با سلام من حدود 7 ساله که ازدواج کرده ام و یک دختر 19 ماهه دارم اوایل ازدواج همدیگر را خیلی دوست داستیم علارغم اختلاف فرهنگی و اختلاف سنی زیاد من حاضر شدم با این مرد ازدواج کنم ولی هر سال که میگذره عشق و علاقه و احساسمان به هم کمرنگ تر می شود شوهرم تمام زندگیش کارش است از 6صبح تا 10 شب فقط کار میکند خدا رو شکر وضع مالیمان هم خوب است ولی او کارش را به زن و فرزندش ترجیح می دهد نه مجالس عزا می آید نه عروسی فقط کار کار کار ما نه همدیگر را میبینیم نه با هم حرف می زنیم چون آقا اصلا وقت ندارند من همه کارهای خانه و حتی خارج از خانه را به تنهایی انجام می دهم خیلی از این وضع خسته شدم وقتی زن و شوهرهایی را می بینم که دست در دست هم بچه هایشان را به پارک می برند حسودی می کنم خیلی تنها شده ام او هیچ مهر و علاقه ای هم به من نشان نمی دهد اگر بهترین غذا را هم برایش درست کنم و بهترین آرایش را هم برایش بکنم باز هم عکس العملی نشان نمی دهد مرا راهنمایی کنید چه کنم
علاقه مندی ها (Bookmarks)