به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 31 اردیبهشت 87 [ 15:00]
    تاریخ عضویت
    1387-2-21
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    3,582
    سطح
    37
    Points: 3,582, Level: 37
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    لطفاً بگوييد چه كنم؟+

    سلام
    من 26 سالمه و دو ساله كه با شوهرم كه 31 سالست عقد كرده ام و يك ساله تو خونه خودمم. من و شوهرم هر دو تحصيلات عاليه شغل خوب و خانواده هاي خوبي داريم. ما سنتي و با نظر خانواده هامون با هم ازدواج كرديم اما بعد عاشق هم شديم و باهم زندگي خوبي داشتيم ولي از همون ابتدا مشكل ما مادر شوهرم بود.
    اون زن خوبيه و هميشه بهمون محبت كرده ولي انتظار داره ما هميشه تعطيلاتمونو با اونا باشيم؛ مسافرتامونو تا جاييكه ممكنه با اونا بريم؛ در مورد خريد هر چيزي براي خودمون يا خونمون نظر شو بپرسم و...
    منم خيلي به اين موضوع حساسم. تا جاييكه تونستم رابطمونو باهاشون كم كردم و هميشه هم در حال غر زدن به شوهرم از دست مادرشم. اون هميشه ازم خواسته تحمل كنم و كوتاه بيام اما من نتونستم.
    تا حدوداً بيست روز پيش كه سر همين موضوع با شوهرم دعوا كردم و از روي عصبانيت مامانشو فحش دادم اونم به خونواده من توهين كرد و همين انقدر عصبانيم كرد كه بي توجه به التماساش چمدونمو بستم و رفتم خونه مامانم اينا.
    نتيجه قهرم اين شد كه رفت به پدر مادرش هر چي پشت سرشون تو اين دو ساله گفته بودم گفت و با وجود اينكه هميشه به من مي گفت از زندگي با من خوشحال و راضيه بهشون گفته دو سال بوده غر زدنامو تحمل مي كرده و ديگه نمي تونه. من به توصيه خانوادم زنگ زدم ازشون عذرخواهي كنم اما مادر شوهرم هرچي از دهنش دراومد بهم گفت و تلفونو قطع كرد.
    من كه همسرمو دوست داشتم و از كارم پشيمون شده بودم با شوهرم تماس گرفتم و گفتم كه مي خوام برگردم و جبران كنم اما اون گفت در صورتي حاضر به ادامه زندگيه كه جلو پدر و مادرامون ازشون عذرخواهي كنم و قول بدم وگرنه طلاق. قبول كردم ؛مادرش حاضر نشد منو ببينه اما جلو پدرش و پدر مادر خودم عذرخواهي كردم و به شوهرم قول دادم هرچي خواست انجام بدم و غر نزنم و مادرش اينا هرچقدر خواستن بيان و بريم و هركار خواستن انجام بديم.
    ما واقعاً همديگرو دوست داشتيم و باهم خوب بوديم فقط من گاهي از دست مادرش ناراحت مي شدم. اما اون روز همسرم جلو همه گفت كه اصلاً با من خوشبخت نبوده و من آدم خودخواهي هستم كه هميشه در حال قهر و دعوا باهاش بوده ام.
    به هر حال اون روز ظاهراً مشكل حل شد اما ديگه بهم نگفته برگردم خونم. چون مادرش از دست من ناراحته نه بهم زنگ مي زنه و نه خبري ازش دارم. موندم بلاتكليف خونه بابام.
    من قبول دارم اشتباه كردم. من دلم مي خواست اوايل زندگيم فقط با شوهرم باشيم اما ظاهراً اين حقو نداشتم. اما حالا كه قبول كردم طبق خواست مادرش زندگي كنم باز مامانش كوتاه نمياد و نمي زاره بريم سر خونه زندگيمون.الان بيست روزه هيچ خبري از هم نداريم.موندم اون كسي كه مي گفت يه لحظه بي من نمي تونه بمونه چرا انقدر عوض شد؟
    من نمي خوام زندگيم از هم بپاشه. لطفاً بگين چيكار كنم؟

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 20 مهر 87 [ 10:04]
    تاریخ عضویت
    1386-11-01
    نوشته ها
    642
    امتیاز
    5,809
    سطح
    49
    Points: 5,809, Level: 49
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    470

