همه ی اونهایی که پدر دارین و عاشقانه دوسش دارین

[پریماه]

سلام به همه ی دوستان عزیزم
میدونم همه ی شما که از نعمت بزرگ پدر برخوردارین عاشقانه پدرتونو دوست دارین .گفتم عاشقانه چون من بعنوان ته طقاری خانواده و کسی که محبتای پدرمو با جون و دل لمس کردم عاشق پدرم هستم.
پنجشنبه صبح من و همسرم واسه نمایشگاه صنعت برق رسیدیم تهران و شب برگشتیم.دیروز صبح که رسیدیم زنگ خونه مامان اینا زدم که احوال بپرسم.قرار بود عصر جمعه با بابا برن مشهد.به مامان گفتم کاراتونو کردین ؟ مامان گفت مشهد نمیریم گفتم چرا؟؟؟؟ گفت دیروز بابا یکم قندش افتاده پایین...خلاصه متوجه شدیم بابا حالشون بهم خورده و بیمارستان بستری شدند انگار دنیا روی سرم خراب شد.بابای من تابحال بیمارستان بستری نشده بودند.خلاصه دیروز روز وحشتناکی بود .امروز قراره mri بشند.از همه ی دوستان عزیزم میخوام واسه سلامتی پدرم دعاکنند.حتی اگه یه صلوات هم به نیت سلامتی امام زمان (عج) بفرستین ممنون میشم.در ضمن امروز روز اول ماه ذی الحجه هست.دعا کنین...

[mahi91]

امیدوارم خداوندپدرتونوهرچه زودترشفابده.

[mohammad_1369]

از ته دل برای سلامتی پدرتون و همه پدر های عزیز دعا میکنم

[یک زن امیدوار]

امیدوارم پدرتون هرچه سریعتر شفا پیدا کنه.ان شاالله
فقط خواستم بگم حالتونو به درستی درک میکنم.منم عید امسال شرایط خیلی بدتری رو تجربه کردم.پدرم سه بار توی ای سی یو بستری شداما من و بقیه عزیزانم فقط دعا میکردیم چون کار دیگه ای از دستمون بر نمیومدخیلیا قطع امیدکرده بودن.اما خواست خدا بود که پدرم حالش دوباره خوب شه والان این قدر سالم و سرحاله که حتی منم تصور نمیکردم دوباره بتونه این قدر خوب بشه.
اصلا نا امید نشو.توکل کن و دعا.
ان شاالله خدا هم دعاهاتو مستجاب میکنه.

[پریماه]

ممنون دوستان عزیز.بابا یه شب icu بودن.البته دیروز بردنشون بخش و رفتیم ملاقاتی .آبجی هام هم از شهرشون اومده بودن شهرما.همه ی بچه ها دورهم بودیم.باباخداروشکر خیلی سرحال بودن .امروز mri میکنن و مشخص میشه اصل قضیه چی بوده. دل تو دلم نیس.مامانم اصلا حالش خوب نیس همش داره دعا میکنه.هممون همین حالیم.دوستان دعا کنین....

[farnaz_a]

به وقت اين اذان شريف كه الان صداش از بلند گو مياد از ته دل براي سلامتي پدرتون و همه مريضاي عالم دعا مي كنم....

[پاییزان]

یا من اسمه دوا و ذکره شفا
امیدوارم هر چه زودتر خدا سلامتیشونو بهشون برگردونه. امین

[پریماه]

زن امیدوار عزیز یه سوال؟ بیماری پدرتون چی بود؟؟عمل شدن؟؟

[یک زن امیدوار]

پدر من مشکل قلبی داشتن که چند سال پیش عمل قلب باز انجام دادن.امسال عید مشکل سنگ کلیه پیدا کرد که بعد از دو بار عمل رفع شد اما همه ی اینها روی هم باعث شد بدنش به شدت ضعیف شه و چون سنشونم یه کم بالاست افت شدید فشار و قند خون و در نهایت یک حالت تقریبا کما بهش دست داده بود.به نحوی که هر بار نزدیک به 3-4 روز توی ای سی یو بستری بود یه کم حالش خوب میشد مرخصش میکردن اما بازم متاسفانه به حالت قبل بر میگشت تا این که آخرین بار حتی برای دو روزم چشماشو باز نمیکرد. شرایط خیلی بدی بود تا این که به خواست خدا دوباره برگشت و بعدم که مرخصش کردن با کمک بقیه اعضای خانواده مخصوصا مادر عزیز تر از جانم به مرور حالش بهتر شد و الانم شکر خدا هیچ مشکلی نداره کاملا سالم و سرحاله و تمام فعالیتهای اجتماعیشم (چون استاد هستن) از سر گرفته.
اینم بگم که بار آخر که کاملا بیهوش بودن اصلا معلوم نبود چی میشه من شرحشو توی تاپیک خاطرات قشگ و عاشقانه من و همسرم گفتم.واقعا روزهای بسیار بسیار سخت و ناراحت کننده بود.اما خواست خدا ماورا تصورات تمام آدمهاست.برای همین میگم حتما حتما امیدوار باش و دعا کن

[alid]

ان شاالله پدرتون خوب بشن و سلامتیشونو دوباره به دست بیارن