو خودت کار کنی.افسردگیت رو درمان کنی.دیدت به زندگی مشترک و شوهرت عوض کنی و تلاشت رو تو مسیر صحیح برای ساختن زندگیت بکار ببر
    باید زیر بنای زندگیت رو ازنو بسازی و اول باید معلوم بشه شوهرت تا چه حد به مواد الوده شده.اینو یه فرد متخصص باید تشخیص بده و راهکار درمان.اما از اونجا که خودم شخصا ادم معتاد دیدم خودش به من گفت که هیچ معتادی اصلا باور نداره که معتاده.حتی اونایی که واقعا الوده شدن تصور میکنن که هر زمان اراده کنن میتونن کناربذارنش.(این عین حرفی بود که به من گفت).پس به اینکه میگه تفریحیه اعتماد نکن.در حال حاضر جاهایی هست که با روشهای مختلف و قدم به قدم معتاد رو ازمواد دور میکنه.خودم بعضی کتاباشونو دیدم.مثلا تو یه مرحله فقط باور میکنن که معتادن یعنی انکار رو میذارن کنار و .........خیلی مراحل داره که چند سال طول میکشه
    اما این به شرطیه که اون فرد واقعا خودش بخواد ترک کنه.

    موفق باشی

  11. 2 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (شنبه 19 آذر 90)

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 آبان 91 [ 18:30]
    تاریخ عضویت
    1387-5-30
    نوشته ها
    535
    امتیاز
    9,023
    سطح
    63
    Points: 9,023, Level: 63
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    450

    تشکرشده 476 در 164 پست

    Rep Power
    69
    Array

    RE: مرد متاهل و زندگي در دوران مجردي

    عزيزم خوب شايد خودتم ميدوني ولي خيلي از رفتارهايي كه الان همسرت داره اثر مواد هستش
    من يادمه يه خانومي رو ميشناختم كه همسرش اگه اشتباه نكنم شيشه ميكشيد،‌واسه همين همش توهم ميزد.... شب پا ميشد لحافو از روي زنش كنار ميزد ميگفت تو زير پتو يواشكي با كي تلفني حرف ميزني؟؟؟ ( در صورتي كه نه تلفني بود نه چيزي) يا به زنش شك ميكرد كه تو نميدونم با بقال سر كوچه دوست شدي و اينجور حرفا .... منظورم اين بود خيلي از حرفايي كه اين افراد ميزنن به خاطر توهمي هستش كه در اثر مواد ايجاد ميشه....

    ميدوني عزيزم به نظر من آدما در قبال فداكاري كه براشون ميكني دو دسته ان .... يه سريا خيلي قدر ميدونن و هميشه يادشون ميمونه و در صدد جبرانش هستن ولي يه سريا پررو ميشن و آخر سر هم ميگن وظيفت بوده و بيشتر اعتماد به نفس خودشون ميره بالا كه چقدر خوب بودن كه ارزش اين كار رو داشتن يا طرفشون وظيفش بوده كه اين كارا رو بكنه..... خوب متاسفانه طرف شما انگار جزو دسته دومه ،‌به نظر من خيلي سخته آدم تشخيص بده كه طرفش جزو كدوم دسته هستش كه آيا قدر ميدونه يا نه؟

    به نظر من الان شوهر شما همونطور كه خودتون گفتين اعتماد به نفسش خيلي رفته بالا ( كه مواد كشيدن در اين مورد بي تاثير نيست و حس سرخوشي بهشون ميده)، و تا خودش نخواد و قبول نكنه نميتونه مواد رو ترك كنه.... و در ضمن متاسفانه رفيق باز هم هستن!! راستش عزيزم نميخوام بترسونمت ولي آدمهاي رفيق باز هميشه رفيق باز ميمونن مگر اينكه يه تلنگر محكم بخورن .... من دورو اطرافم توي فاميل افراد رفيق باز رو زياد ميبينم مثلا يكيشون يه آقاي 53-54 ساله هست كه از جونيش رفيق باز بوده ولي حالا كه سنش بالاتر رفته بيشتر شده كه كمتر نشده، همسر اين آقا كلا چون كاري ازش برنمياد شيوه زندگيشو مثل اون آقا كرده !!! يعني آقا كه چندروز چندروز ميره مسافرت با دوستاش!!! دائما هر روز ميره پيش دوستاش !!! فكر كنين كه مجلس ختم هر غريبه كه تا حالا اسمش رو نشنيده باشه ميره چون دوستاش ميرن!!! ولي مجلس ختم آشناهاش نميره چون ترجيح ميده با دوستاش باشه تا بياد مجلس ختم آشناهاش!!! مهمون واسشون مياد،خيلي دير مياد خونه چون قبلش با دوستاشه و انگار حتي نميتونه يه شب زودتر از دوستاش دل بكنه و زودتر بياد خونه كه هواي مهمونشو داشته باشه!!! اصلا همه فاميل باهاش قطع رابطه كردن!!! همسر اين آقا هم كلا ديگه بيخيالشه و دلش به دوتا دختراش خوشه ، يعني با دختراش ميره اينور اونور و اتفاقا جالبه كه اين رفيق بازي ارثي هم هست چون يكي از دختراش خيلي رفيق بازه و طلاق گرفته گرچه طلاقشون ميگن دليل ديگه اي داشته ولي من مطمئنم رفيق بازي اين دختر هم يكي از دلايلش ميتونه باشه چون دائما در دوران متاهلي با دوستاش ميرفت بيرون و دائما در گردش و تفريح با دوستاش بود يا حتي تنهايي با دوستاش ميرفت مسافرت.....