    تشکرشده 496 در 278 پست

    Rep Power
    81
    Array

    RE: لطفاً بگوييد چه كنم؟

    چي بگم والا اينجاست كه مي گن از كاه نبايد كوه بسازيم
    ولي بهترين كار تحمله بايدصبر داشته باشي يك وقت ممكنه اگه بيش از حد ازشون بخواهي ببخشيد ببخشيد پرو بشند و اونوقت تا اخر عمر روي سرت سوار شن و بگن كه خودت اينجوري قبول كردي . شوهرت اگه واقعا دوست داشته باشه مي ياد دنبالت درسته تو كار درستي نكردي ولي خب معذرت خواهيت هم كردي و كاري كه خواسته بود انجام دادي حالا بهتره كمي صبر كني و بزاري زمان خودش همه چيزو حل كنه مطمئنا اگه زندگيشو و زنشو دوست داشته باش اقدام مي كنه تو هم فقط از خدا كمك بخواه و از اون معذرت خواهي كن و با او عهد و پيمون داشته باش تا كمكت كنه يادت نره بهترين كسي كه مي تونه به ادم كمك كنه خداست اگر تا حالا هم اينكارو نكردي همين حالا انجام بده

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 فروردین 90 [ 16:16]
    تاریخ عضویت
    1386-11-16
    نوشته ها
    385
    امتیاز
    5,034
    سطح
    45
    Points: 5,034, Level: 45
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    442

    تشکرشده 467 در 211 پست

    Rep Power
    55
    Array

    RE: لطفاً بگوييد چه كنم؟

    مستانه جان عزیزم سلام :
    وزودت رو به تالار تبریک می گم . انشاء الله که زود مشکلت حل بشه .
    اشتباهات زیادی کردی
    1-نباید اینقدر شکایت مادر شوهرت رو می کردی
    2-نباید به مادر همسرت توهین می کردی چون مادر همسرت مثل مادر خودت می مونه و از سر دلسوزی و تجربیاتی که داره می خواد به شما کمک کنه ولی شاید درست نتونه مقصودش رو برسونه و برداشت شما این بوده می تونستی با محبت و بدون قر زدن توی دل مادر و شوهرت جا باز کنی و با سیاست بیشتری برخورد می کردی خطای بعدی رو همسرت انجام داد که به جای حل این مشکل و آروم کردن شما متقابلا توهین کرده و هرکدام از شما جوری این قضیه رو به نفع خودتون تموم کردین و به هر حال جوری وانمود کردید که توی این قضیه بی تقصیر بودین در صورتی که هنوز درست همدیگه رو نشناختین به جای قر زدنها می تونستین جور دیگه ای برخورد کنین به هر حال گذشته ها گذشته و شما می تونین از نو شروع کنین می تونین با پدر شوهرتون صحبت کنین تا با مادر همسرتان صحبت کرده و ایشون رو آروم تر کرده و شما با خرید یک هدیه از مادر شوهرتون عذرخواهی محدد کنید عزیزم گذشت رو سر لوحه زندگیت کن انشاء الله مه موفق باشی

  4. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 31 اردیبهشت 87 [ 15:00]
    تاریخ عضویت
    1387-2-21
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    3,582
    سطح
    37
    Points: 3,582, Level: 37
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: لطفاً بگوييد چه كنم؟

    با سلام و تشكر از شما عزيزان
    من قبول دارم اشتباه كردم و خيلي بي سياست عمل كردم اما براي رفتارم عذرخواهي هم كردم. ديگه دلم نمي خواد خودمو كوچيك كنم الان شوهرمه كه بايد بياد دنبالم. واقعاً نميتونم بفهمم چرا اينكارو نمي كنه ؟ وقتي اون روز جلو پدرش و پدر مادرم همه چيز حل شد و ظاهراً آشتي كرديم ؛بهم گفت دو روز ديگه هم فكركن. من كه مي دونستم اين حرف مامانشه كه يه مدت دور از هم بمونيم گفتم كه فكرامو كردم اما پدرش گفت دو روز هم فكركن و رفتند و حدود سه هفته است كه خبري نشده ازشون.يعني واقعاً منتظرن من تماس بگيرم؟ اگه زنگ زدم و گفتن يه ماه ديگه هم بمون فكر كن چي؟

