به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 30
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 آبان 90 [ 09:30]
    تاریخ عضویت
    1390-8-07
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    1,105
    سطح
    18
    Points: 1,105, Level: 18
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    همسرم دستشو رو من بلند میکنه !!!


    با سلام خدمت همه دوستا
    من یه مشکل خیلی بزرگ دارم . تقریباً یک سال و نیم که ازدواج کردم . من و همسرم همدیگه رو دوست داریم . البته فکر میکنم که اینطور باشه ! اوایل ازدواجمون سر یه موضوعی باهم بحث کردیم و شوهرم دستشو رو من بلند کرد . وای برام فاجعه بود . اصلاً باور نمیکردم . انگار دنیا رو سرم خراب شد . از خانواده ای بودم که از گل نازک تر بهم نگفته بودن .منم خیلی عصبانی شدم و هرچی جلو دستم بود پرت کردم . خلاصه کلی گریه و . . . که همسرم اومد ازم کلی عذرخواهی کرد . بخشیدمش . . . مدتی بعد دوباره این اتفاق افتاد . تکرار این کارش منو دیوونه تر می کرد . نزدیک یه هفته باهاش حرف نزدم .حتی یه کلمه. دوباره اومد و عذر خواهی کرد. تا اینکه چند بار دیگه این اتفاق افتاد. و من هر دفعه عکس العمل خاصی داشتم . بیشترش گریه و داد و فریاد بود . تا این موقع خیلی خشن منو نمی زد . تا اینکه یه بار یه سیلی محکم زد تو صورتم . همون لحظه بغض کردم.و همین طور اشک ریختم .بدون اینکه چیزی بگم. خودش فهمید کارش خیلی اشتباه بوده اومد و کلی عذرخواهی کرد و گفت حلالش کنم.منم خیلی فوری بخشیدمش . نمیدونم چرا .یه مدت طولانی طول کشید و این اتفاق دیگه نیفتاد تا اینکه دوباره بحثمون شد و 6 تا بهم سیلی زد . منم کلی داد زدم . عصبانی شدم. اومد پیشم بازم مثل قبل . . .

    و تقریباً یک هفته بعدش در حد مرگ منو کتک زد . در حد مرگ که میگم حقیقته . داشت منو خفه میکرد . نمیدونین چطور مثل اسرائیلی ها منو میزد . چشماشو بسته بود و . . . اشک تو چشمام پر شده . باورم نمیشه که یه انسان بتونه با یه انسان این کارا رو بکنه . دهنم پر خون شده بود . منو کشید و انداخت روی تخت و رفت سرکار. دنیا رو سرم خراب تر شد . دیگه نمیتونستم عصبانی بشم یا داد بزنم چون فرقی نمیکرد .آروم آروم اشک میریختم تا اینکه بهم اس داد : خیلی شرمندم . نمیدونم چرا این طور شد . بدنم میلرزه .دیگه تکرار نمیشه .قول میدم .حلالم کن . دعا کن خوب و آدم بشم .

    منم جواب ندادم. فردا صبحش دیدم اومده محل کارم و برام گل و کادو آورده . منم باز بخشیدمش . خیلی خوب بودیم . اما یه هفته بعد دوباره خیلی کمتر از قبل ولی باز دستشو رو من بلند کرد . هیچی بهش نگفتم. واگذارش کردم به خدا. هنوز باهاش قهرم .
    خصوصیات همسرم : خیلی خیلی خونسرد . گرم مزاج .مهربون .با احساس .
    ولی نمیدونم با این همه خونسردی چرا اینطوریه ؟؟؟
    لطفا کمکم کنید. چیکار کنم ؟؟؟

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 23 اسفند 92 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    643
    امتیاز
    4,583
    سطح
    43
    Points: 4,583, Level: 43
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,779

    تشکرشده 2,844 در 585 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: همسرم دستشو رو من بلند میکنه !!!

    باسلام.من یه سوال داشتم؟دلیل اینکه باهاتون برخورد فیزیکی میکنه چیه؟یعنی جر و بحثتون میشه؟به چیز خاصی حساسه؟خودش عصبانی میشه؟
    البته این سوالام به مفهوم این نیست که تقصیر شماست!بلکه به نظرم کار ایشون کاملا غیر اخلاقی و ناپسنده.فقط میخام بدونم شروع ماجرا چیه؟

  3. 2 کاربر از پست مفید یک زن امیدوار تشکرکرده اند .

    یک زن امیدوار (یکشنبه 08 آبان 90)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 آبان 90 [ 09:30]
    تاریخ عضویت
    1390-8-07
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    1,105
    سطح
    18
    Points: 1,105, Level: 18
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همسرم دستشو رو من بلند میکنه !!!


