به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 23
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 آذر 90 [ 12:15]
    تاریخ عضویت
    1390-9-13
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    995
    سطح
    16
    Points: 995, Level: 16
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 9 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    طلاق بگیرم یابه این باصطلاح زندگی ادامه بدم؟

    سلام اول باید ازهمه کسانی که نوشته ام رامیخوانندوراهنمایی میکنندتشکرکنم.برای اینکه مشکلم رابگم اول بایدخلاصه ای اززندگیم رابرای شماتعریف کنم.
    من در4 سالگی یتیم شدم پدرم فوت ومادرم ازدواج کرد.ومن نزداقوام پدری بزرگ شدم باهمه مشکلاتی که میتوان برای یک دختربچه بااین شرایط تصورکرد.درتمام طول تحصیل شاگردممتازوموفقی بودم رتبه خوب درکنکورورشته تحصیلی بالا .همزمان باتحصیل دردانشگاه کارهم میکردم وهزینه تحصیل خودرامیپرداختم .حالاهم شغل خوب ودرآمدنسبتا بالایی دارم.کلاازنظراجتماعی شخص موفقی محسوب میشوم.علیرغم اینکه در13 سال زندگی مشترک هیچ پیشرفتی نکردم.در23 سالگی برای فراراز دربه دری و بودن درمنزل اقوام مختلف بامردی که 11 سال ازمن بزرگتربودوسابقه یک ازدواج ناموفق که حاصل آن یک پسر6 ساله بودازدواج کردم .ضمنا تحصیلات همسرم خیلی ازمن پایینتربود.درواقع کاملامشخص بودکه مازوج مناسبی نیستیم وهمه مراازاین ازدواج منع میکردندومن صرفابرای داشتن خانه مستقل وزندگی آرام تن به این ازدواج دادم.بااین حال باعلاقه زندگی ام راشروع کردم .ضمنا من شخص عاطفی هستم واصلادربندمادیات نیستم .چندماه بعدازادواج همسرم شغلش راازدست دادودرتمام این سالهاخرج زندگی بامن بوده است.
    من زود بچه دارشدم والبته ناخواسته .چون همسرم هیچ علاقه ای به زندگی نشان نمیداد .هیچ احساسی به من نداشت بی احترامی میکرد وهرروز تهدید میکردکه مراترک میکند و خیالش راحت بود که من کسی راندارم که ازمن حمایت کند.من این سالها رافقط به خاطردخترم تحمل کردم چون نمیخواستم مثل خودم بدون پدریامادربزرگ شود.
    من اهل مطالعه هستم وکتابخانه بزرگی دارم که سالها برای تهیه آن زحمت کشیدم یکی ازتهدیدهای اوآتش زدن کتابهایم است .ازنظرفکری وعقیدتی هم خیلی اختلاف داریم ومن اجازه ندارم درخانه هیچ بحث اجتماعی سیاسی و... داشته باشم علیرغم اینکه کلاعلاقمندبه مباحث روز جامعه هستم.اجازه ادامه تحصیل شرکت درکلاس های آموزشی وخلاصه هر پیشرفت دیگری راندارم .ضمن اینکه اومشکل جنسی داردوالان 3 سال است که ناتوانی کامل دارد.من دراین سالهاکاملا تغییرشخصیت داده ام وبه جای یک دخترموفق که الگوی دیگران محسوب میشد یک زن ترسوهستم که ازتنهابودن دراجتماع میترسم .این زندگی 13 ساله آسیبهای روحی خیلی بدی به من واردکرده است وهیچ اعتمادبه نفسی ندارم .الان دخترم 12 ساله است .میدانم به آخراین زندگی رسیده ام ولی هنوز به خاطردخترم مرددهستم میترسم طلاق من خودخواهی باشد .آیارهاکردن خودم ازاین زندگی ظلم به دخترم است؟
    رابطه دخترم باپدرش یک رابطه کاملاعادی است .چون شوهرم بلدنیست به کسی محبت کند اوتاحالاحتی یکباردخترم رانبوسیده است.
    ضمنا دلم برای شوهرم هم میسوزد چون بعداز2 طلاق واخلاق بدی که داردکاملا تنهامیماند.
    ازطرفی من نیزباادامه این زندگی کاملامسخ میشوم .بااینکه الان هم همینطورهستم.لطفامراراهنما ی کنید.