  5. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    198
    Array

    RE: لطفاً بگوييد چه كنم؟

    سلام دوست خوبم
    يه كمي تحمل كن و كاري نكن. بذار عصبانيتشون بخوابه. الان هر كاري بكني، نتيجه منفي ميده

  6. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 02 آذر 87 [ 18:25]
    تاریخ عضویت
    1387-1-25
    نوشته ها
    101
    امتیاز
    3,970
    سطح
    40
    Points: 3,970, Level: 40
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 180
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    77

    تشکرشده 79 در 44 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: لطفاً بگوييد چه كنم؟

    با سلام
    مسلماً كارت درست نبوده ولي همسرت هم خيلي بي انصاف هست و به نظر مي آيد از قدرت و اختياراتي قانوني كه چندان هم عادلانه نيست سوء استفاده مي كند . چراكه اين حق هر زني است كه زندگي مستقلي داشته باشد و آنقدر عرصه را بر تو تنگ كرده اند كه رفتار ناشايستي انجام دادي و حالا هم فقط تو هستي كه بايد تنبيه شوي ! خيلي دلم گرفت . واقعيت اين است كه بعد از اين هم همان شرايط را با سركوفت و زخم زبان بيشتربايد تحمل كني چون مي دانند كه دلت نمي خواهد كه از آن زندگي خارج شوي و پرده اي كه بين شما بوده از بين رفته است . به همين دليل است كه اكثر زنهاي ايراني همه چيز را تحمل مي كنند چون مي دانند اگر حقوق خودشان را بخواهند بايد بهاي گزافي بپردازند و آن هم بدون نتيجه .
    با اين همه بهتر است اينقدر خودت را كوچك نكني و بيش از اين التماس نكني .
    راستي آيا او هم كه به خانواده ات بي احترامي كرده از آنها عذر خواهي كرد؟
    او هم نمي خواهد زندگيش را خراب كند پس كمي متعادلتر برخورد كن و اينقدر هراسان مباش .اگر در خانواده آنها آدم مطمئن و ريش سفيدي وجود دارد از او كمك بگير.

  7. کاربر روبرو از پست مفید shine تشکرکرده است .

    shine (دوشنبه 23 اردیبهشت 87)

  8. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 20 مهر 87 [ 10:04]
    تاریخ عضویت
    1386-11-01
    نوشته ها
    642
    امتیاز
    5,809
    سطح
    49
    Points: 5,809, Level: 49
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    470

    تشکرشده 496 در 278 پست

    Rep Power
    81
    Array

    RE: لطفاً بگوييد چه كنم؟

    عزيزم صبر داشته باش گفتم كه شايد درست نباشه اينقدر تو بري جلو يك كم تحمل كن و اجازه بده كه اعصبانيت اونها هم بخوابه . اگر هم خواستي خودت ديگه اقدام نكن به مادر يا پدرت بگو ولي باز هم من عقيده دارم كه كمي صبر كني

  9. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 31 اردیبهشت 87 [ 15:00]
    تاریخ عضویت
    1387-2-21
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    3,582
    سطح
    37
    Points: 3,582, Level: 37
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: لطفاً بگوييد چه كنم؟

    با سلام
    منم باهاتون موافقم؛ صبر ميكنم تا اون پيشقدم شه. درسته خيلي بهم سخت ميگذره و واقعاً از برخوردش شوكه ام اما چاره اي جز تحمل نيست.
    در مورد عذرخواهي اونم بايد بگم كه گفت "تو دعوا حلوا پخش نمي كنن؛ اول مستانه شروع كرد منم عصباني شدم" همين. ريش سفيد فاميل اونام پدرشه كه نميدونم چرا اقدامي نميكنه. البته پدرشم مثل خودش گوش به فرمان مادرشوهرمه.
    بازم ممنونم .