    خلاصه اينارو گفتم كه به نظر من مشكل شما مشكل كوچيكي نيست چون اعتياد و رفيق بازي دوتا مشكل خيلي بزرگن كه حل كردنشون ممكن نيست مگر اينكه فقط همسر شما خودش بخواد كه ترك كنه....
    به نظر من كه شما كاري از دستتون برنمياد مگر اينكه بهش بفهمونين كه اگه از اين كارهاش دست برنداره شمارو و زندگيش رو از دست ميده .... به نظر من اگه شما نميتونين اين زندگي رو تحمل كنين تنها كاري كه ميتونين بكنين همينه كه ازش بخواين براي حفظ زندگيش اين دوعمل رو ترك كنه چون چيزي نيست كه به مرور زمان بهتر بشه بلكه با زمان بدتر هم خواهد شد. چون من دارم دورو اطرافم ميبينم تو فاميلمون دوتا مرد رفيق باز داريم كه از جووني اينجوري بودن و حالا كه ميانسال هم شدن همون جورن و متاسفانه يكيشون اول كه با دوستاش مشروب خوري ميكرد ولي حالا به اعتياد كشيده شده!! اونم در سن پنجاه و خورده اي سال!!! آخه ديگه چه راهنمايي اي ميشه به مرد پنجاه و خورده اي سال كرد؟ بچه كه نيست كه نفهمه !! عاقبتشم ميدونه !! ولي چرا ؟ به خاطر رفيق....

    عزيزم بنظرم شما راه سختي در پيش داري و بهتره هرچه زودتر براي درست شدن زندگيت اقدام كني چون هرچي بيشتر اينجوري ادامه بدي زمان و عمرت ميره .... آفرين مشاوره هم ميتونه خيلي كمك كنه ولي فكر كنم توي زندگيتون اين شوهر شماست كه خيلي به مشاوره احتياج داره خيلي احتياج داره ولي تازماني كه خودش مشكلاتش رو قبول نكنه و مشاوره نره به نظر من هيچ كاري نميشه براي زندگيتون كرد

    البته عزيزم اين نظر شخصي منه من 23 ساله و مجردم و خوب تجربه زندگي زناشويي رو ندارم ولي اينا نظر شخصيم از ديده ها و شنيده ها بود، شايد هم درست نباشه

    اميدوارم كه موفق باشي

  13. 3 کاربر از پست مفید حنان تشکرکرده اند .

    حنان (شنبه 19 آذر 90)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 دی 90 [ 11:57]
    تاریخ عضویت
    1390-9-13
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    939
    سطح
    16
    Points: 939, Level: 16
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    2
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: مرد متاهل و زندگي در دوران مجردي

    حنان و بهار عزيزم
    واقعاً از اينكه به حرفهاي من اهميت داديد و وقت ارزشمندتون رو واسه رفع مشكل من گذاشتيد ممنونم
    حنان عزيز شما راست مي گوييد من حتما بايد سعي كنم همسرم رو به مشاوره ببرم واسه اينكه اون حرفهاي هيچكس رو قبول نمي كنه ولي شايد يه مشاور بتونه راهنماييش كنه
    در ضمن من تصميم گرفتم كه حتماً پيش يه متخصص ترك اعتياد برم تا شايد اون هم بتونه كمي به من كمك كنه .
    بهار عزيزم از اينكه گفتي من هم اشتباه كردم قبول دارم من زيادي بهش اعتماد كردم و بهش آزادي دادم نمي خوام بگم اون بايد اسير من باشه نه اينطور نيست اون بايد خودش از اعتمادي كه بهش ميشه سوءاستفاده نكنه كه متاسفانه كرده
    راستش تو اين چند سال منم بارها و بارها تنها بودم خوب جايي كه من زندگي ميكنم يه جاي خيلي تفريحي و همه واسه عشق و حال مي يان اينجا منم مي تونستم با خونه و ماشين و جاي خوب رفيق بازي و عشق و حال خودم و بكنم ولي من از اين اخلاق ها ندارم من از اعتماد همسرم هيچوقت سوء استفاده نكردم و نميكنم
    تورو خدا واسم دعا كنيد من زندگي رو كه با سختي شروع كردم و واسش عذاب كشيدم و جلوي حرف همه وايستادم رو دوست دارم البته ناگفته نمونه همسر من خيلي خيلي مهربونه و همه رو دوست داره و اصلا هم كينه اي نيست يه وقت هايي يه كارايي ميكنه واسه من كه واقعاً تعجب مي كنم .....
    من فقط توكلم به خداست ..................... دوستان عزيزم از راهنمايي هاي شما هم ممنونم..............