  2. 2 کاربر از پست مفید james blunt تشکرکرده اند .

    james blunt (دوشنبه 14 آذر 90)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 شهریور 92 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1389-12-08
    نوشته ها
    390
    امتیاز
    3,339
    سطح
    35
    Points: 3,339, Level: 35
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,374

    تشکرشده 1,334 در 350 پست

    Rep Power
    53
    Array

    RE: بازهم بمانم؟

    سلام دوست عزیز

    به تالار همدردی خوش اومدی

    اول از همه واقعا بهتون تبریک میگم.با این همه مشکلاتی که داشتین تونستین درستون رو ادامه بدین و این قدر به مطالعه و..علاقه دارین و با این همه سختی که داشتین باز هم برای بهتر شدن زندگیتون تلاش میکنین...

    من که به عنوان یک هموطن بهتون افتخار کردم.

    در مورد مسئله دیگنون من اون قدر تجربه ندارم که بتونم درست راهنمایی کنم ولی میتونم بگم که تاپیک در این زمینه که گفتین تو تالار هست.

    از صحبت های sciعزیز و فرشته مهربان عزیز و بالهای صداقت عزیزو حامد 65 عزیزو sisili عزیزو جناب مدیر همدردی و خیلی از دوستان دیگه میتونین استفاده کنین تا دوستان بیان راهنماییتون کنن.

    فقط یه مطلبی رو اضافه میکنم:
    هر که در این بزم مقرب تر باشد جام بلا بیشتر دهند(ببخشید اگه جاییش پس و پیش شد)

  4. 2 کاربر از پست مفید شوکا تشکرکرده اند .

    شوکا (دوشنبه 14 آذر 90)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 مهر 91 [ 20:35]
    تاریخ عضویت
    1390-5-12
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    1,889
    سطح
    25
    Points: 1,889, Level: 25
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    550

    تشکرشده 554 در 162 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: بازهم بمانم؟

    سلام دوست عزیز
    از نام کاربری تان (james blunt)پیداست که حتی در موسیقی هم سلیقه ی خاصی دارید...من که به قول شوکا یک لحظه احساس غرور کردم از بابت این زنی که وصفش را کردید...
    گفتی که به طلاق فکر می کنی...باید بشینی برای خودت حلاجی کنی مزایا و معایب جدایی را...شما فرد تحصیل کرده ای هستی و بهتر از هرکس به وضعیت فرهنگی،مالی،ظاهری،سنی،روح ی خودت آگاهی...باید ببینی زندگی تو به دور از این خانه و شوهرت زندگی بهتری خواهد بود یا در کنار او...
    آیا فکر می کنی ماندن در کنار شوهرت سلامت روحی روانی ات را به خطر می اندازد؟
    آیا فکر می کنی از نظر احساسی وابستگی خاص یا علاقه ای در تو نسبت به همسرت نیست؟
    شرایط زندگی فرزندت بعد از جدایی بهتر خواهد بود یا حالا؟
    فرزندت چقدر به پدرش وابسته است و نظر او راجع به جدایی یا ماندن چیست؟
    فکر می کنی در صورت ماندن در این خانه چه چیزهایی را از دست می دهی؟
    فکر می کنی تلاش کردی برای بهبود رابطه ات؟ یا اصلا مایلی که تلاش کنی؟
    به دنبال چه چیزهایی در زندگی هستی که فکر می کنی در کنار همسرت از دست یابی به آنها عاجزی؟

    ....
    خلاصه بعد از پاسخ دادن به همه ی این سوال ها دست آخر باز هم این تو هستی که باید در خودت جستجو کنی که انگیزه ای داری برای تلاش یا بیشتر نقطه تمرکزت روی جداییست...
    من توصیه می کنم حتما به یک مشاور خانواده مجرب مراجعه کنید که اگر چه ممکن است خیلی ها همدرد و دوست خوبی باشند اینجا اما کارشناس نیستند...
    با این خصوصیاتی که از خودتان گفتید شما را به سمت تصمیم خاصی جهت نمی دهم که مطمئنم آن چه لازمه ی گرفتن یک تصمیم درست هست را دارید...

