نوشته اصلی توسط
یک زن امیدوار
در مورد توافقاتتون پیش از ازدواج در مورد مادیات و حجاب و ... توضیح بدین.(خواسته های ایشون و خواسته های خودتون که رسما عنوان شده)
ببینید در مورد ما همه چیز خیلی سریع و احساسی پیش رفت ،اونموقع هر دوی ما چشم عقلمون کور شد و خیلی چیزها رو
ندیدیم،من با خانوادشون موقع خواستگاری مطرح کردم که دو سه ماهی باهم حرف بزنیم و بیشتر اشنا بشیم بعد در صورت توافق عقد کنیم،بعد از مراسم مادرش بمن زنگ زد که ما موافق نیستیم و اصلا راضی به اینکار نیستیم و دخترم
داره گریه میکنه،وحتی قول چیزهایی را بمن داد در صورت ازدواج که الان زیرش میزنن،که البته برام مهم نیست،و از من خواست که تکلیف رو مشخص کنم من هم گفتم باشه،ودر عرض یکی دو هفته از مراسم خواستگاری با هم عقد کردیم،پس شناخت دقیق و جزئی از هم نداشتیم،مخصوصا من،چون بواسطه شغلم ایشون ظاهرا بیشتر منو میشناختند تا من،
در مورد حجاب تو پست قبلی گفتم،در مورد مادیات اونها طوری صحبت کردن وگفتن دوست داریم همه چیز ساده باشد و فقط اخلاق و محبت تو رو به دخترمون میخواهیم که من هم باور کردم و اصلا بحث جدی نشد در این مورد با خانمم،ولی خب خانواده ام هم به انها گفتن که ما هم اهل تشریفات نیستیم و بخاطر حرف مردم زندگی نمیکنیم.
این طور که شما توضیح دادین فقط روی نقاط ضعف همسرتون زوم کردین کمی هم در مورد نقاط ضعف خودتون فکر کنید.
ببخشید پس روی چه چیزی باید زوم کنم، مطمئنا که خانم بنده خصوصیات خوبی هم دارندولی دقیقا
مشکلات ما بخاطر این نقاط ضعفه ،من ادعا نمیکنم که من تقصیر و ایرادی ندارم ولی این همیشه خانم بوده که بهانه گیری
کرده و این دوران رو که شیرینترین خاطرات رو برای اکثر زوجها رقم میزنه بکام من و خودش تلخ کرده!
نقاط ضعف من اینه که:مغرور و عصبی هستم،دائما نمیتوانم نازشو بخرم،مثل بچه ها
رفتار میکنم،تا حالا واقعا مقابل همسرم کوتاه اومده بودم،ولی دیگه نمیتونم.
نقاط ضعف من اینه که میتونم براش طلای یک میلیونی
بخرم نه دو میلیونی،نمیتونم هر ماه براش
لباس و مانتو و ...بخرم، برای هر چه بهتر کردن وضع مالیم تلاش میکنم و اگه داشته باشم کیه که نخواهد بهترین ها را برای همسرش تهیه
کنه،نقطه ضعف من اینکه با درامد امروزم یک زندگی ساده میتوانم برایش فراهم کنم نه تجملاتی و اشرافی.
نقطه ضعف من این بود که بصورت جزئی و دقیق نظرشو نپرسیدم و همین ایراد ایشون هم هست که بمن نگفت اینها رو.
نقطه ضعف من این بود که بدون شناخت کامل از اخلاقش جلو رفتم.
با اینکه توقعاتش زیاده ولی همیشه پیش دیگران ادعا میکنه که مادیات براش مهم نیست
و فقط محبت من را میخواهد ولی شما بمن بگین من چطور میتوانم
به زنیکه تلخه و همش بمن درس اخلاق میده،همش دستور میده،اینو بخور اونو نخور،اینو
بپوش اونو نپوش،اینو بخر اونو نخر،از اینجا بخر از اونجا نخر،امروز بیا فردا
نیا،کجا بودی با کی بودی کی از سر کار اومدی، و همش میخواهد من را تغییر دهد
و....محبت کنم و دوستش داشته باشم.
بر چسب نزنید جملاتی مثل این که :چون یک دختر لوس و نازنازی هست و یا ادمهای
بیفکر و نابالغ! اینها نشونه میده که تا حدودی احساس مدار با وقایع برخورد میکنید.
بله من ادم هیجانی و احساساتی هستم،طوریکه زود گول میخورم،و بعبارتی ساده هستم،و
الان هم کتک همینسادگیم رو میخورم.
ولی لطفا شما بفرمایید زن یا اصلا یک ادمی که ایده های زندگی ولباسشو... از سریالهای ماهواره ای یا حالا
دیگران میگیره،به ظواهر اهمیت میده ولی به احساس و قلب ادمها اهمیت نمیده،لقب فکور و بالغ میتونه بگیره.
دختری که تحمل این را ندارد که کسی بهش بگوید بالای چشمت ابروست،همش در حال قهر و اشتی
با بنده است،ایا لوس نیست؟
بعد از توجه به نکات بالا با دیدی منصفانه دوباره مشکلاتتون رو عنوان کنید از نحوه برخوردتون با رفتار همسرتون بگین این که مثلا وقتی مسائل خصوصیتونو به مادرش منتقل میکنه یا خواسته های دور از واقع داره شما چه برخوردی نشون میدین.
خانم عزیز،من فقط کوتاه اومدم و برویش نیاوردم،فقط همین،بحثی را شروع نکردم ولی وقتی اون شروع کرده جوابشو دادم،بعضا تند رفتم
و حرف طلاق هم زیاد بینمون پیش امده،عمده مشکلات من همون هایی بود که گفتم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)