    اوایل که بحثمون می شد منم جوابشو میدادم . اون از این کار متنفره . میگه وقتی بهت چیزی میگم جوابمو نده . منظورش تو بحث هاست . میگم چرا تو هرچی دلت میخواد بگی اما من نگم ؟؟؟ میگه این یه قانونه . زن نباید جواب شوهرشو بده . من اولا اصلاً نمیتونستم این طور باشم . جواب میدادم . نمیتونستم ساکت باشم . اما اواخر نه . آخرین بار از یه چیزی ترسیدم و یه جیغ بلند کشیدم . خیلی عصبانی شد که چرا جیغ زدم و چند تا حرف بد هم بهم زد . منم ناراحت شدم رفتم تو اتاق . یه ساعت بعد اومد بهم گفت پاشو شام بخور ، پاشو بریم بیرون . منم گفتم نمیام . گفت من وظیفه مو انجام دادم بعداً نگی تنهات گذاشتم . منم گفتم وظیفه تو یه چیزای دیگه است که رعایت نمیکنی. به خاطر همین حرف دوباره . . .

    فعلاً باهاش قهرم . چیکار کنم ؟؟؟؟؟؟ خیلی افسرده شدم

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array

    RE: همسرم دستشو رو من بلند میکنه !!!

    هنانه جان ورودت را به همدردی خوش امد می گم.
    اول از همه بگم در تالار همدردی هیچ مشکلی نیست که راه حلی نداشته باشه پس آرامشت را حفظ کن و برای برطرف کردن این مورد به وجود اومده به صورت حرفه ای صبرتون را بالا ببرید.
    یه سوال داشتم ازتون اینکه در تمام مشاجرات دستشون را بلند می کنند یا در مواقع خاص .
    بیشتر زمانش برام مهم هست اینکه قبل از مشاجره غیبتی حضوری با فاصله زمانی اندک تا مشاجره داشته اند؟

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 آبان 90 [ 09:30]
    تاریخ عضویت
    1390-8-07
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    1,105
    سطح
    18
    Points: 1,105, Level: 18
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همسرم دستشو رو من بلند میکنه !!!


    مرسی از دوستان

    نه همیشه اینطور نمیشه . گاهی اوقات خیلی خونسرد و گاهی اوقات خیلی عصبی.
    البته خیلی کم عصبی میشه .اما نمیدونم چرا با اون همه خونسردی تو همه مسائل این کارو میکنه . از خصوصیات و شخصیتش این کارا خیلی بعیده . هنوزم باورم نمیشه اون کارا رو همسر من کرده . وقتی باهم خوبیم خیلی مهربون و با حوصله است . تو خیلی جاها تحمل بالایی داره ولی بعضی وقتا که اصلاً انتظارشو ندارم اینطوری میشه .
    بی نهایت عزیز سوال آخرتون و یه بار دیگه بگین ؟؟

    کمکم کنییییییییییییییییییییییی ییییییییید .


    راستی جدیداً حرف های بد هم میزنه . فحش میده

  7. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 23 اسفند 92 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    643
    امتیاز
    4,583
    سطح
    43
    Points: 4,583, Level: 43
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,779

    تشکرشده 2,844 در 585 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: همسرم دستشو رو من بلند میکنه !!!

    احتمال دیگه اینه که شما و همسرتون راه درست گفتگو رو بلد نیست و همسرتونم راه درست کنترل خشم رو بلد نیست.

  8. کاربر روبرو از پست مفید یک زن امیدوار تشکرکرده است .

    یک زن امیدوار (شنبه 07 آبان 90)

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 آبان 90 [ 09:30]
    تاریخ عضویت
    1390-8-07
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    1,105
    سطح
    18
    Points: 1,105, Level: 18
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همسرم دستشو رو من بلند میکنه !!!


    خوب حالا باید چیکار کنم ؟؟؟؟

    آخه آخرین بار که اصلاً بحثی نشد تا من بد جوابشو بدم . فقط ترسیدم . اونم عصبی شد .

    آخه اصلاً شخصیت خشنی نداره . برام قابل درک نیست که چرا یه دفعه اینطوری میشه .

    الان که باهاش قهرم باید چیکار کنم . عقلم به جایی نمیرسه . مجبورم باهاش حرف بزنم .آخه فردا مهمون داریم .باید بهش بگم چی لازم داریم و . . .
    آخرش هم من تسلیمم همیشه .هرکاری دلش میخواد میکنه .بعدش یه کم زبوون میریزه و یه عذرخواهی همه چی تموم میشه .

    فرضیه مواد ذهنمو خیلی به خودش مشغول کرد . . .

    کارشناسان سایت بیاید کمک دیگه . . .



    چرا کمک نمیکنین ؟؟؟؟

    خیلی حالم بده . . .

    کارشناسان .. ... . . . . . . مدیر سایت .. . .