  6. 5 کاربر از پست مفید هم پرواز تشکرکرده اند .

    هم پرواز (چهارشنبه 16 آذر 90)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 شهریور 96 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1389-9-06
    نوشته ها
    1,077
    امتیاز
    14,205
    سطح
    77
    Points: 14,205, Level: 77
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,300

    تشکرشده 3,560 در 934 پست

    Rep Power
    121
    Array

    RE: بازهم بمانم؟

    اینهمه ایشون اطلاعات دادند وسوال کردند
    ازدواج با عجله با یک فرد مطلقه و بچه
    اختلاف سنی زیاد
    داشتن یک فرزند
    بیکاری همسر و فکر کنم بی مسئولینی
    مشکل ناتوانی
    حالا چرا جیمز بلانت؟
    من هم فکر نمی کنم دانستن اینکه کسی چرا نام کاربری خاصی را انتخاب کرده کمک خاصی به موضوع بکند چه برسد به این که کلا روحیات طرف را توصیف کند، اینها دیگر چه حرفیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    این فرد تازه وارد است و در مشکل دست و پا میزند آنوقت ما میاییم میگوییم جیمز بلانت
    بعضی جاها خاموش بودن هنر بزرگیست

  8. کاربر روبرو از پست مفید نیلا تشکرکرده است .

    نیلا (دوشنبه 14 آذر 90)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 آذر 90 [ 12:15]
    تاریخ عضویت
    1390-9-13
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    995
    سطح
    16
    Points: 995, Level: 16
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 9 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بازهم بمانم؟دطپپردد

    بازهم سلام
    فکرنمیکردم اسم کاربریم مهم باشه .ولی خوب خواننده موردعلاقه ام است.به قول سابینای عزیز من برای مشکل دیگری اینجاهستم.لطفادراین رابطه کمکم کنید.

    بازهم سلام
    فکرنمیکردم اسم کاربریم مهم باشه .ولی خوب خواننده موردعلاقه ام است.به قول سابینای عزیز من برای مشکل دیگری اینجاهستم.
    امادررابطه با سوالات راستش اینقدرازخواسته هام وشخصیت واقعی خودم دوربودم که نمیدونم چی میخوام الان حضورهمسرم اینقدربرایم کمرنگ است که نبودنش فرقی بابودنش ندارد من همه کارهایم راخودم انجام میدهم از خرید خانه بگیرید الی اخر رسیدگی به وضعیت تحصیلی دخترم تمام بامن است ضمن اینکه بایدبگم روحیات دخترم مثل خودم است ودرمدرسه تیزهوشان درس میخواند وابستگی خاصی هم به پدرش ندارد .راستش رابگم علیرغم اینکه ادعای دوشنفکری میکنم از حضوردرجامعه به عنوان بک زن تنهامیترسم در واقع حس میکنم به یک اقابالاسرنیازدارم

  10. 2 کاربر از پست مفید james blunt تشکرکرده اند .

    james blunt (سه شنبه 15 آذر 90)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 شهریور 95 [ 04:50]
    تاریخ عضویت
    1387-7-19
    نوشته ها
    466
    امتیاز
    9,840
    سطح
    66
    Points: 9,840, Level: 66
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 210
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    880

    تشکرشده 885 در 224 پست

    Rep Power
    62
    Array

    RE: بازهم بمانم؟

    دوست عزیز من از صحبت های شما اینطور استباط کردم که از لحاظ فرهنگی خودتان را خیلی در سطح بالایی می بینید .حالا از شخص شوهرتان که طبیعی هست خیلی هم بالاتر .این حس را به فرزندتان را هم القا کرده اید .تا زمانیکه این حس را دارید خیلی طبیعی هست که ایشان رافردی نالایق برای خودتان و فرزندتان می بینید و تنها نگرانی شما اینست که چرا مجبورید ایشان را به عنوان اقا بالاسر در کنارتان تحمل کنید!!!!!!
    ببخشید ولی من احساس می کنم دارید کمی بی انصافی می کنید . اگر دنبال این هستید که سایرین شما را تایید کنند و برای طلاق کمک کنند ترس شما بریزد فکر نکنم نتیجه بگیرید ..موفقیت در زندگی فقط در درس و کار نیست ..تدوست دارید بعدها دختری داشته باشید که مثل خودتان در درس اول باشد و در زندگی بعد از 13 سال هنوز نداند چه تعریف درستی از زندگی مشترک دارد؟؟؟
    سعی کنید این فاصله فکری را کم کنید .شاید همسرتان را ان زمان بهتر بتوانید بپذیرید[size=medium].این حسی که دارید ترس نیست ..اسمش شک است چون احساس می کنید دارید اشتباه می کنید
    .
    مرا ببخش اگر تاییدت نمی کنم[/size]

