باسلام
مدتي است(يك ماه) كه دخترم (به خاطر اختلاف با خانواده همسرش ومتعاقب آن همسرش )در منزل ما مي باشد.و عمده مسائل آنست كه داماد من حرفشنوي زيادي از مادر و خواهرش دارد به نحوي كه مي خواهد طبق خواسته هاي آنها به شكل خيلي سنتي وي را برده و تابع آنها درآورد. بعد از 2 سال نامزدي (عقد كرده)مدت10ماهي كه به خانه خودشان كه در شهرستان ديگري مي باشد، رفته اند، چندمرحله به همين شكل دخترم را با بي مهري به منزل ما آورده و رفته است وپيگيري نيز نمي كرده تا اينكه ما از طريق پدرش (متاثر از خانواده اش مي باشد)سعي مي كرديم با كوتاه آمدن به سر زندگي شان بروند. و داماد نيز بر سر هر چيز بي اهميتي با دخترم بحث و جدل مي پرداخت و مسائل را به خانوادهها مي كشاند.به نحوي كه مسائل خصوصي خانمش را به خانواده اش ونيز موارد آنها را به همسرش منتقل وبه اين نحو حساسيت ايجاد نموده است.(سن داماد 28 سال و سن دخترم 23سال مي باشد).شب عيد نيز آنها را به واسطه ايي نزد مشاوري كه روي او نفوذ داشت فرستاديم كه به آنها توصيه نمود كه ارتباط خودرا با خانوادهايتان قطع نمائيد كه دخترم نيز عمل نمود ولي بعد از 2هفته مجددا" اختلاف آنها زياد كه ما ناچار شديم براي ادامه درمان دخترمان به آن شهرستان رفته وبا بي احترامي كه دامادمان نسبت به ما داشته ونيز خواستار بردنش به شهرمان شده او را به شهرمان آورديم و دراين مدت بدون دليل خواستار جدا شدن از دخترمان را داشته است در حاليكه دخترم كوچكترين بي ادبي بطور مستقيم نسبت به خانوادهاش نداشته است خواهشمند است راهنمايي فرمائيد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)