    اگه راهی هست بگین تورو خدا

  10. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 23 اسفند 92 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    643
    امتیاز
    4,583
    سطح
    43
    Points: 4,583, Level: 43
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,779

    تشکرشده 2,844 در 585 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: همسرم دستشو رو من بلند میکنه !!!

    عزیزم من کارشناس نیستم اما بهتر دونستم اینو بهت یادآوری کنم:
    1.تصمیم یا واکنش عجولانه نشون ندین(مثلا در مورد موضوع اعتیاد)
    2.فعلا با همسرتون اشتی کنید و روی مهمونیتون متمرکز شین.
    3.در حال حاضر احساس نکنید این آشتی به مفهوم اینه که شما از حقوقتون گذشتین بلکه فقط اونو به زمان بهتر و مناسب تر موکول کردین.
    4.روی مشاجراتتون با دقت تمرکز کنید ببینید از کجا شروع شد و شما چه رفتارهای غلطی انجام دادین.
    5.تفکرات منفی رو از خودتون دور کنید.مشکلتون رو بیش از اندازه بزرگ نمایی نکنید.
    6.کمی توی تالار بگردین از مقالات و موضوعات مرتبط با مشکل خودتون استفاده کنید و نکته برداری کنید.
    بعد که دقیقا خودتون مسئله تونو برای خودتون باز کردین و آگاه تر شدین بیاین و نظرتونو بگین و بازم ان شالله دوستان و منم اگه بتونم کمکتون میکنیم.
    موفق باشین

  11. 3 کاربر از پست مفید یک زن امیدوار تشکرکرده اند .

    یک زن امیدوار (شنبه 07 آبان 90)

  12. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 اسفند 95 [ 19:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-16
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    792
    امتیاز
    10,009
    سطح
    66
    Points: 10,009, Level: 66
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,528

    تشکرشده 4,871 در 817 پست

    Rep Power
    94
    Array

    RE: همسرم دستشو رو من بلند میکنه !!!

    شما حتما بايد به شكل حضوري با يك روانشناس(باليني) صحبت كنيد و حالتهاي ايشان را شرح بدهيد تا براي شما يك تشخيص قطعي بدهند و بعد از آن به همراه همسرتان به اين جلسات مشاوره رفته و كمكشان كنيد تا براي بهبودي خودشان تلاش كنند. اينطور كه پيداست رفتار ايشان هر بار شكل خشن تري به خود مي گيرد و نشانه اي از خطر است كه شما حتما بايد سريعا فكري براي اين موضوع بكنيد.

    سپاس

  13. 3 کاربر از پست مفید سرافراز تشکرکرده اند .

    سرافراز (چهارشنبه 18 آبان 90)

  14. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 آبان 90 [ 09:30]
    تاریخ عضویت
    1390-8-07
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    1,105
    سطح
    18
    Points: 1,105, Level: 18
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همسرم دستشو رو من بلند میکنه !!!


    هر دفعه که این اتفاق می افته میاد و کلی عذرخواهی میکنه . میگه دیگه تکرار نمیشه.

    نمیدونم باید خیلی جدی باشم یا . . .
    الانم دوبار باهام تماس گرفت اما جواب ندادم . میدونم که میخواد عادی برخورد کنه .انگار که اتفاقی نیفتاده .

    حتماً موضوع مشاوره رو بهش میگم . هر موقع که در مورد این موضع صحبت کنم
    میگه : میدونم اشتباه کردم . من خیلی دوست دارم . دست خودم نیست .خیلی ناراحتم و . . . از این حرفا .حرفاش برام تکراری شده .

    رفتار غلط من اینه که تو دعوا و بحث جواب بهش میدم. این حرف خودشه . میگه چون جوابمو میدی عصبانی میشم . شما بگین نباید جواب بدم ؟؟؟ آخه یه موضوعی اتفاق میفته که آدم واقعاً باید جواب بده .مثلاً توهین میکنه، یه چیز اشتباه و به من نسبت مبده اما میگه جواب به من نده .

    در مورد موضوع اعتیاد چه طور بفهمم ؟؟؟؟

    وای خدای من .

    دوستان خوبم که جواب دادین .ممنونم .سعی خودمو میکنم .اما به راهنمایی بیشتری نیاز دارم.


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ترس های مبهم و استرس
    توسط مدیرهمدردی در انجمن اضطراب و استرس
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 31 خرداد 92, 12:37
  2. داستان غم زندگیه من
    توسط پدربزرگ در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 23 تیر 91, 11:05
  3. داستان زندگی کارافرین برتر کشور..احد عظیم زاده
    توسط بهار.زندگی در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 تیر 91, 14:49
  4. نقش ورزش در کاهش استرس(مدیریت استرس)
    توسط keyvan در انجمن تاثیر متقابل ورزش و روان
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 21 فروردین 88, 10:57
  5. داستانی از عشق (داستان کوتاه)
    توسط هوشیار در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 19 شهریور 87, 17:12

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.