  12. کاربر روبرو از پست مفید f_z تشکرکرده است .

    f_z (سه شنبه 15 آذر 90)

  13. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 مهر 91 [ 20:35]
    تاریخ عضویت
    1390-5-12
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    1,889
    سطح
    25
    Points: 1,889, Level: 25
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    550

    تشکرشده 554 در 162 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: بازهم بمانم؟

    دوست عزیز شما که می گویید بود و نبود ایشان فرقی ندارد و شما هم به تنهایی از پس مشکلات خودتان بر می آیید...حضور ایشان باعث می شود شما از عواقب سختی که یک زن مطلقه بودن در جامعه دارد به دور بمانید زندگی تان هم ویترین ظاهری خودش را داشته باشد...دخترتان هم در آینده موفعیت های ازدواجش را به واسطه ی جدایی پدر و مادر از دست ندهد...حضور یک مرد در خیلی شرایط یک زندگی به زن احساس امنیت می دهد و شاید شما به دلیل اینکه نیازهای مالی خانواده را خودتان جوابگو هستید نقش ایشان را خیلی کمرنگ تر از آن چه هست می بینید...من نمی دانم که بودنتان در این رابطه چقدر به سلامت روحی روانی شما آسیب می رساند ...خودتان بهتر می دانید...اما من پیشنهاد می کنم به اتفاق همسرتان نزد یک مشاور خانواده بروید...سعی نکنید موضع منفعل داشته باشید به این رابطه...اول سعی بر بهبود رابطه داشته باشید...از ایشان مسئولیت را بخواهید به جای اینکه خودتان نقش ایشان را ایفا کنید...اگر وظیفه شان را انجام نمی دهند حمایت مالی تان را قطع کنید تا احساس نیاز کنند...به جای فاصله گرفتن فاصله ها را کم کنید و سعی کنید از خواسته هایتان به زبانی قابل فهم برای ایشان سخن بگویید نه از زبان کسی که از بالا به شوهرش نگاه می کند...
    ولی اگر موفق نشدید فرزندتان هم خواهد فهمید که پدر و مادری جدا اما خوشبخت بهتر است تا پدر و مادری زیر یک سقف اما در یک رابطه ی ناسالم و مخرب...

  14. 3 کاربر از پست مفید هم پرواز تشکرکرده اند .

    هم پرواز (سه شنبه 15 آذر 90)

  15. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 آذر 90 [ 12:15]
    تاریخ عضویت
    1390-9-13
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    995
    سطح
    16
    Points: 995, Level: 16
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 9 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بازهم بمانم؟

    من متوجه نمیشم عنوان مناسب برای تاپیک چه بایدباشد اصلا عنوان نداشته باشد چی؟
    درجواب کاربر محترمی که فرمودندمن ازنظرفرهنگی خودم رابالا میدانم بایدعرض کنم من ففط برای اینکه روحیاتم راتوضیح دهم اینهاراگفتم وضعیت دخترم راهم گفتم که بدانید دراین مدت علیرغم مشکلات برایش کم نگذاشتم ضمنا شوهرم علیرغم نداشتن تحصیلات کلاسیک شخص بی اطلاعی نیست شخص مذهبی است وتقریبا درخیلی اززمینه هاصاحب نظراست اینطورنیست که من درجمع از وجوداوخجالت بکشم من اصلا مشکلی بااودراین زمینه ندارم مشکل برخوردبداودررابطه بااختلاف نظرهایمان است حتی وفتی باهم یک مسابقه فوتبال تماشامیکنیم وهرکدام طرفدارتیمی باشیم بحثهاراخیلی جدی میگیردودعوای مفصلی راه می اندازدحتی به برخوردفیزیکی هم منجرمیشود حاضرنیست عقایدمن ویاهیچکس دیگرراکه خلاف نظراوباشدحتی بشنود وفکرکنم به همین دلیل باهمه قطع ارتباط کرده است حوصله مهمانی رفتن بازاررفتن وخیلی ازتفریحات دیگرراندارد ومن همه جاتنهاحضوردارم باورکنید من اصلاخودم راسرترازاو نمیدانم ولی چون هیچ حضوری درزندگیم ندارد دلیل بااوبودن فقط دخترم است.