  15. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 اسفند 90 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1390-8-29
    نوشته ها
    240
    امتیاز
    1,896
    سطح
    25
    Points: 1,896, Level: 25
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    287

    تشکرشده 292 در 154 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مرد متاهل و زندگي در دوران مجردي

    باید بگم واقعا اعتماد بیش از حد خیلی بده .
    همیشه اعتماد کور کورانه ضربه بدی وارد میکنه
    دعایت میکنم هر چند خودم هم التماس دعا دارم.

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مهر 91 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1390-1-17
    نوشته ها
    94
    امتیاز
    1,948
    سطح
    26
    Points: 1,948, Level: 26
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    268

    تشکرشده 271 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مرد متاهل و زندگي در دوران مجردي

    صنم عزیزمم
    خیلی خوب شرایطت رو درک می کنم و این صبرت رو..وقتی داشتم سرگذشتت رو می خوندم زندگی ام مثل یه پرده سینمایی جلو چشم بود دوستم....
    اول از همه دلم می خواد که نذاری افسردگی بگیری..اول از همه باید به فکر خودت باشی...ببین من خودم رو تو زندگی قبلی م نابود کردم..قبل از اینکه به فکر شوهرت و زندگی ات باشی به فکر صنم باش...نذار شکسته بشی..نذار مشکلات شخص دیگه ایی حتی شوهرت تو رو از پا دربیاره. وقتی تو خوب و سالم باشی اون موقع می تونی به شوهرت هم کمک کنی...پس مواظب روح و جسمت خیلی باش خانم گل
    بذار من کمی از زندگی سابقم بگم و کارایی که به نظرم شاید تو بهبود شوهر سابقم موثر بود..من قبل از ازدواج از مواد و اینا می ترسیدم...اون موقع یکی از دوستانم همیشه به من می گفت حواست باشه که با کسی که سیگاریه ازدواج نکنی چون کسی که سیگار می کشه ممکنه هزار تا چیز دیگه هم همراه با سیگار بکشه و تو نفهمی. ولی من نمی دونستم که درگیر یه سو مصرف دیگه ایی به جز مواد خواهم شد..سو مصرف الکل...چون اطرافم این مشکل رو هیچ وقت ندیده بودم نمی دونستم چیه...بدی اش هم این بود که مواد رو همه بد می دونستن و تو یه مهمونی نرمال مواد نبود ولی مشروب بود...
    این که می گی قبول نمی کنه مشکلش رو حقیقته...هیچ کدوم از انسان هایی که سو مصرف دارن مشکلشون رو قبول نمی کنند..پس نفس خودت رو بی خودی هدر نده عزیزم...شوهر سابق من یک شیشه مشروب می خورد و وقتی بهش می گفتم می گفت من فقط انقدر-اندازه یه بند انگشت خوردم...
    تمام رفتارهای غیر معمولش هم متاسفانه بخاطر اینه که تحت تاثیر مواده..چه خوشحالی اش یه ناراحتی اش..یعنی تو با یه انسان نرمال دیگه طرف نیستی و باید حواست جمع باشه...
    ببین اول از همه اجازه نده که تو خونه و جلوی تو بکشه...نذار قبح این کار از بین بره. خونه تو یه قداستی باید داشته باشه که اجازه نداشته باشه از بینش ببره...
    باهاش جدی باش...نباید کوتاه بیای...من اون موقع یه کاری کردم...با یه دوست شوهرم صحبت کردم که تو این راه کمکم کنه. چون ادما از دوستشون بیشتر حرف شنوی دارن...ببین تو دوستای شوهرت کسی هست که اهل اینکار نباشه...شوهرت قبولش داشته باشه...باهاش صحبت کن و یه جوری کن که با شوهرت برنامه های مختلفی بذاره که ناسالم نباشه..
    ببین تو باید سعی کنی با سیاست و ارامش اطرافیان شوهرت رو با کسایی که دوست داری عوض کنی...مثلا برنامه بذار که با دوستای خودت وشوهراشون بیرون برید..انقدر برنامه های مختلف بذار که کمتر بتونه با دوستای نابابش بگرده.
    مشاور ترک اعتیاد و مشاوری هم که برای خودت می خوای بری خیلی خوبه. اونا مسلما راه های بهتری نشون میدن


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:57 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.