  10. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 07 مرداد 91 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1386-12-12
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    4,460
    سطح
    42
    Points: 4,460, Level: 42
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 90
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    66

    تشکرشده 70 در 43 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: لطفاً بگوييد چه كنم؟

    سلام به مستانه عزیز:
    حقیقتش اول که نوشته های تو رو خوندم توی دلم کلی سرزنشت کردم و گفتم چرا اینقدر راحت زندگی خودش رو متزلزل کرده...ولی خوب حقیقتش اصلا جای صحبت در مورد این جیزا نیست الان وقت حل مساله است.. من با هنرمند عزیز موافقم...اما این رو هم میدونم که گاهی بعصی از سکوتها و تاملها نتیجه عکس میده.... همسر شما نباید بعد از این همه سکوت اینقدر خشمگین و بی مهابا برخورد میکرد و جزیئات این زندگی چند ساله رو برای نزدیکانش آشکار میکرد ولی خوب معمولا کسانی که ناراحتیهای خودشون رو بروز نمیدن و همیشه تحمل میکنن بالخره یک روز توانشون تمام میشه و اینطور اشتباه به قول معروف منفجر میشن///
    شما الان با یک نفر طرف نیستین....همسرت ..مادر همسر ..پدر همسر و خانواده اون که همیشه شما رو مثل دختر خودشون دوست داشتن از دست شما دلگیرن//// مادر ایشون نسبت به این کارهای شما کم توقعیش شده//// خوب یک جورائی حق داره... درسته با دخالتهاش آرامش شما رو بر هم میزده اما همونطور که خودت گفتی فقط قصدش مادرانه بوده پس باید شما الان هم مثل مادرت باهاش برخورد کنی.. پس از یک ریش سفید کمک بگیر و خودت مستقیم جلو نرو از اون بخواه که جلو بره ولی بدون که این بار بسیار عاقلانه باید پیش بری...
    شاد و سعادتمند باشی

  11. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 30 آبان 88 [ 11:45]
    تاریخ عضویت
    1386-7-10
    نوشته ها
    1,573
    امتیاز
    16,204
    سطح
    81
    Points: 16,204, Level: 81
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    898

    تشکرشده 926 در 486 پست

    Rep Power
    174
    Array

    RE: لطفاً بگوييد چه كنم؟

    من با چگونگی پوزشخواهی شما اصلاً موافق نیستم و البته این از گذشت و فهم و بزرگی شماست که با آنان چنین برخورد منعطفی را داشته اید.نمی دانم نباید شتابزده شوم،چون مسأله زندگی مشترک شما در میان است،ولی اکنون که حرمت شما دریده شده است و وابستگی احساسی شوهر شما به مادرش نیز به خوبی هویداست،آیا نمی پندارید که اندکی و فقط اندکی باید واقع بینانه تر بیندیشید؟
    مادر ایشان نباید با شما چنین برخوردی را می کرده اند و شوهر شما هم نباید در حضور خانواده اش آن رفتار را و پیش از آن نیز انتقال همه حرفهای خصوصی شما را به مادرش . . . .
    مشکل اصلی در سنتی بودن خانواده های شما(خانواده شما به دلیل عدم حمایت از شما و خانواده همسرتان به جهت رفتار مستبدانه مادر شوهرتان و وابستگی شوهرتان به آنها) است و عدم شناخت کامل شما از آنها؛
    بنده اما برعکس دوستان می گویم که باید محتاط تر باشید!!دارم من من می کنم که به شما بگویم:با تمام عشق شما به شوهرتان و** وابستگی و نه عشق او** به شما،باید به اساس این رابطه با کمک یک مشاور مجرب دوباره نگاهی کنید.


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. در جلسات خواستگاري صريح و بدون احساس گناه «نه» بگوييد
    توسط khaleghezey در انجمن انتخاب و خواستگاری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 07 اردیبهشت 93, 09:02
  2. شما مي گوييد من چه كار كنم؟(همسرم و پدرم!)
    توسط مهرو در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: چهارشنبه 20 دی 91, 12:29
  3. **به او بگوييد دوستش دارم 2**
    توسط آرمان 26 در انجمن نماهنگ و كلیپ
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 24 بهمن 87, 02:09
  4. مراقب آنچه مي گوييد باشيد
    توسط erfan25 در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 19 فروردین 87, 22:56
  5. شما حق داريد" نه " بگوييد
    توسط erfan25 در انجمن اعتماد به نفس
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 27 بهمن 86, 23:05

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:20 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.