  16. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 مهر 91 [ 20:35]
    تاریخ عضویت
    1390-5-12
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    1,889
    سطح
    25
    Points: 1,889, Level: 25
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    550

    تشکرشده 554 در 162 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: بازهم بمانم؟

    دوست عزیز
    می فهمم و درک می کنم که زندگی با کسانی که در ابراز عقایدشان دیکتاتور هستند خیلی سخت است و خیلی به عزت نفس آدم ضربه می زند...این فرزند پل ارتباطی شماست...
    سعی کنید با او وارد مباحثه نشوید...مباحثه را بگذارید برای اهلش و به موقعش...
    سعی کنید اگر نظرش یا علائقش را مطرح می کند اصلا انتقاد یا تایید نکنید...فقط شنونده باشید...رابطه فیزیکی تان را بیشتر کنید ...در رابطه جنسی ناتوان است اما در آغوشش بگیرید یک مقدار مهربان تر باشید و سردی ها را کم کنید...
    سعی کنید دیگران را راحت تر ببخشید و شما هم به او احساس امنیت بدهید تا بازخوردش را ببینید در زندگیتان...
    همین آدمی که الان انگار بود و نبودش فرقی ندارد اگر مدتی در زندگیتان نباشد می فهمید که نقش هایی داشته هرچند کمرنگ و می شد پررنگ ترش کرد با یادگیری یک سری مهارت ها و مدریت رابطه تان...این همه کتاب و درس و فلسفه قرار است کمکمان کند که زندگی بهتری بسازیم نه اینکه فاصله هامان روز به روز پشت این کتابها زیادتر شود...
    اگر می مانید تنها به خاطر دخترتان حتی...لااقل تلاش کنید که با هم بودنتان کم تر آزار دهنده باشد...رابطه را به حال خودش رها کردن دردی را دوا نمی کند...
    این مرد از شما و دخترتان دور بوده و دورتر هم شده...چون شما و دخترتان جنس احساستان به هم نزدیک است و از جنس احساس او دور...او هم در این رابطه آزار می بیند چون شما لااقل 2 نفرید و او تنها...در واقع شما با این همه دانش و ذکاوت باید پیدا کنید راه نفوذ به پیله اش را...

    کمک گرفتن از یک مشاور خانواده یادتان نرود

  17. 5 کاربر از پست مفید هم پرواز تشکرکرده اند .

    هم پرواز (سه شنبه 15 آذر 90)

  18. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 آذر 90 [ 12:15]
    تاریخ عضویت
    1390-9-13
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    995
    سطح
    16
    Points: 995, Level: 16
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 9 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بازهم بمانم؟

    ببینید من مثل هرزن دیگری توقعاتی ازهمسرم دارم که خیلی هم زیادنیست توجه محبت کمک کردن وقتی درهیچ یک ازابعادزندگی چه مادی وچه معنوی نیازهای من براورده نشود بودن من به عنوان یک زن متاهل چه معنایی دارد؟من همیشه به اومیگویم که میخواهم حامی وتکیه گاه من باشی .این عین اخرین بحث مااست که برایتان نقل میکنم شماچه برداشتی میکنید؟من به او گفتم که من وقتی باتوازدواج کردم هیچکس رانداشتم ومیخواستم توهمه کس من باشی .یکدفعه برافروخته شد وگفت به من چه مگه من پدرومادرت راکشتم که جای اونها رابرایت بگیرم.

  19. 2 کاربر از پست مفید james blunt تشکرکرده اند .

    james blunt (سه شنبه 15 آذر 90)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:04 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.