RE: چطور بايد از اين حس رها بشم
سلام به مدير عزيز تالار همدردي
من واقعا از مطالبي كه خوندم لذت بردم ولي مي دونيد من خودم فردي هستم كه با اينكه مشكلات زيادي توي زندگي ام توي اين 32 سال عمرم داشتم با صاحبكاراي به قول آقا مريض و معلمها و غيره و شكستهايي كه داشتم ياد گرفته بودم به همه چيز به ديد زيبايي نگاه كنم و از لحظاتي كه توش هستم لذت ببرم ولي باور كنين نمي شه چون انگار يه چيزي اون اعماق ذهنمون هست كه بهش بي اعتنا هستيم حس اعتمادي كه طي اين دوران از بين رفته و حالا با بروز يه اتفاق مي بينيم كه باز همون ترديدها و شكها و افكار غلط به سراغمون مي ياد آخه چطور مي شه بدون اشتباه تصميم گرفت و بدون اشتباه كاري را انجام داد ولي ديد خوب و به قول معروف خوش بينانه هم نمي تونه كمكي بكنه
او مـانده و قلب آهنـــی تان مردم!
یا می نگـرد به دشمنی تان مردم!
این پاسخ لطف یک درخت است؟تبر؟
لعنت به نمکدان شکنی تان ! مردم!
علاقه مندی ها (Bookmarks)